نقد فیلم His House - خانه او

نقد فیلم His House - خانه او

فیلم His House «خانه او»، مصائب پناهندگان را با روایتی تازه در قالب یک فیلم وحشتِ خانه‌های جن‌زده به تصویر می‌کشد. فیلمی که ارزش‌های غیرقابل انکاری دارد، اما بیشتر از شایستگی‌هایش مورد توجه قرار گرفته است. با میدونی و نقد این فیلم همراه باشید.

فیلم His House «خانه او»، به نویسندگی و کارگردانی رمی ویکس و براساس داستانی از Felicity Evans و Toby Venables، نخستین‌بار پیش از شیوع ویروس کرونا در جشنواره ساندنس سال گذشته به نمایش درآمد و با استقبال خوبی از جانب منتقدان و مخاطبان روبه‌رو شد. در پی بازتاب‌های مثبت پخش جشنواره‌ای فیلم، سرویس استریم Netflix حق پخش His House را خرید و از ۳۰ اکتبر ۲۰۲۰ آن را به نمایش درآورد. میانگین نمرات بالای His House و همچنین موضوع آن درباره‌ی پناهندگی، انتظار مواجهه با یک فیلم وحشت تکان‌دهنده را نوید می‌دهد که از دیدگاهی تازه و عمیق، هراس‌های حضور در یک جامعه‌ی جدید را بررسی می‌کند. انتظاری که پس از تماشای فیلم تا حدودی رنگ می‌بازد.

 الگوی فیلم‌ وحشتِ‌ خانه‌‌های جن‌زده در پیوند با سبک فیلم هنری و زیرمتن واقع‌گرایانه و جشنواره‌ای پسند His House، بخشی از دلایل اقبال گسترده‌‌ی آن را روشن می‌کند. منتقدان و مخاطبانی که احتمالا تحت تاثیر پایان‌بندی دراماتیک فیلم مجذوب ایده‌های محتوایی آن شده‌اند. His House با تلفیق الگوهای ژانری توانسته از زاویه‌ی تازه‌ای به موضوع پناهندگی نگاه کند، اما با نقص‌ها و کاستی‌هایش از سطحی فراتر نمی‌رود و تنها بارقه‌هایی از امید نسبت به آینده‌ی کارگردان تازه‌کار و خوش‌‌فکرش را نشان می‌دهد.

مسئله‌ی مهاجرت و پناهندگی به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین بحران‌های قرن، در سال‌های گذشته دستمایه‌ی بسیاری از فیلم‌های جشنواره‌ای و همچنین سینمای جریان اصلی بوده است

مسئله‌ی مهاجرت و پناهندگی به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین بحران‌های قرن، در سال‌های گذشته دستمایه‌ی بسیاری از فیلم‌های جشنواره‌ای و همچنین سینمای جریان اصلی بوده است. نگاهی به فهرست فیلم‌های برگزیده‌ی جشنواره‌های کن، برلین و ونیز مؤيد این نکته است. به‌عنوان نمونه در Dheepan «دیپان»، فیلم برنده‌ی نخل طلای کن فیلمساز مطرح فرانسوی ژاک اودیار، یک پناهنده‌ی سریلانکایی به امید یک زندگی جدید به فرانسه می‌آید. اودیار با سبک ویژه‌ی خود «خشونت» را مسئله‌ی اصلی فیلمش قرار می‌دهد؛ شخصیت پناهجوی فیلم اودیار از جنگی در کشورش می‌گریزد و در فرانسه درگیر جنگی دیگر می‌شود. شخصیتی که به‌دنبال یک زندگی تازه و آرام است، اما شرایط پیرامونی او را به خشونت سوق می‌دهد. در فیلم His House خانواده‌ای از سودان جنوبی برای فرار از جنگ‌های قبلیه‌‌ای کشورشان به شهری در انگلیس می‌آیند. آن‌ها نیز از وحشت‌های سرزمین‌شان می‌گریزند و در خانه‌ی‌ جدیدشان در انگلیس با هراس‌های تازه‌ای روبه‌رو می‌شوند. هراس‌هایی که همانند فیلم اودیار ریشه در ترومای گذشته دارند.

