محمد رسول الله(ص) تازهترین اثر مجید مجیدی و البته اولین فیلم ایرانی با بودجهی ۴۰ میلیون دلاری، مدتی است که در گیشهی سینماهای کشورمان غوغا کرده و حالا با اختلافی بسیار زیاد تبدیل به پر فروشترین اثر در تاریخ سینمای ایران گشته است. با میدونی و نگاهی به نقاط قوت و ضعف این فیلم همراه باشید.
نظر منتقدان خارجی
فیل هواد منتقد سینمایی روزنامهی گاردین، در عین این که همهجا از اشاره به ساخته شدن محمد رسول الله(ص) در کشور ایران پرهیز کرده اما در ۹۹ درصد نقدش، نتوانسته هیجان و نظر مثبتش نسبت به فیلم را پنهان کند. وی در نقدش که با عنوان «محمد رسول الله؛ بازگویی خاطره انگیزی از ظهور اسلام» انتشار یافته پیش از هر چیز به بودجهی کلان فیلم و لیست انسانهای بزرگی همچون ویتورو استوارو که در ساخت فیلم نقش داشتهاند اشاره میکند و با این که سکانسهای فیلمبرداری شده در این اثر و به خصوص سکانس حملهی ابرهه را تمجید میکند اما میگوید که محمد رسول الله(ص) از نظر فنی در رتبهای پایینتر از فیلم سینمایی «نوح» ساخته دارن آرنوفسکی قرار گرفته است.
وی داستانپردازی خوب فیلم را به مجیدی نسبت میدهد و مینویسد: " در بندبند داستانی محمد رسول الله، مجیدی در قالب و سبکی زیبا، دیدگاه بر گرفته از اعتقادات حماسیاش را روایت میکند. آن هم به شکلی که حتی اشخاصی که آشنایی چندانی با اسلام ندارند نیز با آن ارتباط برقرار میکنند و در بسیاری بخشها جذب آن میشوند." فیل هواد در ادامه محمد رسول الله را به خاطر محیطآرایی و پرداختن به جزئیاتش ستایش میکند اما میگوید که تمام بار این جذابیتها بر گردن کرکا کلیاکوویچ(طراح دکورهای فیلم) و مایکل اوکانر (طراح لباس فیلم) بوده و مجیدی قطعا در این بخش تاثیر به سزایی نداشته است زیرا حد عملکرد حرفهای او تا این سطح از سینما رشد نکرده است.
در پایان کار، هواد سخنانش در رابطه با محمد رسول الله را اینگونه به آخر میرساند: "محمد رسول الله نشان میدهد که اسلام در جامعهای خشن و بتپرست متولد شده (که توانست انسانهای گمراه را به راه راست و یکتا پرستی هدایت کند) و در عین حال حرف از مهربانی و رفتارهای انسانی میزند. این دقیقا همان موضوعی است که داعشیهای امروز سعی در تکذیب آن دارند. فیلم به طرز روشنفکرانهای صادقانه و متعهد و شاعرانه روایت شده اما به دلایل بسیاری نمیتوانیم آن را یک اثر شجاعانه و ایدهآل به شمار آوریم. فیل هواد به محمد رسول الله نمرهی ۸ از ۱۰ را اعطا کرده است.
یادداشت میدونی
«محمد(ص): پیامآورِ خداوند»، اثری است که پیش از عرضهاش هم بسیار فراتر از آنچه که از فیلمهای ایرانی سراغ داریم بر سر زبانها افتاده بود. البته این معروفیت به سبب این نبود که موفقیت و جذابیتِ این تازهترین ساختهی مجیدی پیش از اکران هم به
همگان اثبات شده باشد، بلکه موضوع بر سر بودجهی عجیب آن بود که در وهلهی اول غیرقابل باور به نظر میرسید. البته این واکنش مردم کاملا طبیعی بود زیرا هیچکدام از مخاطبان سینمای ایران، هرگز انتظار در نظر گرفته شدن این بودجهی کلان برای یک اثر سینمایی را نداشتند و حتی فارغ از آن، هیچ بینندهای نبود که با یک نگاه به لیست سازندگانِ پر افتخار با تجربهی این فیلم، متعجب نشود.
