نقد فیلم Radioactive - رادیواکتیو

نقد فیلم Radioactive - رادیواکتیو

فیلم Radioactive با بازی رزمند پایک در نقش مادام کوری، اهدافی بلند پروازانه در روایت داستان ماری کوری دارد، اما در اجرای آن چندان موفق نیست. در ادامه با نقد این فیلم همراه باشید.

ساخت فیلم زندگینامه براساس مشاهیر و دانشمندان همیشه یکی از اهداف اصلی فیلمسازان بوده و حتی تلاش شده تا اثری متفاوت از یک دانشمند تولید کنند یا حتی در یک اثر، به زوایا یا یک دوره خاص از زندگی آن‌ها پرداخته شود. ماری کوری یا مادام کوری، فیزیک‌دان و شیمی‌دان لهستانی-فرانسوی یکی از همین افراد است که به‌تازگی اقتباس جدیدی براساس زندگی وی ساخته شده است. فیلم Radioactive (رادیواکتیو) تلاش کرده تا روایتی متفاوت از زندگی ماری کوری و کارهایی که در طول این سال‌ها انجام داده و همچنین زندگی شخصی‌اش را به تصویر بکشد که درکنار آن سعی کرده تا اثری تکراری نباشد. مرجان ساتراپی وظیفه کارگردانی فیلم رادیواکتیو را بر عهده داشته و رزمند پایک در نقش ماری کوری درکنار سم رایلی، آنیا تیلور-جوی، آنورین برنارد و سایمون راسل بیل در این فیلم به ایفای نقش پرداخته است. حالا این سؤال مهم است که فیلم Radioactive چقدر در رسیدن به اهدافش موفق بوده است؟ در ادامه با میدونی و نقد فیلم رادیواکتیو همراه باشید.

فیلم Radioactive درواقع تلاش کرده تا داستان زندگی ماری کوری از زمان نادیده گرفته شدنش و آشنایی با پیر کوری تا موفقیت‌هایی که کسب کردن و همچنین زندگی شخصیت آن را تا زمان مرگش به تصویر بکشد. حتی خود فیلمم با تصویر کشیدن آخرین روز زندگی ماری کوری آغاز می‌شود، اما ظاهرا سازندگان فیلم تصمیم داشتند تا به‌جای نمایش یک فیلم زندگینامه معمول و ساده، کمی آن را متفاوت‌تر از سایر آثار مشابه کنند که متاسفانه چندان هم موفق نبودند. فیلم تلاش کرده تا درکنار کشفیات و کارهای ماری و پیر کوری، با تصاویر فلش بک و از گذشته ماری کوری و همچنین تصاویری از آینده که نکات مثبت و منفی کشف رادیواکتیو و دیگر کشفیات آن‌ها را نشان می‌دهد، کار متفاوتی را انجام دهد که صد البته ایده جالبی است و حتی در زمان معرفی سنگ اورانیوم یا موارد مشابه دیگر شاهد تصاویری گرافیکی هستیم که توضیح در مورد آن‌ها را جذاب‌تر می‌کند و این موضوع به پرداخت این مسائل کمک کرده است. بااین‌حال، این موضوع بیشتر از آنکه به روایت و جذاب‌تر شدن فیلم کمک کند، بیشتر به یک درس تاریخ شباهت دارد.

روایت فیلم مثل یک درس تاریخ است که به‌طور خلاصه‌ وار داستان یک شخصیت و کارهای آن را تعریف می‌کند و هر از گاهی شاهد پاورقی یا مواردی مشابه هستیم که مثلا فواید رادیواکتیو را به ما می‌گوید. مشکل اول اینجا است که فیلم Radioactive روایتی تقریبا شلخته و بسیار سر سری دارد و به نحوی که از هر اتفاق خیلی سریع رد می‌شود و ما نه قرار است خیلی عاشق شدن ماری کوری را متوجه شویم و نه کارهایی که با پیر در حال انجام دادن است و ظاهرا فیلم این وظیفه را به ما سپرده که در ذهن خود تصور کنیم که بین ماری و پیر یک عشق در حال شکل گرفتن است و ماری اعتقادی به عروسی و رسم‌های سنتی ندارد. شاید با خود بگوییم فیلم که قرار نیست همه اطلاعات را به ما بدهد، اما راستش ما برای درک بهتر داستان نیاز داریم تا حداقل اطلاعات کافی از فیلم به ما داده شود و فیلم رادیواکتیو دقیقا عکس این موضوع را انجام داده و با بیننده به شکلی رفتار کرده که انگار تمام داستان ماری کوری را می‌داند و لازم نیست توضیح تکمیلی یا اضافه‌ای را بدهد. همین موضوع هم باعث می‌شود مثلا نمایش فواید و معایب رادیواکتیو خیلی بی‌هدف و نه چندان جالب به تصویر کشیده شود.

فیلم یک دفعه وسط روایت یک صحنه متفاوت مثل درمان سرطان یا بمباران اتمی هیروشیما را نشان می‌دهد که این موضوع نه در زمان درستی استفاده و نه به درستی به تصویر کشیده شده‌اند و عملا احساس می‌کنیم بخش‌های اضافه‌ای هستند که تنها برای بالا بردن زمان فیلم به آن اضافه شده است. فیلم با اینکه زمان خیلی زیادی ندارد، اما انقدر تصاویر غیر ضروری و بی اهمیت در داخلش دارد که این سؤال برای ما به‌وجود می‌آید که چرا فیلمساز به‌جای بهتر و کامل‌تر به تصویر کشیدن زندگی خانواده کوری تلاشی نکرده و در عوض این صحنه‌های غیر ضروری را در فیلم جای داده است؟ همین موضوع هم باعث شده تا فیلم به‌جای نمایش تاثیر رادیواکتیو در زمان اتفاقات فیلم، به سراغ دوره‌های مختلف برود و در عوض در زمان اتفاقات فیلم صحنه‌های غیر ضرروی و بی اهمیتی از تاثیر این کشفیات بزرگ به تصویر کشیده می‌شود. حتی لحظه دریافت جایزه نوبل انقدر سرد و بی روح ساخته شده‌اند که انگار آن‌ها قرار است یک جایزه معمولی را دریافت کنند که هر کسی می‌تواند به‌راحتی به آن دست پیدا کند. همین نکات شاید در ابتدا کم اهمیت باعث شده تا فیلم نه به هدفی که می‌خواهد برسد، موفق باشد نه اینکه داستان ماری کوری را به شکلی انتظارش را داریم، به تصویر کشیده شود.

