روانشناسان همواره مایل به درک چگونگی رشد روان انسان بودهاند. بااینحال یکی از تأثیرگذارترین نظریاتی که در این حوزه مطرح شده، متعلق به فردی است که حتی مدرک رسمی روانشناسی هم نداشت! اریک اریکسون مراحل رشد و تکامل روان انسان را تا پایان عمر بررسی کرد. در این مقاله، با زندگی و نظریه روانیاجتماعی او آشنا میشویم. در پایان نیز نظریه او را در قالب یک جدول خلاصه کردهایم تا با یک نگاه بتوانید چارچوب نظریه او را یاد بگیرید.
نگاهی به زندگی اریک اریکسون
اریک اریسکون در سال ۱۹۰۲ میلادی (۱۲۸۰ خورشیدی) در شهر فرانفکورت آلمان به دنیا آمد. مادر اریکسون با پزشکی بهنام تئودور هومبرگر ازدواج کرد و این واقعیت که دکتر هومبرگر پدر واقعی اریسکون نبود، سالها از او مخفی نگه داشته شد. پس از برملاشدن حقیقت، اریسکون مدتها بابت هویتش پریشان شد. این تجربه باعث شد اریکسون جوان به مفهوم هویت و چگونگی شکلگیری آن علاقهمند شود.
اریکسون پس از تحصیلات ابتدایی، وارد دانشگاه شد اما هرگز مدرک رسمی پزشکی یا روانشناسی نگرفت. در عوض مدتی را به آموختن هنر گذراند. سپس آن را هم رها کرد و مشغول گشتوگذار در اروپا شد. در همان زمان دعوتنامهای برای تدریس در مدرسه دوروتی برلینگهام دریافت کرد. دوروتی از دوستان آنا فروید، دختر روانشناس مشهور زیگموند فروید، بود. این سرآغاز آشنایی اریسکون جوان با آنا فروید بود. فروید وقتی رابطه خوب اریکسون با کودکان را دید، او را تشویق کرد که سراغ رشته روانکاوی برود و اریسکون موفق به کسب ۲ گواهینامه از اتحادیه معلمان مونته سوری و انستیتوی روانکاوری وین شد.
اریک اریکسون سالها به تدریس در مدرسه ادامه داد، زیگموند فروید را در یک مهمانی ملاقات کرد و حتی مدتی به جلسات روانکاوی آنا فروید میرفت. این جلسات برای او متحولکننده بودند. آنطور که خودش میگوید، تجربه روانکاوی به او کمک کرد تا خودآگاهی خود را بازیابی کند.
در همان مدرسه بود که اریکسون با یک معلم رقص کانادایی بهنام جُوان سرسون آشنا شد و ازدواج کرد. حاصل این ازدواج ۳ فرزند بود. اریسکون در سال ۱۹۳۳ همراه خانوادهاش به آمریکا مهاجرت کرد و آنجا در چندین مؤسسه و دانشگاه نامآشنا به تدریس و تحقیق مشغول شد. علاوه بر این، مطبی نیز برای روانکاوی کودکان دایر کرد. در طی همین سالها بود که اریسکون چند کتاب نوشت و نظریات و یافتههای خود در حوزه روانشناسی رشد و هویت را تشریح کرد.
وی در ۹۱سالگی (سال ۱۹۹۴ میلادی) درگذشت.
نظریه روانیاجتماعی اریسکون بر چه اساسی بنا شده است؟
مهمترین کار اریسکون ارائه نظریهای تأثیرگذار در حوزه روانشناسی رشد بود. اریسکون که از طرفداران فروید بود، مانند او عقیده داشت که انسان طی زندگیاش مراحلی از رشد روانی را طی میکند. اما برخلاف نظریه فروید که بر تجربههای جنسی تکیه داشت، اریسکون بر تجربههای اجتماعی در طی این مراحل تأکید میکرد.
هر مرحله نظریه اریسکون شامل ۱ تعارض بین ۲ مفهوم است که فرد باید بکوشد آن را حل کند تا بتواند به سلامت به مرحله بعدی وارد شود. بهاعتقاد او، هرکدام از این تعارضها ۲ نتیجه احتمالی دارند؛ یا فرد موفق به حل تعارض میشود و ویژگی مثبت آن مرحله را کسب میکند یا در این کار ناموفق است و ویژگی نامناسب آن مرحله را کسب میکند.
همچنین از دیدگاه او، حس شایستگی نقش بسزایی در رفتارها و انگیزه انسانها دارد. بنابراین اگر فرد بتواند هر مرحله را با موفقیت پشتسر بگذارد، چنین احساسی خواهد داشت و در غیر این صورت احساس بیکفایتی بر رشدش اثر میگذارد.
در ادامه هریک از مراحل نظریه اریکسون را معرفی و بررسی میکنیم.
