فیلم Last Looks «آخرین نگاه ها» یک اثر معمایی و کمدی محصول سال 2021 است که داستان چارلی والدو با بازی چارلی هونام را دنبال میکند. با نقد این فیلم همراه میدونی باشید.
فیلم آخرین نگاه ها به کارگردانی تیم کرکبی با بازی چارلی هونام که او را با فیلمهای چون شاه آرتور(King Arthur: Legend of the Sword)، (The Gentlemen) و حاشیه اقیانوس آرام (Pacific Rim)به یاد داریم، براساس رمانی از مایکل گولد با همین نام نوشته شده است. هوارد مایکل گولد نویسنده رمان آخرین نگاهها قبل از نقلمکان به لسآنجلس، کارش را در خیابان مدیسون بهعنوان فیلمنامهنویس و نمایشنامهنویس آغاز کرد.
آخرین نگاه ها که اولینبار دوم دسامبر ۲۰۲۱ در لهستان و پرتغال به نمایش در آمد، اگرچه در وهله اول ایدههای خلاقانهای دارد اما با تلاشهای ناشیانه برای افزودن دغدغههای اجتماعی ناهمگن، خدشهدار شده است.
در ادامه جزئیات فیلم آخرین نگاهها فاش میشود
چارلی والدو سوپراستار سابق دنیای کارآگاهی و پلیس لسآنجلس، زندگی سادهای در خلوت اعماق یک جنگل برای خود به هم زده و به سبک جدیدی از زندگی متعهد شده است. او به خودش تعهد داده که متعلقاتش بیشتر از صد شماره نشود. چارلی بهخاطر اشتباه وحشتناکی که در یک پرونده قتل قدیمی مرتکب شده خودش را از دنیای مدرن جدا و حرفه و نامزدش را ترک کرده است. اما قرار نیست زندگی او اینطور پیش برود. بهدنبال رخدادن جنایتی غمانگیز در شهر لسآنجلس، پرونده حل ناشدنی به او پیشنهاد میشود و زندگی آرام و سادهای که چارلی والدو در پیش گرفته است به هم میریزد. والدو بهخاطر نامزد سابقش درگیر پرونده آلستر پینج میشود.
لورنا ناسیمنتو، نامزد سابق چارلی والدو از لسآنجلس به سوی خانه والدو که یک ون مسافرتی کهنه است سفر میکند و او را در جریان این پرونده قرار میدهد. آلستر پینج، یک بازیگر مشهور انگلیسیتبار هالیوودی است. او متهم به قتل همسرش مانیکا شده است. آلستر ثروتمند، پرخاشگر ستیزهجو، اغلب اوقات مست و به طرز مشکوکی ثروتمند است. او در یک فیلم قضایی، نقش یا قاضی عاقلی را بازی میکند اما پشت صحنه به دیگر بازیگران حمله میکند.
این ترکیب افتضاح رفتاری و شخصیتی موجب میشود که او از شب قتل هیچ خاطرهای نداشته باشد. آلستر جسد همسرش را وسط خانه بزرگش پیدا میکند و خودش متهم ردیف اول قتل همسرش میشود. والدو نسبت به این سفر کاملاً بیمیل است اما ازآنجاییکه نامزد سابقش بعد از ملاقاتشان گم میشود، مجبور میشود به شهر لسآنجلس برود. شهری که هرگز فکر نمیکرد دوباره پایش را آنجا بگذارد.
فیلم آخرین نگاه ها در هالیوود امروزی میگذرد و براساس رمانی با همین نام ساخته شده است. یکی از مشکلات فیلمهایی که از روی کتابها ساخته میشوند، مشکل کمبود وقت است. کم پیش میآید فیلمها بتوانند بهخوبی یک کتاب را پوشش دهند و به تمام اتفاقات آن بپردازند. یکی از اصلیترین مشکلاتی که والدو با آن برخورد میکند حفظ سبک زندگی مینیمالیستیاش درکنار حل معمای قتل در جهانی مدرن و مصرفگراست. او مجبور است بین داشتن یا نداشتن اسلحه و گلولههای آن و صد وسیله ارزشمند زندگیاش انتخاب کند. تلاشش برای یافتن غذاهای ارگانیک و بدون بستهبندی پلاستیکی نیز از دیگر مواردی است که در کتاب به آنها پرداخته شده و به شخصیت او عمق و معنای خاصی میبخشد اما در فیلم بنا به دلایل کمبود وقت یا سلیقه کارگردان و فیلمنامهنویس کنار گذاشته شده و شخصیت والدو را سطحی میکند.
