فیلم Marry Me با بازی جنیفر لوپز و اوون ویلسون، نشان میدهد که چگونه میتوان برای تبلیغ یک خواننده، یک فیلم دو ساعته تولید و منتشر کرد! در ادامه با میدونی و نقد این فیلم همراه باشید.
فیلم با من ازدواج کن، داستان کت والدز، ستاره موسیقی پاپ را دنبال میکند. او پس از اینکه متوجه میشود شریک او پشت سرش به او خیانت کرده است، تصمیم میگیرد تا با یک غریبه بهنام چارلی گیلبرت ازدواج کند. او بهطور تصادفی چارلی را در میان تماشاچیهای خود در یک کنسرت زنده میبیند که پلکراد باهام ازدواج کن را در اختیار داشته است.
فیلم باهام ازدواج کن از همان ابتدا چند نکته را شفافسازی میکند. نکته اول اینکه فیلم قرار است داستانی کاملا مشابه اکثر فیلمهای کمدی عاشقانه بدون کمترین خلاقیت را داشته باشد که طی آن شاهد یک ازدواج یا دوستی مثلا غافلگیرکننده هستیم و در ادامه آنها واقعا عاشق یکدیگر میشوند و پس از یک جدایی دوباره بهم خواهند رسید.
نکته دوم جایی است که فیلم نشان میدهد قرار است بخش زیادی از اتفاقات فیلم روی جنیفر لوپز باشد. کلیشهای بودن یک فیلم به خودی خود قرار نیست واقعا مشکل بزرگی باشد و انتظار هم نداریم که در سبکی مثل کمدی عاشقانه خیلی شاهد اثر ساختار شکنی باشیم. فیلم Marry Me هم با اینکه از همان فرمول تکراری گذشته پیروی میکند، اما پتانسیل خوبی از خودش نشان میدهد تا حداقل اثری سرگرم کننده و نسبتا جذابی را شاهد باشیم که خیلی در موضوعات مختلف زیادهروی نشده باشد.
اما مشکل فیلم دقیقا از جایی آغاز میشود که کنترل فیلم بیشتر از آنکه در دستان کارگردان و نویسنده باشد، ظاهرا بیشتر در اختیار جنیفر لوپز گذاشته شده است. مشخصا حضور چنین ستارهای در یک فیلم میتواند باعث شود تا سازندگان از پتانسیلهایش استفاده بیشتری کنند و خب طبیعی است. حتی اگر جنیفر لوپز بازیگر خیلی خوبی نباشد و مثل لیدی گاگا بیشتر نان شهرت خود را میخورند، اما اگر از لیدی گاگا در فیلم A Star Is Born استفاده درستی شد، در اینجا شاهد استفاده ابزاری از لوپز هستیم که البته شاید خودش مغز متفکر این موضوع باشد.
شاید بهترین بخشهای جنیفر لوپز در فیلم Marry Me جایی باشد که او در حال اجرا موسیقی است، اما خارج از آن او اجرای خوبی ندارد و خودش به مشکل فیلم تبدیل شده است. فیلم قرار است به مشکلات دو شخصیت مختلف از دو قشر متفاوت بپردازد و در مورد شخصیت اوون ویلسون تا حدی زیادی موفق است. حتی با اینکه رابطه دختر و پدری و مشکلاتی که بین آنها وجود دارد تا حد زیادی سطحی است، اما عملکرد بازیگران تا حدی این موضوع را پوشش داده است. بااینحال، وقتی از شخصیت لوپز صحبت میکنیم این موضوع خیلی صدق نمیکند.
فیلم حتما قرار نیست پیام خاصی داشته باشد، اما واقعیت این است که شخصیت جنیفر لوپز واقعا شخصیت بی هویتی است و اصلا پرداخت درستی ندارد. درست است که اتفاق اول فیلم درواقع بهانهای برای اتفاقات پس از آن است، اما سازندگان تلاشی نکردهاند تا تفاوت زندگی و اهداف متفاوت آنها به چالش بزرگی در این رابطه تبدیل شود. آیا لوپز از زندگی فعلی خود بهعنوان یک خواننده خسته شده و تصمیم گرفته تا کار جدید و متفاوتی را انجام دهد؟ در ظاهر این شاید درست باشد، اما در فیلم اصلا چنین موضوعی پرداخته نمیشود.