شاید در نگاه اول تمام اینها را ویژگیهای مثبتی بدانید که میتواند به تنهایی باعث تضمین فروش آن شود اما راستش را بخواهید، اینگونه هایپها آن هم در رابطه با چنین پروژهای، نه تنها لزوما خوب و به نفع سازندگان نیست بلکه به سادگی اثر را در مرزی سست از موفقیت و نابودی قرار میدهد. علت هم مشخص است، مخاطبی که با تمام اطلاعات درز کرده از پروژهی بزرگ فیلم آشنا باشد، دیگر منتظر یک چیز خارقالعاده است و حتی چند لغزش کوچک اما آزاردهندهی سازندگان، باعث میشود که وی سالن تماشای فیلم را ناراضی ترک کند.
به شخصه زمانی که برای اولین بار به تماشای محمد(ص) نشستم، اصلا به مانند افراد بالا نبودم و بیشتر یکی از همان اندک بینندگانی که سعی میکنند به سادگی و با چشمپوشی فقط از تماشای فیلم لذت ببرند، به شمار میرفتم اما در پایانِ کار، فیلم آنقدر جذبم کرده بود که به هیچ عنوان درگیر مشکلاتی که داشت و عیبهایی که یدک میکشید نشده بودم و اتفاقا راضی و خشنود سالن را ترک کردم.
جالبتر آن که این رضایت اصلا به خاطر راحتگیریهایم به اثر نبود بلکه به مانند هر فیلم سینمایی دیگری آن را سنجیدم و با این حال از تماشایش رضایت داشتم و این نهفته در عملکرد عالی محمد رسول الله(ص) در بخشی به خصوص بود: «روایت داستانی» قبل از آغاز هر سخنی در رابطه با فیلم باید صادقانه بگویم که اگر شخص حضرت محمد، برایتان انسانی ارزشمند است که هم او را دوست دارید و هم حقیقتا به عنوان اصلیترین الگوی دینی، وی را ستایش میکنید، محمد رسول الله(ص) در ۱۷۱ دقیقهای که دارد بیچون و چرا به حدی دوستداشتنی جلوه میکند که حتی از بارها تماشای آن خسته نشوید.
البته این سخن را شرطی دو طرفه در نظر نگیرید، زیرا فیلم محمد رسول الله در عین اشکالدار بودنش حقیقتا اثری است که برای هر مخاطب سینمایی جذابیتهای خاص خود را دارد و در برخی بخشها کاملا در نقطهی استاندارد جهانی جای گرفته است. هرچند، در بسیاری مناظر دیگر عملکردی در سطح بینالملل را از خود نمایان نکرده است.
پر اهمیتترین و کنشگرانهترین بخش دیده شده در محمد رسول الله(ص) مجیدی، سبکی است که وی برای روایت این داستان انتخاب کرده است. فارغ از این که آیا نتیجهی نهایی این بخش کاملا رضایت بخش بوده یا نه، پیریزی ماجراهای فیلم به حدی در روند آن تاثیرگذار است که در بسیاری دقایق باعث میشود عوامل دیگر را فاکتور گرفته و صرفا بر اساس همین یک قسمت، قضاوت پایانیمان در رابطه با این اثر سینمایی را اعلام کنیم.
