نقد سریال اوبی وان کنوبی (Obi Wan Kenobi) | آخرین ملاقات استاد و شاگرد

نقد سریال اوبی وان کنوبی (Obi Wan Kenobi) | آخرین ملاقات استاد و شاگرد

سریال Obi-Wan Kenobi با وجود افت و خیزهای زیادی که دارد، به سوالات خوبی پاسخ می‌دهد و یکی از بهترین لحظات دارث ویدر را ارائه می‌کند.

سال‌ها اخبار ساخت فیلمی مستقل براساس شخصیت اوبی وان کنوبی شنیده می‌شد و طرفداران دنیای جنگ ستارگان همیشه این سؤال را داشتند که این فیلم قرار است به کدام بخش داستانی این شوالیه جدای محبوب بپردازد.

پس از لغو ساخت فیلم‌های پیش درآمد، لوکاس‌فیلم بالاخره به ساخت سریال Obi-Wan Kenobi چراغ سبز نشان داد که اتفاقات آن ۱۰ سال پس از حوادث فیلم Revenge of the Sith و پیش از اتفاقات فیلم A New Hope جریان دارد. حالا این سؤال پیش می‌آید که آیا ساخت این سریال چقدر مهم بوده است؟

به‌صورت کلی ساخت سریالی براساس اوبی وان کنوبی که یکی از شخصیت‌های اصلی سه‌گانه پیش درآمد جنگ ستارگان بوده است، خیلی منطقی به‌نظر نمی‌رسد و درواقع ما مسیر و پایان این شخصیت را می‌دانیم. پس سازندگان نیاز داشتند تا با پاسخ دادن به سوالاتی مهم اهمیت ساخت این سریال را افزایش دهند و این دقیقا چیزی است که ما از سریال Obi-Wan Kenobi انتظار داریم. این انتظار درستی است که ما انتظار داشته باشیم تا سریال به سوالات مهمی پاسخ دهد و این دقیقا چیزی است که سریال نیاز دارد.

سریال Obi-Wan Kenobi زمانی آغاز می‌شود که اوبی وان کنوبی در حال محافظت از لوک کودک است و در مقابل عمو اوون مخالف ارتباط این جدای با لوک است. همچنین در بخش دیگری متوجه می‌شویم دارث ویدر با استخدام گروهی از جدای‌ها، حالا نیروهای Inquisitor را تشکیل داده است که یکی از اهداف اصلی آن‌ها دستگیری جدای‌ها و اوبی وان کنوبی است. ما از همان ابتدا متوجه می‌شویم که شخصیت روا که یکی از اعضای اینکوزیتر است، درواقع قرار است داستان اصلی سریال را شکل دهد که خود یکی از مشکلات اصلی سریال تبدیل می‌شود.

او با دزدیدن لیا اورگانا باعث می‌شود تا اوبی وان کنوبی از مخفیگاهش خارج شود تا دختر آناکین و پدمه را نجات دهد و از این طرف روا با گیر انداختن اوبی وان و دادن آن به دارث ویدر، تبدیل به گرند اینکوزیتر شود. این موضوع روی کاغذ شاید ایده جالبی به‌نظر برسد و بتواند درکنار بخش اصلی سریال، یک داستان جانبی جذاب هم شاهد باشیم. با اینکه سازندگان سریال اوبی وان کنوبی تلاش زیادی کردند تا خط داستانی روا را مهم و جذاب جلوه دهند،‌ اما نمی‌توانند موفق عمل کنند.

شخصیت روا درواقع به‌جای اینکه نکته مثبت سریال باشد و طبق تلاش سازندگان آن عمل کند، اما تبدیل به شمشیر دو لبه برای سریال می‌شود. اما چرا روا شخصیت موفقی نیست؟ سازندگان تلاش کرده‌اند تا روا شخصیتی سرکش و عصبانی به تصویر کشیده شود که از هر کاری می‌کند تا کنوبی را دستگیر کند. بخشی از مشکلات روا ناشی از نویسندگی سریال است که باعث شده تا این شخصیت بیشتر مثل یک شخصیت تقریبا تک بعدی و بدون پیچیدگی خاصی به تصویر کشیده شود.

شاید روا دلیل خوبی داشته باشد، اما این دلیل و هدف انقدر شاخ و برگ به خود نمی‌گیرد و بیشتر تلاش شده تا یک نسخه متفاوت از آناکین را شاهد باشیم. شباهت این شخصیت به آناکین درواقع از این نقطه آغاز می‌شود که سازندگان تلاش کردند تا با عواملی مثل خشم فروکش نشده تا ناامیدی و وابستگی یک نسخه متفاوت از این شخصیت را ارائه دهند. بخش دیگر آن بازی نسبتا موسس اینگرام در این نقش است که نمی‌تواند آن شخصیت با پیچیدگی که انتظارش را داریم ارائه دهد و درنهایت با شخصیتی کاملا فراموش شدنی و ضعیفی طرف هستیم.

