آیا یک زن خودساخته با آرزوهای بزرگ، میتواند به کمک یک نویسنده غرغروی منزوی، زندگی کاریاش را از ورشکستگی نجات دهد؟ فیلم Best Sellers «پرفروشترینها» بر پایه این سؤال شکل گرفته است. با نقد این فیلم همراه میدونی باشید.
فیلم پرفروشترین ها که فیلمی درباره صنعت نشر و نویسندگان است، به رابطه شگفتانگیز یک ناشر و نویسنده عجیب و غریب میپردازد که یکیشان سعی دارد زندگیاش را از شکست نجات دهد و دیگری، بعد از غرق شدن در شکستهای زندگی و تسلیم شدن دربرابر مشکلاتش، برای فرار از وضعیت خود به الکل، سیگار و نفرت ورزیدن به همهی آدمها روی آورده است.
پرفروشترینها به کارگردانی لینا روسلر، دو ایده اصلی را در هم آمیخته و در یک قالب عنوان میکند. ایده اول، کلیشه مردی که همسر فوقالعاده دوستداشتنیاش مرده و حالا او بدل به یک قهرمان درونگرا با پوسته ضداجتماعی شده که بیشتر از هر چیز در این جهان، به همسر مردهاش عشق میورزد و هنوز مطیع و رام اوست. ایده دوم، قصه شخصی است که در آستانه از دست دادن شغل خانوادگیاش است و بار سنگینی را از تصور این شکست احتمالی، به دوش میکشد و میکوشد جلوی رخ دادن این شکست را بگیرد.
تضاد این دو کاراکتر، کمدی شخصیت هریس که از صداقت بی حد و حصرش میآید و تلاش لوسی برای حل مشکلات خودش که موجب حل شدن مشکلات هریس هم میشود، یک سناریو جذاب را ارائه کرده است.
در ادامه جزئیات فیلم Best Sellers فاش میشود.
هریس شاو (مایکل کین) یک نویسنده پیر و کهنهکار است که بعد از انتشار رمان فوقالعاده پرفروش پاییز اتمی، گوشه کیر شده است. لوسی استنبریج (اوبری پلازا) مدیر جدید انتشاراتی که کتاب پاییز اتمی را منتشر کرد نیز در آستانه ورشکستگی قرار دارد. او در بین مدارک کهنه انتشارات، یک قرارداد قدیمی که بین پدرش (مالک پیشین انتشارات) و هریس شاو تنظیم شده، پیدا میکند. در مفاد آن قرارداد ذکر شده است که شاو مبلغی را بهعنوان پیشپرداخت کتابی که هرگز به انتشارات تحویل نداده، دریافت کرده است. لوسی به امید نجات انتشاراتش با شاو تماس میگیرد اما اتفاقات آنطور که او فکر میکند پیش نمیرود. شاو بدل به پیرمردی ضد اجتماع و بداخلاق شده که روی مردم اسلحه میکشد و نمیخواهد با کسی حرف بزند.
بعد از فراز و نشیبهای بسیار، لوسی موفق میشود که یک کتاب از شاو دریافت کند اما مجبور میشود که همراه شاو به سفر جادهای برود تا بتواند آن کتاب را تبلیغ کرده و بفروشد. او بهاجبار سوار ماشین قدیمی و انگلیسی هریس میشود که حتی جای فرمانش بر عکس است و نماد خوبی برای نشان داده تلاش لوسی برای عادت کردن به شرایطی سخت و ناهموار و دستوپنجه نرم کردن با مشکلات است.
باتوجهبه ساختار ارسطویی فیلم، کاراکتر لوسی در طول فیلم بهخوبی تغییر میکند و در مقایسه با خودش، رشد چشمگیری دارد. او همانطور که یاد میگیرد که یک ماشین انگلیسی را براند، یاد میگیرد که چطور با پیچوخمهای زندگی هم کنار بیاید و بتواند از پس هر جور آدمی بر بیاید. لوسی دوباره روی پای خودش میایستد و حتی میتواند دست فرتوت هریس را هم بگیرد تا او نیز بتواند رفتارهای جامعهستیز خود را ترک کرده و با شکستهایش کنار بیاید، مرگ همسرش را بپذیرد و کنج عزلت را رها کند.
کاراکتر هریس نیز به طرز خطرناکی صادق است. او نه از واکنش دیگران نسبت به خودش ترسی دارد و نه از گفتن حقیقت ابا میکند. هریس صادقانه اعتراف میکند که همه چیز در زندگی او حول محور پول چرخیده است. او از توهین کردن به دیگرانی که آزارش میدهند، حتی به خاطر مصلحتهای اجتماعی یا کاری نیز دست نمیکشد و مثل هر پیرمرد دیگری که حوصله هیچ کسی را ندارد، به همه فحش میدهد. البته با زبان ادبی و لهجه بریتانیایی مخصوص خودش که حتی کمی او را شیرین میکند. مایکل کین، کاراکتر هریس شاو را از کلیشه شدن نجات میدهد. نگاه گیرای بازیگر، خشم صدای او و نفرتی که در چشمانش دیده میشود به هریس شاو جان میدهد. شوری که در هریس شاو دیده میشود کاملاً از وجود کین سرچشمه گرفته است.
