نقد سریال آنچه در تاریکی انجام می دهیم (What We Do in the Shadows) | فصل سوم

نقد سریال آنچه در تاریکی انجام می دهیم (What We Do in the Shadows) | فصل سوم

خون‌آشام های دوست‌داشتنی سریال What We Do in the Shadows، در فصل جدید، ماجراجویی‌های عجیب و خنده‌دار تازه‌ای را پشت‌سر می‌گذارند و همچنین با مسائل زندگی شخصی خود دست‌وپنجه نرم می‌کنند. با میدونی و نقد فصل سوم سریال، همراه باشید.

سریال کمدی خون‌آشامی آنچه در سایه‌ها انجام می‌دهیم شبکه‌ی اف‌ایکس که دنباله‌ای بر فیلمی به همین نام به کارگردانی جامین کلمنت و تایکا وایتیتی است، بعد از دو فصل سرگرم‌کننده و مفرح، همچنان به ماجراجویی‌های خود ادامه می‌دهد. هرچند هنوز مشخص نیست که چه کسانی و با چه انگیزه و هدفی در حال فیلمبرداری از زندگی این همخانه‌های خون‌آشام ساکن‌ استتن آیلند نیویورک هستند. موضوعی که امیدواریم در فصل‌های بعدی سریال به آن پرداخته شود. با اینحال، فصل سوم نیز تا حدودی همان چیزهایی که از آن انتظار داریم، موقعیت‌های مضحک جفنگ، طنز پوچ، تنش‌های کلامی خنده‌دار، دیدار با موجودات ماورایی تازه و صحنه‌های خون و خونریزی را به ما ارائه می‌دهد، هرچند شاید به بکر بودن و خلاقانه بودن فصل قبل نباشد. البته همچون هر سریال نوپای دیگری، وقت آن رسیده است که آنچه در سایه‌ها انجام می‌دهیم بیش‌تر به توسعه‌ی شخصیت‌های خود بپردازد. جایی که چهار خون‌آشام سریال با بخش‌هایی تازه از خودشان مواجه می‌شوند.

در فصل سوم آنچه در سایه‌ها انجام می‌دهیم، دیدگاه شخصیت‌ها نسبت به خود و دنیای اطرافشان متحول می‌شود و روابط‌شان با یک‌دیگر نیز تا حدودی تغییر می‌‌کند

در پایان فصل دوم، گی‌یرمو دِ لا کروز (هاروی گیلن)، خدمتکار انسانی ناندور (کیوان نواک) و شکارچی بزرگ خون‌آشامان و از نوادگان برحق ون هلسینگ، در آخرین لحظه با کشتن اعضای شورای خون‌آشامی، ناندور، ناجا (ناتازیا دیمیتریو)، لازلو (مت بری) و کالین رابینسون (مارک پروکچ) را برای دومین بار از مرگ نجات داد.

پس از این پایان‌بندی خونین، این سوال مطرح می‌شد که سریال قرار است چگونه ادامه پیدا کند؟ همچین باتوجه به اینکه آن‌ها گناهی نابخشودنی مرتکب شده بودند – خون‌آشام‌ها نباید خون‌آشام‌ها را بکشند – کنجکاو بودیم که چه سرنوشتی انتظار آن‌ها را می‌کشد؟ طبیعتا آن‌ها باید بخاطر نجات یافتنشان از مرگ، قدردان گی‌یرمو باشند، اما می‌دانیم که در دنیای سریال به این انتظارات معقول نه تنها پاسخی داده نمی‌شود، بلکه واژگون خواهند شد. چراکه چهار شخصیت اصلی خون‌آشام سریال با همین رفتارهای احمقانه و غیرعقلانی خود بخش زیادی از بار طنز سریال را شکل می‌دهند.