در هر حال شخصیت گرند اینکوزیتر با اینکه حضور کمتری در سریال دارد، اما شخصیت به مراتب بهتر و جذاب‌تری است و روپرت فرند به خوبی از پس نقش برآمده است. بااین‌حال، متاسفانه او نقش کمرنگ‌تری دارد و باید دید در آینده دوباره شاهد نسخه لایو اکشن این شخصیت شرور خواهیم بود یا نه. از شخصیت روا عبور کنیم و پیش از آنکه به خط اصلی داستان و موضوع اصلی بپردازیم، نویسندگی سریال یکی از مشکلات بزرگ سریال است.

از زمان تغییراتی که در تیم نویسندگان سریال ایجاد شد و جوی هارولد رهبری تیم نویسندگان را بر عهده گرفت، می‌توانستیم نگرانی در مورد این انتخاب داشته باشیم که تا حد زیادی این نگرانی هم درست بوده است. هارولد و تیمش مشکلات زیادی در نویسندگی داشتند که اوج آن در قسمت سوم رخ داد. جایی‌که اوبی وان برای اولین‌بار با دارث ویدر مواجه می‌شود و در ادامه به طرز عجیبی کنوبی به‌راحتی فرار می‌کند.

دقیقا مشخص نیست که چرا دارث مانع فرار کنوبی نشد و البته این احتمال هم وجود دارد که ویدر تصمیم نداشت تا انقدر راحت کنوبی را بگیرد، اما سریال توضیح مشخصی ارائه نمی‌کند. در بخش دیگر دستگیر شدن لیا توسط روا به بدترین شکل ممکن رخ می‌دهد و این احساس به ما دست می‌دهد که سازندگان فقط می‌خواستند این اتفاق رخ دهد تا داستان سریال ادامه پیدا کند. اوج این موضوع در قسمت چهارم و بخش بازجویی روا از لیا رخ می‌دهد که باعث می‌شود تا عملا از سریال Obi-Wan Kenobi ناامید شویم.

هرچند به‌نظر می‌رسد که سازندگان سریال اوبی وان کنوبی از این موضوع آگاه هستند و دلیل آن هم حضور اندرو استنتون در دو قسمت پایانی است که او حکم نجات دهنده سریال را ایفا می‌کند که در ادامه به این موضوع خواهیم پرداخت. همچنین در بخش دیگر می‌توانیم شباهت‌هایی بین سریال Obi-Wan Kenobi و سریال مندلورین ببینیم که پیش از این هم در شایعات به آن اشاره شده بود. بااینکه سریال درنهایت تلاش می‌کند تا از سریال The Mandalorian فاصله بگیرد، اما شباهت‌های غیر قابل انکاری دارد.

لیا عملا نقش بیبی یودا را دارد و کنوبی هم درنقش مندلورین ظاهر می‌شود که او باید لیا را به‌جای امنی ببرد که این موضوع در مورد یودا در The Mandalorian هم صادق بود. البته به‌صورت کلی خیلی تغییرات زیادی در مورد این داستان رخ نمی‌دهد، اما سریال تصمیم می‌گیرد تا در یک نقطه تمام تمرکز خود را روی رویارویی اوبی وان کنوبی و دارث ویدر قرار دهد. اگرچه لیا برخلاف انتظار حضور مثبتی دارد و از نکات خوب سریال می‌تواند از آن یاد شود، اما اگر بگوییم کل سریال فقط منتظر رویارویی کنوبی و ویدر بودیم، دروغ نگفته‌ایم.

یکی از بخش‌های مهمی که در سریال Obi-Wan Kenobi بارها وعده آن داده شده بود، مبارزه اوبی وان کنوبی و دارث ویدر است. در ابتدا ما در پایان قسمت سوم شاهد رویارویی این دو شخصیت هستیم که کنوبی به‌خاطر افزایش سن و عدم آمادگی مناسب تقریبا هیچ شانسی دربرابر دارث ویدر ندارد. درنهایت مبارزه پایانی این دو شخصیت درواقع چیزی است که ما انتظارش را داشتیم که بدون یکی از بهترین صحنه‌های دنیای جنگ ستارگان که در دوران دیزنی ساخته شده نیز به حساب می‌آید.

دارث ویدر در دوران دیزنی همیشه به‌عنوان شخصیتی ترسناک‌تر، مرگبارتر و بی‌رحم‌تری به تصویر کشیده شده است و در نقطه مقابل می‌توانیم شاهد چالش جذابی برای اوبی وان باشیم که اکنون در ناامیدانه‌ترین حالت ممکن است. به‌طور کلی سریال Obi-Wan Kenobi باعث تکامل این دو شخصیت شده است. ازطرفی حالا بیشتر می‌توانیم تصمیمات کنوبی را درک کنیم و در نقطه مقابل سریال باعث تکامل شخصیتی دارث ویدر نیز شده است.

