آیا فیلم Space Sweepers در راه رسیدن به نسخه فضایی فیلم Snowpiercer ساخته بونگ جون هو موفق عمل کرده است؟ برای رسیدن به این پاسخ در ادامه با میدونی و نقد این فیلم همراه باشید.
مدتی میشود که فیلم Space Sweepers از شبکه نتفلیکس منتشر شده است؛ فیلمی که اتفاقات آن در آینده در مورد خدمه یک گروه رفتگر فضایی بهنام ویکتوری جریان دارد که با رباتی انسان نما بهنام دوروتی مواجه میشوند که یک سلاح کشتار جمعی است و حالا تصمیم به فروش آن دارند. فیلم رفتگران فضایی درواقع یک فیلم بلاک باستر کرهای است که بهدست جو سونگ-هی کارگردانی شده و در این فیلم علمی تخیلی و اپرا فضایی با تم وسترن، شاهد حضور سونگ جونگ کی، کیم تائه-ری، جین سئون-کیو، یوو های-جین، ریچارد آرمیتاژ، کیم مو-یئول، کیم هیانگ-گی و پارک یه-رین هستیم. شباهتهای کانسپت فیلم Space Sweepers باعث شد تا خیلی از بینندگان ناخودآگاه آن را با فیلم Snowpiercer مقایسه کنند و درواقع منتظر نسخه فضایی این فیلم باشند، اما آیا فیلم رفتگران فضایی در رسیدن به این موضوع موفق عمل میکند یا اشتباهات بزرگی را انجام میدهد؟ در ادامه با میدونی و نقد فیلم جدید نتفلیکس همراه باشید.
شاید اولین سوالی که مطرح باشد این است که چرا فیلم Space Sweepers را با فیلم Snowpiercer مقایسه میکنیم؟ اگرچه شاید در نگاه اول نباید چنین مقایسهای صورت بگیرد، اما شباهتهای غیر قابل انکاری مثل غیر قابل سکونت شدن زمین دارد. در فیلم Snowpiercer ما شاهد این بودیم که بیشتر مردم در بخش عقب یک قطار زندگی میکردند که وضعیت جالب و خوبی نداشتند و هرچقدر ما به واگنهای جلوتر میرفتیم، شاهد بهتر شدن زندگی بودیم و عملا واگنهای جلویی زندگی اشرافی داشتند و شاهد نمایش اختلاف طبقاتی به شکلی افراطی اما واقعگرایانه بودیم. در فیلم Space Sweepers نیز این موضوع بسته به موضوع فیلم تفاوت دارد و افراد در طبقات مختلف حضور دارند. گروهی در زمین مجبور هستند در یک فضای آلوده زندگی کنند و گروهی دیگر در یک پایگاه فضایی اگرچه وضعیت بهتری دارند، اما برای امرار و معاش باید دست به کارهای زیادی بزنند تا بتوانند به زندگی خود ادامه دهند و افراد ثروتمند نیز در مریخ سکونت دارند که عملا طبق توصیف فیلم در بهشت زندگی میکنند.
پس میتوان گفت که هر دو فیلم دارای مدلی مشابه هستند و چنین مقایسهای عجیب نیست، اما فیلم Space Sweepers با اینکه پتانسیل خوبی برای پیروی از مسیر Snowpiercer دارد ولی خیلی زود تصمیم میگیرد تا راه دیگری را دنبال کند و آن هم دنبال کردن یک راه کلیشهای و تکراری است که قبلا بارها دیدهایم. بااینحال، نمیتوان سازندگان فیلم را مقصر دانست و شاید این شباهتها اتفاقی بوده باشد و حتی فیلم از اول هم دنبال چنین هدفی نبوده است، اما نکته اینجا است که فیلم حتی در پیروی از راه خودش هم اشتباهات زیادی میکند. فیلم Space Sweepers از جایی وارد داستان اصلی میشود که با دوروتی آشنا میشویم که یک ربات قاتل است، اما از همان ابتدا هم میتوان حدس زد که این موضوع درست نیست و کاسهای زیر نیم کاسه است. اگرچه فیلم Space Sweepers روند خوبی دارد و بسته به شرایط و روند داستانی با شخصیتها آشنا میشویم و شاهد شیمی خوبی بین شخصیتها هستیم، اما این فیلم ظاهرا علاقه زیادی به تکرار خیلی از موضوعها دارد و همین مسئله باعث شده تا به داستان فیلم ضربه بزند.
ادامه نقد ممکن است بخشهایی از داستان و اتفاقات فیلم Space Sweepers را فاش کند
بهطور مثال شخصیت تائه-هو با اینکه در طول فیلم بارها با دوروتی یا بهتر است بگیم کوت-نیم روابط خوبی پیدا میکند و دوباره شاهد رفتار سرد او با این دختر بچه هستیم و دوباره میخواهد او را بفروشد و در پایان میبینیم که او خیلی ناگهانی از خیر دخترش میگذرد تا کوت-نیم را نجات دهد. این روند تغییر رفتاری در طول فیلم بارها تکرار میشود و شاید بهتر بود که ظرافت بیشتری به خرج داده میشد. همچنین هویت گروه روباه سیاه و همچنین شخصیت شرور و منفی فیلم یکی دیگر از نکاتی است که به روند فیلم لطمه زده است. گروه روباه سیاه نه آن گروه شروری است که انتظارش را باید داشته باشیم و نه گروهی است که قوانینی ندارد، بلکه روباه سیاه گروهی از مردم عادی است که در حال مبارزه با نظام فساد هستند و حالا UTS نام این گروه را در بین گروههای تروریستی قرار داده تا کارهای فاسد خود را پوشش دهد. نکته این است که گروه روباه سیاه بیشتر مثل این است که در وسط فیلم تصمیم گرفتند تا چنین گروهی را برای گسترش داستان و دنیای فیلم اضافه کنند و زمینه چینی و تعریف خوبی ندارند و عملا یک بخش ناامید کننده و ضعیف در طول اتفاقات فیلم تبدیل میشود.