میانگین نمرات بالای His House و همچنین موضوع آن درباره‌ی پناهندگی، انتظار مواجهه با یک فیلم وحشت تکان‌دهنده را نوید می‌دهد که از دیدگاهی تازه و عمیق، هراس‌های حضور در یک جامعه‌ی جدید را بررسی می‌کند

رمی ویکس درHis House، در قالب یک فیلم وحشت خانه‌ی جن‌زده بر مسئله پناهندگی دست می‌گذارد. خانه‌‌ای که در آن زوج پناهنده‌ی فیلم با ترومای نسلی خود و وحشت‌های گذشته‌ی‌شان مواجه می‌شوند.فیلم با صحنه‌ای شروع می‌شود که بول ماژور (Sope Dìrísù)، با خستگی بسیار مانند یک زامبی در جاده‌ای غبارآلود در سودان جنوبی راه می‌رود، درحالی‌که دختر کوچکش نیاگاک را در آغوش گرفته است. کمی بعد بول به همراه همسرش ریال (Wunmi Mosaku) و دخترشان در پشت یک وانت سوار می‌شوند. این سکانس با لحظه‌ای پایان می‌یابد که جمعیت زیادی از پناهنده‌ها در یک قایق موتوری گرفتار حادثه می‌شوند و عده‌ای از آن‌ها از جمله نیاگاک از دیگران جدا می‌شوند و در دریا برای نجات خود تقلا می‌کنند. به این ترتیب فیلم با سکانسی آشنا آغاز می‌شود؛ لحظه‌ای که تصویرش را در جاهای مختلف دیده‌ایم یا از میان اخبار آشنا تصورش کرده‌ایم؛ تصویر پناهنده‌هایی که در میان آب‌های طوفانی مدیترانه به سوی یک زندگی بهتر در اروپا پیش می‌روند.

در ادامه به بخش‌هایی از داستان فیلم اشاره می‌شود

 سکانسی که البته در اینجا، در توالی امپرسیونیستی لحظه‌هایش، به شکلی فشرده تجربه‌ تکان‌دهنده‌ی پناهندگان را به تصویر می‌کشد. ویکس در این صحنه برای لحظه‌ای از زیرِ آب، تصویری شبح‌گونه از این آدم‌ها نشان می‌دهد که گرفتار دریا شده‌اند. اینگونه است که از همان سکانس ابتدایی اشباح به جهان فیلم وارد می‌شوند. اشباح سرگردانی که راهی به خانه ندارند و در ذهن و حافظه‌ی بازماندگان، در خواب‌ها و بیداری‌های‌شان آن‌ها را دنبال می‌کنند. همانگونه که لحظه‌ای بعد، بول از کابوسش برمی‌خیزد. این کابوسی است که در فیلم مدام گسترده‌تر می‌شود تا جایی که اشباح آن در شکاف‌های دیوارهای خانه‌ی ریال و بول ساکن می‌شوند. بول و ریال یک سال پیش نیاگاک را در دریا از دست داده‌اند و اکنون در شورای اسکان موقتی پناهندگان در انتظار مجوز اقامتشان هستند. سرانجام به آن‌ها به‌صورت آزمایشی تاییدیه‌ی اقامت داده می‌شود. دولت به آن‌ها در جایی در حومه‌ی لندن خانه‌‌ای اختصاص می‌دهد و محدودیت‌های سختگیرانه‌ای برایشان اعمال می‌کند که در صورت تخطی از آن‌ها اخراج خواهند شد.

یکی از سؤال‌های همیشگی در مواجهه با داستان‌های خانه‌های جن‌زده این است که اصرار شخصیت‌ها برای ماندن در چنان مکانی از کجا می‌آید؟ چرا پس از بروز رخدادها و وقایع ماوراء‌الطبیعه‌ای که لرزه بر اندام هر آدمی می‌اندازند، باید همچنان در آن مکان ماند؟ فیلم‌های خانه‌های جن‌زده معمولا دربرابر این پرسش متعجبانه‌ی مخاطبانشان پاسخی ندارند، اما در His House دلیل قانع‌کننده‌ای برای این مسئله عنوان می‌شود؛ یکی از شروط اقامت ریال و بول این است که نباید از محل سکونت خود نقل مکان کنند. خانه‌ای فرسوده، با دیوارهایی پوسیده که انعکاسی از وضعیت برزخی است که آن دو در آن گیر افتاده‌اند: در میان هراس‌های گذشته‌ی تراژیکشان و وحشت از آینده‌ی مبهم پیشِ‌روی‌شان. اما ریال و بول می‌خواهند در این مکان برزخی خانه‌ای جدید برای خود بسازند. خانه‌ای که فضاهای موجود در دیوارها‌یش با تجسمی هراس‌آور از وحشتناک‌ترین خاطراتشان اشغال شده است. ریال و بول با حسی از گناه همچنان از ترومای گذشته‌ی‌شان رها نشده‌اند و جادوگری افسانه‌ای با لشکری از ارواح آن دو را از آفریقا دنبال کرده‌ است.

