اگر از طرفداران سریالهای جک رایان و جک ریچر هستید، و همچنین سریال پانیشر را دوست دارید، The Terminal List با بازی کریس پرت برای شماست. همراه میدونی باشید.
سریال The Terminal List داستان یک تکاور نیروی دریایی بهنام جیمز ریس را دنبال میکند که اسرار مأموریت مخفیانه او و همراهانش فاش میشود. این اتفاق باعث مرگ تمامی اعضای نیروی جیمز ریس بهجز خود او میشود. ریس با خاطرات و سوالاتی درباره مقصر بودن وی در این حادثه، به خانه باز میگردد. بااینحال، مدارک جدیدی فاش میشود که نشان میدهد که یک نیروی تاریک و ناشناس علیه ریس توطئه کردهاند و حال او بهدنبال کشف آنها است. سریال فهرست کشتار که اقتباسی از رمانی به همین نام اثر جک کار است، جدیدترین سریال اکشن شبکه آمازون محسوب میشود.
سریالی که روی کاغذ و البته تا حدی در عمل به سریال جک ریچر و حتی سریال جک رایان شباهت دارد و البته شباهت غیر قابل انکاری به شخصیت پانیشر نیز پیدا میکند. وجود نامهایی مثل کریس پرت در نقش جیمز ریس و آنتوان فوکوآ در نقش کارگردان و تهیهکننده باعث افزایش انتظار از این سریال اکشن شده است. اما سوالی که همان ابتدا پیش میآید این است که سریال آیا پشت نامهای بزرگش پنهان شده است و قرار نیست کار جدیدی انجام دهد یا اینکه قرار است بیننده را غافلگیر کند؟
سریال The Terminal List مانند دو سریال جک ریچر و جک رایان داستان خود را با یک توطئه خطرناکی که در دولت در حال شکل گرفتن است آغاز میکند. این تمهید بهگونهای پیش میرود که مخاطب و شخص جیمز ریس از قتل یا قتلهایی که برای سرپوش گذاشتن رخ میدهند بیخبر هستند. اما در عین حال این تردید وجود دارد که خود جیمز ریس نیز به این قتلها مرتبط باشد. جیمز ریس در ادامه کم کم به این باور میرسد که شاید مشکل تومور و فراموشی او باشد، اما درست در جاییکه شاید احساس کنیم سریال قرار است دوباره مسیری نسبتا مشابه را دنبال کند، یک اتفاق نسبتا تکان دهنده باعث میشود تا مسیر سریال فهرست کشتار از جک ریچر و جک رایان تا حد زیادی جدا شود.
ادامه نقد ممکن است حاوی چند اسپویل از نکات مهم و کلیدی داستان باشد
پس از مرگ همسر و فرزند جیمز ریس در پایان قسمت اول سریال The Terminal List، مسیر سریال عملا تغییر پیدا میکند و حالا سربازی را مشاهده میکنیم که دیگر به عدالت اعتقادی ندارد و تصمیم میگیرد تا خود شخصا برای گرفتن انتقام خانوادهاش آستین بالا بزند و خودش عدالت را برقرار کند. این موضوع آشنا نیست؟ در اینجا ما شاهد نسخه متفاوتی از پانیشر هستیم که درواقع مشکلاتی نسبتا مشابه مثل به قتل رسیدن خانواده تا تلاش نیروهای ناشناس برای حذف او و غیره دارند و در اینجا هم جیمز ریس مثل پانیشر تصمیم میگیرد تا انتقام و عدالتش را به روش خود بگیرد.
نکته مثبت داستان درواقع از جایی کلید میخورد که خبری از نیروی تروریستی نیست و درواقع متوجه یک فساد سازمان یافته در خود وزارت دفاع و یک شرکت دارویی هستیم که حالا درحال حذف تمامی شواهد از گندی که اخیرا زدهاند، هستند. سریال فهرست کشتار درواقع دید متفاوتی از شرکتهای قراردادی با وزارت دفاع آمریکا را نشان میدهد که بعضا اطلاعاتی از رسوایی اعمال آنها فاش میشود و اتفاقا داستان بسیار آشنایی هم دارد.
