با اینکه The Croods: A New Age دنبالهای ضروری محسوب نمیشود، اما در راضی نگه داشتن طرفداران نسخهی اول این انیمیشن کم و بیش موفق است. با نقد و بررسی این اثر همراه ما باشید.
درست از همان اوایل دههی ۲۰۱۰ که The Croods معرفی شد، تقریبا میشد موفقیت آن را بهعنوان فیلمی خانوادگی حدس زد. این اثر ضمن بهدنبال کشیدن نام استودیوی بزرگ DreamWorks Animation، از ایدهی اولیهای جذاب و کمتر استفاده شده برخوردار بود؛ همراهی با خانوادهای غارنشین در ماجراجوییهای ماقبل تاریخیشان به نظر کمتر کسی جذاب نمیآمد. درکنار دو نکتهی مذکور، محبوبیت این اثر میان کاربران اینترنتی پیش از انتشار و فرهنگ meme باعث شد The Croods خیلی زود در مرکز توجهات قرار بگیرد و به فروشی نیم میلیارد دلاری دست پیدا کند.
بدیهی است که با دستیابی The Croods به چنین موفقیتی، دریم ورکس به این فکر افتاد که آن را از فیلمی تنها و مستقل به یک مجموعه بدل کند، اما انصراف کارگردان اصلی از ساخت فیلم دوم باعث شد تولید دنبالهی این انیمیشن تا مرز لغو شدن پیش برود. حالا بعد از هفت سال از انتشار فیلم اول، ما با دنبالهای مواجهیم که همانطور که از نامش پیداست قصد دارد ما را به عصری جدید ببرد؛ سؤال اصلی اینجا است که آیا واقعا The Croods: A New Age ارمغان آور اثری جدید برای کرودها و بینندگان است؟ در پاسخ به این پرسش باید گفت متاسفانه خیر؛ با وجود اینکه این دنباله در قیاس با فیلم اصلی قدمی بزرگ به عقب محسوب نمیشود، اما قدمی رو به جلو نیز نیست. دریم ورکس پیش از این در مجموعههایی همچون Kung Fu Panda و How to Train Your Dragon ثابت کرده بود که توانایی ساخت دنبالههایی بسیار قدرتمند را دارد، اما در پروندهی The Croods ما با دنبالهای غیر ضروری مواجهیم که آنچنان پای خود را از قلمرو فیلم اول بیرون نمیگذارد و در دایرهی امن و جواب پس دادهی خود، داستانی سردرگم را با سایهی هر آنچه طرفداران دوست داشتند، روایت میکند.
A New Age در همان دقایق آغازین خود با مقدمهای مختصر که ترکیب تصاویر دو بعدی و چند فلش بک است، وقایع مهم نسخهی اول فیلم را به بیننده یادآوری میکند؛ این یادآوری باتوجهبه اینکه تقریبا هفت سالی است از خانوادهی کرود جدا شدهایم تقریبا ضروری است، اما به شکلی تکراری و کمی طولانیتر از آنچه باید باشد انجام میگیرد. گای ماجراجو حالا به خانوادهی کرودها پیوسته و ایشان را با خود در سفری برای یافتن آینده، منزلگاهی بهتر و امنتر، همراه کرده است. انیمیشن زمان زیادی را برای معرفی هر آنچه باید از آن انتظار داشت صرف نمیکند و بی هیچ معطلی همان صحنههای تعقیب و گریز و اکشن جذاب، شوخیهای کلامی آشنایی که بیشتر از کودکان برای بینندگان بزرگسال مناسباند و دنیای چشم نواز رنگارنگ خود در فیلم اصلی را باردیگر به بیننده عرضه میکند.
ماجرای اصلی بار دیگر حول محور اییپ و گای شکل میگیرد، بااینحال کماکان گراگ را میتوان بازیگر اصلی وقایع داستان نامید. رابطهی عاطفی میان اییپ و گای حالا به اوج خود رسیده و گراگ از این مسئله آنقدرها هم خشنود نیست. این عدم رضایت گراگ زمانی به اوج خود میرسد که گراگ درمییابد این دو جوان در پی آنند که خانوادهی مستقل خود را تشکیل دهند و راه خود را از سایر اعضای گروه اصلی جدا کنند. شخصیت گراگ، با وجود آنچه در ماجراهای قبلی دیدهایم، فرق چندانی نکرده و او هنوز بهعنوان پدر خانواده نمادی از سنت گرایی بی چون و چرا محسوب میشود؛ او در مقابل تغییر مقاومت میکند و دوست دارد همه چیز را آنطور که هست حفظ کند. ترس از دست دادن دختر بزرگش، گراگ را بهم میریزد. قدم زدن شبانگاهی این پدر آشفته و نگران اما راه او را به آیندهای میرساند که ممکن است خانهای برای تمام اعضای خانوادهاش باشد.
