درحالیکه ما بیشتر با وستویو و اقدامات واندا در قسمت پنجم سریال WandaVision آشنا میشویم، این قسمت با یک پایان غافلگیر کننده بینندگانش را شوکه میکند. در ادامه با میدونی و نقد قسمت پنجم این سریال همراه باشید.
ادامه نقد ممکن است بخشهایی از داستان و اتفاقات قسمت پنجم سریال WandaVision را فاش کند
پس از اینکه در سه قسمت ابتدایی سریال WandaVision که با الهام از سیتکامهای دهه ۵۰، ۶۰ و ۷۰ میلادی ساخته شده بود، با دنیای وستویو و اتفاقات آن آشنا شدیم، قسمت چهارم حکم تکمیل کننده پازل دنیای خارج از وستویو بود و ما نهتنها با مونیکا رمبو و نحوه ورودش آشنا شدیم، بلکه با سازمان SWORD هم سرانجام ملاقات کردیم و شاهد بازگشت دو شخصیت نیز بودیم. پس طبیعی بود که قسمت پنجم سریال وانداویژن به روند سابق آن بازگردد و در قسمت جدید شاهد الهام گرفتن آن از سیتکامهای دهه ۸۰ میلادی باشیم. بااینحال، همه چیز در این قسمت نسبت به قسمتهای ابتدایی سریال تغییر کرده بود. در قسمت پنجم سریال WandaVision شاهد این موضوع بودیم که واندا نسبت به سه قسمت ابتدایی دیگر ترسی از مخفی کردن قدرتهایش ندارد و ظاهرا ورود مونیکا رمبو روی اعمالش تاثیر گذاشته است.
واندا درواقع ترس چندانی از اینکه جلوی اگنس بخشی از توانایی خود را به نمایش بگذارد، ندارد و در مقابل هم اگنس ظاهرا بهصورت کامل از این موضوع خبر دارد و البته نیازی هم به مخفی کاری نیست. بااینحال، ویژن که در پایان قسمت سوم به شک افتاده بود، این قسمت حتی شک و تردیدش در مورد وستویو بیشتر میشود و اکنون آگاهی بیشتری از دنیای پیرامونش دارد. درواقع ظاهرا ویژن حکم همان بینندهای را دارد که واقعا نمیداند در وستویو چه خبر است و چرا هر قسمت ظاهر دنیای آن تغییر میکند. حالا همچنین بهلطف سازمان SWORD میدانیم که واندا بدن تیکه و پاره ویژن را از تاسیسات این سازمان دزدیده بود که این موضوع هم ارجاعی به دنیای کمیک داشت. همچنین واندا هم بالاخره به دنیای بیرون پاسخ داد و متوجه شدیم که او قدرتمندتر از همیشه شده، اما حداقل میتوانیم مطمئن باشیم که او قصد خیلی شیطانی ندارد و باید دید باتوجهبه استفاده از قدرتهای قدیمیاش، در آینده شاهد مبارزه او با گروه SWORD خواهیم بود یا درنهایت واندا مجبور است با شخص دیگری مواجه شود.
بااینحال، اینکه سازمان SWORD تا به امروز کجا بوده خودش یک سؤال است که شاید سریال در ادامه به آن پاسخ دهد. هرچند که بهنظر میرسد سازمان SWORD در حال همکاری با رید ریچاردز، رهبر گروه چهار شگفتانگیز است و شاید در آینده نزدیک شاهد اشاره مستقیم به این شخصیت هم باشیم، اما احتمال حضور این شخصیت فعلا بسیار کمرنگ و ضعیف است. قسمت پنجم سریال وانداویژن یک تفاوت بزرگ دیگر هم با قسمتهای قبلی داشت و آن هم نمایش همزمان اتفاقات بیرون و داخل وستویو بود. درواقع زمانیکه ما این موضوع را به شکل جداگانه دیدیم، منطقی بود که از قسمت پنجم دیگر این موضوع تغییر کند و ما بالاخره به شکل همزمان شاهد نمایش اتفاقات داخل و خارج از وستویو باشیم که باتوجهبه فرمت متفاوت این دو بخش، اجرای درست آن اهمیت زیادی داشت تا نه لطمهای به حالت سیتکام مانند سریال زده شود و نه به فضا و لحن بیرون از آن و خوشبختانه سریال حداقل در قسمت پنجم توانسته یک تعادل مناسب و خوب را بین این دو دنیا ایجاد کند و باعث نشود یک بخش جذابیت کمتری برای ما داشته باشد یا ضربهای به آن زده شود.