Best Sellers بیشتر فیلمی برای انسانهای سالمند است که احساس میکنند از دنیای جوانی، رسانههای اجتماعی و احساسات جامعه جدا شده و تک افتادهاند و تمام مسیرهای زندگی، به جز مسیری که به مرگ در تنهایی منتهی میشود، به روی آنها بسته است. این فیلم یک پیام زیبا دارد. شما بهعنوان یک سالمند، ممکن است هنوز نجاتبخش زندگی یک جوان باشید، اما به شرطی که آنها برای نجات شما پیشقدم شوند. پرفروشترینها تلاش میکند رابطه میان نسل کهنسال و نسل جوان را تقویت کند و به شکاف عمیق هر دو نسل با نسل آینده که از آنها جوانتر، سریعتر و رک تر است و نیز اشاره کند و بخواهد که کسی آن را حل کند.
فیلم پرفروشترینها، همانطور که در مسیر خودش پیش میرود و درباره افراد مشهور، دغدغههای جوانان، بازاریابی در دنیای تجارت و هنر و ادبیات اظهارنظر میکند، دچار لغزش میشود. در جایی از فیلم لوسی میگوید: «این روزها، چگونگی انتشار یک کتاب بهاندازه محتوای آن اهمیت دارد» بله. ولی آیا این امر همیشگی نبوده است؟ برای فروخته شدن کتابهای افرادی که امروزه برای ما مشهورند مثل همینگوی یا آلبر کامو نیز این مشکل مطرح بوده و مشکل دیروز و امروز نیست و فیلم بهترین فروشندهها هم راهحل شگفت انگیزی برای حل آن مطرح نمیکند.
بلکه بهسادگی مسیر سختی که پیشرو است را به تصویر میکشد و سفر کاراکتر اصلی در راه رسیدن به هدفش را در چهارچوبی نرمال و روزمره نشان میدهد. متاسفانه فیلم کمی به شاخههای مختلف میپرد و وقت نمیکند که به حد کافی به رابطه صمیمانهای که در انتهای فیلم میان لوسی و هریس شکل میگیرد عمق ببخشد. ولی مطمئناً بهخوبی نشان میدهد که جامعه امروز چگونه بیروح شده و مردم بیشتر از هر چیزی به شبکههای اجتماعی، و خواندن اخبار کوتاه اهمیت میدهند تا غرق شدن در لذت یک کتاب غنی.
با وجود همه خوبیها و بازیگران دوست داشتنی، این فیلم خالی از اشکال نیست. فیلمنامه Best Sellers (که اولین فیلمنامه بلند نویسنده آن است) با اینکه ساختار خوبی دارد اما پیوستگی رخدادهای آن کم است. در بعضی موارد ناپخته عمل میکند و از ضعفهای جدی رنج میبرد. همانطور که اشاره کردم یک رابطه عاطفی پدر دختری بین لوسی و هریس شکل میگیرد که قابلقبول است. اما این رابطه با حضور پدر خود لوسی زیر سؤال میرود. حضور یک شخصیت با تیپ پدر در فیلم کافی است و دومین شخصیت با این تیپ فقط موجب هجو میشود. پدر لویس با حضور کمش صرفاً یک محرک میشود تا هریس به آنچه در گذشته رخداده اعتراف کند. بود و نبودش عملاً تأثیر مثبت دیگری در فیلم نمیگذارد و بهراحتی قابل حذف یا جایگزینی است.
دومین مشکل جدی فیلم در انتهای آن، پس از حل شد گره اصلی داستان است. زمانیکه بعد از موفقیت کتاب جدید هریس، رابطه بین لوسی و او عمیقتر میشود لوسی بهخاطر هریس انتشاراتش را میفروشد تا بتواند خانهای که او در آن با همسر مرحومش خاطرات زیادی دارد را حفظ کند.
فیلم تا پیشازاین با روند قابلقبول ساختار ارسطویی خود را حفظ کرده و گره از مشکل خود گشوده بود و میتوانست بهراحتی همینجا تمام شود اما با اضافهکردن مسئله خانه هریس، ساختار طرح بهکلی به هم ریخت. مسئله اصلی فیلم یعنی تمام آنچه که لوسی برای آن تلاش کرده بود بهراحتی به حاشیه رانده و فدای یک صحنه دراماتیک اجتنابپذیر و ساده شد.
فیلم لینا روسلر، با اجرا های خوب و جذابیت بصری و داستان دراماتیک، خودش را تا سطح متوسط بالا میکشد. Best Sellers قطعاً یک کمدی خانوادگی خوب است که میتواند یک بعدازظهر دوستداشتنی و پر از خنده خلق کند و شکاف میان نسلی را کمی بهبود داده و صمیمیت و دوستی بیشتری بین افراد بسازد و خاطرات زیادی برای تماشاگران قدیمی سینما که طرفدار مایکل کین هستند زنده کند.