نقد فیلم Rose Plays Julie | داستان وحشتناک یک خانواده

نقد فیلم Rose Plays Julie | داستان وحشتناک یک خانواده

فیلم Rose Plays Julie «رز، جولی را بازی می‌کند» تنها داستانی برای پیدا کردن هویت نیست بلکه قصه‌ای برای قصاص و تطهیر است. آدم‌هایی که باید تاوان کشتن گوزن مقدس را بدهند. با نقد این فیلم همراه میدونی باشید. 

احساسی که بعد از تماشای یک فیلم هنری به انسان دست می‌دهد آنچنان حس لطیفی است که هیچگاه از حافظه‌ی مخاطب پاک نمی‌شود و تماشاگر بعد از تمام شدن این سبک از آثار خودش را جایی میان فیلم جا می‌گذارد. جائییکه برای مخاطب دالانی هزارتو از تجربه‌های زندگی است. تجربه‌هایی که در حافظه‌ی بیولوژیک آدم نقش بسته‌اند و بشر تا لحظه‌ی آخر زندگی‌اش باید آن‌ها را همراه خود داشته باشد. Rose Plays Julie «رز، جولی را بازی می‌کند» نیز یکی از همین تجربه‌ها ست. تجربه‌ای که هیچگاه انسان را تنها نخواهد گذاشت و آدم خودش را تا مدت‌ها لابه‌لای تصاویری بی‌صدا از پلان‌های زندگی گم خواهد کرد.

رز، جولی را بازی می‌کند فیلمی از آتش گرفتن تاریخ یک زندگی است. تاریخی که در یک مثلث سه نفره از نو خوانده می‌شود و شعله‌هایش تا ابد ادامه پیدا خواهد کرد. فیلم تنها داستان دختری نیست که در جست‌وجوی مادرش است، بلکه قصه‌ای از هویتی دردناک است که زندگی صاحب‌اش را تبدیل به یک درام غمگین می‌کند. اثر، نمایشی از هویت، انتقام و غمی ریشه‌دار بین آدم‌هایی است که بعد از مدت‌ها دوباره به گذشته‌ی خود باز می‌گردند تا که تکلیف هر آنچه را که جای گذاشته‌اند مشخص کنند. Rose Plays Julie فیلم ساده‌ای نیست که بشود به‌راحتی از کنارش گذشت بلکه باید در آن دقیق شد و به تک تک لایه‌هایش پی برد. اثر به‌نوعی یادآور فیلم کشتن گوزن مقدس یورگوس لانتیموس، اما بدون جنبه‌های سورئالی آن است.

در ادامه جزئیات داستان فیلم فاش می‌شود

فیلم درباره‌ی زندگی دو زن از دو نسل متفاوت است است. یکی مادر و دیگری دختر. رز (Ann Skelly) که دانشجوی دامپزشکی است به‌تازگی متوجه شده که فرزند خوانده‌ی خانواده‌اش است. او بعد از مدتی مادر اصلی‌اش الن (Orla Brady) را پیدا می‌کند اما او تمایلی برای ارتباط با رز ندارد. الن که حالا بازیگر موفقی شده است توسط دخترش تعقیب می‌شود. رز با فهمیدن اینکه مادرش در حال فروش خانه‌اش است خودش را جای یک خریدار ملک جا می‌زند و موفق می‌شود که با او صحبت کند. ملاقاتی که آسیبی قدمت‌دار را دوباره نمایان می‌کند. الن اکنون خانواده و موقعیت شغلی خوبی دارد که نمی‌خواهد گذشته‌ی دردناک‌اش تهدیدی برای آن‌ها باشد اما سرانجام تسلیم می‌شود و چیزی را از گذشته فاش می‌کند که بسیار دردناک‌تر از تصور رز است.

