فصل سوم سریال Locke and Key باز هم با اشتباهات عجیب و غریبش نمیتواند به خوبی از پتانسیل سریال استفاده کند، اما پایان نسبتا قابل قبولی را ارائه میکند.
سریال Locke and Key، اقتباسی از کمیکی بههمین نام اثر جو هیل و گابریل رودریگز است و طی سالهای گذشته شاهد پخش دو فصل اول این سریال از شبکه نتفلیکس بودیم.
حالا سریال لاک و کلید به فصل سوم و پایانی رسیده است؛ جاییکه سریال دیگر فرصت آزمون و خطا ندارد و نباید دوباره همان اشتباهات دو فصل اول را تکرار کند. اتفاقات فصل سوم سریال Locke and Key چند ماه پس از حوادث فصل دوم آغاز میشود که حالا ظاهرا همهچیز آرام شده و خانواده لاک زندگی آرامی را آغاز کردهاند و تایلر در مونتانا بدون اینکه اتفاقات چند ماه پیش را بهیاد آورد زندگی میکند.
فصل سوم سریال Locke and Key با این هدف شروع میشود که به داستان کلیدها و درِ شیطانی که به سمت یک دنیای دیگر باز میشود پاسخ دهد. همچنین باید در آن شاهد آخرین و ظاهرا قدرتمندترین دشمن خانواده لاک و این دنیا باشیم. اگرچه مشخص نیست پایان سریال واقعا طبق برنامه سازندگان بوده یا نه، اما باز هم شاهد تکرار موضوعاتی هستیم که در دو فصل اول دیده بودیم. ما در طول دو فصل اول سریال لاک و کلید، شاهد اشتباهات عجیب و غریب و بعضا احمقانهی شخصیتها بودیم که در فصل سوم به اوج خود رسیده است.
درست در همان قسمت اول فصل سوم سریال Locke and Key شاهد یافتن کلید جدیدی هستیم که بودی و مادرش بدون اینکه فکری در مورد عواقب آن کنند، از این کلید استفاده کردند. اگرچه بهنظر میرسد هدف اپیزودهای اول زمینهسازی برای اتفاقات پایانی سریال است، اما سازندگان برای این موضوع تصمیمات نابخشودنی زیادی گرفتهاند و عملا اینجا بودی نقش شخصی را دارد که با تصمیمات احمقانه و بدون فکرش در حال به خطر انداختن زندگی خود و دیگران است.
اگر آنها قبلا از کلیدها استفاده نکرده بودند و بار اول بود که از وجود آنها با خبر میشدند، این موضوع میتوانست طبیعی باشد که از سر کنجکاوی اشتباهاتی را انجام دهند. اما آنها به خوبی از این موضوع آگاه هستند که یک کلید میتواند عواقب خطرناکی برای آنها داشته باشد و باید به درستی و با فکر از آنها استفاده شود. بااینحال، این موضوع حداقل در قسمتهای اول و توسط شخص بودی دیده نمیشود. حتی شاهد آمد و رفت شخصیتهایی هستیم که مشخص نیست چه نقش خاصی در داستان دارند.
بهطور مثال در ابتدا دو شخصیت زن وارد داستان میشوند، اما خیلی زود حذف شدند و در ادامه داج به شکلی عجیب وارد داستان میشود و او هم صرفا تنها نقشش اینجا زمینهسازی برای اتفاقات پایانی سریال بوده است و البته حضور عجیب و تا حدی ناامید کنندهای را دارد. مشکل بزرگ دیگر این است که تمامی اتفاقات خیلی سریع رخ میدهد و باعث میشود بیننده نتواند خیلی با آن ارتباط برقرار کند. این موضوع بیشتر در مورد شخصیت تایلر و شخصیت شرور سریال صدق میکند. در ابتدا به تایلر بپردازیم که در حال کار در شهر موناتانا است و حالا با دختر دیگری هم آشنا شده است.
شاید این موضوع کمی کلیشهای باشد و احساس کنیم بالاخره تایلر ممکن است یک پایان شاد هم داشته باشد، اما سریال پتانسیل خوبی برای خط داستانی تایلر داشت که تقریبا جواب داد. بااینحال، سرعت بالایی که این خط داستانی داشت باعث شد تا خیلی از موضوعات بدون پرداخت زیادی از آن عبور کنیم و نتوانیم چالش زیادی را شاهد باشیم. مثل رابطه تایلر با کارلی که متاسفانه کارلی با اینکه پتانسیل خوبی داشت اما بیشتر یک حضور کوتاه و تأثیرگذار روی تصمیمات تایلر داشته است.
یا تغییر تصمیم تایلر در مورد استفاده از کلید یادآوری هم این موضوع صادق است. در هر حال سریال میتوانست به شکل بهتری به این موضوع بپردازد تا اینکه خیلی سریع از آن عبور کند و شاهد چالش بیشتری میان کینزی و تایلر باشیم. بخش دوم در مورد شخصیت شرور فصل سوم سریال Locke and Key است. گیدئون بهعنوان شخصی که تقریبا قدرتمندترین دشمن سریال است، معرفی شد که حتی داج میگوید او قویتر از هر موجود دیگری در دنیای او است.
حالا با این توضیحات انتظار شخصیت بسیار مرگباری را داریم که بتواند تهدید بسیار بزرگتری هم محسوب شود. بااینحال گیدئون خود به یکی از بخشهای ناامید کننده فصل سوم سریال لاک و کلید شده است. او قرار نیست حتی به سطح داج هم نزدیک شود که تقریبا باعث سقوط شهر شده بود و در فصل دوم عملا ستاره سریال بوده است. حالا گیدئون با اینکه پتانسیل خوبی داشت، اما نه زمان کافی برای درخشش دارد و نه بهعنوان شخصیت جذابی را که انتظارش داریم به تصویر کشیده میشود.