فصل سوم آنچه در سایه‌ها انجام می‌دهیم نشان می‌دهد که این سریال فقط یک کمدی ماکیومنتری (مستند ساختگی) درباره تعدادی همخانه‌ی خون‌آشام در استتن آیلند نیویورک نیست

در نتیجه، گی‌یرمو بجای اینکه نزد ناندور و همخانه‌ای‌هایش ترفیع بگیرد، مجازات می‌شود. چراکه بهرحال خون هلسینگ در رگ‌های او در جریان دارد و تهدیدی برای همخانه‌های خون‌آشامش محسوب می‌شود، هرچند که جان آن‌ها را نجات داده باشد. همانطور که ناجا با این جمله تکلیف او را مشخص می‌کند:«دستت درد نکنه که جون ما رو نجات دادی، ولی شرمنده تو دشمن قسم‌خورده‌مونی...باید بمیری عزیزم». همچنین با اینکه انتظار می‌رود این چهار نفر مورد خشم خون‌آشامان دیگر قرار بگیرند در عوض با استدلالی عجیب و خنده‌دار از سوی شورای خون‌آشامی عالی جهانی به عنوان ریاست شواری خون‌آشامی کرانه شرقی دنیای جدید انتخاب می‌شوند! بهرحال اگرچه کشتن خون‌آشام‌ها برای آن‌ها جرمی  نابخشودنی است، اما کشتن تعداد زیادی خون‌آشام نشانه‌ی کاربلدی، مهارت و شایستگی و البته بی‌رحمی ستایش‌آمیز آن‌ها است و می‌دانیم که در دنیای این خون‌آشام‌ها بی‌رحمی یک حُسن بزرگ محسوب می‌شود. هرچند در میان آن‌ها، لازلو از این مسئله چندان خوشنود نیست: «من خون‌آشام نشدم که یک کارمند پشت‌ میز نشین بشم». علاوه بر این، پشت سر گذاشتن یک تجربه نزدیک به مرگ گویی باعث می‌شود که دیدگاه آن‌ها به دنیای اطرافشان تغییر کند. چراکه بهرصورت خطر از دست دادن جاودانگی برای این خون‌آشام‌های چند صدساله به هیچ‌وجه چیز کمی نیست.

در ادامه به بخش‌هایی از داستان اشاره می‌شود

به این ترتیب اپیزود ابتدایی فصل سوم با خاتمه‌دادن به وقایع فصل قبل، به صورت رسمی شروع ماجراهای فصل تازه را رقم می‌زند. در فصل جدید، شخصیت‌ها و روابط‌شان تا حدودی دچار تغییر می‌شوند. به عنوان نمونه، گی‌یرمو اگرچه از مستخدم شخصی ناندور به محافظ شخصی آن‌ها ارتقای مقام پیدا می‌کند اما همچنان به رفتارهای منفعلانه و بیش از اندازه خدمتکارانه گرایش دارد. اگرچه بنظر می‌رسد در فصل جدید کم‌تر از همخانه‌ای‌های خون‌آشامش می‌ترسد و حاضرجوابی‌ها و شوخی‌های طعنه‌آمیزش بیش‌تر از قبل شده است. او همچنان مغز متفکر و قهرمان گمنام سریال است که البته در این فصل با شوخ‌طبعی شرارت‌آمیزی که قبلا کم‌تر در او دیده می‌شد در بزنگاه‌هایی نشان می‌دهد که رئیس واقعی کیست. با همه‌ی این‌ها او هنوز حاضر است بخاطر آن‌ها زندگی‌اش را به خطر بیندازد. او در حالی که منتظر تصمیم نهایی همخانه‌هایش برای سرنوشت خود است، ترجیح می‌دهد بجای اینکه به راحتی فرار کند، همانجا بماند، حتی اگر آن‌ها حکم به مرگ او بدهند. زیرا با خود فکر می‌کند در نبود او چه کسی از آن‌ها مراقبت خواهد کرد.

این فصل را می‌توان بیش‌تر متعلق به ناندور و ناجا در نظر گرفت که تصمیم می‌گیرند به صورت مشترک بر شواری خون آشامی ریاست کنند. زندگی خون‌آشامی صدها ساله‌ی ناندور دیگر او را راضی نمی‌کند و در نتیجه او با نوعی بحران هستی‌شناختی دست‌و‌پنجه نرم می‌کند. هنگامی که کالین رابینسون تئوری بینگ بنگ را برای ناندور به شکل کاملی شرح می‌دهد، او تازه متوجه می‌شود که به مدت هفت و نیم قرن تصور اشتباهی درباره این دنیا داشته است و همین موضوع این جرقه را در ذهن او می‌زند که هدف از خون‌آشام بودن چیست؟ او در فصل جدید می‌خواهد از پوسته زندگی خون‌آشامی‌اش خارج شود و به همین دلیل حتی در انجام مسئولیت‌های خود در مقام ریاست شورای خون‌آشامی کوتاهی می‌کند. او به باشگاه‌ ورزشی می‌رود، سعی می‌کند با آدمی تازه آشنا شود و حتی تجربه‌هایی مانند عشق و دوست داشتن را تجربه می‌کند، حتی اگر طرف مقابلش یک گرگینه باشد.