رز بعد از این ملاقات پی به هویت پدر واقعی‌اش پیتر (Aidan Gillen) که یک باستان شناس مشهور است می‌برد. او با یک کلاه گیس خود را بازیگر یک نمایش معرفی می‌کند و با نام جولی (نامی که در برگه‌ی فرزند خواندگی‌اش بوده است) به پدرش نزدیک می‌شود و بازی بسیار خطرناکی را در لبه‌ای از وحشت آغاز می‌کند. رز بعد از پیدا کردن این دو نفر به‌نوعی در کشاکش دو هویت گیر می‌کند. کشاکشی که در پایان راه انتقامی باستانی را در دنیای مدرن زنانه به همراه خواهد داشت.

رز، جولی را بازی می‌کند فیلمی از خلاها، پرتگاه‌ها، افشاگری‌ها و حساب‌ها است. مادر و دختر چیزهایی در اعماق روح خود دارند که تبدیل به درد مشترکی می‌شود. ترومایی که در آخر روح همه را خواهد خراشید و دادگاهی انسانی را بر پا خواهد کرد. فیلم یک داستان درباره تعرض با جزئیات بسیار وحشتناک است که بر بستری از تاریخ یونان روایت می‌شود. کارگردان این آسیب را آسیبی بین نسلی عنوان می‌کند و کورسوی امیدی برای مداوای آن نمی‌بیند.

فیلم آنچنان سرشار از پوچی و سردی است که هنگام تماشای آن راه نفس را بر شما خواهد بست و تک‌تک سلول‌هایتان سرشار از درد و ناراحتی خواهد کرد. این فیلم داستانی تاریک از یک واقعیت است. قصه‌ای که زنان راوی آن خواهند بود و در دنیای این داستان عدالت را نیز برقرار خواهند کرد. Rose Plays Julie سفری عمیق و قدرتمند به قلب تاریک رنج‌های شخصی است که حتی پیتر هم در این سفر خود را لایق مجازاتی الهام گرفته از شغل‌اش می‌داند. اثر قطعا تنها نمایشی خالی برای دیدن نیست بلکه دهلیزهایی تودرتو برای به تصویر کشیدن معنای عمیقی از زندگی آدم‌هایی است که راهی جز انتقام از خود و دیگران نمی‌بینند.

فیلم ایده‌هایی انسانی را به کار می‌گیرد. مضامینی درباره‌ی فرزند خواندگی، هویت، تعرض و انتقام و پرداخت آن‌ها را بر بستری از فلسفه و تاریخ انجام می‌دهد. کارگردان اثر هم ایده‌هایی هوشمندانه را انتخاب کرده است و هم به‌نحوی آن‌ها را بسط و گسترش می‌دهد که مخاطب عملا خودش را عنصری از دنیای فیلم می‌بیند. حرکت این ایده‌ها در فیلمنامه به‌قدری قوی کار شده است که تماشاگر سؤال بی جوابی در ذهن‌اش نمی‌ماند و در آخر فیلم هم هیچ گره‌ی حل نشده‌ای وجود ندارد. وقتی که تیتراژ بالا می‌آید بیننده به قصه‌ای می‌اندیشد که روابط دراماتیکی موجود در آن در تمام لحظات فیلم حضور داشته است و هیچ مهره‌ای در داستان بدون دلیل خاصی جابه‌جا نشده است.

رز، جولی را بازی می‌کند هم درونمایه‌ای قوی دارد و هم نمایشی بدون شعارزدگی از آن، فیلم چیزی را به مخاطب تحمیل نمی‌کند و کاملا بی‌طرف در گوشه‌ای مشغول نشان دادن قسمتی از یک زندگی است. مشغول نگارش پشت صحنه‌ی هویت شخصی بعضی افراد. فیلم واقعا اثری تلخ و گزنده است و پر از ناراحتی برای افرادی است که شاید اکنون در جست‌وجوی شناسنامه‌ی واقعی خود باشند و با دیدن فیلم با تصویری هولناک‌تر از هر آنچه که در ذهن‌شان است روبه‌رو شوند. تعرض، هویت و قصاص سه مسئله‌ی اصلی فیلم است که سازنده‌ی اثر دوگانگی هویت را نتیجه‌ی این آسیب بزرگ می‌داند و به‌دنبال نشان دادن این است که تعرض‌گر سزایش همچون مجازات کسی است که به گوزن مقدس آسیب رسانده است.

