فیلم The Adventurers، تازهترین اثر کارگردانیشده توسط استیون فانگ را که ژان رنو جزو گروه ستارگان آن است، باید با تمام اشکلاتش، یکی از سرگرمکنندهترین فیلمهای جنایی/سرقتی سینمای چین در سالهای اخیر خطاب کرد.
استفاده از توئیستهایی ساده که اجازهی لذت بردن از شنیدن قصهای تقریبا قابل پیشبینی را میدهند، یکی از بهترین ویژگیهای «ماجراجویان» به شمار میرود
یکی از بزرگترین مزایای تماشای فیلمهای متعلق به سینمای دیگر کشورها، نه بهره بردن از جلوههای خاصی از خلاقیت محض، که نگاه انداختن به داستانهای عامهپسند و کلیشهشدهای است که با گذر کردن از دیدگاههای هنری متفاوت، بدل به سرگرمیهای جدیدی میشوند. در سینمای هنری، این برداشتها و انتقالات، حکم ترجمهی خواستنی و هیجانانگیزی مابین فرهنگها و نگاههای متفاوت را پیدا میکنند و مثلا بعد از تحت تاثیر قرار گرفتن پارک چان-ووک کرهای با دیدن آثار کوئنتین تارنتینو، ناگهان اثر بیسابقه و دیوانهواری همچون Oldboy تقدیممان میشود که خلاقیت و اوریجینال بودن، در نقطه به نقطهی آن موج میزند. در خارج از این حالتها اما سینمای بلاکباستر و در بیان کلیتر عامهپسند را داریم، که شاید ترجمه کردن آن به نسخههایی متعلق به فرهنگها و کشورهایی به خصوص، به اندازهی موارد قبلی ارزشمند و بزرگ تلقی نشود ولی انصافا، با آن که در زمانهای بسیاری تنها شبیه به بهانهای برای روبهرو کردن مخاطب با تکرار مکررات به نظر میرسد، در برخی اوقات نیز اجازهی لذت بردن مجدد از قصههایی را نصیبمان میکند که شاید فکر میکردیم هرگز، شنیدن دوبارهی آنها در قد و قامتی دیگر برایمان دوستداشتنی نباشد.
«ماجراجویان» (The Adventurers)، اثر استیون فانگ که در انواع و اقسام حوزههای هنری فعالیتهای گوناگونی دارد، ترکیبی از شناختهشدهترین اکشنهای جاسوسی هالیوود، با فیلمهای جدی و پرشده از خیانت سینمای آمریکا، کلیشههای همیشگی روایتهای صرفا سرگرمکننده در دنیای هنر هفتم و به خصوص آثار جنایی و چند عنصر کوچک و خلاقانه، با نگاه خاص و جالب فیلمساز به این قصهسراییها است که برخلاف نمرات غلطاندازش، اگر فقط دنبال گذراندن لذتبخش وقت باشید و از دیدن قصههایی که گروهی از دزدان ماهر را در برابر پلیسهای سمج قرار میدهند لذت ببرید، احتمالا ابدا ناامیدتان نخواهد کرد. فیلم، دربارهی آدمی داستان میگوید که به تازگی از زندان آزاد شده است و یک مامور ارشد پلیس با بازی ژان رنوی بزرگ و دوستداشتنی، مدام وی را تعقیب میکند تا با اولین خطایی که احتمالا خیلی سریع انجام خواهد داد، او را مجددا گیر بیاندازد. این وسط، دَن چِنگ (با بازی کاملا قابل قبول اَندی لاو) یا همان شخصیت اصلی و دزد خفن و شکستناپذیر خودمان، تیمی را نیز برای به سرانجام رساندنِ پروژهی جدید خود راهاندازی میکند و آرامآرام به سمت سرقتی دیوانهوارتر از همیشه میرود. مابقی ماجرا، همان دزد و پلیسبازیهای همیشگی است که با چاشنی شخصیتپردازی ساده و کارآمد، اکشنهای جذاب، روایت سریع و پرانرژی و از همه مهمتر استفاده از توئیستهای نهچندان پیچیدهای که اجازهی لذت بردن از شنیدن قصهای تقریبا قابل پیشبینی را میدهند، طعمی بهتر از آنچه که انتظارش را دارید، پیدا میکند.