از آنجایی که اسناد دقیق و قابل اتکای به جا مانده از زندگانی حضرت محمد(ص) آنقدرها هم مفصل و زیاد نیست، سازندگان فیلم که اتفاقا میخواستند هرگونه که هست از بذلهگویی و قصهسراییهای نابهجا( که در فیلمهای پیامبر محور سینمای هالیوود به وفور یافت میشود) پرهیز کنند، نا خودآگاه به سراغ تندگوییهایی رفتهاند که در برخی سکانسها بیشتر شبیه یک کلیپ کوتاه به نظر میرسند. منظورم این است که فیلم در استخوانبندیِ روایتی، آن صلابت باید و شایدی را ندارد و در برخی مواقع شبیهِ «چسبانده شدن چند کلیپ به یکدیگر» جلوه میکند.
البته نکتهی این روایت آن است که برخلاف آنچه همین اواخر در دو قسمت ابتدایی سریال شهرزاد دیدیم، تندگوییهای فیلم محمد رسول الله(ص) در اغلب موارد به ضررش تمام نشده و اتفاقا برای بسیاری تبدیل به دلیلی میشود که از گذر ثانیههای فیلم احساس خستگی نکنند. در حقیقت، این سبک روایت باعث میشود خیلی در یک موضوع گیر نکنیم و بیشتر از آن که بخواهیم جزئیات غیرقابل درک برای برخی بینندگان را ببینیم، به روایتی تند و سریع اما تا جای ممکن دقیق بپردازیم که قرار است بیش از همهچیز «ذات مهربانی و بخشندگی پیامبر اسلام» را برایمان هویدا سازد.
یکی دیگر از نکات قوت این روایت، مربوط به نحوهی آغاز و پایان بخشیدن به آن است. در حقیقت مجیدی برای رساندن پیام نهاییاش و تبدیل کردن سکانسهای پایانی به چیز پر تنشتر و تاثیرگذارتر، شروع و پایان ماجرا را به چندین و چند سال بعد از خط روایت اصلی، یعنی اتفاقات رخداده در شعب ابیطالب برای پیغمبر و پیروانش، میسپارد. به شخصه عقیده دارم در اینگونه موارد که داستان فیلم دقیقا برگرفته از یک اتفاق حقیقی در تاریخ است، فیلمنامه نویسان از دو روش پیروی میکنند؛ یا صرفا به تبدیل آن اسناد تاریخی به فیلمنامه میپردازند یا فرای آن رفتار کرده و خلاقیتهای خوب و جذابی نیز به آن میافزایند. محمد رسول الله(ص) حقیقتا بیشتر شبیه مورد اول است اما دربخشهای اندکی، پایش را جلوتر نیز میگذارد.
نهایت ابداع سازندگان در بخش فیلمنامه نویسی این قصه، به همین روایت جامع و البته نقطهی آغاز و پایان قصه خلاصه میشود و بعد از آن، نوبت به لیست نه چندان کوتاه اشکالات داستانی فیلم میرسد که به طور قطع از ارزش فیلم میکاهند. اولین اشکال وارد بر فیلمنامه مربوط به شخصیتپردازی بسیاری از افراد حاضر در داستان است. مجیدی که تمرکز تکتک دقایق فیلم را بر شخصیتپردازی شخص حضرت محمد(ص) گذاشته، به شکل واضحی بسیاری از انسانهای دیگر را فراموش کرده است و این دقیقا در خلاف هدف نهایی فیلم که بازارهای جهانی بوده، به نظر میرسد.
مشکل اینجا است که مجیدی شخصیتهای قصهاش را با فرض این که ما آنها را میشناسیم خلق کرده و اصلا توجهی به مخاطب بیرونی که نمیداند این افراد از کجا آمدهاند، نداشته است. به طور مثال، عموی پیغمبر یعنی ابولهب، در فیلم صرفا انسانی است که به بدی شناسانده میشود و در هیچ نقطهای، برای کسی که تا به حال اسمش را هم نشنیده معنی پیدا نمیکند. بدتر از آن ابوسفیان را داریم که مثلا قرار است شبهِ آنتاگونیست این ماجراها باشد اما بیشتر شبیه کسی است که مثل دیگران به خاندان و ثروت خویش میاندیشد.
