نقد فیلم Werewolves Within | ناآشنا با ژانر

نقد فیلم Werewolves Within | ناآشنا با ژانر

فیلم Werewolves Within که اقتباس سینمایی یک بازی چندنفره واقعیت مجازی شرکت یوبیسافت است، در اکثر دقایق نمی‌داند که چگونه باید توجه مخاطب را جلب کند. همراه میدونی باشید.

باور کنید که مشکل از بازی‌های ویدیویی نیست. البته که وقتی اثری از جهان هنر هشتم را به سینما و تلویزیون می‌برید، خود به خود عنصر «تعامل» را از دست می‌دهید و کم‌وبیش غیرممکن به نظر می‌رسد که در ارائه‌ی تجربه‌ای کاملا هم‌سطح موفق باشید. ولی غیر قابل تماشا یا حتی در بهترین حالت متوسط بودن تعداد بسیار بسیار زیادی از فیلم‌ها و سریال‌های ساخته‌شده از روی بازی‌های ویدیویی، آن‌چنان ربطی به خود این بازی‌ها ندارد. کسی صرفا به خاطر عدم وفاداری یا حذف شدن گیم‌پلی از این محصولات صنعت/هنر سینما و تلویزیون ناراضی نیست. بلکه شوربختانه اکثر آن‌ها در رعایت اصول پایه‌ای فیلم‌سازی یا سریال‌سازی شکست خورده‌اند.

جدیدترین نمونه یک فیلم مستقل با بودجه‌ی ۶.۵ میلیون دلاری است که در گیشه اصلا به موفقیت نرسید و از روی بازی Werewolves Within ساخته شد. حتی بسیاری از طرفدارهای پروپاقرص شرکت یوبیسافت هم اسم این بازی استودیو Red Storm Entertainment را نشنیده‌اند. چون حدودا پنج سال قبل به‌عنوان یک بازی مولتی‌پلیر برای هدست‌های واقعیت مجازی عرضه شد.

در نتیجه کمتر مخاطبی وجود دارد که مثلا بخواهد به عدم وفاداری فیلم Werewolves Within به منبع اقتباس اعتراض کند. ماجرا ساده‌تر از این حرف‌ها به نظر می‌رسد. سازنده در ارائه‌ی یک فیلم که حداقل زیرژانر خود را بفهمد و برای مخاطب آن زیرژانر بتواند جذابیت‌های لازم را ارائه کند، به در بسته خورد. داستان این فیلم کمدی-ترسناک بزرگ‌سالانه راجع به اعضای یک جامعه‌ی بسیار کوچک است که به خاطر طوفان راه بر آن‌ها بسته می‌شود و در فضایی محدود دور هم گرفتار شده‌اند. سپس درحالی‌که داخل مسافرخانه مشغول صحبت راجع به شرایط هستند، ناگهان می‌فهمند که با احتمال مرگ روبه‌رو هستند. زیرا ظاهرا یک گرگینه در این منطقه مشغول ازبین‌بردن ژنراتورها و کشتن انسان‌ها است.

بررسی اثر سینمایی قرار نیست براساس تطبیق دادن ساخته‌ی تیمی از هنرمندها با قوانین نوشته‌شده در کتاب‌ها انجام شود. ولی با چنین خلاصه‌ داستان مشخص و لحن واضحی که فیلم Werewolves Within برای خود برمی‌گزیند، عامدانه و آگاهانه خود را وارد یک زیرژانر مشخص می‌کند. در چنین شرایطی هم فیلم سینمایی مورد بحث گروه مشخصی از بینندگان را هدف می‌گیرد و هم آن تماشاگرها با انتظاراتی کم‌وبیش واضح سراغ محصول می‌روند.

این‌جا با یک ماجرای آشنا روبه‌رو هستیم که مدام با گذر دقایق، شخصیت‌ها در آن بیش‌ازپیش می‌خواهند شکارچی را بیابند و علیه یکدیگر می‌شوند. در حقیقت بازی اصلی منبع اقتباس فیلم شباهت فراوانی به بازی محبوب و دورهمی مافیا دارد. پس فیلم Werewolves Within به سرعت تبدیل به داستانی راجع به شخصیت‌هایی می‌شود که به یکدیگر مشکوک هستند و می‌خواهند دشمن همراه‌شده با خود را بیابند.

در چنین شرایطی برای آن که مخاطب با قصه همراه شود، باید شاهد سه نقطه‌ی قوت به‌خصوص باشیم؛ شخصیت‌هایی سطحی اما جذاب و متفاوت با یکدیگر، شکل‌گیری روابط جالب و خاص بین آن‌ها و درنهایت پر شدن اثر از جزئیات قابل لمسی که به متهم بودن هرکدام از آن‌ها اشاره می‌کنند. در حقیقت اگر مخاطب به این کاراکترها اهمیت حداقلی بدهد و جنس ارتباط هر دو تن از آن‌ها با یکدیگر را درک کند، مدام مشغول چیدن سناریوهای مختلف در ذهن خود می‌شود و فرض می‌کند که اگر شخص الف فرد خطاکار باشد، چه اتفاقی برای شخص ب رخ می‌دهد.