شخصیت‌های فیلم به‌طرز خوبی برای مخاطب باورپذیر هستند و کارکترها از پرداخت خوبی بهره می‌برند. آن‌ها برای تماشاگر کاملا شناخته شده‌اند و بیننده هر آنچه را که از آن‌ها نیاز باشد می‌داند. عقیده‌، جهان بینی‌، محل زندگی کار و خانواده‌شان بر ما پوشیده نیست. یکی از نکات مثبت پرداختی آن‌ها سیر تحول‌شان است که باعث شده آن‌ها کارکترهایی منفعل و بدون اقدام نباشند. الن از زنی که کودکش را رها کرده تبدیل به مادری می‌شود که می‌خواهد فرزندش را در آغوش بگیرد و آن حس تنفر را پاک کند. پیتر بعد از آن همه کارهای ضد انسانی به خودش می‌آید و می‌خواهد با مرگ، خودش را تطهیر کند. رز بعد از دیدار با پدرش و برخوردی که بین آن‌ها صورت می‌گیرد از قتل‌ پیتر منصرف می‌شود و تصمیم می‌گیرد که او را با درد گناه‌آلودش رها کند. علاوه‌بر اینکه این کارکترها از بسطی عام برخوردار هستند پرداخت خاص‌شان هم کاملا در جهت روایت داستان است. کارگردان با هوشمندی شغل آن‌ها را انتخاب کرده است و استعاره‌های قصه را با آن پیش می‌برد و توضیح هجو و اضافه‌ای درباره‌ی آن‌ها نمی‌دهد و مینیمال گویی درباره‌ی آن‌ها را در خدمت فضای سرد و پوچ فیلم می‌گیرد.

فیلم مسائل خود را روی لایه‌ای از اسطوره‌ها و تاریخ بیان می‌کند. اثر به دو مسئله در یونان می‌پردازد و همین اتفاق، فیلم را بسیار زیباتر و پر مغزتر جلوه می‌دهد. فیلم با اتانازی شروع می‌شود، رز دانشجوی دامپزشکی است و در دانشگاهشان مشغول بررسی این شیوه‌ی مرگ روی حیوانات هستند. اتانازی در زبان یونانی به معنای مرگ خوب و کامبخش است که از اسم الهه‌ی مرگ بدون خشونت گرفته شده است. این کلمه در گذر زمان به انواع مختلفی معنا شده است. اکنون کارگردان از این اتفاق در فیلم خود بهره برده است و زندگی‌ای که دیگر ارزش زیستن ندارد را به زندگی پیتر نسبت می‌دهد.

حیوانات در رز، جولی را بازی می‌کند استعاره‌ای از پدر بیولوژیک رز، پیتر هستند. کسی که عملی شنیع را هیچگاه از زندگی خود پاک نکرده است و همچنان اصرار به ادامه‌ی تعرضات خود دارد. زندگی او پر از درد و احساس گناه شده است مخصوصا زمانی‌که می‌فهمد رز دخترش است. او آن زمان واقعا سقوطی آزاد را تجربه می‌کند و دچار درد و رنجی بی‌پایان از زندگی خودش می‌شود و باید به‌نحوی از این زجرها خودش را رها کند تا که به آرامش برسد پس خودش را تسلیم مرگی خودخواسته می‌کند. زمانی‌که الن می‌خواست با دارویی سمی پیتر ار بکشد او لحظاتی مهلت می‌خواهد که خودش را آماده‌ی این مرگ کند. سکانسی که به زیبایی نابودی پیتر را با دست خودش نشان می‌دهد. کارگردان مسئولیت قتل را نیز از دوش الن برمی‌دارد و او را دوباره در جایگاه زنی قرار می‌دهد که مورد ظلم قرار گرفته است. پیتر در این پلان‌ها به جایگاهی می‌رسد که باید خودش را تطهیر (کاتارسیس) کند و راهی جز این نیز نمی‌بیند. سازندگان می‌خواهند پیتر به خواست خودش مجازات شود و خودش مرگش را بخواهد، چون به این صورت نفرت از اینگونه رفتارها تا همیشه در ناخودآگاه مخاطب باقی می‌ماند. این همان چیزی است که در فیلم فروشنده نیز به وقوع پیوست و اصغر فرهادی با مجازات نکردن پیرمرد این تنفر را برای همیشه در ذهن بیننده قرار داد.