یکی دیگر از مشکلات فیلمنامهی محمد رسول الله(ص) مربوط به دیالوگنویسیهایی است که برایش صورت گرفته است. برخلاف سریالهای«مختارنامه» و «امام علی(ع)» که نحوهی صحبت افراد در اغلب مواقع کاملا نزدیک به شخصیتشان و شبیه به آنچه از مردم آن دوران انتظار داریم به نظر میرسد، فیلمنامهی نوشته شده توسط مجیدی بیش از همهچیز در این بخش مصنوعی جلوه میکند؛ جایی که حجم قابل توجهی ازدیالوگهای فیلم، دقیقا با زبان مردم امروز نوشته شدهاند و هیچ رنگی از تاریخ را یدک نمیکشند. ماجرا آنجایی به اوج خود میرسد که در یکی از سکانسها کلماتی مانند «رفع تحریم»(!) به گوش میرسد که البته این نه تنها نشاندهندهی ناتوانی.
مجیدی در ارائهی یک فیلمنامهی درجه یک جهانی است بلکه یکی از نکاتی است که مشخص میکند، تیم سازندهی این اثر، رنگ و بویی از عقاید و باورهای خود نیز در فیلم جای دادهاند. محمد رسول الله(ص) یکی از آن آثاری است که در اشکالاتی را یدک میکشد اما موفق است. با این حال در برخی بخشها خیلی بد و در برخی بخشها عالی عمل کرده است. برعکس فیلمنامهی اثر که در بسیاری موارد از باورپذیری آن میکاهد، ویتوریو استورارو در این فیلم باری دیگر ثابت میکند که حقیقتا یکی از برترین تصویر برداران حاضر در جهان است که با حضورش در میان عوامل یک فیلم میتواند بر ارزش آن بیافزاید.
در اغلب شاتهای او، رنگی از خلاقیت و توجه کامل به جزئیات به چشم میخورد و مشخصا یکی از آن چیزهایی که فیلم را به شکلی جهانیوار نمایان کرده، همین فیلمبرداریهای دقیقی است که توسط وی انجام شده است. این فیلمبرداری کامل و بیعیب وقتی با توجه بینظیر سازندگان به جزئیات ترکیب میشود، نتیجهای خارقالعاده به دست میآید که به قاببندیهای محمد رسول الله(ص) ارزشی غیرقابل انکار بخشیده و در بسیاری مواقع مخاطب را مبهوت خود میسازد.
به طور مثال یکی از برترین سکانسهای فیلم که تصویربرداری و جزئیاتش دقیقا همسطح برترین آثار جهان است، چیزی نیست جز رخداد شب ستارهباران فاران. در این سکانس، جدا از این که تصویر یهودیان آن دوران با آن نوع لباسپوشی و بردهداری به شکلی بیاشکال و حقیقتا فوقالعاده به مخاطب ارائه میشود، جزئیات بسیار دقیق و زیبا ونورپردازی خارقالعادهی سازندگان نیز به چشم میخورد.
حال وقتی تمام اینها همانگونه که گفتم با فیلمبرداری معجزهانگیز استوار و مخلوط میشود، سکانسی پدید میآید که حقیقتا به طرز غیرقابل باوری زیبا و لایق ستایش است. باور کنید فیلم محمد رسول الله(ص) هیچ چیز هم که نداشته باشد از اینگونه سکانسهای معرکه و بینقص زیاد دارد؛ سکانسهایی که به تنهایی یک سر و گردن بالاتر از تمام فیلمهایی است که تا این لحظه در سینمای ایران ساخته شدهاند.
محمد رسول الله(ص) از پس چالشهای زیادی برآمده که یکی از آنها ناتوانی سازندگان در نشان دادن چهرهی برخی افراد مانند شخص پیامبر و امام علی(ع) بوده است. فیلمبرداری اثر برخلاف تصورمان، هرگز در این بخش ضعیف نبوده و ایدهپردازی خوب تیم سازنده در رابطه با آن باعث شده که این محدودیتها تبدیل به پاشنهی آشیل فیلم نشوند و اتفاقا حکم سندی دیگر را پیدا کنند که با استناد به آن بتوانیم محمد رسول الله(ص) را فیلمی ارزشمند به شمار آوریم.
