نقد سریال شهرزاد؛ قسمت ششم، فصل دوم

نقد سریال شهرزاد؛ قسمت ششم، فصل دوم

در قسمت ششم فصل دوم سریال شهرزاد، اختلافات مافیایی شدت می‌گیرد، قباد به یک پدر‌خوانده تبدیل می‌شود و فر‌هاد فعالیت‌های سیاسی‌اش را با جدیت دنبال میکند.

اگر کلیت فصل اول سریال شهرزاد را حوادث پیرامون زندگی شهرزاد تشکیل داده و قباد به عنوان یک شخصیت اصلی، در قالب بخشی از زندگی او به تصویر کشیده می‌شد، اما اکنون در فصل دوم این شخصیت قباد است که اکثر مدت سریال و توجه دوربین را در اختیار گرفته و شهرزاد در سکانس‌های اندک حاضر است. به واسطه این ویژگی و پس از رخ دادن تغییرات گسترده در خانواده دیوان‌سالار که مسبب موقعیت جدید قباد بوده، فصل دوم سریال شهر‌زاد هفته به هفته به یک اثر ما‌فیایی و جنایی نزدیک شده و از رگه‌های عاشقانه فصل اول فاصله می‌گیرد. 

در فصل اول قباد شخصیتی ترسیم می‌شود که بزرگ آقا کنترل او و زندگی‌اش را در دست دارد و به همین دلیل با مشکلات فراوان رو‌به‌رو است. با این حال قباد در فصل دوم قدرت را در دست دارد و بدون هیچ عامل کنترل‌کننده‌ای تمام آن‌چه را که سال‌ها از آن محروم بوده است، به دست می‌آورد. پایان دادن به زندگی مشترکش با شیرین و تصمیم جدی‌اش برای انتقام جزء همین موارد هستند. قباد شخصیتی خاکستری است که هیچ‌گاه خوب یا بد مطلق نیست، گاهی درست تصمیم می‌گیرد و گاهی تحت فشار‌های داخلی و خارجی دست به اقدامات غیر‌قابل توجیه می‌زند. در فصل دوم مسیر متفاوتی برای قباد ترسیم شده که در این راه اقدامات نسنجیده او به دفعات دیده می‌شود، اما تلاش سازندگان برای منفور کردن او به دو دلیل تقریبا نا‌موفق بوده است؛ ۱) تاثیر بسیار مثبت قباد در فصل اول ۲) بررسی عوامل دخیل در شخصیت فعلی قباد. قباد از لحاظ منفور بودن قرار نیست جافری دوم باشد، با این وجود تفاوت قابل توجهی با فصل گذشته دارد.

هاشم نماد سنت است و فرهاد سمبل مدر‌نیته. فرهاد که جرقه ادامه فعالیت‌های سیاسی‌اش در قسمت پنجم زده شد، همراه با دوستان و شا‌گردانش به پخش شب‌نامه می‌پردازد. فر‌هاد از آن دست دوست‌داران تغییر است که با استفاده از قلم و مردم قصد انقلاب را دارد، نه به مانند زمان کودتای ۲۸ مرداد با زور و اجبار. قبول نکردن شرایط موجود و تلاش برای تغییر آن دقیقا در تضاد با باور‌های هاشم است. او اوضاع را آن‌چنان که هست قبول کرده، برای فردایی بهتر خیال‌پردازی نمی‌کند و خود را تسلیم سر‌نوشت و قدرت قدرت‌مندان می‌داند. هاشم از آن دست افرادی است که مصلحت‌اندیشی او را تر‌سو کرده است و در مقابل فر‌هاد «سر‌به‌هوا» اما مصمم برای هدفش می‌جنگد و در برابر ظلم ظالم و «ادعای ارث و میراث شغالی که به باغ زده»، ایستادگی می‌کند. باید صبر کرد و دید که شیوه‌های موثر‌تری که فر‌هاد از آن‌ها صحبت می‌کند چه خواهند بود.

حضور حدودا ۱۰ دقیقه‌ای شهرزاد که در مقابل فرهاد و در کافه‌ای که چندین ماه از افتتاحش می‌گذرد رخ می‌دهد، مسائل متفاوتی را در بر می‌گیرد و در طی آن فرهاد از شغل معلمی دفاع کرده و از مزیت‌های این شغل می‌گوید. همچنین شهرزاد به فعالیت‌های سیاسی علاقه نشان می‌دهد. اما بدون شک مهم‌ترین بخش مکالمه شهرزاد و فرهاد، خبر‌دار شدن شهرزاد از طلاق غیابی قباد است. قضاوت قباد از سوی فرهاد و ضحاک مار‌دوش خواندن او، واکنش شهرزاد را در پی دارد که به دلیل زندگی مشترک و شناخت زیر‌لایه‌های شخصیتی قباد با حقیقت درونی او آشنا است. همین واکنش و دفاع از قباد، به اولین شک فرهاد در رابطه‌اش با شهرزاد منجر می‌شود. شکی که کاملا قابل درک است.