در فیلم His House خانواده‌ای از سودان جنوبی برای فرار از جنگ‌های قبلیه‌‌ای کشورشان به شهری در انگلیس می‌آیند. آن‌ها نیز از وحشت‌های سرزمین‌شان می‌گریزند و در خانه‌ی‌ جدیدشان در انگلیس با هراس‌های تازه‌ای روبه‌رو می‌شوند

مواجهه‌ی متفاوت ریال و بول با جادوگر، ریشه در برخورد متفاوت آن دو با موقعیت جدیدشان دارد. بول شبانه به یک بار می‌رود، مسابقه‌ی فوتبال تماشا می‌کند و با خوشحالی و آواز خواندن آدم‌های انگلیسی آن‌جا همراه می‌شود. او همچنین به ریال پیشنهاد می‌دهد که برای خودش دوستی پیدا کند. بول می‌خواهد گذشته‌اش را به‌طور کامل فراموش کند و تبدیل به عضوی از جامعه‌ی جدیدش بشود. همین است که ابتدا وجود جادوگر را انکار می‌کند و سپس به مقابله‌ای خشونت‌آمیز برای از بین‌ بردنش دست می‌زند. بول در تقلای این است که هرچه زودتر رد و نشان نفرین‌های گذشته را از خانه‌اش پاک کند، اما ریال برخورد متفاوتی دارد. او قادر است با حفظ فرهنگ قدیمی‌اش، خود را در فرهنگ محیطِ جدید زندگی‌اش پیدا کند. ریال زخم‌هایی از گذشته‌ی دردناک خود را روی بدنش حمل می‌کند. زخم‌هایی که او خودخواسته  به‌عنوان نشانه‌هایی از دو قبیله‌ی در جنگ محل زندگی‌‌‌شان، روی بدن خود حک کرده است.

تمنایی از درون ریال او را به سمت گفت‌وگو و برخوردی مصالحه‌آمیز سوق می‌دهد. هرچند که او هم درنهایت برای حفظ خانواده‌اش و از میان بردن نیروی شرِ ویرانگری که از گذشته‌ی‌شان باقی مانده، ناگزیر به جنگیدن است؛ جنگی که البته به معنای از میان بردن همه چیز نیست. تقلای بول برای ازبین‌بردن کثافت‌های خانه و همچنین پوشاندن درزها و سوراخ‌هایش، تلاشی برای از سرپوش گذاشتن بر وجدان و احساس گناهی است که تمام وجودش را فراگرفته است. احساس گناهی که شخصیت ریال سعی در مواجهه با آن دارد. او نمی‌خواهد  همانند بول فراموش کند و حتی از بازگشت حرف می‌زند: «ما برمی‌گردیم. من از اینجا میرم. باتو یا بدون تو». دیالوگی که در ادامه میان آن دو رد و بدل می‌شود، برخورد متفاوت آن‌ها را به شکل دراماتیکی ترسیم می‌کند:

بول: «چقدر زود همه چی یادت رفت. ما همه چیز را پشت‌سر گذاشتیم تا به اینجا برسیم».

ریال در پاسخ او با اندوهی عمیق این دیالوگ را به زبان می‌آورد: «چه زود دخترمونو فراموش کردی».

داستان خانه‌ی تسخیر شده‌ی فیلم His House و آشفتگی‌های داخلی خانه‌ی بول و ریال، تمثیلی ملتهب از دگرگونی شرایط آن‌ها است؛ تمثیلی که جابجایی مضطرب‌کننده مکانی، روان‌شناختی و فرهنگی آن دو را برجسته کند. قصه‌ی آدم‌هایی که مجبور شده‌اند خانه‌ی خود را ترک کنند تا در سرزمینی جدید ساکن شوند. تفاوت دیگر His House با فیلم‌های خانه‌های جن‌زده این است که کابوس در اینجا با همنشینی با اشباح به پایان می‌رسد. ویکس نشان می‌دهد که اشباح گذشته تا زمانی‌که در این خانه‌ی جدید ساکن نشوند، طلسمشان از بین نمی‌رود. پایان دراماتیک His House با اقامت اشباح سرگردان به پایان می‌رسد. ریال و بول در پایان با ازبین‌بردن نیروی شر-جادوگر- یاد می‌گیرند که با گذشته‌ی‌شان صلح کنند. آن‌ها خانه‌ی خود را از نو ترمیم می‌کنند و بخشی از خانه‌ی‌شان را به اشباح بی‌پناه اختصاص می‌دهند. در نتیجه، ارواح پناهندگان که برای یافتن زندگی و خانه‌ای جدید جان خود را از دست داده بودند، با ساکن شدن در خانه‌ی جدیدشان روح بی‌قرارشان آرام می‌گیرد، اینگونه است که کابوس پایان می‌پذیرد.