نحوهی فیلمبرداری انجام شده در این بخشها به شکلی است که یا شخصیتهای قصه در داخل مکانهایی بسته هستند و اصلا چهره شان در برابر دوربین قرار نمیگیرد یا این کار به شکلی انجام میگیرد که به طور مستقیم مخاطب آنها را ندیده باشد. مثلا در یک سکانس که پیامبر اسلام را در سن کودکی ناراحت و بیمار نشان داده، فیلمبرداری از زاویهای صورت گرفته که تصویر مستقیمی وجود نداشته باشد یا در سکانسی دیگر که امام علی(ع) را در حال آب دادن به تشنه لبان میبینیم، به سبب نورپردازی انجام شده و قرار گرفتن وی در سایه، در عین این که فیلمبرداری از زاویهی مستقیم انجام شده، هیچ تصویری از چهرهی ایشان دیده نمیشود.
در تکتک ثانیههای فیلم، مخاطب همراهی دلنشین دارد که حتی به بسیاری سکانسهای سطحی فیلم هم عمق میبخشد. رحمان اله راکا حقیقتا عملکردی فراتر از تمام انتظارات را در محمد رسول الله(ص) ارائه داده و با موسیقیهایش جانی دوباره به بندبند و ثانیه به ثانیهی اثر بخشیده است. موضوع سر این نیست که مثل صداگذاری فیلم(که انصافا عالی است) آن را چیزی قابل قبول به حساب آوریم بلکه محمد رسول الله(ص) در بخش موسیقی به معنای واقعی کلمه خارقالعاده است.
در هر سکانس، در هر شات، در هر لحظه، دقیقا موسیقی ناب و مربوط به آن پخش میشود و با نوای گوشنوازش به تمام لحظات فیلم، تاثیرگذاری بیشتر و جذابیت مخصوص خود را میبخشد. محمد رسول الله(ص) بدون شک برترین فیلم ساخته شده در سینمای ایران است که در برخی بخشها حقیقتا در حد و اندازهی سینمای جهانی جلوه کرده و در اغلب ثانیهها، بخشهایی از زندگانی پیامبر مهربانی را به شکلی دوستداشتنی تصویر کرده است.
بودجهی ۴۰ میلیون دلاری فیلم، آن را از نظر فنی فراتر از هر چه انتظار داشتهایم کرده اما واقعبین که باشیم فیلم هنوز هم در برابر بزرگان جهان، ضعفهایی نابخشودنی را در این بخش یدک میکشد. فارغ از این، داستانپردازی فیلم و دیالوگنویسیهایش اشکالات آزاردهندهای دارد که به قضاوت نهاییتان در رابطه با فیلم آسیب میزند و افزون بر آن، به سبب پرداخت بسیار به شخصیت حضرت محمد(ص) سازندگان از بسیاری از اشخاص حاضر در فیلم غافل شدهاند و آنها را با فرض این که ما آنها را میشناسیم شخصیتپردازی کردهاند.
فیلم قطعا اثری است که عیبهای زیادی دارد اما در عین حال جذابیتهای غیرقابل انکاری مانند جزئیات بینظیر، فیلمبرداری عالی و موسیقی گوشنواز نیز دارد. صادقانه و راحت میگویم، جزء هر دستهای که باشید و هر نوع نگاهی که با آثار سینمایی داشته باشید، به احتمال زیاد یک بار تماشای محمد رسول الله(ص) برایتان جذابیتهایی خواهد داشت و در این آشفتهبازار سینمای کشورمان، فاکتور گرفتن این فیلم از لیست تماشایتان به هیچ عنوان کار درستی به نظر نمیرسد.