قتل اسد با شیوه‌ای کاملا مافیایی انجام می‌شود؛ تعقیب‌های شبانه توسط افرادی با لباس‌های یک‌دست و اقدام به قتل در خلوت‌ترین مکان. با این حال جلسه‌ای که برای اقدام متقابل و با حضور راس قدرت و با‌زو‌های خانواده دیوان‌سالار انجام می‌شود، مهم‌تر از قتل اسد است. قباد به دنبال اقدام سریع است و بی‌آنکه مقصران را بشناسد، در پی مجازات آن‌ها است، اما در مقابل هاشم که تحت تعلیم بزرگ آقا بوده و از شیوه عملکرد او پیروی می‌کند، با دلیل و مدرک سریعا دست اندر‌کاران تو‌طئه را مشخص می‌کند. قباد بر‌خلاف نصرت از این درایت و نبوغ هاشم تعریف و تمجید نمی‌کند، زیرا با این کار عملا قدرت خودش را زیر سوال می‌برد. قباد برای آنکه بتواند خودش را از بزرگ آقا جدا کرده و هویت مستقلش را حفظ کند، لازم است که از راه و روش هاشم دوری کند. قتل یکی از افراد بهبودی که در مرگ حشمت دست داشته، در راستای تحقق این اهداف است. بزرگ آقا و هاشم پیش از هر اقدامی به عواقب و تبعات آن می اندیشند، اما قباد در تضادی کامل با این دو، پس از قتل به آتش جنگی که بر‌افروخته و نتیجه آن فکر می‌کند.

در کنار اتفاقات و رخداد‌های اصلی ذکر شده چندین سکانس مهم در ششمین قسمت فصل دوم سریال شهرزاد وجود دارد که روی اتفاقات آتی سریال تاثیرات خرد و کلان خواهند داشت. بلقیس که در قسمت پنجم با انقلاب قباد رو‌به‌رو شد و از حال رفت، اکنون تمام قدرت و کنترلش روی قباد را از دست داده و تقریبا نمی‌توان به باز‌گشت او به دوران قبل امید‌وار بود. با این حال کنار رفتن کامل بلقیس به دلایل متعددی از جمله داستان فرعی عشق یک‌طرفه او به هاشم که به احتمال زیاد زوایای جدیدی از آن در اپیزود‌های بعدی به نمایش در‌ می‌آید، دور از انتظار است. همچنین بر‌خلاف تصور اکرم قرار نیست رابطه او با قباد جدی شود. زمانی که قباد از اکرم می‌پرسد که آیا او می‌تواند شهرزاد را بر‌گر‌داند، به خوبی برای مخاطب و اکرم مشخص می‌شود که نقش او فر‌اتر از یک جایگزین موقت نخواهد بود و تنها هدف قباد از سر گیری زندگی مشترکش با شهرزاد است.

جدید‌ترین قسمت سریال شهرزاد نسبت به اپیزود‌های قبل تعداد کمتری سکانس‌های بدون کار‌کرد و بی‌اهمیت در داستان را به خود اختصاص داده است. این سریال هنوز در اوایل مسیر تغییر قرار دارد، اما قدم‌های موثری برداشته شده است. تم مافیایی سریال در حالی که از فصل اول حس می‌شد، اکنون جدی‌تر و دقیق‌تر از همیشه دنبال می‌شود. عنصر هیجان نتیجه این تم است که بدون شک استفاده از آن موجب بهبود کیفیت اثر خواهد بود. با این وجود که شخصیت‌ هاشم حضور پر‌‌رنگی داشته و در دیالوگ‌هایش به طور موثر از تمثیل استفاده می‌کند، برخی شخصیت‌ها از جمله شاپور کم و بیش فراموش شدند. اما این به معنای فراموشی کامل آن‌ها نیست زیرا خانواده دیوان‌سالار با خانواده بهبودی وارد جنگی مافیایی شده و از طرف دیگر سروان آپرویز مسئولیت پر‌ونده‌ قتل‌های زنجیره‌ای اشخاص مهم کشور را در دست دارد. تعامل این دو شخصیت متفاوت با قباد مسلما سکانس‌های جالب‌توجهی را به وجود خواهد آورد.

افزودن دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

HTML محدود

  • You can align images (data-align="center"), but also videos, blockquotes, and so on.
  • You can caption images (data-caption="Text"), but also videos, blockquotes, and so on.
18 + 2 =
Solve this simple math problem and enter the result. E.g. for 1+3, enter 4.