اعضای فهرست جیمز ریس تا حد زیادی قابل پیشبینی هستند و شما میتوانید از همان ابتدا تمامی افرادی را که قرار است در این داستان بهدست شخصیت اصلی سلاخی شوند، پیشبینی کنید، اما سریال نسبت به این موضوع آگاهی دارد و به همین منظور تمرکزش را روی بخشهای دیگر گذاشته است. نکته جالب توجه این است که فهرستی که قرار است بهدست جیمز ریس کشته شوند، پشت نقاشیای نوشته میشود که دختر جیمز ریس آن را کشیده است. درواقع این نقاشی بخشی از خاطرات مخدوش شده این شخصیت است که بهدرستی بهیاد نمیآورد در آن روز چه اتفاقی افتاد و خود این خاطرات پازل و معمایی برای جیمز ریس هستند.
نکته مهم این است که خانواده درواقع آخرین پل جیمز ریس بین دنیای واقعی و مرگ است و مهم نیست که او بهخاطر یک اشتباه وزارت دفاع در حال مرگ است و به نحوی این خاطرات شکننده باعث میشوند تا جیمز ریس در مسیرش مصممتر باشد. مشکلات تومور جیمز ریس که باعث ایجاد توهمات و شکل گرفتن خاطرات ناقصی برای او شده است تا قبول آن بهعنوان بخشی از خود بخش مهمی از شخصیتپردازی جیمز ریس است؛ با اینکه چیز جدیدی را نیز ارائه نمیکند. او درواقع تنها یک کار قبل از مرگش دارد و آن هم گرفتن انتقام خون همسر و دخترش بههمراه گروهش است و همین موضوع باعث میشود تا شخصیت جیمز ریس صرفا شخصی که بهدنبال افشا اطلاعات محرمانه و رسوایی وزارت دفاع است، نباشد و او درواقع کاری را انجام دهد که فکر میکند درست است.
این وسط البته نقش خبرنگار در داستان درواقع این است که پرده از واقعیت ماجرا بردارد. این شخصیت درواقع حکمی مشابه بیننده را دارد که باید کم کم پازلهای موجود را کنار هم قرار دهد تا ببیند آیا واقعا جیمز ریس درست میگوید یا اینکه او شخصا خانوادهاش را کشته است؟ شخصیتی که شاید در ابتدا حس کنیم در دست و پا جیمز ریس است، اما کم کم خودش را ثابت میکند که نقش مهمی در داستان دارد و درواقع او مکملی است که سریال و ریس به آن نیاز دارند.
پایانبندی سریال The Terminal List آخرین بخشی است که سریال نیاز داشت تا در آن اشتباهی نکند. نکته اصلی اینجا است که جیمز ریس نباید دچار تحول میشد و او نیاز داشت کار خود را انجام دهد و در مقابل پس از آن آماده مرگش شود. برای او مهم نبود که در عملیات آخرش کشته شود یا زنده بماند، اما سریال با اینکه نشان میدهد تمامی بخش انسانی این شخصیت نمرده است و درواقع در طول سریال اشاره میشود او دنبال کشتن افراد بیگناه نیست، اما او را هم متوقف نمیکند و او بالاخره کاری را انجام میدهد که از اول آغاز کرده است.
پایان اسپویل
سریال The Terminal List همچنین یکی از بهترین صحنههای اکشن تلویزیون را به بیننده ارائه میکند. اگرچه در برخی از قسمتها امکان دارد حس کنیم روند سریال کمی کند شده است یا داستان جلو نمیرود، اما پس از شروع یک سکانس اکشن آن را جبران میکند. سکانسهایی که صرفا ساده به تصویر کشیده نمیشوند و درواقع جیمز ریس به بدترین شکل ممکن دشمنان و قاتلان خانواده و نیروهایش را سلاخی میکند. این سریال درواقع مکانی برای صحنههای اکشنی است که میتوانیم آن را تا حدی بسیار تاریک توصیف کنیم.
همین نکته باعث میشود تا نتوانیم سریال فهرست کشتار را درکنار جک ریچر و جک رایان قرار دهیم و آن را بیشتر با پانیشر مقایسه کنیم. بخش اکشن سریال The Terminal List نقطه قوت و بسیار مثبت سریال است که نه در آن زیادهروی شده و نه قرار است شما را ناامید کند. همانطور که جلوتر هم گفتم، صحنههای اکشن پیادهسازی خشنی دارند و سازندگان هیچ ترسی از استفاده از خشونت یا عوامل دیگر مثل استفاده از سلاحهای مرگبار را نداشتهاند و همه این موارد باعث شده تا صحنههای اکشن به بهترین شکل ممکن به تصویر کشیده شوند.