همان‌طور که پیش از این گفتیم فیلم Radioactive علاوه‌بر نمایش کارها و موفقیت‌های خانواده کوری، قرار بود بخشی از تمرکز خود را روی روی زندگی شخصی آن‌ها نیز قرار دهد که متاسفانه فیلم در این بخش هم آنطور که انتظارش را داریم به خوبی عمل نمی‌کند و روایتی سطحی و حتی در برخی از صحنه‌ها بسیار گنگ و بی هدفی را ارائه می‌دهد. همان‌طور که جلوتر هم اشاره کرده بودیم، بخش زندگی شخصیت مادام کوری نیز نگاهی سطحی دارد و به‌طور مثال شما باید به‌صورت پیش فرض بدانید که ماری و پیر کوری قرار است عاشق یکدیگر شوند و درنهایت ازدواج کنند، اما در فیلم خبری از شکل گیری یک رابطه عاشقانه نیست و این رابطه راستش بیشتر به یک رابطه کاری شباهت دارد تا اینکه تصور کنیم واقعا این دو عاشق یکدیگر شده‌اند. متاسفانه فیلم زمان کافی یا مناسبی برای این امر اختصاص نداده و صرفا به بحث و مشاجره این دو کفایت کرده است و مانند بسیاری از بخش‌های فیلم ظاهرا سازنده با خود این تصور را کرده که خب بیننده از داستان خبر دارد و لازم نیست خیلی روی نکات توجه کنیم و بهتر است به بخش بعدی برویم و داستان را ادامه دهیم. 

این موضوع البته شامل رابطه ماری کوری با دو دخترش نیز می‌شود و مثلا شما در بخشی از فیلم این تصور را می‌کنید که دختر بزرگ ماری احتمالا باید از مادرش به‌خاطر تصمیماتش پس از مرگ پدرش ناراحت یا حتی به‌خاطر چیزهایی که دیده متنفر شود، اما واقعیت این است که رابطه عمیقی بین مادر و دو دخترش بوده و درواقع آیرین کوری مادرش را به‌عنوان یک الگو قرار داده و درواقع مسیری که مادرش طی کرده را می‌خواهد دنبال کند که البته فیلم نه قرار است به آن بپردازد و نه اینکه اصلا رابطه مادر و فرزندان را به شکلی مناسب نمایش دهد. درواقع زمانی متوجه رابطه مادر و دختر می‌شویم که آیرین در حال تاثیر گذاشتن روی ماری برای انجام یک کار جدید در دوره جنگ جهانی اول است و طبق معمول به‌عنوان بیننده باید این سرعت رخ دادن اتفاقات را پردازش کنیم و فقط اینجا آیرین جایگزین پدرش شده و تغییری در روایت داستان فیلم رخ نداده است. اگرچه فیلم مشکلاتی در نمایش کارهای مادام کوری دارد و حتی در نمایش زندگی شخصی وی نیز با مشکلات زیادی روبه‌رو است، اما بازی بازیگران نقطه قوت فیلم به حساب می‌آید.

رزمند پایک که نقش ماری کوری را بر عهده دارد، بهترین بخش فیلم است و بازی وی باعث می‌شود تا بیننده فیلم را تا انتها دنبال کند و حیف که این بازی تحت تاثیر مشکلات فیلم قرار گرفته و حتی او نیز نتوانسته با بازی خوبش این مشکلات را پنهان کند. همچنین سم رایلی که نقش پیر کوری را بر عهده دارد نیز بازی قابل قبولی دارد و شاید در برخی از مواقع حس کنیم کمی بازی وی کمی نمایشی می‌شود، اما باز هم پا به پای رزمند پایک در فیلم حرکت می‌کند. بااین‌حال، فیلم بازیگران شناخته شده دیگری مثل آنیا تیلور-جوی در نقش آیرین کوری نیز دارد که البته باتوجه‌به زمان کمی که در فیلم حضور دارد، بیشتر حس می‌کنیم که پتانسیل وی در فیلم هدر رفته و به خوبی استفاده نشده است. فیلم Radioactive می‌توانست با کمی وقت گذاشتن بیشتر و بهتر روی بخش‌های مختلف زندگی ماری کوری، به اقتباس قابل قبول‌تری تبدیل شود و همچنین فیلم ایده‌های جذابی داشت که متاسفانه به خوبی و در جای خود استفاده نشده‌اند. بااین‌حال، فیلم همچنان می‌تواند اثر جالبی برای علاقه‌مندان به فیلم‌های زندگینامه و به‌خصوص کسانی که به‌دنبال اقتباسی از ماری کوری هستند، باشد، اما نباید انتظار یک فیلم کم نقص و کامل را داشت. 

افزودن دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

HTML محدود

  • You can align images (data-align="center"), but also videos, blockquotes, and so on.
  • You can caption images (data-caption="Text"), but also videos, blockquotes, and so on.
1 + 0 =
Solve this simple math problem and enter the result. E.g. for 1+3, enter 4.