جیمز سلیوان رهبر UTS و شخصیت منفی اصلی فیلم است. سلیوان شاید معرفی خوبی در فیلم داشته باشد، اما شخصیتی کاملا تک بعدی است که حتی بازی و اجرای بسیار خوب ریچارد آرمیتاژ هم نتوانسته خیلی تغییری در وضعیت این شخصیت ایجاد کند. تعریفی که فیلم Space Sweepers از شخصیت سولیوان دارد این است که او در کودکی مجبور بوده تا شاهد مرگ اعضای خانوادهاش باشد و حالا بشریت را لایق اتفاقات اخیر میداند، اما حتی با این گذشته شاید تکراری اما جالب درنهایت فیلم به همین گذشته تاریک بسنده میکند و تنها هدف سلیوان نابودی زمین و کوت-نیم که درواقع بخش کلیدی خلق بهشت در اتفاقات فیلم است، بوده و متاسفانه پتانسیلهای این شخصیت کاملا نادیده گرفته میشود و او صرفا یک شخصیت تک بعدی و با انگیزه تکراری است و قرار نیست چیز بیشتری به آن در طول اتفاقات فیلم اضافه شود و او صرفا قرار است یک شخصیت کاملا شیطانی باشد. اگرچه فیلم Space Sweepers درنهایت انتخاب میکند تا یک فیلم بلاکباستری سرگرم کننده باشد و در این راه هم واقعا موفق است و به فیلمی جذاب و سرگرم کننده تبدیل میشود، اما در پایان اشتباه بزرگی میکند.
اگرچه فیلم Space Sweepers تجربه تازه و جدیدی را ارائه نمیکند، اما درنهایت یک فیلم جذاب و سرگرم کننده را به بیننده خودش ارائه میدهد که از ابتدا تا انتها افت خیلی زیادی در سرعت روند اتفاقات شاهد نیستیم و میتوان گفت سازنده به هدف احتمالی خودش رسیده است. بااینحال، در پایان فیلم شاهد یک اشتباه هستیم که صرفا دیوانگی جیمز سلیوان فقط بخش کوچکی از آن است. فیلم تلاش میکند تا پایانی احساسی را تقدیم بیننده کند و حتی در رسیدن به این موضوع هم موفق است، اما درست زمانیکه فکر میکنیم فیلم با شخصیتهای اصلی خودش نیز رحمی ندارد، میبینیم که همه آنها نهتنها زنده میمانند بلکه که حتی ظاهر و اوضاع آنها بهتر هم میشود. پایان فیلم Space Sweepers شاید برای آن دسته از کسانی که شاید دوست داشتند تا پتانسیل دنباله آن از بین نرود یا دوست نداشتند برای سرنوشت آنها ناراحت و غمگین شوند، ممکن است پایان بدی نباشد، اما زمانیکه با پایان فیلم Snowpiercer مقایسه میکنم که در آن دو شخصیت فیلم برای زنده ماندن دو کودک خود را فدا میکنند، صرفا یک پایان معمولی و ناامید کننده را مشاهده میکنم که چگونه یک فداکاری را ناکام میگذارد و بار احساسی و موضوعی آن را بهراحتی فدای موارد دیگر میکند.
پایان اسپویل
فیلم Space Sweepers شاید اثر جدید و تازهای نباشد، اما یکی از فیلمهای دیدنی و جذاب سال ۲۰۲۱ و نتفلیکس است که ارزش تماشا کردن و وقت گذاشتن را با دوستان و حتی اعضای خانواده دارد. شاید این فیلم میتوانست در نقش نسخه فضایی فیلم Snowpiercer ظاهر شود و پایان آن ناامید کننده باشد، اما باز هم نمیتوان نکات مثبت و شخصیت پردازی خوب و بازی قابل قبول بازیگرانش را فراموش کرد و فیلم Space Sweepers این موضوع را به خوبی نشان میدهد که ساخت یک فیلم بلاکباستری قابل قبول با جلوههای ویژه خوب و جذاب صرفا در استودیوهای هالیوودی تحقق پیدا نمیکند و میتوان در خارج از آن نیز اثری جذاب را خلق کرد؛ حتی اگر به اندازه کافی خلاقانه و تازه نباشد و حتی اگر زبان اصلی آن انگلیسی نباشد. فیلم Space Sweepers شاید قابل مقایسه با بسیاری از فیلمهای شاخص کره جنوبی یا حتی نتفلیکس نباشد، اما قدم خوبی برای شروع ساخت فیلمهای بلاکباستری است و میتوان امیدوار بود که فیلمهای بعدی از خلاقیت و جسارت بیشتری بهره ببرند و شاهد رشد آن باشیم.