شاید بد نباشد یک مقایسه با فصل چهارم سریال Stranger Things و شخصیت وکنا انجام دهیم که سازندگان سریال با درک درستی که از سه فصل اول پیدا کردند، توانستند شخصیت شرور مناسبی را برای اتفاقات پایانی سریال خلق کنند و پرداختن به آن را از فصل چهارم آغاز کردند تا فرصت کافی برای انجام کارهای شرورانه خود در فصل پایانی داشته باشد. البته گیدئون هم در فصل دوم معرفی شد، اما ورود رسمیش به خط داستانی سریال در فصل سوم رخ داد تا فرصت کافی واقعا نداشته باشد.
فصل سوم سریال Locke and Key پس از شروع ضعیف و خیلی شلختهای که دارد، کم کم روند بهتری به خود میگیرد و اوج داستان درواقع از جایی آغاز میشود که بالاخره تایلر تغییر نظر داده و لاکها قرار است با گیدئون مواجه شوند. با اینکه روند کلی فصل سوم سریال Locke and Key ناامید کننده است، اما سازندگان به هر نحوی توانستند در دو قسمت پایانی تا حد زیادی جبران کنند. بخش زیادی آن را باید به پای کلید نهایی سریال گذاشت که تبدیل به ستاره سریال و بخش نجات دهنده آن شده است.
در طول فصل سوم سریال لاک و کلید شاهد معرفی کلیدهای بیشتری هستیم که طبق معمول کلیدهایی بدون فایده خاصی وجود دارند یا کلید سفر در زمان که میتوانست استفاده بهتری داشته باشد. اما ما در پایان سریال متوجه کلید دیگری میشویم که کلید آفرینش است که در آن یک طرح میتواند شکل واقعی به خود بگیرد. این کلید که اکنون در ذهن شخص دیگری است، باعث میشود تا قسمتی را شاهد باشیم که از فصل سوم سریال Locke and Key انتظارش را داریم تا اینکه شاهد کارهای بچهگانه بودی باشیم.
این کلید تبدیل به طناب نجات فصل پایانی سریال لاک و کلید میشود و برخلاف کلید پرواز کردن که کینزی در اواخر فصل دوم بهدست آورد و تا حد زیادی جنبه نمایشی داشت تا جنبه کاربردی، کلید آفرینش جنبه کاربردی و جذاب بیشتری را دارد. اما به پایان فصل سوم سریال Locke and Key میرسیم. پایان سریال را میتوان به دو بخش تقسیم کرد. بخش اول جایی است که احساس میکنیم سازندگان درس زیادی از دو فصل اول نگرفتهاند و تقریبا پایانی مشابه دو فصل اول را ارائه کردهاند.
اما در بخش دوم میتوان گفت که پایان فصل سوم سریال Locke and Key یکی از نکات مثبت سریال هم میتواند باشد. اگرچه باز هم اینجا بودی نقش کلی خودش در طول فصل را تکرار میکند و مشخصا فراموش کرده که در طول فصل چه کارهایی انجام داده و کلیدها چه بلایی را سرش آورده بودند، اما نتیجه نهایی حداقل رضایت بخش بوده است. هرچند میتوانستیم چنین پایانی را هم پیشبینی کنیم، اما باز هم سازندگان کمی عملکرد بهتری داشتند و توانستند پایان خوبی را برای این سریال رقم بزنند.
فصل سوم سریال Locke and Key با اینکه میتواند لقب ضعیفترین فصل سریال را بگیرد، اما پایانش حداقل در مقایسه با دو فصل اول به مراتب بهتر است و با وجود همه اشتباهات و لغزشها شاهد یک پایان قابل قبول و خوب هستیم. در هر حال سریال درکنار پایان خوب و مناسب برای سریال، یک پایانبندی خوب هم برای شخصیت سم ارائه میدهد که نکته مثبتی است و سریال حداقل این فرصت را از دست نمیدهد.
سریال Locke and Key با اینکه پتانسیل خوبی داشت تا به گروه سریالهای نتفلیکس مثل سریال Stranger Things یا سریال Dark بپیوندد و با وجود فهرست بازیگران نسبتا مناسبی که دارد، مانند سریال Chilling Adventures of Sabrina روندی ناامید کننده را در پیش میگیرد. سریال لاک و کلید لحظات خوب خودش را دارد، اما درنهایت اشتباهات و لغزشهای زیادی دارد که به طرز عجیبی بارها تکرار میشوند تا سریال هرگز به پتانسیلی که واقعا دارد، نرسد.
سریال Locke and Key درواقع بیشتر در بین یک دو راهی قرار میگیرد که یک طرف منبع اقتباس و سریالهای نسبتا مشابه هستند و راه دیگر سریالهایی با استایل و شمایل CW هستند. سریال لاک و کلید میتوانست داستان و دنیای خودش را گسترش دهد و بیشتر از تم ترسناک و فانتزی کمیکش کمک بگیرد، اما درنهایت بیشتر از آن فاصله گرفت تا بیشتر شاهد یک سریال نوجوانانه باشیم. در هر حال سریال Locke and Key با همه مشکلاتی که داشت لغو نشد و توانست پایانی داشته باشد و شاید این بهترین نکته سریال باشد.