۱. اعتماد در برابر بیاعتمادی
اولین مرحله رشد از منظر اریسکون که از بدو تولد تا ۱سالگی طول میکشد، مهمترین مرحله به شمار میرود. نوزاد برای زندهماندن کاملا به دیگران وابسته است، پس رفتار مراقبان کودک نقشی حیاتی در شکلگیری مهمترین ویژگی تمام مراحل رشد، یعنی امید، دارد. اگر مراقبان نتوانند بهموقع و بهخوبی از کودک مراقبت کنند، او حس بیاعتمادی به جهان پیدا میکند.
البته این دوگانگی در نظریه اریسکون مطلق نیست و هیچ کودکی کاملا حس اعتماد یا بیاعتمادی پیدا نمیکند. هدف از این تعارض و دیگر تعارضها ایجاد تعادل بین ۲ ویژگی است. در این صورت کودکی که امید کسب کرده است، ضمن درک نگرانیها و ترسهایش، تجربههای جدید زندگی را با آغوش باز میپذیرد.
۲. خودمختاری در برابر شرم و شک
در این مرحله، کودکان اندکی حس استقلال پیدا میکنند و بهتدریج برخی کارها را انجام میدهند. کودکان در این مرحله تمایل زیادی به مشارکت در کارهای مختلف دارند. حال اگر والدین یا مراقبان آنها را به بهانههای مختلف منع کنند یا جلوی تجربهکردن را بگیرند، حس خودمختاری کودک خدشهدار میشود. اگر والدین پس از تجربههای گوناگون کودک را سرزنش کنند، بدترین آسیب را به او میزنند و حس شرم و شک به تواناییها را در او برمیانگیزند. اگر کودک بهخوبی از پس این مرحله برآید، اراده استوار در وجودش شکل میگیرد.
۳. ابتکار عمل در برابر حس گناه
در سومین مرحله نظریه رشد اریسکون، کودک پیشدبستانی سعی میکند ابتکار عمل را با کنترلکردن اشیا و هدایت همبازیهایش به دست بگیرد. اگر کودک در این مرحله موفق عمل نکند، دچار حس گناه و شک و تردید به خودش میشود. اما در صورت موفقیت، توانایی رهبری را کسب میکند. نتیجه این مرحله در مفهوم هدفمندی خلاصه میشود. زمانی که کودک بتواند بین تمایلش به کنترل همهچیز و نیازش به همکاری با دیگران تعادل ایجاد کند، هدفمندی ایجاد میشود.
۴. توانمندی در برابر حقارت
در چهارمین مرحله، کودکان ۵ تا ۱۱ساله با انتظارات مختلف تحصیلی و اجتماعی مواجه میشوند. اگر کودک بتواند این انتظارات را برآورده کند، تشویق و انگیزه لازم را از دیگران دریافت و حس شایستگی کسب میکند. یعنی میفهمد که توانایی برآمدن از پس انتظارات را دارد. در صورت شکست، کودک دچار حس حقارت و بیکفایت میشود. نتیجه این تقابل ظهور حس اعتمادبهنفس است.
۵. هویت در برابر بحران هویت
پنجمین تعارض که اریک اریکسون آن را مرحلهای بسیار مهم میشمارد، در سنین نوجوانی بروز میکند. نوجوان با رسیدن به سن بلوغ علاوه بر تغییرات بدنی زیاد، بهتدریج به دنبال شکلدادن هویتش میرود. پرسش «من کیستم» در این مرحله مطرح میشود. پاسخی که نوجوان به این پرسش میدهد، تعیینکننده هویت او خواهد بود، هویتی که تا پایان عمر حفظش خواهد کرد.
در صورتی که نوجوان نتواند هویت مشخصی برای خود تعریف کند، دچار بحران و سردرگمی میشود و نمیتواند مسیر زندگیاش را بر اساس هویتش مشخص کند.
از منظر اریسکون، رشد ایگوی انسان در این مرحله بسیار مهم است. بهگفته اریکسون، ایگو آن بخش خودآگاه هویت ماست که در تعامل با محیط و اجتماع شکلش میدهیم. ایگو نقش حیاتی در تعارض این مرحله ایفا میکند. بهاعتقاد اریکسون، ایگوی نوجوان با تعاملات اجتماعی مرتب در حال تغییر است. این تجربیات متفاوت نقش مهمی در رشد یا رشدنکردن ایگو ایفا میکنند.
۶. صمیمیت در برابر انزوا
نوجوان و جوان علاوه بر شکلدادن به هویتش، به ایجاد روابط اجتماعی عمیقتر و روابط عاطفی نیز نیاز دارد. در صورتی که جوان بتواند این نیاز را برطرف کند و با افرادی رابطه صمیمی شکل دهد، ویژگی مثبت این مرحله را که عفت و پاکدامنی است، کسب میکند. اما اگر نتواند این صمیمیت را تجربه کند، دچار انزوا و احساس تنهایی میشود. علاوه بر این ممکن است درگیر انواع روابط سطحی و زودگذر شود.