صبح فردا گراگ خانوادهی خود را به این محل زیبا، پر آذوقه و امن میبرد؛ کمی بعد از قدم گذاشتن کرودها به این منطقهی جدید که پشت دیواری بلند واقع شده، آنها در مییابند که آنجا نه از آن ایشان، که خانهی خانوادهای دیگر به نام بترمنهاست. اعضای این خانواده که دست بر قضا دوستان قدیمی پدر و مادر گای هستند، این منزل زیبا را با دستان خود و با استفاده از منبع آب بزرگی که از کوهی در آن حوالی به پایین جاری کردهاند ساختند. بترمنها به واسطهی ابداعات و اختراعات مختلف خود از سبک زندگی بسیار متفاوتی نسبت به کرودها برخوردار هستند و همین باعث حیرت و تحسین اعضای خانوادهی غارنشین به جز گراگ، که نسبت به هر چیز جدیدی بدبین است، میشود.
ادامهی متن حاوی افشائات داستانی است.
بترمنها در ظاهر با آغوش باز کرودها را به خانهی خود دعوت میکنند اما این تنها ظاهر ماجراست؛ آنها قصد دارند گای را با دختر خود دان آشنا و اسباب ازدواج آنها را مهیا کنند. داستان در اینجای کار نوید تقابلی از دو ایده و سبک زندگی متفاوت را میدهد، اما هرگز عمیق و آنطور که باید به آن وارد نمیشود. با وجود اینکه در صف آرایی ارزشها و عقاید این دو خانواده درسهایی از لزوم پذیرش تغییر برای پیشرفت، پذیرفتن تفاوتها و نکاتی اخلاقی همچون قدرت کلمات به بیننده داده میشود، اما پتانسیل واقعی نهفته در این تضاد به خاطر عدم پردازش عمیق به طرزی تأثیرگذار شکوفا نمیشود. بزرگترین و اصلیترین لغزش در محقق سازی این مسئله را میتوان در نیمهی دوم داستان جست و جو کرد. داستان تصمیم میگیرد بهجای بازی با مهرههای فعلی در چرخشی ناگهانی و نامطلوب، محض رقم زدن پایانی خوب و خوش، آنها را درکنار هم و مقابل دشمنانی مشترک قرار دهد. این نکته که هر یک از دو ایدئولوژی در یک حباب قرار دارند و درست مطلقی دراینمیان وجود ندارد یکی از نکات مثبت داستان است، اما به طرفی رانده شدن پلات اصلی و خاتمه یافتن این تقابل به کلیشهایترین شکل ممکن از تبدیل شدن The Croods: A New Age به آن اثر به یادماندنی و تاثیرگذاری که میتوانست باشد، جلوگیری میکند.
پایان بخش حاوی افشائات داستانی.
استفاده از بازیگران هالیوودی بهعنوان صداگذاران انیمیشنها رسمی جدید محسوب نمیشود و زمان زیادی است که استودیوهای انیمیشن سازی از این اقدام بهعنوان یک حرکت استراتژیک در بازاریابی و تبلیغ استفاده میکنند. بدیهی است که همچون فیلم اول در A New Age نیز شاهد حضور نامهایی بزرگ و آشنا باشیم که در راس آنها پیتر دینکلیج (Peter Dinklage) حضور دارد. صداپیشگی با شخصیت و جذاب دیکلنج همراهبا دیالوگهای طنز آمیز فیل که به شوخیهایی کم و بیش متفاوتتر این اثر با فرهنگ عامه آذین شده، برخی از بهترین لحظات را در این انیمیشن به خود اختصاص میدهد. بااینحال اما نیکلاس کیج (Nicolas Cage) با بازی فوقالعادهی در نقش گراگ هنوز هم جایگاه خود را در رتبهی اول ستارگان این اثر حفظ کرده است؛ احساسات برجسته و طنازی اجرای او باعث میشود که بخواهیم گراگ را بالاتر از بسیاری از نقش آفرینیهای کیج در نیمهی دوم فعالیت حرفهایش قرار دهیم. درکنار هم قرار گرفتن دنکلیج و کیج بهعنوان دو نقطهی متفاوت و شیمی بالای این دو شخصیت را میتوان یکی از معدود برگهای برتر این دنباله در قیاس با فیلم اول دانست.