بزرگترین اشکالات روایی فیلم، که به دلایلی ترجیح میدهم پیش از رسیدن به نقاط قوت آن دربارهاش صحبت کنم، منطق ضعیف داستان و استفاده از تکنولوژیهایی کاملا باورناپذیر که فضای فیلم را اندکی نوجوانانهتر از آنچه که باید میکنند، هستند. چرا که اولی در لحظاتی مداوم، پتانسیل آن را دارد که کاری کند نسبت به اعمال و رفتار شخصیتها درکی نداشته باشید و یقینا در بعضی ثانیهها، باعث فاصله گرفتن ذهنیتان از فیلم میشود. دومی هم که دقیقا به همین شکل، وقتی همهچیز در اوج خودش قرار دارد و سرقتهای بزرگ در حال اتفاق افتادن هستند، در صورتی که جزو تماشاگران جدیتر و سختگیرتر سینما که هر چیزی را به این راحتیها قبول نمیکنند باشید، در نگاهتان به اثر جلوهای کودکانه میبخشند. البته که قدرت اکشنها و جذابیتهای ظاهری انکارناپذیر ساختهی فانگ، خیلی مواقع فرصت فکر کردن به چنین مواردی را از بین میبرند. اما حقیقت آن است که برخوردتان با داستانگویی سینمایی «ماجراجویان»، بیشتر از مرتبط بودن با نقاط قوت و ضعف فیلم، به این که تا چه اندازه سختگیرانه و جدی نگاهش میکنید ارتباط دارد و اگر فقط به هدف همان لذت بردنِ صرف، این محصول مشترک چین، هنگ کنگ و جمهوری چک را ببینید، حتی چنین مواردی هم صرفا وسط نکات تحسینبرانگیز و سرگرمیآفرین اثر، میتوانند چند لبخند ساده و گذرا را در کنار عصبانیتهایی لحظهای و فراموششدنی، تحویلتان دهند.
شخصیتپردازیهای فیلم، بدون شک یکی از بهترین ویژگیهای آن هستند. چرا که کاراکترها در The Adventurers، در اکثر مواقع افرادی تکبعدی قلمداد میشوند که البته در ارائهی همین جلوهی سادهشان قابل قبول به نظر میرسند و در عین کلیشه بودن، هرگز خستهکننده نیستند. افزون بر آنها اما تا دلتان بخواهد، درون دنیای این محصول سینمایی آدمهایی را میبینید که در ابتدا شبیه به همان کاراکترهای مقوایی و سادهی دیگر جلوه میکنند و در ادامه، به کمک پروسهی حسابشده و بلندی که دیالوگها، فلشبکها و حتی اکشنهای به خصوصی را دربرمیگیرد، به اندازهی لازم برای فیلمی سرگرمکننده که صرفا برای لذت بخشیدن به مخاطب ساخته شده است، پردازش میشوند. مثلا شخصیت اصلی داستان، در ابتدا هیچچیزی به جز یک سارق ماهر و تعریفشده نیست اما در ادامه، به سبب مخلوط شدن عناصر شخصیتیاش با چندین و چند عنصر متفاوت، با آن که از قالب کلیشهوارش بیرون نمیآید، یقینا تبدیل به موجودی عمیقتر و لایق توجهتر از قبل میشود.
در این بین بازی نقشآفرینهای حاضر در اثر را هم نه باید نادیده گرفت و نه باید بیش از حد، ستایش کرد. چرا که در گروه بازیگران فیلم، یا با اشخاص توانمندی مانند ژان رنو مواجه میشویم که پرسوناهای ضعیف شخصیتشان، باعث هدر رفتن کارکرد آنها و رسیدن جایگاه عملکردشان به حد سادهی استفاده از چهرهی شناختهشدهشان خلاصه میشود، یا با بازیگرانی روبهرو هستیم که شاید شخصیتها پختهتر و مهمتری را داشته باشند اما اگر واقعگرایانه حرف بزنیم، باید بپذیریم که آنها هیچ تاثیری روی این کاراکترها نداشتهاند. به بیان بهتر، مسئله اینجا است که شخصیتپردازیهای خوب «ماجراجویان»، به رخدادهای خود داستان و کارهایی که انسانهای مقابل دوربین انجام دادهاند یا میدهند ارتباط دارد و به سبب خالی بودن خود کاراکترها، بازیگران هرگز چیز خاصی برای ارائه کردن پیدا نمیکنند. در طرف مقابل نیز ولی به خاطر این که تمامیشان قالبهای بدون هرگونه پیچیدگی و تکراری نگارششده در فیلمنامه را بیاشکال به تصویر میکشند، نمیشود بر آنها خردهای هم گرفت و خواه یا ناخواه، باید اجرایشان را لایق پذیرش و خوب، خطاب کرد.