یکی از برجسته‌ترین و جذاب‌ترین ویژگی‌های سریال و همچنین منبع اصلی‌اش، آمیختن دنیای عجیب و غریب خون‌آشام‌ها با زندگی روزمره و عادی انسان‌ها است

 البته این موضوع فقط درباره ناندور صدق نمی‌کند و بقیه شخصیت‌ها نیز هر چند کم‌‌رنگ‌تر شروع به کاوش در گذشته خود می‌کنند. ناجا قدرت‌طلب‌تر و خونخوارتر از قبل شده است و مدام در پی این است که جایگاه و موقعیت خود را گسترش بدهد. او در این فصل فرصت این را پیدا می‌کند که قدرت زنانگی خود را به رخ بکشد. تعارض‌های میان او و ناندور که در طول فصل به تدریج از خوی به ظاهر بی‌رحمانه و قدرت‌طلبانه خود فاصله می‌گیرد، کشمکش‌های جذابی را به وجود میاورد که حاصل‌ آن‌ها تثبیت هرچه بیش‌تر فرمانروایی ناجا است.

مانند زمانی که آن‌ها درباره نحوه برخورد با خون‌آشام‌های تحصیل‌کرده خودسری که ریاست آن‌ها را قبول ندارند، با یک‌دیگر بحث و جدل می‌کنند. ناندور می‌خواهد با گفت‌وگو و دیپلماسی ماجرا را فیصله دهد اما در نهایت این ناجا است که به شیوه خشونت‌آمیز خاص خود آن را مدیریت می‌کند. به این ترتیب در این فصل، درگیری‌ها لفظی و کشمکش‌های زناشویی ناجا و لازلو جای خود را به رقابت قدرت میان ناجا و ناندور می‌دهد.

در دو فصل قبل دیده بودیم که سریال چگونه در میان الگوهای ژانری مختلف حرکت می‌کند. طبق همین الگو، فصل سوم آنچه در سایه‌ها انجام می‌دهیم بار دیگر نشان می‌دهد که این سریال فقط یک کمدی ماکیومنتری (مستند ساختگی) درباره تعدادی همخانه‌ی خون‌آشام در استتن آیلند نیویورک نیست. فصل سوم سریال در زمان‌ زیادی از نمایش خود به قالب یک سریال کمدی محل‌کار درمی‌آید. درواقع چهار همخانه‌ی خون‌آشام سریال مانند همکارانی هستند که بیش‌تر بخاطر منافع مشترک و وابستگی‌های‌شان مجبورند که با یک‌دیگر کنار بیایند، هرچند با وجود جدل‌های کلامی و فیزیکی فراوانی که با یک‌دیگر دارند لحظه‌های زیادی از دوستی و همراهی میانشان را شاهد هستیم. این الگوی کمدی محل‌کار که در فصل‌های قبلی نیز وجود داشت در فصل سوم بخاطر مسئولیت جدید شخصیت‌ها در شورای خون‌آشامی استتن‌ آیلند، پررنگ‌تر است. جایی که این خون‌آشام‌های احمق و بی‌کفایت که مدام در حال جدال با یک‌دیگر هستند – به ویژه دو رهبرشان ناندور و ناجا - باید برفعالیت‌های سایر تابوت‌نشینان کرانه شرقی نظارت کنند و در دادگاه شورای عالی تصمیم‌های جدی و حیاتی بگیرند. ناندور و ناجا در کنار جدال قدرتی که با یک‌دیگر دارند باید درباره مسائل مخلتفی مانند اختلاف نظر درباره طراحی وب‌سایت شورای خون‌آشامی با یک‌دیگر سر و کله بزنند.

