نقد قسمت ویژه سریال Kingdom | زامبی‌ها در درام کره‌ای

نقد قسمت ویژه سریال Kingdom | زامبی‌ها در درام کره‌ای

Kingdom: Ashin Of The North  «فرمانروایی آشین از شمال» اپیزود ویژه سریال کره ای Kingdom محصول نتفلیکس است که سازندگان پس از استقبال مخاطبان از دو فصل اول این سریال، تصمیم گرفتند این قسمت ۹۰ دقیقه‌ای را بسازند.

مهم‌ترین علت توفیق جهانی سینمای کره‌جنوبی را می‌توان نزدیک شدن به معیارهای کلاسیک فیلم‌نامه نویسی سینمای آمریکا و همچنین نقاط عطف هیجان‌انگیزی دانست که به یکباره با حاکم کردن روندی نو و تازه باعث حیرت تماشاگران می‌شوند. حال سینمای کره پس از موفقیت چشم‌گیر فیلم‌های درام خود در عرصه جهانی، تجربه‌های جدیدی را از سر می‌گذراند.

فیلم Kingdom: Ashin Of The North یکی از همین تجربه‌های تازه است که درام خود را در تلفیق با اکشنی تاریخی سامان می‌دهد و نگاهی ویژه به فیلم های زامبی دارد. البته پیش از این کره با ساخت فیلم Alive توانایی خود در این زمینه را نشان داده بود. دراین‌میان Ashin Of The North سعی می‌کند اتفاقات غیر واقعی را در بستری تاریخی باورپذیر کند و نیم نگاهی نیز به افسانه‌های کهن شرق آسیا داشته باشد.

در ادامه جزئیاتی از فیلم پادشاهی آشین از شمال فاش می‌شود.

فیلم در همان ابتدا ازطریق تیتراژ چکیده کاملی از اطلاعات فیلم را بازگو می‌کند و به مهم‌ترین مولفه‌های داستانی خود مثل گل درمان‌گر و تبدیل انسان‌ها به زامبی اشاره می‌کند. در برخی از فیلم های جنگی و فیلم‌های مربوط‌به مهاجرت، جغرافیا اهمیتی به مثابه کل فیلم پیدا می‌کند. به طوری که اگر گروه سازنده نتوانند به خوبی از پس ارائه آن بربیایند، احتمالا مخاطبان در فهم قصه دچار سردرگمی خواهند شد و چه بسا فیلم را پس از گذشت چند دقیقه رها کنند. Kingdom: Ashin Of The North برای اینکه در این خصوص توجه مخاطب را از دست ندهد، پس از پایان تیتراژ، ازطریق میان نویس به موقعیت و موضع‌گیری دو شهر جوسئون و جورچن اشاره می‌کند و خبر از تقابلی سهمگین در آینده‌ای نزدیک می‌دهد.

آشین، شخصیت اول فیلم به‌عنوان دختری ماجراجو معرفی می‌شود که از همان ابتدا به‌دنبال نجات مادرش از مرگ است. غاری که او به آن قدم می‌گذارد، بزرگ و مخوف است و دیوارنگاری‌های آن شبیه به غار لاسکو و نقاشی‌هایش است. کارگردان، کیم سئونگ هون ازطریق صحنه ابتدایی مربوط‌به غار و صحنه مجاورش یعنی حمله ببر به گوزن، فضا را در چارچوب محیطی راز آلود ترسیم می‌کند و در این بین سعی می‌کند با اشاره به ویژگی‌های اصلی این دو حیوان بستری برای نمادپردازی فراهم کند.

آشین، بار درام سریال را بر عهده دارد و هر انتظاری را که می‌شود از بازیگران اکشن داشت برآورده می‌کند. آشین به خاطر مصیبت‌هایی که بر سرش آمده بی رحم و سرد است بااین‌حال در عین قدرت، آسیب پذیر است و از صدمه مصون نیست. علاوه‌بر این او از لحاظ نیروی جسمانی به تکامل رسیده است و یک کماندار فوق‌العاده با توانایی استفاده از پرتاب چاقو است. او این کار را در سریع‌ترین زمان ممکن انجام می‌دهد. آشین خشونت و عصبانیت خود را نه‌تنها در سکانس‌های اکشن بلکه در لحظات سکوت نیز به طرز محسوسی انتقال می‌دهد.

