«Challenger: The Final Flight» نام مستندی است که شرکت نتفلیکس آن را ساخته است. این مستند به بررسی فاجعه انفجار فضاپیمای چلنجر میپردازد. در این مقاله به بررسی این مستند میپردازیم.
فضاپیمای چلنجر یک شاتل فضایی بود. ابتدا بهتر است پیشینهای را از شاتلهای فضایی بدانیم. شاتلهای فضایی، فضاپیماهایی هستند که ناسا به وسیله موشکهای مخصوصی آنها را به مدار زمین میفرستاد و با استفاده از آنها انسان و کالاها را برای مأموریتهایی جابهجا میکرد. یکی از مزیتهای شاتلها این است که میتوان چندینبار از آنها استفاده کرد. مسافران هر مأموریت شاتل بین ۲ تا ۸نفر بود. اولین شاتل فضایی در سال ۱۹۸۱ به فضا پرتاب شد. در مجموع ۷شاتل شاخته شد که ۲تای نخست تنها برای آزمایش و بررسی بودند. یعنی درواقع ۵شاتل بهصورت کامل و قابل استفاده ساخته شد. متاسفانه از میان این ۵شاتل، ۲شاتل «چلنجر» و «کلمبیا» منفجر شدند و در مجموع ۱۴سرنشین این شاتلها کشته شدند. به خاطر همین وقایع ناگوار ناسا در سال ۲۰۱۰شاتلهای فضایی را بازنشسته کرد. شاتل فضایی «چلنجر» قبل از منفجر شدن در ۹ماموریت فضایی شرکت کرد. این شاتل فضایی در آخرین مأموریت خود در آغاز راه و بعد از گذشت تنها ۷۳ثانیه از زمان پرتاب، در جو زمین منفجر شد و ۷سرنشین آن پیش چشمان تعدادی زیادی بیننده کشته شدند. نکته جالب در مورد پرواز چلنجر این است که اولین فضانورد غیر متخصص (کریسا مک آولیف) که شغل معلمی مدرسه را داشت قرار بود با این شاتل فضایی به فضا برود. «Challenger: The Final Flight» یک مستند ۴ قسمتی است که شرکت نتفلیکس آن را ساخته است. این مستند به فاجعه پرواز چلنجر میپردازد و در سایت imdb متوسط امتیاز ۷/۹ را گرفته است. در این مقاله به بررسی این مستند پرداختهایم.
در ادامه به بررسی این مستند پرداختهایم که محتوای آن را لو میدهد
این مستند با حادثه اصلی آغاز میشود و به همین بهانه مخاطب را به گذشته و تاریخچه پروازهای ناسا انتقال میدهد. خوبی مستند «چلنجر: آخرین پرواز» این است که از همان ابتدا سر اصل مطلب یعنی حادثه اصلی میرود و مخاطب را برای یافتن حقیقت و علت این فاجعه مشتاق میکند. بعد کمکم و در طول مسیر اطلاعاتی در مورد شاتل فضایی و قسمتهای مختلف آن به مخاطب میدهد و بهنوعی آموزشی مقدماتی هم در این زمینه ارائه میدهد. از دیگر نقاط مثبت این مستند این است که هر یک از سرنشینان فضاپیما را بهخوبی تبدیل به شخصیتهایی میکند که برای مخاطب اهمیت پیدا میکنند. مخاطب ابتدا تمام این انسانها را میبیند که پای به مسیری بی بازگشت میگذارند اما زیاد برای آنها دل نمیسوزاند و ولی هیچ شناختی از آنها ندارد.اما در ادامه کارگردانهای این مستند تک تک این انسانها و راهی که طی کردهاند را معرفی و بیان میکنند و شخصیت این افراد برای مخاطب شکل میگیرد و وقتی در انتهای مستند دوباره لحظه فاجعه نشان داده میشود اینبار بغض گلوی مخاطب را هم میگیرد و با بازماندگان احساس همدردی بیشتری خواهد کرد.
