فیلم The Secret Garden شاید باغی زیبا و جادویی را به خوبی به تصویر میکشد، اما خود فیلم به اندازه خود باغ جادویی نیست. در ادامه با میدونی و نقد این فیلم همراه باشید.
رمان باغ سری اثر فرانسیس جسون برنت که در ایران بیشتر با نام باغ اسرارآمیز شناخته میشود، یکی از آن دست رمانهایی است که طی دهههای مختلف شاهد ساخت اقتباسهای سینمایی و تلویزیونی متعدد از آن بودهایم که از نمونههای موفق آن به اقتباس سال ۱۹۹۳ میتوان اشاره کرد. پس از سالها دوباره فیلمسازانی بهدنبال ساخت اقتباس دیگری از آن گرفتند و در نظر داشتند اقتباسی متفاوت نسبت به کتاب و دیگر اقتباسهای آن تولید کنند. به همین منظور جک تورن برای نوشتن فیلمنامه فیلم The Secret Garden استخدام شد تا نگاهی متفاوت از این رمان فانتزی را داشته باشیم. این فیلم فانتزی داستان دختری بهنام مری را دنبال میکند که پس از مرگ پدر و مادرش در هند، به انگلیس بازگردانده میشود تا در خانه خاله خود که البته او هم فوت کرده و تنها شوهر خاله و پسر خالهاش باقیماندهاند، زندگی کند. حال او یک باغ مخفی و اسرارآمیز را پیدا میکند که رازهایی در آن پنهان شده است. در ادامه با میدونی و نقد فیلم The Secret Garden همراه باشید.
فیلم The Secret Garden از همان ابتدا با وعده یک اقتباس متفاوت از رمان آن کارش را آغاز میکند، اما سؤال اصلی این است فیلم توانسته در این کار موفق باشد؟ زمانیکه شما قرار است یک اقتباس متفاوت از یک رمان که قبلا چند بار از آن اقتباس ساخته شده، را تولید کنید، دست فیلمساز تا حدی بیشتر باز است تا ایدههایی که دارد در فیلم اجرا کند. این موضوع در مورد این فیلم نیز صدق میکند و فیلم با چنین قصدی ساخته شده است. اتفاقات فیلم از هند آغاز میشود که مری پدر و مادرش را از دست داده و اکنون در عمارت خود در این کشور تک و تنها زندگی میکند. اما همینجا سازندگان برای معرفی شخصیت مری تا حد زیادی اشتباه میکنند. مری قرار است شخصیتی مغرور، باهوش، بازیگوش و شخصی که به خدمتکار خود وابسته است و ظاهرا از مادرش نیز متنفر هست، باشد، اما ما در ابتدای فیلم صرفا دختری را میبینیم که حتی غذایی برای خوردن ندارد و هرچیزی که پیدا میکند را میخورد. بااینحال، کمی جلوتر و پس از اینکه مری توسط سربازان انگلیسی پیدا میشود، از خوردن غذایی گرم امتناع کرده و درواقع حالا فیلم قرار است شخصیتی که مری با آن بزرگ شده است، را نمایش دهد، اما بیشتر از آنکه شاهد تفاوت باشیم، بیشتر شاهد یک تناقض بین دو شخصیت مری هستیم که خیلی باورپذیر نیست.
این درواقع یک مثال کوتاه از سردرگمی فیلم در نمایش شخصیت مری است. در ابتدا ما تعریف درستی از مری نداریم، اما در ادامه فیلم سعی میکند تا تحول شخصیت مری را نمایش دهد که باز هم تعریفی ساده است. درواقع ما قرار نیست بهطور کامل و باور پذیر مری را بهعنوان یک شخصیتی که حتی کارهای شخصی خودش را انجام نمیدهد، ببینیم و فیلم خیلی شلخته و سراسیمه قرار است از این بخش داستان عبور کند. بخشی از داستان فیلم باغ اسرارآمیز روی تحول شخصیت مری تمرکز دارد که ما قرار است تحول شخصیتی او را ببینیم، اما تحول شخصیتی مری خیلی صفر تا ۱۰۰ رخ داده و ما هرگز این احساس که مری در ابتدا چه شخصیتی بود و واقعا چه تغییری کرده، را قرار نیست احساس کنیم. مری پس از آشنایی با یک سگ که البته این سگ تا حد زیادی خسته کننده بودن اوایل فیلم را نجات میدهد و همچنین با یک شب خوابیدن به یکباره متحول شده و شخصیتی دیگر است که اکنون نهتنها دیگر مثلا اون شخصیت لوس و مغرور ابتدایی فیلم نیست، بلکه اکنون به خدمتکارها احترام میگذارد و اهمیت بیشتری به دنیای اطرافش میدهد. شاید سازندگان ایده جالبی برای به تصویر کشیدن شخصیت مری و تحول آن داشته بودند، اما یا زمان کافی برای پیادهسازی کامل آن نداشته یا اینکه توانایی آن را نداشتند که این موضوع در مورد مابقی بخشهای فیلم نیز صدق میکند.