بر اساس نظریه رشد اریکسون، مهارت کسبشده در هر مرحله به عبور موفقیتآمیز از مراحل دیگر کمک میکند. بنابراین اگر نوجوان بتواند هویت مشخصی برای خود شکل دهد، بهاحتمال زیاد این مرحله را نیز با موفقیت پشتسر خواهد گذاشت. نتیجه تعادل بین ۲ حس این مرحله مهم، درک مفهوم عشق است.
۷. زایش در برابر رکود
از دید اریک اریکسون، بزرگسال باید با مشارکت در جامعه و ساختن زندگیاش احساس خشنودی کند. اگر فرد در زندگی خانوادگی و اجتماعیاش احساس مفیدبودن کند، با موفقیت بهسمت کهنسالی پیش خواهد رفت. در غیر این صورت، دچار سرخوردگی میشود و حس میکند هیچ اثری بر جهان نگذاشته است. اریکسون حاصل این مرحله را «مراقبت» مینامد.
۸. یکپارچگی در برابر یأس
آخرین مرحله در کهنسالی رخ میدهد، زمانی که فرد در حال نگریستن به گذشته خود است. در این مرحله فرد به مسیری نگاه میکند که طی کرده است و تجربیات تلخ و شیرینش را مرور میکند. اگر از مسیری که طی کرده است خوشنود باشد، حس یکپارچگی و خردمندی خواهد کرد. اما اگر احساس کند آنطور که باید زندگی نکرده است، دچار حس یأس و ناامیدی شدیدی میشود.
نقاط ضعف و قوت نظریه رشد اریسکون
گرچه نظریه اریسکون یکی از نظریههای تأثیرگذار روانشناسی رشد است، نقدهای زیادی هم به آن شده است. مثلا اینکه چه تجربهای میتواند به فرد در گذر موفق از هر مرحله کمک کند؟ چگونه فردی از یک مرحله به مرحله بعد میرود؟ اینها پرسشهاییاند که پاسخ روشنی ندارند. در واقع یکی از نقاط ضعف جدی نظریه اریکسون مبهمبودن سازوکار حل این تعارضات و عبور از آنهاست.
نقطه قوت این نظریه نیز جامعبودن است. نظریه اریکسون از معدود نظریههای رشد است که تصویری جامع از رشد انسان تا پایان عمر ارائه میدهد. برخی محققان برای تأیید نظریه اریسکون، بهخصوص مرحله شکلگیری هویت، شواهدی تجربی ارائه کردهاند. برخی حتی این مرحله را به چند زیرمرحله نیز تقسیم کردهاند. نقطه قوت دیگر این نظریه نشاندادن اهمیت روابط اجتماعی در طول زندگی و نقش آنها در رشد انسان است.
نظریه اریک اریکسون در یک نگاه
نام مرحله | سن | رویداد مهم | نتیجه مثبت تعارض | |
۱ | اعتماد در برابر بیاعتمادی | ۰ تا ۱سالگی | غذادادن به کودک | امید |
۲ | خودمختاری در برابر شرم | ۲ تا ۳سالگی | دستشوییرفتن بهتنهایی | اراده استوار |
۳ | ابتکار عمل در برابر گناه | ۳ تا ۵سالگی | جستوجوگری و بازی | هدفمندی |
۴ | توانمندی در برابر حقارت | ۶ تا ۱۱سالگی | دوران مدرسه | اعتمادبهنفس |
۵ | هویت در برابر بحران هویت | ۱۲ تا ۱۸سالگی | روابط اجتماعی | هویت |
۶ | صمیمیت در برابر انزوا | ۱۹ تا ۴۰سالگی | روابط عاطفی | عشق |
۷ | زایش در برابر رکود | ۴۰ تا ۶۵سالگی | شغل و والدشدن | مراقبت |
۸ | یکپارچگی در برابر یأس | ۶۵سالگی تا پایان عمر | بازتاب عمر رفته | خردمندی |
جمعبندی
نظریه رشد اریکسون تنها یکی از نظریات حوزه روانشناسی رشد است. مثلا نظریه مشهور دیگر نظریه پیاژه است. گرچه برخی تحقیقات تجربی درستی جنبههایی از این نظریه را نشان دادهاند، این بهمعنای تأیید تمام این نظریه نیست. بااینحال این نظریه چارچوبی برای بررسی رشد انسان در اختیار ما میگذارد. همچنین میتوانیم با نگریستن به گذشته و آنچه رخ داده است، دید بهتری به مراحل رشد خود پیدا کنیم.