سازندگان سریال WandaVision درواقع حداقل در پنج قسمت ابتدایی آن به خوبی این موضوع را درک کردهاند که بیننده یا کسی که سالها دنیای سینمایی مارول را دنبال میکند، شخص باهوش و تیزبینی است و نباید آنها را دستکم گرفت و اثری سطحی را ارائه داد و از زیر جواب دادن به سوالات شانه خالی کنند یا جوابی را بدهند که چندان جذابیتی نداشته باشد و امیدوارم که این روند تا پایان ادامه داشته باشد. جلوتر گفتم که ویژن نسبت به اتفاقات وستویو شک و تردید بیشتری پیدا کرده و حالا این دنیا کم کم با مشکلاتی هم مواجه شده است. حالا میدانیم که واندا در برخی از مواقع کنترل دنیا را در اختیار ندارد و یکی از دلایل آن میتوان به نحوه بزرگ شدن دو فرزندش اشاره کرد که او قدرتی در کنترل این موضوع نداشت. اگرچه این موضوع یک اشاره کوچک و بالا به بزرگ شدن سریع فرزندان و سریعتر از آنچه که والدین فکرش را میکند، دارد، اما نکته اینجا است که واندا هیچ کنترلی روی آن ندارد و ظاهرا فرزندان خودشان به صلاح یا نظر خودشان این اقدامات را انجام میدهند و کاری به نظر واندا هم ندارند.
البته هنوز نمیدانیم که چقدر اتفاقاتی که رخ میدهد واقعی است و آیا فرزندان واندا در خارج از وستویو هم میتوانند زندگی کنند یا خیر، اما اکنون این سؤال هم بهوجود آمده است که آیا ویژن سریال با ویژن قبلی یکی است یا تنها خاطرات گذشتهاش را ندارد؟ سوالی مهم که میتواند آینده ویژن را مشخص کند و شاید بالاخره این نسخه از ویژن صرفا یک نسخه خیالی و غیر زنده از ویژن باشد که شروع و پایانش به وستویو خلاصه خواهد شد یا شاید در آینده ویژن متفاوتی را در MCU ببینیم. همانطور که گفتیم اتفاقات قسمت پنجم سریال وانداویژن با الهام از سیتکامهای دهه ۸۰ میلادی مثل Growing Pains و Family Ties تولید شده که حداقل جنس اتفاقات آن کمی برای ما آشنا و شناختهشدهتر از گذشته است، اما بار طنز و کمدی این قسمت نسبت به قسمتهای قبلی کمتر شده بود و ظاهرا سریال هم کم کم دارد وارد مسیر دیگری میشود که انگار تصمیم دارد تا بیشتر از واقعیت تاریک پشت سیتکام سریال بگوید تا اینکه صرفا یک قسمت کاملا سیتکام با چند صحنه جدی را ببینیم و میتوان به جر و بحث واندا و ویژن در پایان قسمت اشاره کرد که نشان میدهد که کمی کنترل وستویو از دست واندا خارج شده و نمیتواند روی ویژن تاثیری مشابه دیگر مردم آن بگذارد.