ولی این‌جا عملا فقط در قالب سسیلی مور با بازی خوب میلانا واینتروب و فین ویلر با نقش‌آفرینی سم ریچاردسون شخصیت‌هایی داریم که واقعا در بخش‌های مختلف فیلم اهمیت اندکی برای مخاطب پیدا می‌کنند. از قضا تنها رابطه‌ی حاضر در داستان هم که می‌توان برای آن مقداری ارزش قائل شد، همین ارتباط ساده‌ی بین آن‌ها است. در نتیجه بسیاری از دقایق فیلم می‌گذرند و در آن‌ها اتفاق‌های متفاوتی برای چندین و چند شخصیت رخ می‌دهند، بدون اینکه مخاطب بتواند ذره‌ای خود را با داستان‌گویی پیش‌رو همراه کند.

ولی اوضاع بدتر هم شد. چرا خیلی‌ها از بازی مافیا لذت می‌برند؟ چون انسان‌های واقعی معمولا انقدر ناخواسته اشتباه می‌کنند که لو می‌روند. لذت بازی در توجه به تک‌تک نقش بازی کردن‌هایی است که حقیقت در پس آن‌ها قرار می‌گیرد. چنین فیلمی عملا از مخاطب خود خواسته است که مثل یک کارآگاه با آن برخورد کند. ولی وقتی نشانه‌های بسیار کمی در قصه چیده شده‌اند و فیلم‌نامه به اشتباه از متهم جلوه دادن جدی همه‌ی شخصیت‌ها بازمی‌ماند، دیگر مخاطب مشغول چه کاری خواهد بود؟ تماشای سکانس‌های مثلا ترسناکی که ابدا ترسناک نیستند یا نخندیدن به سکانس‌هایی که آرزو داشتند کمدی باشند؟

پس مسئله صرفا این نیست که فیلم Werewolves Within مطابق قوانین بازی نمی‌کند. بلکه ماجرا وقتی جدی می‌شود که عملا خود فیلم به مخاطب دیکته کرده است که چگونه باید از آن لذت برد. اما تنها در لحظاتی اندک شامل نشانه‌ای می‌شود که تماشاگر را با خود درگیر سازد. وقتی یک روایت داستانی در ایجاد زمینه‌ی لازم برای لذت بردن مخاطب هدف خود هم شکست خورد، عملا دیگر هیچ شانسی برای کسب موفقیت واقعی ندارد.

همین شرایط داستانی کاری می‌کند که متاسفانه تک‌تک شعارها و حتی شخصیت‌های به‌خصوص پررنگ‌شده در فیلم‌نامه صرفا بر بسیاری از بینندگان تحمیل شوند. البته که فیلم Werewolves Within خالی از نقاط قوت نیست و مثلا در دقایق معدود همچون بخشی از پایان‌بندی می‌تواند به شکل درست و به اندازه‌ی لازم سرگرم‌کننده به نظر بیاید. شوربختانه به ازای هر نکته‌ی مثبت، چند نکته‌ی منفی و در مقابل هر ثانیه‌ی جذاب، چندین و چند ثانیه‌ی خسته‌کننده در این فیلم قرار گرفته‌اند.

هنگامی که معما حل می‌شود، ما فقط در حالتی از شنیدن پاسخ آن پرسش ویژه به‌شدت احساس لذت می‌کنیم که به‌نوعی بدانیم جواب بسیار واضح بود. در حقیقت وقتی که انواع‌واقسام نشانه‌ها توجه ما را جلب کردند و با تفکر کافی به پاسخ نزدیک شدیم و آن را نیافتیم، ناگهان مواجهه با حل معما بسیار سرگرم‌کننده است. فیلم Werewolves Within این نکته را درک نکرد و نمی‌داند دقیقا سراغ کدام سبک سینمایی عامه‌پسند رفت.

در نتیجه عملکرد قابل قبول بعضی از بازیگرها طی برخی از سکانس‌ها، نورپردازی جذاب و چشم‌نواز فیلم، فضاسازی‌های جالب جاش روبن (کارگردان) در لوکیشن‌های محدود با بودجه‌ی اندک و چند سکانس سرگرم‌کننده و خوب، همه و همه فقط از پس افزایش میزان قابل تحمل بودن یک محصول سینمایی پرایراد برمی‌آیند؛ آن هم تنها برای شخصی که به دلیلی نامشخص خود را موظف به تماشای فیلم گرگینه های درون از ابتدا تا انتها کرده باشد.

افزودن دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

HTML محدود

  • You can align images (data-align="center"), but also videos, blockquotes, and so on.
  • You can caption images (data-caption="Text"), but also videos, blockquotes, and so on.
12 + 1 =
Solve this simple math problem and enter the result. E.g. for 1+3, enter 4.