لست لوک بهعنوان فیلمی که کاراکتر اول آن زندگی مینیمال و دوستدار طبیعت دارد، مردی که سعی میکند زبالههای کربنی خود را به حداقل برساند تا کمترین آسیب را به طبیعت بزند، میتوانست تمرکز و اثربخشی بیشتری در نقد جامعه مصرفگرا و تبلیغ زندگی دوستدار طبیعت داشته باشد. اما فیلم به هیچ یک از این ارزشها فراتر از شخصیت والدو فراتر نمیرود.
فیلم آخرین نگاهها یک ماجرای جنایی متوسط و مملو از کلیشههای معمول داستانهای شیک هالیوودی، مثل مجرمین و پلیسهای شیک، محیطهای مجلل و بزرگ، تلاش برای جذابیت جنس و حتی گانگسترهای شیک و پرزرقوبرق است. درست مانند هر فیلم جنایی دیگری مسیرهای مشابهی را طی میکند و در انتها یک سخنرانی افشاگرانه هیجانانگیز دارد که ماجرا را برای بیننده روشن میکند.
آخرین نگاهها تمام تلاشش را میکند که قالب داستانهای پلیسی را بشکند اما چون خودش روی همین پایهها بنا شده است نمیتواند چندان به آنها ضربه بزند. بیتجربگی گولد در فیلمنامهنویسی آنجایی کامل آشکار میشود که میبینیم چطور فیلم با صحنههای غیرضروری پر شده درحالیکه میتوانست مقداری از این صحنه های غیرضروری کم کند و در عوض و ما را بیشتر باشخصیت والدو و طرز تفکر او آشنا کند. گه گاه شوخیها و طنزهای فیلم نیز بی جا و نامناسب به نظر میرسند.
اندک نکات مثبتی که در فیلم Last Looks وجود دارد. مثل بازی شخصیتهای مرد بهویژه مل گیبسون، روبرت فرند و چارلی هانام که فوقالعاده هستند اما شخصیتهای زن همگی بهطور قابلتوجهی پرداخت نشده به نظر میرسند.
در فیلم آخرین نگاه ها بارها اتفاق میافتد که داستانها و رخدادها نیمهکاره رها میشوند. مثلاً والدو با اینکه میداند پلیس بهشدت دنبال اوست و او را زیر نظر دارد بازهم با بیپروایی تمام بهدنبال یک سرنخ، با اسلحه پر، پا به یک مهمانی میگذارد و همه افراد آنجا را تهدید میکند. چطور ممکن است که شخصی که باید روی درایت او حساب باز کنیم آنقدر بیپروا عمل کند؟ سپس بعد از آن، زمانیکه میزبان او را تهدید میکند که به پلیس زنگزده است او همچنان با بیخیالی به گفتوگو ادامه میدهد. اما ما هرگز آمدن پلیس را نمیبینم بلکه به خانه والدو برمیگردیم و او را میبینیم که تازه از خواب بیدار شده است. فیلم هرگز مشخص نمیکند که والدو چطور بدون برخورد با پلیسها از آن مخمصه گریخته است. این فاحشترین مشکل فیلم آخرین نگاه ها است. اما فیلم بارها این روند را تکرار میکند. کاراکترها تصمیماتی میگیرند و اعمالی انجام میدهند که میدانند عواقب بدی برایشان دارد و بارها به این عواقب اشاره میشود اما ناگهان فیلم برش میخورد و ما به صحنه بعد پرت میشویم بدون آنکه چیزی که برایش آماده شده بودیم نشانمان داده شود.
ریتم سریع آخرین نگاهها و درونمایه کمدی آن تنها عناصری است باعث میشوند با وجود تمام مشکلاتش نتوانید از دیدن آن دست بکشید این فیلم میتواند یک بعد از ظهر سرگرم کننده و چند لحظه خنده به شما ببخشد اما چیزی بیشتر از این ندارد.