تکتک موارد بیانشده را هم که بگذاریم کنار، نوبتِ صحبت راجع به بهترین موارد حاضر در دقایق The Adventurers میرسد. ابتدا باید به فیلمبرداری، تدوین و کارگردانی راضیکنندهای پرداخت، که فیلم در همهی سکانسها و به خصوص شاتهای اکشنِ خود، یدک میکشد. چیزی که باعث میشود با دنبال کردن یک قصه از زوایایی گوناگون، فرصتی برای خسته شدن یافت نشود و بیننده در لوکیشنهایی متعدد، خوش رنگ و لعاب و ترکیبشده با برخی سیجیآیهای واقعا فوقالعاده، همیشه از تصویرپردازیهای روبهروی خود لذت ببرد. افزون بر این، عملکرد فیلمساز در انتخاب قابهایش و نحوهی خلق تصاویر سیال داستان، در عین آن که خیلی مواقع بدون هیچ هدف داستانی خاصی صورت گرفته، عنصر تازگی و خلاقیت را با موفقیت به فیلم اضافه میکند و اجازهی تکراری شدن تجربهی بصری اثر برای خیلیها را با حضور گاه و بیگاه خود، از آنها سلب کرده است. البته شاید بتوان بزرگترین ضعف حاضر در شاتهای اکشن فیلم که واقعا کار میکنند و احساس هیجان را به مخاطب خود انتقال میدهند، عدم استفادهی صحیح از موسیقیها دانست که باعث هدر رفتن قسمت زیادی از پتانسیل برخی سکانسها میشود. راستی، بگذارید از همین فرصت استفاده کنم و به رنگبندیهای عالی فیلم، که همیشه جذابیت بزرگ و انکارناپذیری به آن میبخشند نیز اشارهی کوتاهی داشته باشم؛ از زمانهایی که وسط محیطهای باز و گسترده، رنگهای مختلف به مخاطب هیجان میبخشند تا وقتهایی که درون مکانهای بسته، با نورپردازیها و طراحیهای محیط و لباسی روبهرو هستیم که باز هم حتی فارغ از کل فیلمنامه، نگاهمان را به اثر مورد بحث، جلب میکنند.
پیوستگی عالی فیلم در لحن و شکل و قالبی که قصهگوییاش را به کمک آن جلو میبرد، باعث میشود که جدیت، خیانت، طنز، عشق و اکشنها، به خوبی در «ماجراجویان» کنار یکدیگر بنشینند. نکتهای که در کنار جذابیت این محصول در قالب بخشهای فنی و قابل قبول بودنش به عنوان اثری سرگرمکننده در قسمتهای دیگر، کاری میکند بتوانیم عیبهای پرشمار و حضور کلیشهها در بندبند آن را موقع یک بار وقت گذاشتن برایش ببخشیم. ولی ارزش اصلی پرداختن به چنین آثاری، از آنجایی برمیآید که همانطور که در آغاز نقد گفتم، به کمکشان میتوانیم قصههایی تکراری را با بیانها، نگاهها، ابزارها و روایتهای مختص به سینمایی از یک کشور خاص ببینیم. جلوهی سادهی اثباتی بر این ادعا را موقع درگیر شدن با داستان فیلم که به طرز شیرینی از چند زبان مختلف در دیالوگهایش استفاده میکنند میتوان یافت و جلوهی پیچیدهاش را وقتی که در شیمیهای دوستداشتنی شکلگرفته مابین همهی شخصیتها، کاملا جنس شرقی ولی تعدیلشده و متفاوت رفتارها را لمس میکنیم. خلاصه که اگر دلتان دیدن اکشنی مرتبط با سرقتهای بزرگ و فیلمی سرگرمکننده که از اول تا آخر با قدرت پیشروی میکند و هیجانش را از دست نمیدهد میخواست و هدفتان هم کمی فاصله گرفتن از اکشنهای مکرر هالیوودی بود، همیشه میتوانید برای دو ساعت و چند دقیقه سرگرم شدن، The Adventurers را به عنوان گزینهای متفاوت در ذهن داشته باشید.