فیلم Pixie یک نسخه ایرلندی و قابل قبول از فیلمهای کمدی و گنگستری گای ریچی را ارائه میدهد که اولیویا کوک ستاره بی چون و چرا آن است. در ادامه با میدونی و نقد این فیلم همراه باشید.
فیلم Pixie مدتی پیش به کارگردانی برانابی تامپسون خیلی بی سروصدا منتشر شد. در این فیلم کمدی و گنگستری که سومین فیلم بلند سینمایی تامپسون است، شاهد حضور بازیگرانی چون اولیویا کوک، بن هاردی، داریل مککارمک، کریس والی، کالم مینی، الک بالدوین، فرا فی و ند دنهی هستیم و داستان یک دزدی از یک گروه گنگستری را دنبال میکند که همه چیز به خوبی و طبق نقشه پیش نمیرود و حالا پیکسی که این نقشه را کشیده، ضمن فرار از گروههای گنگستری باید راهی برای فروش بستههای مواد مخدر پیدا کند و با سرنوشتش مواجه شود. برانابی تامپسون تلاش کرده تا در فیلم Pixie با الهام از فیلمهای کمدی و گنگستری، یک نسخه ایرلندی از آثار موفق مثل کارهای گای ریچی را ارائه دهد و حال سؤال اینجا است که آیا او موفق شده در سومین تجربه کارگردانیاش یک اثر قابل قبول و موفق را ارائه دهد یا باز هم شاهد اثری متوسط و ضعیف از طرف وی هستیم؟ در ادامه با میدونی و نقد فیلم پیکسی همراه باشید.
شاید اول از همه باید خیال همه را راحت کنم؛ داستان فیلم Pixie نهتنها یک کلیشه تمام عیار است، بلکه هیچ چیز جدیدی هم ندارد و قرار هم نیست چیز جدیدی اضافه کند و در عوض فیلمنامه و کارگردانی نتوانسته مشکلات و تکرار فیلم را پوشش دهند و درنهایت با اثری طرف هستیم که حرف خاصی هم برای گفتن ندارد. بااینحال، فیلم پتانسیل خوبی دارد، اما به درستی از آن استفاده نشده است. همانطور که گفتم فیلم پیکسی داستان یک دزدی ناموفق را دنبال میکند که اگر در ابتدا چیز زیادی از داستان ندانید، شاید تویست انتهایی فیلم کمی لبخند رضایت را روی لبان شما بیاورد. در هر حال فیلم با اینکه شروع خوبی دارد و اتفاقا بهترین صحنه اکشن و گنگستری فیلم در همان ابتدا رخ میدهد، اما پس از سکانس اول تا جایی که ماجرای اصلی درواقع قرار است آغاز شود، شاهد لحظاتی خسته کننده و روندی کند هستیم و مشکلات فیلم از همان ابتدا کم کم خودشان را نشان میدهند.
پس از شروع اول فیلم، حالا تمرکز اصلی فیلم Pixie روی ماجراجویی پیکسی است که قرار است در همکاری با دو دوست یک محموله مواد مخدر را بفروشد و از کشور ایرلند فرار کند. با شروع داستان اصلی روند اتفاقات فیلم به مراتب بهتر میشود و ما در طول این داستان قرار است بیشتر با شخصیت پیکسی و انگیزه وی آشنا شویم و درواقع هر زمان که تمرکز فیلم بیشتر روی شخصیت اصلی است، شاهد بهتر شدن روند اتفاقات فیلم هستیم، اما زمانیکه فیلم میخواهد روی دیگر شخصیتها تمرکز کند، کمی با مشکل مواجه شده و درواقع شخصیت پردازی خوبی را نمیتواند خیلی ارائه کند. فیلم درواقع با این مشکل مواجه است که فراموش میکند که پیکسی نیاز به خطر بزرگی دارد و شاید او از یک گروه گنگستری خطرناک دزدی کرده باشد، اما این گروه نه انقدر ترسناک است که برای پیکسی نگران شویم و نه گروه پدر خواندش قرار است کار عجیبی را انجام دهند و ما عملا تنها قرار است صحنههای قابل پیشبینی را مشاهده کنیم که بدون ترس و نگرانی منتظر صحنه بعدی باشیم.