در دست دیگر اما، گای با صدا پیشگی رایان رینلولز (Ryan Reynolds)، که از نقش آفرینیها و صداگذاریهای متفاوتتر این بازیگر مشهور نسبت به سایر آثارش محسوب میشد، حالا به سایهی آنچه پیشتر بوده تبدیل شده و ضمن از دست دادن بخشی از هویت خود بهعنوان عضو باهوشتر، پیشرفتهتر و ماجراجوتر گروه، در گوشهای رها میشود. این مسئله را بارها در دنبالههای مجموعههای مختلفی همچون عصر یخبندان (Ice Age) مشاهده کردهایم؛ داستان سعی میکند برای حفظ طراوت و تازگی خود مکرر شخصیتهای جدیدی را معرفی کند و در نتیجهی چنین اقدامی بسیاری از مهرههای خوب و جذاب داستان رفته رفته وارد سایه میشوند و نقشهای کم رنگتری در ماجراها دریافت میکنند و نهایتا به شخصیتهایی غیرضروری و اضافی تبدیل میشود. با اینکه گای در نیمهی اول داستان نقشی محرک و تأثیرگذار را ایفا میکند، در نیمهی دوم عملا حضور ندارد و ناراحت کنندهترین مسئله در رابطه با این شخصیت این است که شاید اصلا عدم حضور این شخصیت در داستان را احساس نکنید.
یکی از نکاتی که The Croods را به اثری قابلتوجه تبدیل کرده، سفر مهیجی در دنیایی جدید و عجیب است که داستان بیننده را به آن راهی میکند. هرچند در انیمیشن پیش رو با گوشههایی زیبا و جذاب از دنیای کرودها مواجهیم و طراحی محیط، پوشش گیاهی و جانوران ماقبل تاریخی شگفت آور به خیره کنندهترین شکل ممکن انجام گرفته، اما اگر کلمات کلیدی در فیلم اول قدم به جلو بود، اینجا با اثری از جنس سکنی طرفیم. غایب بزرگ این دنباله، آن حس ناب ماجراجویی فیلم اول است. این گزاره به معنای آن نیست که در A New Age خبری از ماجراجویی، سفر به مکانهای جدید و رویارویی با خطر در راه نیست؛ با اینکه نیمهی دوم اثر سعی میکند تجربهای متفاوت از ماجراجوییهای خانوادهی کرودز را به بیننده نشان دهد، اما اختصار بیش از حد در روایت و جذاب نبودن این زیر داستانها به اندازهی کافی باعث میشود روح ماجراجویی آنطور که در The Croods احساس شد، این بار لمس نشود و آنطور که انتظار داشتیم در سفر خطیر دوستان غارنشینمان با ایشان همراه نشویم.
اگر از بی هدفی برجستهای که در بخش قابل توجهی از این اثر به چشم میخورد گذر کنیم، بیشتر آنچه باقی میماند بازیافتی است از هرآنچه پیش از این در نسخهی اول The Croods دیدهایم؛ از لحن و نوع شوخیها گرفته، تا طراحی صحنههای اکشن و حتی برخی پیامهای داستانی، اکثر عناصر فیلم یادآور این نکته هستند که A New Age یک بازگویی به قصد سودآوری مالی است که در کمتر جنبهای حرف جدیدی برای گفتن دارد. با تمام این اوصاف کماکان The Croods: A New Age میتواند از پس نقش خود بهعنوان فیلمی یک بار مصرف برای جمعهای عصرگاهی خانوادگی بربیاید، اما تصور آیندهای روشن برای این مجموعه، آن هم در قیاس با سایر فرنچایزهای استودیو دریم ورکس، کمی دور از ذهن است.