فیلم برای نمایش تک‌افتادگی جورچن‌ها و ظلمی که بر آن‌ها می‌رود از دو صحنه متوالی به ترتیب زیر استفاده می‌کند: اول اجساد مردگان جورچنی را نمایش می‌دهد و در صحنه دوم به تحقیر جورچنی‌ها توسط مردم جوسئون اشاره می‌کند. در صحنه دوم پس از اینکه مشتری از پدر آشین، گوشت یک خوک کامل را می‌خرد، یک تکه آن را جلوی خود او پرتاب می‌کند. در اینجا نوع عمل مشتری بیان‌گر مفهوم تحقیر و نوع عکس‌العمل پدر آشین، فقر را نشان می‌دهد.

گیاهی که مرده را زنده می‌کند محور اولین گفت‌وگوی آشین و پدرش است. ایده‌ی زنده کردن مرده یا شفای یک بیمارِ در شرف مرگ در فیلم‌های مختلفی وجود دارد. در Kingdom: Ashin Of The North نیز این ایده مشابه با فیلم‌های قبلی مطرح می‌شود و بیان کردن‌اش از طرف آشین را می‌توان یکی دیگر از مشخصه‌های ماجراجوییِ شخصیت او دانست.

در ادامه، فیلم سعی می‌کند با گره‌افکنی و گره‌گشایی‌های متوالی علاوه‌بر بالابردن ریتم تعلیق پرداخت دقیق‌تری از جبهه آنتاگونیست داشته باشد. پس از اینکه فرمانده نظامی جوسئون علت مرگ اجساد جورچنی را حمله ببر عنوان می‌کند، پس از چند دقیقه مشخص می‌شود که حرفهایش دروغ بوده و مافوقش همراه‌با سربازان ویژه مسبب این امر هستند. این دو رویی از جانب رئیس گارد در سراسر اثر دیده می‌شود و به یکی از مشخصه‌های روایی اثر تبدیل می‌شود چرا که در پرده دوم، رئیس گارد با دروغی که به یکی از شورشیان روستای جورچن می‌گوید قتل عام روستای پناهندگان جورچن را موجب می‌شود.

اهالی پاجووی که جورچنی‌ها اصالتا به آن‌جا تعلق دارند و قبل از آواره شدن در جوسئون در این قلمرو زندگی می‌کردند، انسان‌های منفعل و ساده‌ای نیستند، آن‌ها حرف‌های پدر آشین در خصوص حمله ببر را شوخی قلمداد کرده و او را به جرم خیانت زندانی می‌کنند. بااین‌حال ضعف روایت فیلم‌نامه در انتهای پرده اول داستان خودنمایی می‌کند، در این صحنه روستاییان که حرف‌های پدر آشین را باور نکرده‌اند در نیزارهای جوسئون به‌دنبال ببر می‌گردند و این اقدام آن‌ها تناقضی آشکار در روند فیلم‌نامه است. گذشته از این موضوع سنخیت ببر با داستان و ارتباطش با گارد حفاظتی جوسئون مشخص نمی‌شود و حضورش نه کرد عینی می‌یابد و نه ذهنی.

مسئله دیگری که اساس روابط علی و معلولی فیلم را زیر سؤال می‌برد علت پناهندگی جورچنی‌ها در نواحی مرزی کره‌جنوبی است. به نظر نمی‌رسد که مردم پاجووی در ژاپن مشکل خاصی برای زندگی‌کردن داشته باشند و از طرفی راه برای بازگشت پناهندگان جورچنی نیز بسته نیست؛ بااین‌حال چرا پناهندگان به هر قیمتی که شده می‌خواهند بخشی از کره به حساب بیایند؟ این سوالی است که فیلم تا انتها از پاسخ‌دادن به آن طفره می‌رود و احتمالا باید پاسخ را با اتکا به حدسیات و بیرون از فیلم جست‌وجو کرد.  