کارگردان فیلم تا بخشی از فیلم حتی مرزهای سطح ثروت و دارایی دو شخصیت را حذف میکند و حتی شخصیت لوپز خیلی عادی و راحت به مدرسه شخصیت ویلسون میرود و اینجا از خودمان سوال میکنیم آیا هدف لوپز داشتن خانواده و فرار از تنهایی است یا او صرفا تا نامزد شدنش برای جایزه گرمی به یک تعطیلات کوتاه رفته است؟ درواقع آنها برای جلو بردن داستان کوچکترین تلاشی برای عمق بخشیدن به آن نکردهاند و خیلی سطحی فقط خواستهاند پیشرفت این رابطه را نشان دهند. درکنارش ما بارها قرار است زندگی کاری موفقیت جنیفر لوپز را ببینیم که بزرگترین مشکلش ظاهرا ازدواج کردن است!
جلوتر گفتم کارگردان برای اینکه به روند اتفاقات فیلم Marry Me سرعت ببخشد، تفاوتهای دو شخصیت را خیلی ساده نادیده میگیرد و حالا درست در جایی که لازم دارد روند داستان را تغییر دهد، دوباره به شخصیت اوون ویلسون تاکید میکند که آنها از دو دنیای متفاوت هستند تا بیننده آماده بخش پایانی فیلم که خب میدانیم درنهایت چه اتفاقی رخ میدهد، آماده کند. حتی اگر بخشی از فیلم براساس جنیفر لوپز ساخته شده باشد، اما حداقل این انتظار را داشتم که بازی خوبی را نیز ارائه کند.
متاسفانه بازی لوپز بیش از حد نمایشی و ضعیف است و شیمی خوبی با اوون ویلسون هم در طول فیلم ندارد. اوون ویلسون حتی با اینکه بدون شک بهترین بازی خود را انجام نداده و مشخصا انتظار بیشتری هم از او داریم، اما باز هم عملکرد قابل قبول و خوبی دارد و بهخصوص توانسته با دخترش شیمی بهتری داشته باشد تا با شخصیت لوپز. این موضوع بهخصوص در بخش پایانی فیلم بهتر دیده میشود و حتی اگر فیلم روی این رابطه تمرکز بیشتری داشت، شاید نتیجه کار بهتر میشد.
مالوما، نامزد خیانتکار جنیفر لوپز نیز نقش تقریبا مشابهای دارد و سارا سیلورمن هم در بعضی از دقایق فیلم دوشادوش اوون ویلسون حرکت میکند و در بخش دیگر روی اعصاب بیننده است. البته هیچ چیزی بدتر و بینمکتر از صحنههای جیمی فالون در فیلم نیست و واقعا نبود چنین صحنهای در فیلم لطف بزرگی به بیننده میتوانست باشد. در هر حال اگر سازندگان تصمیم داشتند تا با استفاده از جیمی فالون و سارا سیلورمن باعث تقویت بخش کمدی فیلم Marry Me شوند، زنگ در خانه اشتباهی را قطعا زدهاند.
فیلم Marry Me شاید اثری نسبتا سرگرم کننده باشد و حتی ممکن است بتوان آن را به طرفداران جنیفر لوپز و اوون ویلسون پیشنهاد داد، اما باز هم اثری نیست که واقعا ارزش تماشا کردن را داشته باشد. این فیلم کمدی عاشقانه بیش از اینکه روی افت و خیز یک رابطه تمرکز کند، بیشتر حس میشود که یک فیلم دو ساعته برای تبلیغ آهنگ Marry Me یا حتی On My Way است که انگار جنیفر لوپز تصمیم گرفته تا با این فیلم هم آلبوم و آهنگهای جدید خود را معرفی کند و هم با آن پشت صحنه ساخت و ضبط آلبومش را به تصویر بکشد.
البته شاید بهترین بخش فیلم Marry Me نیز موسیقی و ترانههای آن باشد، اما خب اصرار سازندگان مبنیبراینکه کل شخصیتهای فیلم تنها در حال گوش کردن به آهنگهای کت والدز هستند و ظاهرا در دنیای فیلم فقط همین چند خواننده وجود خارجی دارد، شاید کمی جالب توجه و عجیب باشد. بهخصوص اینکه ظاهرا معیار موفقیت تعداد فالوئرهای اینستاگرام شده است و بقیه موارد در بخش بعدی قرار دارند. در هر حال فیلم فرصت خوبی برای نمایش بهتر پشت صحنه زندگی یک خواننده را از دست داد تا اثری حتی به سختی یکبار مصرف باشد.