هرچند خود ارائه شخصیت مری در فیلم مشکل دارد، اما او تنها شخصیت قابل لمس فیلم است که صرفا یک شخصیت تک بعدی نیست و درواقع مابقی شخصیتهای فیلم از پسر خاله و شوهر خاله مری تا دیگر شخصیتهای فیلم در مجموع شخصیتهایی تک بعدی و نه چندان جالب هستند؛ حتی بازی کالین فرث هم باعث نشده تا شخصیت شوهر خاله مری به شخصیت بهتری تبدیل شود، اما او تمام تلاش خود را کرده است. نکته اینجا است که فیلم زمان زیادی را روی مری صرف میکند تا روند و تغییر شخصیت وی را نمایش دهد و اگرچه باز هم این کار ناقص و اشتباه انجام میشود، اما درنهایت شخصیتی است که باعث میشود تماشای فیلم را ادامه دهیم و تا پایان آن را دنبال کنیم. فیلم پتانسیلهای زیادی را در این مورد از دست داده و شاید یک مینی سریال برای پیادهسازی آن بستری مناسبتر بود، اما در هر حال حتی در یک فیلم ۹۰ یا ۱۲۰ دقیقهای هم میتوان با حذف صحنهها و دقایق غیر ضروری یک اثر با روایت و شخصیتپردازی عمیقتر و بهتر را تحویل داد. اگرچه زمان فیلم کوتاه است و خیلی هم سریع سر اصل مطلب میرود، اما این موضوع حتی کمکی به سرعت روند اتفاقات یا پیسینگ فیلم نکرده است.
اگرچه شاید تصویر کنیم کوتاه بودن زمان اتفاقات فیلم به معنای سرعت خوب روند اتفاقات فیلم است، اما این تصور حداقل در مورد فیلم The Secret Garden درست نیست و فیلم همانقدر که دارای صحنههای اضافه و غیر ضروری و تکراری است، همانقدر هم در بخشهایی کم گذاشته و مثل یک قطعه گم شده در فیلم جای آن احساس میشود. روند اتفاقات فیلم در ابتدا با شلختگی همراه است و نداشتن یکدستگی در نمایش اتفاقات تا حد زیادی آزار دهنده است و این موضوع به پیسینگ فیلم هم ضربه زیادی میزند، اما این موضوع در ادامه کمرنگتر شده و درنهایت فیلم انسجام و روایت بهتری در اواسط فیلم پیدا میکند. بااینحال، این موضوع کافی نیست و هر از گاهی فیلم دوباره به همان شرایط ابتدای فیلم باز میگردد تا اینکه همه چیز برای رفع مشکلات فیلم دیر شده و فیلم به پایان میرسد. اگر فیلم روایت منسجمتری بهخصوص در ابتدای خودش داشت، شاید شخصیت مری یا حتی مابقی شخصیتها، دارای شخصیت پردازی بهتری بودند و احساس نکنیم که روند اتفاقات فیلم کند و خسته کننده است. اگر شما در ابتدای فیلم تصمیم بگیرید که آن را ادامه ندید، کسی نمیتواند شما را سرزنش کند و این درواقع نشات گرفته از خود فیلم است.
فیلم The Secret Garden رفته رفته بخشی از مشکلاتش را رفع میکند، اما بدون شک کافی نیست و درواقع فیلم درنهایت هم نمیتواند تمامی مشکلاتش را رفع کند و به اثری با نواقص زیاد تبدیل میشد. یکی از این مشکلات رابطه مری با مادرش است که نهتنها صحنههای فلش بک کمکی نمیکند، بلکه به بخشی نه چندان جذاب در فیلم تبدیل شده است و فیلم نتوانسته به خوبی از این پتانسیل استفاده کند. گفتیم شخصیت مری به نسبت دیگر شخصیتها، شخصیت بهتر و قابل تحملتری است که این موضوع درواقع بیشتر باید مدیون عملکرد دیکسی اگریکس دانست. شاید در ابتدا به بازی وی شک کنیم و حتی این تصور را داشته باشیم شاید او گزینه مناسبی برای این نقش نیست، اما زمانیکه فیلم در مسیر اصلی قرار میگیرد، دیکسی اگریکس ثابت میکند گزینه مناسبی برای مری لنوکس است و نهتنها در ایفای نقش این شخصیت خوب و بهتر از تصور عمل میکند، بلکه حتی در بداهه گویی نیز بسیار موفق است و شاهد بازی جالب، بامزه و متفاوتی از وی هستیم که حتی روی دیگر بازیگران و شخصیتهای فیلم نیز تاثیر مثبتی میگذارد.
در مجموع اگر بهدنبال یک فیلم فانتزی و درام هستید و بهترین آثار این ژانر را نیز تماشا کردهاید، فیلم The Secret Secret میتواند گزینه مناسبی برای شما باشد، اما این نکته را باید توجه داشت که نباید انتظار خیلی زیادی از فیلم داشت و درنهایت فیلم باغ سری یک اثر قابل تماشا ولی بسیار فراموش شدنی است و پس یکبار تماشا کردن، احتمالا چند ساعت بعد آن را بهراحتی فراموش و فیلم را از روی هارد کامپیوتر خود پاک میکنید. فیلم The Secret Secret درکنار مشکلات شخصیت پردازی و پیسینگ تا روایتی خشک، گنگ و بعضا خسته کننده، دارای نکاتی مثبت مثل بازی درخشان دیکسی اگریکس در نقش مری و همچنین یک باغ زیبا و جذاب و همچنین یک سگ دلربا است و فراتر از این نکات، فیلم پتانسیل خیلی خوبی دارد که در استفاده درست از آن ناکام است و درنهایت فقط به فیلمی نسبتا خوب تبدیل میشود. همچنین اگر تاکنون اقتباسی از این رمان تماشا نکردهاید، تماشای اقتباس سال ۱۹۹۳ پیشنهاد بهتری برای شما خواهد بود.