قسمت چهارم سریال ?...What If نهتنها بهترین قسمت این سریال انیمیشنی تا به امروز بوده است، بلکه ما را برای آینده دکتر استرنج در دنیای مارول بیشتر هیجانزده میکند. در ادامه با میدونی و نقد این سریال انیمیشنی همراه باشید.
ادامه این نقد ممکن است بخشهایی از داستان قسمت چهارم سریال What If را فاش کند
در طول سه قسمت اول سریال What If، شاهد داستانهایی بودیم که هر یک نکات مثبت و منفی خودش را داشت. در هر قسمت ما شاهد ارائه داستانهای بهتر و کمی شجاعانهتر بودیم که نقطه اوج آن در قسمت سوم بود. اما همیشه این سؤال را از خودمان میپرسیدیم که داستان هر قسمت چه نقشی میتواند در آینده دنیای سینمایی مارول داشته باشد و اینکه آیا داستان هر قسمت صرفا قرار است ما را با داستان متفاوتی از هر خط داستانی MCU مواجه کند؟
اینجا جایی است که قسمت چهارم انیمیشن What If وارد میشود و نشان میدهد که هر ابرقهرمان درنهایت میتواند خود به تهدیدی بزرگ برای دنیا تبدیل شود. احتمالا پیش از انتشار قسمت چهارم سریال هم متوجه شده بودید که در این قسمت قرار است نسخه تاریکتر و شیطانی دکتر استرنج را ملاقات کنیم.
قسمت چهارم سریال What If با سوالی عجیب آغاز میشود که واچر میپرسد چی میشد اگر بهجای دستها، قلبش را از دست میداد و خب جواب این سؤال تاریکتر و ترسناکتر از چیزی است که انتظارش را داریم. برخلاف قسمتهای قبلی، این قسمت قرار نیست هدف و خط داستانی فیلم Doctor Strange را تغییر دهد و برعکس تنها تفاوت آن این است که استرنج در ابتدا کریستین پالمر را از دست میدهد و در اینجا خبری از آسیب دیدگی دست نیست.
حالا مدتی بعد استرنج تلاش میکند تا با استفاده از سنگ زمان پالمر را نجات دهد و دوباره عشق زندگی خودش را بهدست بیاورد، اما اینجا جایی است که انشنت وان وارد میشود تا جلوی او را بگیرد و این تنها آغازی برای شروع خط داستانی نسخه تاریک استرنج است. درواقع ما اینجا در حال تماشا یک نسخه متفاوت از فیلم Doctor Strange 2 هستیم که در حال رخ دادن در یک خط زمانی دیگر است.
قسمت چهارم انیمیشن What If درواقع یک داستان عاشقانه و تا حدودی ماورایی از تلاش دکتر استرنج است که تلاش بینهایت و در ادامه شکستهای متوالی جادوگر عالیرتبه را برای نجات پالمر نمایش میدهد تا جایی که ما یک استرنج کاملا شکست خورده و مایوس را مشاهده میکنیم که تنها یک راه برای نجات عشق زندگی خود دارد و آن هم فراگیری علوم تاریکی است. دکتر استرنج همیشه شخصیتی با پتانسیل بالا بوده است که حالا ظاهرا مارول برنامههای خیلی مهمی برای او دارد و اینجا تنها گوشهای از پتانسیلهای بیانتها این شخصیت را شاهد هستیم. اگر در سه قسمت اول شاهد شخصیتهایی بودیم که نقشی در آینده MCU ندارند، اما دکتر استرنج همین الان در دو فیلم مهم مارول حضور دارد و مارول در اینجا بدون شک دست سازندگان را برای ارائه یک داستان تاریک و جذاب باز گذاشته است.
درست زمانیکه اولین تریلر فیلم Spider-Man: No Way Home منتشر شده و ظاهرا ما قرار است شاهد نسخه متفاوتی از استرنج در فیلم باشیم که برخی اعتقاد دارند شاید نسخه شیطانی این شخصیت باشد، اما ما در قسمت چهارم سریال What If واقعا یک نسخه تاریک و شیطانی از دکتر استرنج تحویل گرفتیم که نشان میدهد اگر واقعا نظریهها درست باشد، مرد عنکبوتی و دکتر استرنج واقعا نیازی به دشمن دیگری ندارند و از همین الان باید دعا کنند قدرت او در حد و اندازه نسخه انیمیشن What If نباشد.
البته درست است که ما در حال تماشا یک نسخه تاریک و شیطانی از جادوگر عالیرتبه هستیم، اما این بیرحمی و تاریکی در یک شبانه روز رخ نداده و ما در طول داستان واقعا دلیل این موضوع را میبینیم و این قسمت درواقع تلاش میکند تا صرفا یک نگاه تک بعدی از این نسخه از استرنج به ما ارائه نکند و شاهد شخصیت انسانیتری باشیم و در کار خود هم بسیار موفق عمل میکند.