آشین در سیر ماجراجویی‌ها خود تنها فردی از جورچن است که زنده می‌ماند. زمانی‌که او با اجساد خانواده و اطرافیانش روبه‌رو می‌شود انگیزه انتقام درونش شکل می‌گیرد. برای او انتقام یک هدف کوتاه مدت به قصد فروبردن خشم نیست بلکه برنامه‌ای طولانی و بلند مدت است. آشین روزها و شب‌های متوالی را با تمرینات سخت و با فکر انتقام می‌گذراند. از انجام اعمال سخت نیز فروگذار نیست و تا جایی پیش می‌رود که تبدیل به جاسوس جوسئون می‌شود. در این بین هدف او بارها دستخوش تغییر قرار می‌گیرد. او ابتدا مردم پاجووی را مقصر می‌داند و تنها هدفش گرفتن انتقامِ خون پدرش است اما به مرور زمان متوجه می‌شود باید به‌جای پاجووی از جوسئون انتقام بگیرد.

در این بین یکی از دراماتیک‌ترین صحنه‌های فیلم در اردوگاه پاجووی رقم می‌خورد. جایی که آشین پدرش را با پاهای قطع شده در غل و زنجیر می‌بیند. پدر وضعیت نامطلوبی دارد و آشین در برخورد با این صحنه احساسات متفاوتی را از سر می‌گذارند و تنش درونی او مهم‌ترین کارکرد این صحنه است. در اینجا نویسندگان طبق الگوهای فیلم‌نامه نویسی، قهرمان را در معرض انتخاب قرار می‌دهند و آشین در این لحظه باید میان کشتن یا زنده نگه‌داشتن پدر تصمیم بگیرد.

آشین پس از اینکه به خواسته پدرش او را می‌کشد، انگیزه مضاعفی برای انتقام پیدا می‌کند و بعد با استفاده از خاصیت‌های رازآمیز گیاه و تبدیل کردن مردم جوسئون به زامبی‌، آن‌ها را به‌دست خودشان مجازات می‌کند. او حتی برای اینکه خانواده خودش را نیز به زندگی برگرداند آن‌ها را به زامبی‌هایی آدم‌خوار تبدیل می‌کند. در اینجا حیات مجدد و زندگی دوباره تفاوتی آشکار با داستان‌های کهن و فیلم‌های این حوزه دارد.

در این دسته داستان‌ها معمولا شخصیت (شخصیت‌ها) پس از زنده شدن یا مثل قبل به زندگی ادامه می‌دهند یا بر اثر رشد و تحول شخصیتی قبل از مرگ، زندگی را با ایده‌ها و تفکرات والاتری آغاز می‌کنند. اما در این فیلم حیات مجدد مردگان در شکلی خشونت‌آمیز و مهلک آغاز می‌شود و آن‌ها نه‌تنها دیگر انسان نیستند بلکه تا حد زیادی به حیوان‌های درنده شباهت پیدا کرده‌اند.

در مجموع می‌توان گفت Kingdom: Ashin Of The North به مضمون اصلی خود انتقام در بستری تاریخی و جنگی و با رعایت زمینه‌چینی‌های لازم می‌پردازد و در این بین توجه‌اش را به تعلیق و گره‌گشایی‌های پی در پی نیز می‌دهد. بااین‌حال فیلم خالی از حفره‌ها و اشکالات فیلم‌نامه‌ نیست و نیمه اول پرده دوم را نمی‌توان بدون اشکال قلمداد کرد.

افزودن دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

HTML محدود

  • You can align images (data-align="center"), but also videos, blockquotes, and so on.
  • You can caption images (data-caption="Text"), but also videos, blockquotes, and so on.
12 + 6 =
Solve this simple math problem and enter the result. E.g. for 1+3, enter 4.