فیلم بازنمایی مدرن از یونان باستان است و تفکرات و افسانه‌های تاریخی را به شیوه‌ای جدید به نمایش می‌گذارد

تضمین دیگر صورت گرفته در فیلم گوزن مقدس آرتمیس است. در آغار جنگ تروا، زمانی‌که آگاممنون به اولیس رسید در بیشه‌ی مقدس آرتمیس، گوزنی را کشت. این توهین او به خدایان باعث شد آرتمیس خشمگین شده و طوفانی را برانگیزد و آگاممنون نیز به خاطر جبران این اشتباه می‌خواست دختر بزرگش را برای فرونشاندن خشم آرتمیس قربانی کند اما آرتمیس به‌جای ایفیگنیا گوزنی را به محراب برای قربانی می‌فرستد. این افسانه‌ی خدایان نشان‌دهنده‌ی باور و طرز فکر گذشتگان درباره‌ی قصاص و عدالت است. تمثیلی برای بازنمایی تاثیر کارهای انسان بر زندگی خود. مسئله‌ای بسیار مهم که در ژاپن باستان هم کشتن گوزن که نماینده‌ای الهی بوده است سزایش تنها با مرگ میسر می‌شده است.

یونانیان باستان به مفهوم عدالت اهمیت ویژه‌ای می‌دادند. در هنر یونان تئاترها و داستان‌های اساطیری در مورد مفهوم برابری و عدالت نمونه‌های بسیاری پیدا می‌شود. در رز، جولی را بازی می‌کند پیتر در سکانس‌های پایانی آهویی که در محوطه‌ی حفاری گیر افتاده است را می‌کشد و در جایی دیگر نیز آهویی را مزاحم خطاب می‌کند. پیتر هنگام کشتن آهو عدالت و قصاص را برای خود رقم می‌زند. او گوزن نمادین را کشته است و هنگام انجام این کار دختری کوچک نیز که استعاره‌ای از آرتمیس است او را دیده است پس باید عدالت برای فردی که در بیشه‌ی آرتمیس حیوان مقدسی را کشته است اجرا شود. گوزن استعاره‌ای از تمامی چیزهایی است که او نابود کرده و از بین برده است و اکنون نیز باید مرگ را بپذیرد. نکته‌ی جالب توجه در فیلم نبود قانون مدنی است. در دنیای Rose Plays Julie، همه‌ی اتفاقات طبق قوانین طبیعت و انسانی پیش می‌روند. کارگردان تاوان این دست از کنش‌ها را به‌دست قوانین الهی می‌سپارد و با آوردن اسطوره‌ی گوزن مقدس اجرای حدود و عدالت مقدس را، حتمی می‌داند.

فیلم بازنمایی مدرن از یونان باستان است و تفکرات و افسانه‌های تاریخی را به شیوه‌ای جدید به نمایش می‌گذارد. مفاهیمی که همچنان پیرامون بحث‌های فلسفی ادامه دارند اما هرچه که است تماما مسائلی هستند که در ناخودآگاه بشر نهادینه شده‌اند و هر انسانی سزای کشتن گوزنی مقدس را مرگ می‌داند حال مرگی خودخواسته باشد یا مدنی!