چیزی که باعث میشود قسمت چهارم سریال What If را جذابتر کند، این است که هدف استرنج اینجا نجات دادن دنیا نیست و او درواقع تنها میخواهد یک نفر را نجات دهد. او سالها تلاش کرده تا به هدفش برسد و حالا ما با شخصیتی طرف نیستیم که دنیا را نجات داده باشد و او درواقع برای رسیدن به اهدافش از هیچ کاری چشمپوشی نکرده است. شاید در یک مقایسه بتوان آن را با تانوس هم مقایسه کرد که او را مرد دیوانه خطاب میکردند و شاید چنین لقبی برای نسخه عالیرتبه دکتر استرنج هم مناسب باشد؛ شخصیتی که با تاریکی یکی شده است و دیگر چشمانش واقعیت و کار دست را نمیبیند. درنهایت متوجه برنامه انشنت وان میشویم تا دو نسخه متفاوت از دکتر استرنج دربرابر هم قرار بگیرند.
اگر قرار بود یکی دیگر از فیلمهای مارول را ببینیم، احتمالا برنده این رقابت کسی جز نسخه اصلی استرج نبود، اما شاید کمی خوش شانس باشیم که در انیمیشن What If برای اولینبار تاریکی در یک مبارزه پیروز میشود.
البته حتی در بین چهار قسمت اول انیمیشن What If، این اتفاق هم برای اولینبار افتاده است و باید ببینیم در قسمتهای بعدی باز هم شاهد چنین داستانهایی خواهیم بود یا خیر، اما بخش قابل تفکر جایی است که دکتر استرنج از واچر میخواهد که دنیا را نجات دهد و بهجایش او را تنبیه کند. تاکنون کسی متوجه حضور واچر نشده بود و نشان میدهد سطح مطالعات و دانش او تا چه میزان بالا رفته است. حالا نسخه شیطانی استرنج متوجه میشود که نهتنها کریستین پالمر را نجات نداده، بلکه خودش بهجای دورمامو باعث پایان دنیا شده و حالا دوباره یاس و ناامیدی او بازگشته است. او شاید نسخه خوب خود را شکست داده باشد، اما واقعیت این است که بازنده واقعی باز هم خودش است.
قسمت چهارم سریال What If پایانی بسیار تاریکی دارد و حتی پایانش انقدر تلخ است که حتی نتوانیم برای استرنج ناراحت نباشیم. درواقع اتفاقات به شکلی است که باعث میشود حتی برای او دلسوزی کنیم و حتی حق را به او بدهیم که بخواهد بخشی از زندگی خودش را تغییر دهد تا زندگی عادی با تنها عشق خود داشته باشد. بااینحال، یک تصمیم اشتباه میتواند عواقب سنگینی داشته باشد و عاقبت کار استرنج درنهایت به پایان دنیا ختم شد تا عملا تمام کارهایش بینتیجه بماند. اگرچه نمیدانیم این نسخه از استرنج را باز هم خواهیم دید یا نه، اما این تمام قضیه نیست. ما در طول قسمت چهارم انیمیشن What If بالاخره شاهد شخصیت پردازی خوب برای کریستین پالمر هستیم که در فیلم Doctor Strange بهخاطر فرمول تکراری معشوقه ابرقهرمانان، به شخصیتی فراموش شدنی و تکراری تبدیل شد.
اما اینجا با نسخه بهتری از پالمر طرف هستیم که شاید لحظات زیادی با او همراه نباشیم، اما صرفا یک شخصیت تک بعدی و ضعیف نیست. در هر حال جای امیدواری است که چنین تغییراتی را در فیلم Doctor Strange in the Multiverse of Madness هم شاهد باشیم و این تغییرات صرفا به یک قسمت از سریال انیمیشنی آنتولوژی مارول خلاصه نشود. همچنین پیش از رفتن به سراغ سخن پایانی باید کمی از طراحی محیط و طراحی انیمیشن تمجید کرد که شاهد محیطهایی جذاب و فوقالعاده هستیم و طراحی نسخه شیطانی استرنج نیز از دیگر نقاط قوت این قسمت بود. البته نباید از صداپیشگی بندیکت کامبربچ هم گذاشت که برخلاف اخبار اولیه، او در سریال What If حضور داشت و توانست به خوبی از پس اجرا دو نسخه متفاوت دکتر استرنج بر بیاید و بار دیگر توانایی و استعداد خود را به نمایش بگذارد.
قسمت چهارم سریال What If بار دیگر نشان داد که اگر مارول بخواهد، میتواند با دوری از شوخیهای اضافه، داستانی تاریک، بیرحمانه و متفاوتی را ارائه کند. این قسمت همچنین پتانسیل بالای دکتر استرنج را نشان داد که نهتنها هیجان ما را برای حضور این شخصیت در فیلم Spider-Man: No Way Home دو چندان کرد، بلکه میزان هیجان ما برای فیلم Doctor Strange in the Multiverse of Madness افزایش داده است.
اگرچه هیچ چیزی از این فیلم نمیدانیم، اما حتی اگر گوشهای از اتفاقات این قسمت را در فیلم Doctor Strange 2 ببینیم، بدون شک میتوانیم انتظار ارائه یک داستان نسبتا متفاوتی را داشت که شاید مارول بیش از هر زمان دیگری به آن نیاز دارد و بدون شک دکتر استرنج نقش مهمی در آثار آینده مارول خواهد داشت. همچنین قسمت چهارم نشان داد که انیمیشن What If میتواند داستانهایی قویتر، تاریکتر و متفاوتتری را ارائه کند و از انجام هرگونه ریسکپذیری، ترسی به خود وارد نکند.