در هر حال قسمت پنجم سریال WandaVision درحالیکه بهترین قسمت سریال تا به این لحظه بوده، اما یک پایان غافلگیر و شوکه کننده باعث میشود تا سریال حتی بهتر از چند لحظه قبل هم شود. پایانی که در آن بالاخره شاهد بازگشت کوئیک سیلور بودیم، اما نه کوئیک سیلوری که در دنیای سینمایی مارول با آن ملاقات کرده بودیم! درواقع ما شاهد نسخه فیلمهای X-Men از استودیو فاکس قرن بیستم بودیم که ایوان پیترز نقش آن را بر عهده داشت و حالا در قسمت پنجم سریال WandaVision وارد دنیای سینمایی مارول شده است. اگر از شوکه بودن این صحنه کمی دور شویم، این سؤال پیش میآید که چقدر کوئیک سیلور میتواند یک شخصیت واقعی باشد؟ دارسی درحالیکه با ما داشت بهصورت همزمان این صحنه را تماشا میکرد گفت که واندا بازیگر پیترو را تغییر داده است؟ این سؤال وقتی جدیتر میشود که واندا ظاهرا در ابتدا هم برادرش را نشناخته بود و این موضوع باعث میشود تا به واقعی بودن کوئیکسیلور حداقل الان کمی شک کنیم.
هرچند برخی اعتقاد دارند که ممکن است پیترو جدید مارول درواقع از دنیای موازی دیگری باشد، اما شاید او وجود خارجی نداشته باشد یا حتی شخص دیگری را شاهد باشیم که خودش را جای پیترو جا زده است و این موضوع زمانی جدیتر میشود که واندا مطمئن بود در ورود پیترو جدید نقشی نداشته است. شاید این احساس وجود داشته باشد که سریال وانداویژن ممکن است یک پیش زمینه برای ورود میتونتها و اعضای ایکس من باشد، اما جلوتر هم گفتم سریال تاکنون با بیننده خودش سطحی برخورد نکرده و اگر دلیل خوبی برای ورود کوئیکسیلور (که حداقل از نظر ظاهری برای پایان دادن به دعوا واندا و ویژن وارد شده) وجود نداشته باشد، ممکن است در ادامه هم شاهد چنین موضوعی باشیم و خیلی بیمقدمه شخصیتهای دیگری نیز وارد سریال و MCU شوند. البته واقعا نمیدانم که چقدر کوئیکسیلور میتواند واقعی باشد، اما اگر با منطق سریال بخواییم به آن پاسخ دهیم که تمامی افراد وستویو بهجز فرزندان واندا، دارای شخصیتی واقعی، مستقل و متفاوت هستند و این وسط تنها اگنس و ظاهرا داتی شخصیتهای مرموز و ناشنانسی بوده که هویت آنها فعلا مشخص نشده است.
قسمت پنجم سریال WandaVision این موضوع را در ذهن ما تداعی میکند که قطعا شخص دیگری نیز در دنیای وستویو نقش دارد که اگرچه هنوز اهدافش روشن و شفاف نیست، اما مشخص است که نمیخواهد حداقل اکنون نظم این شهر به هم بریزد و شاهد درگیری واندا با ویژن باشد و باید دید واندا چقدر در ادامه میتواند روی کنترل شهر و اعضای آن موفق باشد. همچنین این نکته هم مهم است که نقش کوئیکسیلور قرار است چگونه باشد و او چه نقشی در کمک به واندا یا علیه او خواهد داشت. ما اکنون شاهد رد شدن اتفاقات سریال WandaVision از نیمه آن هستیم و اکنون ۴ قسمت دیگر باقی مانده است که حداقل یک قسمت در دهه ۹۰ و یک قسمت هم در اولین دهه از قرن ۲۱ جریان خواهد داشت که سیتکامهای آشناتری نسبت به قسمتهای قبلی را ارائه خواهند کرد و باید دید چه زمانی قرار است نیرو دیگری را در شهر مشاهده کنیم و آیا گروه SWORD بهتنهایی خواهند توانست وارد شهر شوند یا شاهد حضور شخصیت غافلگیرکننده دیگری خواهیم بود. همچنین در پایان به بازگشت تبلیغهای تلویزیونی به قسمت پنجم سریال وانداویژن باید اشاره کنم که دیگر میدانیم که این تبلیغها اشاره کاملی به واندا و گذشته او دارند و احتمالا درنهایت یک نکته پنهان و مهم خواهند داشت یا حداقل امیدوارم که همین موضوع درنهایت رخ دهد.