از ابتدای مستند مصاحبههایی با افرادی صورت گرفته است که یا با سرنشینان فضاپیما ارتباط فامیلی داشتهاند یا در آن زمان در ناسا مسئولیتی را برعهده داشتهاند. کارگردان در ابتدا دوربین را با زاویه در مقابل این افراد قرار داده است. دلیل آن هم میتواند این باشد که مخاطب در ابتدا شناخت زیادی از این افراد ندارد و هم اینکه در ابتدای مستند داستان هنوز وارد مرحله احساسی خود نشده است. اما در انتهای داستان و در قسمت چهارم این مستند دوربین تقریبا روبهروی این افراد قرار گرفته است. دلیل آن هم این است که در انتها مخاطب با این افراد آشنا شده است و هم اینکه در انتها این افراد در حال تعریف کردن و به یاد آوردن روز آن فاجعه هستند و تصویر از روبهرو دقیقا حالت چشمان و صورت این افراد را ضبط کرده است تا احساسات آنها را به مخاطب انتقال دهد.
کارگردان برای اینکه مستندش خشک و حوصله سر بر نشود درکنار بررسی علل فاجعه همانطور که گفته شد به زندگی سرنشینان این فضاپیما هم سرک کشیده است. موضوع اصلی این مستند بررسی علل وقوع این فاجعه است. و از همان ابتدا آرام آرام و با بررسی سفرهای قبلی چلنجر این بررسی آغاز میشود و تا قسمت آخر این روند ادامه مییابد. اما اگر تمام هدف مستند بررسی علل فاجعه میشد مستند به یک اثر تخصصی تبدیل و مخاطبان محدودی نصیبش میشد. برای همین کارگردانهای این مستند بهخوبی تصمیم گرفتند تا بحثهای تخصصی را با داستان زندگیهای مرتبط با این فاجعه ادغام کنند تا هم جذابیت فیلم خود را افزایش دهند و هم مخاطبان گستردهتری را جذب کنند. در این مستند بهخوبی از تصاویر مستند و تاریخی استفاده شده است. منظور از خوب استفاده کردن از تصاویر مستند این است که تصاویر متناسب با موضوع مورد بحث در هر قسمت انتخاب شده است. همچنین در هیچ کجای این مینی سریال این احساس به مخاطب دست نخواهد داد که در بیان موضوعهای مطرح شده زیادهروی شده است.
سازندگان این مستند در لحظههایی از این مستند نیز بهخوبی توانستهاند تعلیق بهوجود بیاورند و مخاطب را بهوجد بیاورند. برای مثال صحنهای که در آن مدیران در حال تصمیمگیری در مورد پرواز شاتل چلنجر هستند (این صحنه ساخته خود کارگردانها است و تصاویر مستند نیست) بهخوبی از حرکتهای دوربین، کاتهای پی در پی و تاکید بر تلفن روی میز که در صحنه جایگاه مهمی دارد استفاده شده است و حس تعلیق را به مخاطب منتقل میکند. پایان این مستند هم بسیار امیدبخش است و با این پایان کارگردانان این فیلم خواستهاند فضای غم و اندوهی که در کل مستند جاری بوده است را تسکین دهند. سخنرانی امیدبخش ریگان (رئیسجمهور آن زمان آمریکا) و پرواز موفقیتآمیز شاتل فضایی دیسکاوری بعد از فاجعه چلنجر امید خوبی را به فیلم تزریق میکند. کارگردانها ترجیح دادهاند اتفاقات بعدی از جمله انفجار فضاپیمای کلمبیا را در حاشیه و تنها بهصورت نوشته در انتهای مستند بیان کنند تا فضای امیدبخشی که ایجاد شده بود را از بین نبرند. شاید اصلا بهتر بود مستند با پرتاب موفقیتآمیز شاتل فضایی دیسکاوری تمام شود و حوادث بعدی حتی بهصورت نوشته هم بیان نشوند تا تمرکز بیننده بهصورت کامل روی موضوع همین مستند یعنی شاتل فضایی چلنجر باقی بماند. در کل باید گفت: مستند «Challenger: The Final Flight» مستندی ارزشمند است که سعی کرده حادثهای تلخ را که در دل تاریخ ناسا رخ داده است ریشهیابی کند و در عین حال برای عموم هم جذاب باشد که باید گفت موفق هم بوده است.