فیلم سراسر پر از نمادهای زنانگی است. المان‌هایی از زن بودن در فضایی تاریک با لحنی سرد. اثر دنیایی زنانه را دنبال می‌کند و اصلا به‌دنبال این نیست که زن‌ها را موجوداتی سرخورده و بدون پشتوانه نشان دهد. رز پشت به دوربین و روبه‌روی دریا که نمادی از زهدان است ایستاده و در ذهن‌اش با مادرش صحبت می‌کند این نما چیزی را جز زنانگی به دنیای فیلم راه نمی‌دهد. همچنین اولین ملاقات رسمی‌اش با الن در جنگل اتفاق می‌افتد. در جای دیگر نیز رز بعد از کالبد شکافی یک گاو مشغول تمییز کردن خون حیوان و هدایت‌اش به یک گنگ دایره‌ای شکل آب است، المان‌هایی از زندگی و ادامه‌ی حیات. چیزهایی که به استحکام دنیای فیلم کمک می‌کنند و مردان را در ادامه‌ی حیات و زندگی سهیم نمی‌داند.

زندگی این سه نفر طوری نشان داده می‌شود که گویی بعد از تعرض پیتر به الن همه چیز فروپاشیده شده است. رز در پانسیون زندگی می‌کند، الن خانه‌اش را برای فروش گذاشته است و پیتر هم چیزی از خود ندارد و در خانه‌ی همسرش روزگار می‌گذراند در زندگی این شخصیت‌ها انگار طوفانی پر با است و چیزی دراین‌میان وجود دارد که بین این سه غریبه مشترک است. آن‌ها در یک فضای موقتی ساکن هستند، چیزی مثل بی‌ریشگی در میان آ‌ن‌ها، عنصری مشترک از خویشاوندی است. سه تایشان به هیچ کجا تعلق ندارند و در گذشته‌ی خود غرق شده‌اند و همچون شی‌ای در فضای بی وزنِ اطراف خود معلق هستند.

تماشاگر با دیدن فیلم به دنیایی از استعاره‌ها وارد می‌شود. بهترین استعاره‌ها را شاید بتوان در شغل این سه نفر جست‌وجو کرد. پیتر باستان شناس است و گذشته را حفاری می‌کند، گذشته‌ای که دیر یا زود گریبان‌گیر خودش هم می‌شود و کسی از آن روزها باز می‌گردد و سنگ نوشته‌ی زندگی‌اش را برایش مرور می‌کند و همچنین رز که با اتانازی و کالبد شکافی کنار آمده است و با روحی سردتر از فضای فیلم به تماشای این کار می‌نشیند تا که در زندگی خودش هم تجربیاتش را پیاده کند.

اما قوی‌ترین استعاره شاید مربوط‌به بازیگری باشد. الن خیلی سال است که در نقش‌های قوی بازی می‌کند، در نقش کسی که صدمه ندیده است او این کار را انجام داده است که گذشته را فراموش کند و از درد خود بکاهد اما رز با استفاده از شغل مادرش با کمک یک کلاه گیس به پیشواز گذشته می‌رود و آن را دوباره به جریان می‌اندازد.

فیلم سرتاسر پر از تعلیق است پر از فضایی که مخاطب را به جلو می‌کشاند  اثر عمیقا احساس مخاطب را نشانه گرفته است برای همین است در سکانس‌هایی تماشاگر فقط به‌دنبال پایان کار است و دیگر به حس لذت و تعلیقی که فیلم به او می‌دهد نمی‌اندیشد. فیلم تریلری سرشار از وحشت‌های احساسی است که هیچکدام از ما دوست نداریم هرگز با آن روبه‌رو شویم. رز جولی را بازی می‌کند دنیایی از تلاقی همه‌ی لایه‌های زندگی است دنیایی که تجربه‌های گذشته و آینده و حال بشر را همزمان با خود حمل می‌کند. قصه‌ای از گناه، خودبیگانگی و تاوان‌ها. فیلم تجربه ایست که مخاطب را هرگز رها نخواهد کرد. 

افزودن دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

HTML محدود

  • You can align images (data-align="center"), but also videos, blockquotes, and so on.
  • You can caption images (data-caption="Text"), but also videos, blockquotes, and so on.
7 + 3 =
Solve this simple math problem and enter the result. E.g. for 1+3, enter 4.