تا جای ممکن صحنههای اکشن سریال واقعگرایانه به تصویر کشیده شدهاند و به همین منظور نباید انتظار صحنههای جان ویکی داشته باشید. البته همین نکته مثبتی برای سریال است تا شاهد مقایسه آن با اکشن فیلمهای جان ویک نباشیم. اما بخش زیادی از موفقیت سریال The Terminal List را باید بهلطف درخشش کریس پرت بدانیم. درست است که کریس پرت همواره بهعنوان یک بازیگر کمدی که توانایی بالایی هم در آن دارد، شناخته شده است، اما او همزمان توانایی بالایی هم در اجرای نقشهای جدی دارد.
پرت قبلا در فیلم The Tomorrow War یا حتی فیلم Passengers پتانسیل خوبی از بازی در نقشهای جدیتر را به تصویر کشیده بود و حالا در سریال The Terminal List ثابت کرد که حس ما در این مورد کاملا درست بوده است. نکته قابلتوجه بازی پرت این است که او تا حد امکان از نقشهای گذشته خود فاصله گرفته است تا بتواند نقشی متفاوتتر را بازی کند و همین موضوع هم باعث شده تا یکی از بهترین نقشآفرینیهای او را مشاهده کنیم.
البته در مجموع عملکرد تیم بازیگری سریال The Terminal List خوب است و نباید بازی خوب تیلور کیچ، کنستانس وو، جی دی پاردو یا تاینر راشینگ هم گذشت که پا به پای پرت در طول سریال حرکت کردند و این موضوع بهخصوص در مورد تیلور کیچ بیشتر صدق میکند که در طول سریال بیشترین تعامل را با پرت دارد و درواقع بازی او و شیمیاش با پرت نقش مهمی در موفقیت یا عدم موفقیت سریال اکشن فهرست کشتار داشته است.
سریال The Terminal List روی کاغذ از نظر داستانی حرف جدیدی قرار نیست بزند و حتی با اینکه تلاش میکند داستانش را پیچیده نشان دهد، اما درنهایت داستان سر راست و مشخصی دارد و حتی ظاهرا نویسندگان سریال هم به این نتیجه رسیدهاند که آنها واقعا چیز جدیدی را قرار نیست ارائه کنند. البته این موضوع به خودی خود مشکل بزرگی نیست؛ چرا که تمرکز سریال بیشتر روی خلق صحنههای اکشن و انتقامی است و نباید به چشم یک اثر داستان محور به آن نگاه کرد.
در هر حال کلیشهای بودن یک داستان میتواند برای یک بیننده آزار دهنده باشد و این موضوع میتواند یک مشکل بزرگ در سریال قلمداد شود، اما این نکته را باید در نظر گرفت که سریال در سایر بخشها تا حد زیادی این موضوع را جبران کرده است. بااینحال صحنههای اکشن سریال و سر راست بودن داستان درکنار بازی درخشان کریس پرت بههمراه دیگر بازیگران سریال مثل تیلور کیچ باعث شده است تا سریال فهرست کشتار به یک تجربه جذاب و سرگرم کننده تبدیل شود و دقیقا همان چیزی باشد که ما از یک سریال اکشن انتظار داریم.
اگرچه آمازون هرگز سریال The Terminal List را بهعنوان یک سریال محدود معرفی نکرده است، اما فکر نمیکنم که سریال در حال حاضر پتانسیلی برای ادامه دادن داشته باشد و بهتر است پرونده آن بسته شود. در هر حال خود فصل اول هم داستان جدید و متفاوتی ندارد و حتی ساخت فصل دوم با یک شخصیت جدید هم نمیتواند ایده جذابی باشد و بعید است این شخصیت به پای جیمز ریس برسد. در هر حال ادامه داستان جیمز ریس نیاز به یک دلیل خوب و منطقی دارد و امیدوارم که پایان خوب سریال با وسوسه آمازون خراب نشود.