فصل سوم سریال در زمان‌ زیادی از نمایش خود در قالب یک سریال کمدی محل‌کار عمل می‌کند. درواقع چهار همخانه‌ی خون‌آشام سریال مانند همکارانی هستند که بیش‌تر بخاطر منافع مشترک و وابستگی‌های‌شان مجبورند که با یک‌دیگر کنار بیایند

همچنین در این فصل یک رابطه دوتایی میان لازلو و کالین شکل می‌گیرد. در دو فصل قبلی کالین را بیش‌تر در محیط کارش و یا در اتاقش در زیرزمین خانه می‌دیدیم، اما در این فصل او فقط در تعامل با سایر کاراکترها  - به ویژه لازلو – دیده می‌شود. کالین که در آستانه صدسالگی‌ قرار دارد، به قول خودش حال و هوایی متفکرانه پیدا کرده و می‌خواهد بداند که از کجا آمده و چطور به یک خون‌آشام انرژی تبدیل شده است؟

او در کتابخانه شورای عالی خون‌آشامی به دنبال خاستگاهش می‌گردد هرچند هیچ چیز خاصی درباره خون‌آشام‌های انرژی پیدا نمی‌کند. لازلو که مهربان‌تر و دل‌ نازک‌تر از قبل شده است سعی دارد کالین کسل‌کننده و حوصله‌سربر را از تنهایی در بیاورد و به او کمک می‌کند تا در آستانه‌ی صد سالگی‌اش تجربه‌های تازه‌ای را پشت‌سر بگذارد.  ماجراجویی‌های لازلو و کالین که معمولا بخاطر حماقت‌های آن دو به اتفاق‌های خنده‌داری منجر می‌شوند، بخشی دیگر از داستان‌های هر قسمت در فصل جدید را تشکیل می‌دهند.

یکی از برجسته‌ترین و جذاب‌ترین ویژگی‌های سریال و همچنین منبع اصلی‌اش، آمیختن دنیای عجیب و غریب خون‌آشام‌ها با زندگی روزمره و عادی انسان‌ها است. اما از آنجایی که فصل تازه بیش‌تر به داستان‌های خود چهار خون‌آشام اصلی و روابط میان آن‌ها متمرکز است، موقعیت‌های اینچنینی کم‌تری را شاهد هستیم. در حالی که کنجاوی درباره شیوه برخورد این خون‌آشام‌ها با زندگی واقعی و قواعد آن، همیشه لذت‌بخش و جذاب است و همین رابطه‌ی آن‌ها با دنیای واقعی است که آن‌ها را دوست‌داشتنی می‌کند. برخورد همراه با کنجکاوی، سردرگمی، حماقت و ندانم کاری‌های آن‌ها با دنیای واقعی بیرون، در کنار خلق فضایی کمیک، معمولا با کنایه‌هایی هوشمندانه نیز همراه هستند.

بخشی از موفقیت سریال در خلق شخصیت‌های باورپذیر و ایجاد موقعیت‌های خنده‌دار، مرهون درک همین نکته است؛ اینکه این شخصیت‌ها را چندان دور از خودمان در نظر نگیریم. آیا ما اگر همچون ناندور یک خون‌آشام چند صدساله‌ بودیم، دچار یاس و ناامیدی فلسفی نمی‌شدیم؟ آیا پس از سال‌ها زندگی و گذراندن تجربه‌های بسیار، زمانی نمی‌رسد که به ماهیت و هدف خود از زندگی فکر کنیم؟ یا اینکه سیاستمدارن چقدر می‌توانند بی‌کفایت، مغرور و خودرای باشند؟

آنچه در سایه‌ها انجام می‌دهیم مملو از این اشاره و کنایه‌های ملموس است. به این ترتیب می‌توان گفت، آنچه در سایه‌ها انجام می‌دهیم نگاهی فانتزی و کمیک به زندگی خون‌آشام‌هایی است که شاید چندان دور از ما و دنیای اطرافمان قرار نمی‌گیرند. آن‌ها همسایه‌هایی هستند که با وجود عجیب و غریب بودنشان آن‌ها را بجا میاوریم.

افزودن دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

HTML محدود

  • You can align images (data-align="center"), but also videos, blockquotes, and so on.
  • You can caption images (data-caption="Text"), but also videos, blockquotes, and so on.
2 + 1 =
Solve this simple math problem and enter the result. E.g. for 1+3, enter 4.