بااینحال، روابط پیکسی و دو شخصیتی که همراهش هستند تا حدی خوب به آن پرداخته شده که فیلم به اثری قابل تحملتر و بهتری تبدیل شده است. نکته این است فیلم تا زمانیکه تمرکزش روی این ماجراجویی سه نفره است، شاهد اثر خوب و قابل قبول هستیم، اما زمانیکه تمرکزش را روی بخشهای دیگر میبرد، شاهد افت و خیزهای زیاد فیلم هستیم و مشکلات نویسندگی و کارگردانی فیلم در این بخشها پر رنگتر میشود. هرچند ورود شخصیتی مثل سیموس تا حدی جذابیت فیلم را بیشتر میکند، اما سیموس هم یک نکته ناامید کننده دارد و متاسفانه برانابی تامپسون اصلا از پتانسیلهای بالای این شخصیت در فیلم استفاده نکرده است. درکنار این موارد فیلم شاید در ایجاد یک تعادل مناسب بین بخش کمدی و درام تا حد زیادی موفق بوده، اما در مورد بخش اکشن درست نیست و یکی از دلایلش شخصیت سیموس است که درواقع ما هرگز قرار نیست واقعا او را در صحنه عملیات ببینیم و صحنه اکشن پایانی فیلم هم راستش شدیدا ناامید کننده و متوسط به تصویر کشیده شده است.
اما شاید بهترین قسمت فیلم Pixie جایی باشد که ما درواقع متوجه انگیزه و دلیل اصلی پیکسی برای طراحی این دزدی هستیم و همین بخش تا حدی باعث میشود تا بیشتر با این شخصیت ارتباط برقرار کنیم و شاید بهترین نکته و تصمیم سازندگان فیلم حفظ این موضوع تا اواخر فیلم بوده است. در هر حال فیلم دارای صحنههای اضافه و غیر ضروری بسیاری هم است و حتی صحنههایی وجود دارد که عملا مشخص نیست نویسنده چگونه آن را به فیلم اضافه کرده و هیچ پرداخت درست و مناسبی در کل فیلم نداشته است و ظاهرا دقیقه نود و بدون درنظرگرفتن تمامی دقایق فیلم، به یکباره اضافه شده است. بااینحال، نمیتوان از بازی درخشان اولیویا کوک گذشت که شاید اگر بازی وی در نقش پیکسی نبود، این فیلم کمدی ۲۰۲۰ در همان ابتدا با مشکلات جدیتر و بزرگتری مواجه میشد و عملا با فیلمی مواجه میشدیم که غیر قابل دیدن باشد. شاید اولیویا کوک یکی از بازیگرانی باشد که شاید به اندازه استعدادش هنوز فرصت مناسبی برای دیده شدن نداشته باشد، اما حتی در چنین فیلمی هم توانسته استعداد و توانایی خودش را به نمایش بگذارد.
فیلم بازیگران قابل قبولی مثل بن هاردی یا داریل مککارمک و حتی الک بالدوین هم دارد، اما هیچکدام نقش خیلی متفاوتی را بازی نکرده و درواقع همان چیزی را بازی کردهاند که شاید در کارهای قبلی آنها نیز دیده بودیم که البته کارگردان فیلم هم شاید بهدنبال همین بوده و واقعا از آنها چیز متفاوتی شاید نخواسته است. فیلم Pixie شاید هرگز به سطح کارهای گای ریچی یا کارهای مشابه دیگر نرسد، اما درنهایت میتواند برای یک مدت کوتاه بیننده را سرگرم کند و از آن میتوان بهعنوان یکی از فیلمهای کمدی و گنگستری قابل قبول چند سال اخیر نام برد؛ البته به شرطی که با انتظار خیلی خاصی به سراغ آن نروید و فیلم را همانطور که است، قبول کنید. بااینحال، مشکلات فیلم و عدم استفاده درست از پتانسیلهای آن باعث شده تا فیلم پیکسی صرفا به اثری یکبار مصرف تبدیل شده است و این موضوع به شکلی است که تنها پس از مدت کوتاهی از تماشای فیلم، ممکن است تمامی چیزی را که دیده بودید بهصورت کامل به فراموشی بسپارید.