نقد انیمیشن خانواده آدامز ۲ (The Addams Family 2)

نقد انیمیشن خانواده آدامز ۲ (The Addams Family 2)

انیمیشن The Addams Family 2 «خانواده آدامز ۲» با استفاده از ظرفیت‌های کمیک و ایجاد تنوع، مخاطب را با خود همراه می‌کند و قسمت دوم انیمیشن با جذابیت مخصوص به خود ادامه موفقی بر سری اول آن است. در ادامه با نقد میدونی همراه شوید.

یونیورسال پیکچرز در ساخت سری دوم انیمیشن پرطرفدار The Addams Family، دو کارگردان سری اول یعنی کنراد ورنن و گرگ تیرنان را حفظ کرده و لورا بروسو را هم به این گروه اضافه کرده است. قسمت دوم این انیمیشن نقاط قوت سری اول را که بیشتر به شخصیت‌های متفاوت آن برمی‌گردد حفظ کرده و با دست‌مایه قراردادن داستان‌ها و بحران‌های جدید ادامه موفقی بر قسمت اول است.

انیمیشن خانواده آدامز 2، بحران هویت را به‌عنوان کانسپت محوری مورد تاکید قرار می‌دهد و استتیک روایی خود را بر پایه الگوی سفر بنا می‌نهد. البته نوع شکل‌گیری اثر دارای آن فراز و فرودهایی که پروتاگونیست را به شکلی تمام عیار در مقابل آنتاگونیست قرار دهد نیست چرا که هدف پروتاگونیست حفظ آن چیزی است که دارد نه رسیدن به هدفی جدید در رقابت با آنتاگونیست. بنابراین فرار بر نبرد مقدم است و در این بین فیلم‌سازان هر زمان که حس می‌کنند نیاز به تنوع است چند مبارزه را چاشنی کار می‌کنند.

در ادامه جزئیاتی از انیمیشن The Addams Family 2 فاش می‌شود

اتفاقات کمیک و شخصیت‌هایی که هر کدام ساز خود را می‌زنند مثل مادربزرگی که در نبود خانواده آدامز در خانه، مهمانی بزرگی ترتیب می‌دهد و از مهمانان پول زیادی به جیب می‌زند، شخصیت ایت که به‌عنوان خواننده از صدای اسنوپ داگ بهره می‌گیرد، فستر که زندگی سرخوشانه‌ای دارد، دعواهای خواهر برادری ونزدی و پاگزلی، سینگ که از بیرون تنها یک دست است اما هم‌چون یک انسان زنده ویژگی‌های مختص به خود را دارد و رابطه عاشقانه گومز و مورتیشیا، جذابیتی را در راستای تنوع می‌آفرینند و دیدن این انیمیشن را به تجربه‌ای شیرین بدل می‌سازند.

عمده توجه فیلم در سری دوم، معطوف به شخصیت ونزدی است. شخصیتی که در سری اول با بحران‌های مربوط‌به نوجوانی دست‌وپنجه نرم می‌کرد و گومز و مورتیشیا قصد داشتند او را به بهترین شکل تربیت کنند. حال در قسمت دوم بُعد علمی و نبوغ او برجسته می‌شود و استعدادها و اختراعات اوست که موتور محرکه فیلم را به راه می‌اندازند. در این رابطه فیلم به مضمون نبوغ به مثابه تنهایی می‌پردازد و احتمال سوءاستفاده از چنین افرادی را گوشزد می‌کند. برای همین هم است که ونزدی نمی‌تواند با خانواده خود ارتباطی گرم و صمیمی داشته باشد تا جایی که حتی دلش نمی‌خواهد پدرش را در آغوش بگیرد. از طرفی دکتر استرنج نیز قصد سوء استفاده از نبوغ ونزدی را دارد و با نقشه‌اش سعی می‌کند او را به دام بیاندازد.

ونزدی نمی‌تواند خود را با خانواده‌اش تطبیق دهد چرا که اساسا مثل آن‌ها نمی‌اندیشد و آرمان‌هایش متفاوت با آن‌هاست. در چنین شرایطی انزوای درونی او غیرقابل درک نیست و می‌توان آن را فهمید. زندگی برای او کسالت‌بار است و از اینکه می‌بیند ثمره هوش سرشارش با هوش معمولی افراد دیگر در یک سطح قرار می‌گیرد او را می‌آزارد. لذا در صحنه ابتدایی وقتی کشف فوق‌العاده‌اش با سرگرمی‌های دیگران یکی پنداشته می‌شود و همه به‌صورت برابر تشویق می‌شوند دلسرد می‌شود. در اینجا می‌توان گفت که اگر هم‌نسلان ونزدی از کمبود اعتماد به نفس رنج می‌برند و کمتر فرصتی برای شکوفا شدن استعدادهایشان به خود می‌دهند، او برخلاف تمام آن‌ها از اعتماد به نفس بالایی برخوردار است. خصلتی که اگر از جانب دیگران به درستی مورد توجه قرار نگیرد چیزی جز همین انزوا و دلسردی را در پی ندارد.

البته این گوشه‌گیری به این معنا نیست که فرد نابغه قرار است از انجام اعمال خود دست بکشد یا حرفه‌ی دیگری را برگزیند. همان‌طور که ونزدی از دیگر افراد فاصله می‌گیرد اما هم‌چنان دست از کشف و آزمایش برنمی‌دارد. او نوع روابط اجتماعی‌اش را تغییر می‌دهد نه هدفی که به درستی‌اش ایمان دارد.

