فیلم برایان و چارلز یک درام کمدی از یک دوستی غیرطبیعی است که با لحن شوخطبعانهای داستان خود را پیش میبرد. با نقد این فیلم همراه میدونی باشید.
فیلم برایان و چارلز (Brian And Charles) یک کمدی عجیب و غریب است. اثری صمیمی که با لحنی لطیف داستانی شیرین را پیش میبرد. این فیلم ایدهای کوچک و جمعوجور دارد. ایدهای که گاهی همانقدر کوچک میماند و گاهی نیز پرداخت میشود. هوش مصنوعی از آن ایدههای همیشه ثابت و جذاب در سینما و شرکتهای فیلمسازی بوده است، ایدههایی که با پیشرفت علم و فناوری شکل گرفتند و با تقویت آگاهیهای بشر در این راستا قدرتمندتر شدند. ریشهی داستانهای هوش مصنوعی از جایی بین ترسها، تنهاییها و انتظارات بشری میآیند، مسائلی که شرکتهای فیلمسازی محال است از چنین فکرهای پتانسیلداری بگذرند.
فیلمهای هوش مصنوعی و سایبرپانکی یکجور داستانهای پیشبینی کننده و آیندهنگرانه را نسبت به این فناوریهای گاها ترسناک بشر ارائه میدهند، از 2001 اودیسهی فضایی گرفته تا بلیدرانر و غیره بیشتر فیلمهای قابل اعتنای اینچنینی از آیندهای حرف میزنند که بشر بواسطهی پیشرفتهای فناوری درگیر بنبستی بیبازگشت شده است. حال فیلم برایان و چارلز دید متفاوتتری را نسبت به این آثار بدبینانه ارائه میدهد. این فیلم نمایشی از یک دوستی عمیق بین انسان و یک ربات است که باعث تحولی مثبت در زندگی یک آدم میشود.
در ادامه بخشهایی از داستان فیلم مشخص میشود
برایان مخترع تنهایی است که در روستایی در انگلستان زندگی میکند، جائیکه خانوادهای شبیهبه اربابان، با برایان و مردم رفتار میکنند و هیچ چیز خوشحال کنندهای در آنجا وجود ندارد. برایان یک فلسفه دارد و آن اینکه، شما هیچوقت موفق نخواهید شد و فقط باید به تلاش ادامه بدی! او دست به انجام کارهای نوآورانهای میزند که یکی پس از دیگری محکوم به شکست میشوند. تا اینکه شبی بعد از یک رعدوبرق رباتاش جان میگیرد و مثل یک انسان شروع به حرف زدن میکند و کمکم همانند یک آدم سرکش رفتارهایی از خود نشان میدهد.
ایدهی فیلم از جایی میان تنهاییهای انسان میآید. دنیایی که در آن آدمها نمیتوانند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و صاحب لذتهای معمولی شوند
ایدهی فیلم از جایی میان تنهاییهای انسان میآید. دنیایی که در آن آدمها نمیتوانند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و صاحب لذتهای معمولی باشند. همصحبتی با رباتها ایدهای تأثیرگذار در میان فیلمها و داستانها است، رویایی که از پس انزوای انسان امروزی آمده و بهنوعی نشان از سرخوردگی او نسبت به جامعه و سرگشتی و از خود بیگانهشدناش نسبت به خود است. درواقع نمایش دوستی با رباتها بهنوعی کنایهای از رفتار همیشگی انسان یعنی پیدا کردن آرامش در جایی بیرون از روان و درون انسان دارد، کاری که برایان در این فیلم انجام میدهد و بهجای برقراری ارتباط با زنی از همنوعان انسانیاش بهدنبال رباتی ساخته شده از ماشین لباسشویی میرود.
یکی از المانهایی که دیدن این فیلم را لذتبخش کرده، فضا و اتمسفری است که داستان اثر در آن جریان دارد. فضای کنترلشدهیِ گَس و نسبتا سرد فیلم، کاملا در راستای چیزی پیش میرود که برایان و چارلز نسبت بهنمایش آن تلاش میکند. فضایی که در روند بهبود شخصیتپردازی برایان کمک کرده و تنهایی او را بهتر نشان میدهد. به طوریکه تماشاگر بوسیلهی اتمسفر سرد فیلم کاملا در جریان سردی زندگی این شخصیت قرار میگیرد و خودش را با داستان این دوستی تأثیرگذار همراه میکند.