به این ترتیب فیلم His House،  گونه‌ی جدیدی از فیلم‌های وحشت انگلیسی را با پس‌زمینه‌ی موضوعی و اتمسفری احساسی معرفی می‌کند . فیلمی که با نگاهی بشردوستانه به آسیب‌ها و رنج‌هایی که به پناهندگان وارد می‌شود، متمرکز است. پیرنگ داستانی و روایت ژانری هارور فیلم، با مجسم کردن‌ ترس‌ها و هراس‌های پناهندگان، سویه‌ی انسانی آن‌ها را پررنگ می‌کند که همدردی مخاطبان را برمی‌انگیزاند. آنچه که تا اینجا در متن به آن  اشاره کردیم، در همین راستا قرار می‌گیر   و به‌نوعی شرحی بر دلایل احتمالی اقبال فیلم است. اما فیلم از چه مسئله‌ای رنج می‌برد که آن را به تجربه‌ای کامل تبدیل نمی‌کند و حتی  در جاهایی نگاه بشردوستانه‌ی فیلم را مسئله‌دار و مشکوک جلوه می‌دهد؟ پاسخ این سؤال احتمالا در استراتژی ویکس و نگاهش به مسئله‌ی مهاجران و تلفیق آن‌ با پس‌زمینه‌های اجتماعی نهفته است.

داستان خانه‌ی تسخیر شده‌ی فیلم His House و آشفتگی‌های داخلی خانه‌ی بول و ریال، تمثیلی ملتهب از دگرگونی شرایط آن‌ها است؛ تمثیلی که جابجایی مضطرب‌کننده مکانی، روان‌شناختی و فرهنگی آن دو را برجسته کند

رِمی ویکس در نخستین فیلمش سعی کرده یک مسئله‌ی اجتماعی-سیاسی معاصر را با پیوند به الگوهای ژانری روایت کند. تلفیقی میان فضای شهری خاکستری مدل سینمای کن لوچ و دنیای هراس‌آور تسخیر شده‌ای که از فیلم‌های وحشت می‌آید. اما متن اجتماعی واقع‌گرایانه‌ی فیلم در تعادلی دلچسب و هوشمندانه با فضای ژنریک آن و فیلم‌های وحشت ماواء‌الطبیعه قرار نمی‌گیرد. درواقع رمی ویکس موفق نشده است که رویکردی استاندارد و متوزان در پرداخت این دو وجه فیلم برگزیند. ویکس با پرداختی مینیمال از کلیشه‌های مربوط‌به مصائب حضور در جامعه‌ی جدید فاصله گرفته است. شخصیت‌های انگلیسی‌ فیلم حضوری گذرا و مختصر دارند. تصویری که به نمایش شخصیت‌هایی در قالب همسایگان، مددکار اجتماعی، ماموران دولتی و مامور امنیتی یک فروشگاه لباس خلاصه شده است. کاراکترهایی که برخی‌شان در پس‌زمینه‌ی تصاویر همچون اشباحی دیده می‌شوند؛ مانند پیرزن همسایه‌ی بول و ریال که در یکی دو صحنه او را از پشت پنجره‌ی خانه‌اش می‌بینیم، یا مامور امنیتی‌ای که بعد از ورود بول به فروشگاه لباس، در پس‌زمینه‌ی قاب  با حسی از سوء‌ظن او را تعقیب می‌کند. صحنه‌ای که طنینی نژادپرستانه و احساسی از بیگانه‌هراسی در خود دارد.