نبرد پایانی کنوبی و ویدر به چندین سؤال ما پاسخ می‌دهد که بدون شک یک بخشی از آن به رابطه آناکین و کنوبی باز می‌گردد. در طول سریال می‌توانیم چند صحنه فلش بک مشاهده کنیم که درواقع کلید اصلی ماجرا در شکست آناکین از استادش است. این صحنه‌ها باز هم به رابطه عمیق این دو شخصیت اشاره می‌کند و نشان می‌دهد که برای کنوبی قرار گرفتنش دربرابر کسی که مثل برادرش است، کار ساده‌ای نیست.

ادامه نقد ممکن است بخشی از داستان و پایان سریال Obi-Wan Kenobi را فاش کند

بازگشت هایدن کریستنسن کمک بسیار زیادی به این موضوع کرده است و زوج او با ایوان مک‌گرگور به‌جز اینکه یک نوستالژی دلنشین برای طرفداران جنگ ستارگان است، از نقاط قوت سریال هم به حساب می‌آید. با اینکه کریستنسن در بیشتر لحظات تنها لباس دارث ویدر را بر تن دارد، اما در پایان فرصت پیدا می‌کند تا نشان دهد چرا بازگشت او یک اتفاق مهم و جذاب بوده است. در پایان سریال و پس از نبرد پایانی شاهد شکافته شدن بخشی از ماسک دارث ویدر توسط اوبی وان هستیم.

این موضوع باعث می‌شود تا کنوبی دست از مبارزه بکشد و از آناکین عذرخواهی کند که او را ناامید کرده است، اما اینجا درست لحظه‌ای است که ما شاهد کامل شخصیت دارث ویدر هستیم. اگر همیشه سؤال می‌کردیم که آناکین تنها با پوشیدن این لباس به شخصیت دیگری تبدیل شده است، این صحنه به خوبی باعث شد تا بتوانیم تغییر آناکین را به چشم نگاه کنیم. در طول این گفته‌گو دارث ویدور به کنوبی می‌گوید که او آناکین را نکشته و بلکه خودش آناکین را از کشته است.

این صحنه کلیدی به چندین سؤال ما پاسخ می‌دهد. یکی از این سوالات قطعا باعث می‌شود تا پلات هول احتمالی سریال Obi-Wan Kenobi برطرف شود و صحنه فیلم A New Hope که متوجه شدیم پس از سال‌ها این دو شخصیت دوباره روبه‌رو یکدیگر قرار گرفته‌اند، منطقی‌تر شود. یک بخش آن این است که کنوبی در ابتدا فکر می‌کرد آناکین در همان مکان کشته شده است، اما او اکنون واقعا می‌داند آناکین مرده و دارث ویدر متولد شده است.

پس ما اکنون متوجه می‌شویم منظور کنوبی ملاقات دوباره با ویدر و نه با آناکین بوده است. همچنین این صحنه نشان می‌دهد که چرا کنوبی به لوک در مورد هویت دارث ویدر نگفته است. چرا که آناکین اعتقاد داشت دارث ویدر دیگر آناکین نیست. همچنین دلیل عدم آموزش لوک تا شروع اتفاقات فیلم A New Hope منطقی و به این سؤال پاسخ داده شد. صحنه گفته‌گو کنوبی و ویدر نه‌تنها یک لحظه دراماتیک را نمایش می‌دهد، بلکه صحنه کاملا قدرتمند و احساسی هم است.

شاید به جرات بتوان گفت که این صحنه سریال Obi-Wan Kenobi یکی از بهترین بخش‌های دنیای جنگ ستارگان می‌تواند باشد که ارزش کلی ساخت سریال را چند برابر می‌کند. حتی اگر به کارگردانی آن و تغییر رنگ آبی به قرمز که نشان از تبدیل آناکین به‌عنوان یک شوالیه جدای به دارث ویدر به‌عنوان یک سیث می‌دهد، توجه کنیم بیشتر می‌توانیم به کیفیت به تصویر کشیده شدن این صحنه توجه کنیم. همچنین دو قسمت پایانی به‌خصوص اپیزود آخر، دقیقا می‌توانیم شاهد افزایش کیفیت سطح نویسندگی سریال به‌لطف حضور استنتون شویم.

پایان اسپویل

بدون شک در طول سریال احتمالا بارها از خود سؤال کرده‌ایم که آیا واقعا ساخت این سریال ضرورتی داشته است؟ یا حتی بارها با خود بگوییم که افزایش قدرت کنوبی و ویدر چقدر تصمیمات درستی هستند؟ در هر حال وقتی به پایان سریال Obi-Wan Kenobi نگاه می‌کنیم به عقیده من ساخت این سریال کار درستی می‌تواند باشد، اما سریال صحنه‌های اضافه و خسته کننده زیادی دارد و شاید بهتر بود در قالب یک فیلم تولید می‌شد تا اینکه شخصیت‌های ضعیفی مثل روا را در طول سریال شاهد باشیم.

افزودن دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

HTML محدود

  • You can align images (data-align="center"), but also videos, blockquotes, and so on.
  • You can caption images (data-caption="Text"), but also videos, blockquotes, and so on.
5 + 4 =
Solve this simple math problem and enter the result. E.g. for 1+3, enter 4.