رابطه گومز و مورتیشیا با ونزدی نیز از آن بُعد تربیتی فاصله گرفته و آن چیزی که بدنه درام را شکل می‌دهد چیزی نیست جز حفظ بنیان خانواده. درست است که در وهله اول گومز سفر را برای تغییر روحیه ونزدی ترتیب می‌دهد اما آن علت دراماتیکی که به ماهیت این سفر معنا می‌دهد حفظ بنیان خانواده ازطریق دور نگه‌داشتن ونزدی از مستر موستلا است.

البته باید عنوان کرد که این سفر موقعیت خوبی برای تبدیل تیپ‌های انیمیشن به شخصیت‌های چند بعدی فراهم می‌کند. موقعیتی که سازندگان از آن سودی نمی‌برند و کاراکترها را در مقام‌ همان تیپ‌های قبلی تثبیت می‌کنند. بااین‌حال خرده پیرنگ مربوط‌به عمو فستر که به موازات داستان اصلی پیش می‌رود تنوع لازم را به وجود آورده و بر بُعد کمیک ماجرا می‌افزاید.

شخصیتی که به فستر نزدیک است و سعی می‌کند او را الگوی خود قرار دهد پاگزلی است. پاگزلی به‌دنبال جلب توجه دخترهاست و الگویش کسی نیست جز فستر. فستری که خود همواره در این امر ناکام بوده است. چنین رابطه‌ای، کمیک جالبی را در بستری ابزورد خلق می‌کند و وقتی به سرنوشت این دو شخصیت توجه می‌کنیم و توفیق پاگزلی را دربرابر ناکامی فستر می‌بینیم این وضعیت جالب‌تر هم می‌شود.

در این بین ویژگی مهمی که خرده داستان مربوط‌به فستر دارد این است که به خوبی به داستان اصلی می‌پیوندد و در نبرد نهایی حضوری موثر دارد. در طول فیلم وقتی تغییرات ژنتیکی او به تدریج و به شکلی برجسته کرد می‌یابد می‌توان حدس زد که او قرار است چه سیری را طی کند و به چه چیزی تبدیل شود. فیلم با فاصله‌ای که از او می‌گیرد به خوبی بستر یک غافلگیری را در سکانس پایانی فراهم می‌کند و این از نکات قوت فیلم‌نامه است.

بااین‌حال فیلم ضعف‌هایی هم دارد از جمله در شخصیت‌پردازی خود ونزدی. آن بخش از وجوه شخصیتی او که مربوط‌به اختراعات و نبوغ او می‌شود به شکل کاملا اصولی در بدنه پیرنگ رشد می‌کنند و قابل درک‌اند اما زمانی‌که قرار است ونزدی در مواجهه با خطر به نبرد با آن بپردازد مخاطب نگران شخصیت او نمی‌شود. این مهم به دو دلیل اتفاق می‌افتد و ضعف فیلم‌نامه را رقم می‌زند. اولین علت را می‌توان در توانایی بسیار بالای ونزدی جست‌وجو کرد. گویی او هیچ نقطه ضعفی ندارد که مخاطب با دانستن آن درباره سرنوشت شخصیت‌اش واهمه داشته باشد. در این‌باره اگر به متون کهن رجوع کنیم یا فیلم‌های شاخص تاریخ سینما را مرور کنیم، درمی‌یابیم که همواره قهرمان درکنار نقاط قوت، خالی از نقطه ضعف نیز نبوده است. از پاشنه‌ی آشیل بگیر تا حساسیت دون کرلئونه روی خانواده‌اش که به مثابه نقطه ضعف او عمل می‌کند.

علت دوم را می‌توان مربوط‌به ضد قهرمانان دانست. به‌طور مثال، مستر موستلا و پانگو دو شخصیتی هستند که در طول سفر به‌عنوان اصلی‌ترین تهدید خانواده محسوب می‌شوند. مستر موستلا که به‌سادگی در دام ونزدی می‌افتد و پانگو نیز با لورچ رابطه خوبی برقرار می‌کند و عملا می‌توان دریافت که دیگر خطری متوجه ونزدی و خانواده‌اش نیست. دکتر استرنج هم با هوش و نیرنگ خود ونزدی را به سمت خود می‌کشاند و از این حیث نبرد پایانی را نبردی بر سر نبوغ نیز می‌توان به حساب آورد.

فیلم در پرده پایانی این حقیقت را هویدا می‌کند که هرگاه سرچشمه تغییر به انسان واگذار شده و او موقعیتی را برای تغییر یافته نه‌تنها اوضاع را بهتر نکرده بلکه چیزی جز خرابی و مصیبت به بار نیاورده است. درواقع انسان زمانی‌که صاحب چنین قدرتی می‌شود نه‌تنها با تغییرات خود امور را اصلاح نمی‌کند بلکه آن‌‌ها را پیچیده‌تر و زشت‌تر می‌کند.

بنابراین دکتر استرنج را می‌توان نماینده تمام افراد شروری دانست که با شعار تغییر تنها به منفعت خود می‌اندیشند و اصلاح و ترقی، آخرین مضامینی است که به آن‌ها فکر می‌کنند.

افزودن دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

HTML محدود

  • You can align images (data-align="center"), but also videos, blockquotes, and so on.
  • You can caption images (data-caption="Text"), but also videos, blockquotes, and so on.
4 + 4 =
Solve this simple math problem and enter the result. E.g. for 1+3, enter 4.