حضور شبح‌‌مانند این کاراکتر‌ها احتمالا به‌نوعی در ادامه‌ی هراس‌های ناشناخته‌ی بول و ریال از زندگی در یک محیط جدید می‌آ‌ید. ویکس محیط جدید زندگی آن‌ دو را با حسی از ناشناختگی به تصویر می‌کشد؛ به‌عنوان نمونه به لحظه‌های حضور این دو در شهر نگاهی بیندازید. در صحنه‌ای از فیلم، ریال با برگه‌ی آدرسی در دست به شکل سرگیجه‌آوری از میان کوچه‌ها و معابر محل‌ زندگی‌اش می‌گذرد. او پس از اینکه یک‌بار به دور خود می‌چرخد از چند دانش‌آموز سیاه‌پوست آدرس خیابان مورد نظرش را می‌پرسد. این صحنه به شکل گیج‌کننده و دلهره‌آوری همان حس سرگشتگی ناشی از حضور در مکان جدید را مجسم می‌کند. حسی که با برخورد با آدم‌هایی که حضور بول و ریال را به رسمیت نمی‌شناسند پررنگ‌تر هم می‌شود؛ مانند  لحظه‌ای که سه نوجوان سیاه‌پوست، ریال را به خاطر لهجه‌اش مسخره می‌کنند و به او می‌گویند که به خانه‌اش در آفریقا برگردد. این موقعیت‌ها از جهت منطق فیلمنامه و داستان بداعت چندانی ندارند، هرچند ویکس همان‌طور که اشاره شد سعی کرده است این موقعیت‌های روزمره و رئالیستی را همسو با فضای  کلی اثر پرداخت کند تا به این ترتیب به یک‌دستی آن لطمه‌ای وارد نشود و فیلم لحنی دوگانه پیدا کند.

پیرنگ داستانی و روایت ژانری هارور فیلم، با مجسم کردن‌ ترس‌ها و هراس‌های پناهندگان، سویه‌ی انسانی آن‌ها را پررنگ می‌کند که همدردی مخاطبان را برمی‌انگیزاند

پررنگ‌ترین کاراکتر انگلیسی فیلم یک مامور اداری (Matt Smith) است، که با ابهامی مشکوک به تصویر کشیده‌ می‌شود که در سرکشی‌هایش به خانه‌ی بول و ریال گویی هدفی مشکوک در سر دارد. آیا اسکان دادن خانواده‌ی ماژور در چنان خانه‌ی نفرین‌شده‌ای برای آن است که آن‌ها از درخواست پناهندگی‌شان دست بکشند؟‌ آیا آن‌ها بعد از غلبه بر ترومای گذشته‌ی‌شان قادر هستند که در محیط جدید زندگی‌شان بدون وحشت‌ها و تهدیدهای خارجی، زندگی تازه‌ی خودشان را آغاز کنند؟‌ فیلم بیشتر با تمرکز بر گناهی که ریال و بول در گذشته مرتکب شده‌اند، پیش می‌رود و کابوس‌های آن دو در محیط جدیدشان را بیشتر به آنچه که در گذشته از سرگذرانده‌اند پیوند می‌دهد. درحالی‌که چرایی مصیبت‌های هولناکی که آن دو برای رساندن به آن‌جا پشت‌سر گذاشته‌اند با تاکید بر ترومای شخصی‌شان کمرنگ می‌شود. اینکه این آدم‌ها به‌عنوان پناهنده چرا باید چنان مسیر پر از وحشتی را از سر بگذرانند؟

 اشاره‌هایی هم که به شرایط  آن‌ها به‌عنوان پناهنده در محیط جدید زندگی‌‌شان می‌شود، کارکرد دقیقی پیدا نمی‌کنند و بیشتر در حاشیه‌ی داستان فیلم قرار می‌گیرند. فیلم همچنین در دقایقی از تهدید‌های خارجی که زندگی ریال و بول را تحت تاثیر قرار می‌دهند فاصله می‌گیرد و بر اختلاف‌های آن دو در زندگی زناشویی‌شان متمرکز می‌شود. به‌گونه‌ای که حتی لحظه‌ای از جلوه‌ی عاطفی رابطه‌ی میان آن دو را در فیلم نمی‌بینیم. هیجان احساسی اضطراب‌آور حاکم بر جهان His House با تاکید بر جزئیات شخصی زندگی ریال و بول در گذشته، پس‌زمینه‌ی اجتماعی و سیاسی آن را کم‌رنگ کرده است. فیلم هرچند کاراکترهای پناهنده‌اش را به‌عنوان فیگورهای انسانی – نه تیترهای خبری ترحم‌برانگیز- به تصویر می‌کشد، اما نگاهی احساسات‌گرایانه، تقلیل‌دهنده و مصلحت‌اندیشانه به مصائب آن‌ها دارد. در نتیجه پایان‌بندی فیلم با وجود قدرت تاثیرگذاری دراماتیکش، در حد لحظه‌ای تأثیرگذار با شعاری انسان‌دوستانه و جشنواره پسند تقلیل می‌یابد.

افزودن دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

HTML محدود

  • You can align images (data-align="center"), but also videos, blockquotes, and so on.
  • You can caption images (data-caption="Text"), but also videos, blockquotes, and so on.
5 + 6 =
Solve this simple math problem and enter the result. E.g. for 1+3, enter 4.