طنز ملایم و لحن کمدی فیلم یکی دیگر از عناصر خوشایند اثر است. برایان و چارلز ازطریق یک کمدی لطیف با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند که این طنز هوشمندانه بسیاری از مسائل ناراحتکننده را در نمایش تعدیل میکند. کمدی فیلم بهعنوان یک خصوصیت جذاب نهتنها مثل یک هجو روی ماهیت قصه سایه نمیاندازد و فرم بدی به فیلم نمیهد بلکه با متعادل کردن لحن سرد فیلم، احساس خوشایندی را به تماشاگر منتقل میکند و او بهواسطهی حس سرخوشانهای که در اثر به جریان افتاده، با دید بهتری همراه قصه میشود.
هوش مصنوعی و ربات در این فیلم یک موجود خیرخواه است. چارلز برخلاف بسیاری از رباتهای دیگر تاریخ سینما، یک کاتالیزور برای اجرای روند بهبود زندگی برایان در نظر گرفته میشود
هوش مصنوعی و ربات در این فیلم یک موجود خیرخواه است. چارلز برخلاف بسیاری از رباتهای دیگر سینما یک کاتالیزور برای اجرای روند بهبود زندگی برایان در نظر گرفته میشود. این ربات بهنوعی هوای برایان را دارد و باعث میشود که او روند رشد و تحول را بیپماید. وقتیکه ربات قصه جان میگیرد و وارد زندگی انسانها میشود، برایان هم میتواند با هیزل ارتباط مناسبی برقرار کند و هم اینکه شجاعتی عجیب مییابد و در مقابل خانوادهی قلدر دهکده میایستد. به بیانی او تبدیل به چیزی میشود که تاکنون نبوده است.
بهنظر میرسد که داستان این فیلم متعلق به کسی باشد که طرفدار هوش مصنوعی و رباتها است. ضدقهرمانهای Brian And Charles آدمها هستند، وقتیکه خانوادهی بدجنس دهکده چارلز را میدزدند و به درون آتش میاندازند، این ربات کاری از دستش برنمیآید و تنها کلمهی متاسفم را به زبان میآورد. این فیلم از زاویهی دیگری به ماهیت رباتها میپردازد و خصوصیاتی انسانی مثل احساسات را برایشان قائل میشود و آنها را بهعنوان موجوداتی بیگناه در نظر میگیرد، اشیایی که شاید در جایی در آینده میان ما انسانها زندگی کنند.
موضوع اصلی این فیلم دوستی و زندگی با مشکلات است و تحول و رشدی که هنگام روبهرو شدن با سختیها در ما ایجاد میشود، بخش مهمی از پیرنگ فیلم را تشکیل میدهد. اما این ایدهها تنها مانند یک داستان کودکانه تعریف میشوند مثل وقتیکه قهرمان قصه برای نجات دوستش باید تغییر کند و ضدقهرمان را از پای دربیاورد. چیزی بیشتر از این مسائل و ایدهها در اثر وجود ندارد و تغییراتی که در برایان و حتی چارلز ایجاد میشود به یکباره رخ میدهد و مخاطب درک نمیکند که چرا ربات داستان عاشق هونولولو شده یا برایان چه مسیری را برای کسب جرات طی کرده است. بههمین دلیل مشکلات این دوستی اصلا قابل باور نیست و حتی لذت پیروزیشان در آخر فیلم نیز به چشم نمیآید.
موضوع اصلی فیلم برایان و چارلز، دوستی و زندگی با مشکلات است
فیلم برایان و چارلز (Brian And Charles)، که براساس فیلم کوتاهی ساخت شده نشان میدهد که تنها ابعاد زمانی و بعضی از رویدادها را نسبت به منبع اصلی خود دستکاری کرده است. در آثار سینمای فیلم کوتاه بهدلیل یکسری محدودیتهایی که فیلمساز سر راهش میبیند، گاهی پیشداستانها به مقدار خیلی کمی ممکن است پرداخت شوند که این فیلم نیز دقیقا رویهی منبعاش را پیش گرفته و ما نه از علت این فضای شبه مالیخولیایی فیلم خبر داریم و نه از گذشتهای که برایان را به سمت انزوا و غم کشانده است. برایان و چارلز با همان دید فیلم کوتاه پیش میرود و از مدیومهای فیلمنامهای این سینما استفاده میکند، نه پرداختی از محیط روستا دارد و نه آدمهایش را به ما میشناساند.