(این مدل به منحنی تجربه نیز معروف است)
به زمانی که برای اولین بار شروع به آموزش شغل یا پروژهای کردید فکر کنید. آیا به خاطر میآورید که چگونه با اصول ابتدایی دست و پنجه نرم میکردید و برای عادت کردن به کار با فرآیندها و روالهای جدید چقدر زمان میگذاشتید؟
اما بعد از گذشت چند ماه، چنان به انجام آن کار عادت کردید که باورتان نمیشد در ابتدا آنقدر برایتان مشکل بوده باشد.
توضیحی برای این موضوع وجود دارد: اگر متوجه شدید عملکردتان با تجربه بهبود مییابد و بعد از اینکه چند بار کاری را انجام دادید، انجام آن برایتان راحتتر میشود، در حال تجربهی «منحنی یادگیری» هستید.
این اثر در یادگیری برای اولین بار توسط مهندس پرواز تی.پی. رایت (T. P. Wright) در سال ۱۹۳۶، و زمانی که هنگام تولید قطعات، هواپیما را مطالعه میکرد، مطرح شد. او به این نتیجه رسید که وقتی کارگران تجربهی بیشتری کسب میکردند، میتوانستند قطعات را سریعتر تولید کنند. همینطور که تجربهی کارگران افزایش پیدا میکرد، زمان انجام کارها مدام کاهش پیدا میکرد. با این حال، زمان صرفهجویی شده در نقطهی خاصی متوقف میشد. این نشان میداد که «یادگیری تکمیل شده است».
در تجارت، این موضوعِ بسیار مهمی است. میتوانید از این اصل در جهت تأثیرگذاری مثبت بر محیطکاری استفاده کنید، زیرا کاری که بازدهی بالایی داشته باشد، زمان و هزینه را کاهش میدهد.
وقتی منحنی یادگیری را درک میکنید، میتوانید از آن برای پیشبینی دقیق منابعی که به مروز زمان به آنها نیاز خواهید داشت، استفاده کنید. همچنین به شما کمک میکند تا برای دورهی آغازینِ بعد از اعمال تغییرات و زمانی که بهره وری کمتر از چیزی است که انتظار دارید، آماده شوید. به عنوان مثال، اگر نرمافزار جدیدی نصب کردهاید، احتمالا در ابتدا انتظار دارید نرخ بهرهوری پایین باشد. سپس، بعد از اینکه افراد از این نرمافزار بیشتر استفاده کردند، بهرهوری آنها به مرور زمان افزایش پیدا میکند تا زمانی که نرخ یادگیری به نقطهی ثابتی برسد.
همچنین میتوانید از منحنی یادگیری برای شناسایی و پایهریزی پیشرفت در فرآیندها و روالهای کاری استفاد کنید. به عنوان مثال، در یک محیط تولیدی، همینطور که کارکنان یاد میگیرند تا کارهایشان را سریعتر و با بازدهی بالاتر انجام دهند، پیشرفتهای کیفی در زمینهی طراحی و مهندسی محصولات نیز بهبود پیدا میکند.
گروه مشاوران تجاریِ بوستون منحنی یادگیری را مورد مطالعه قرار دادند و به سه نتیجهی اساسی زیر رسیدند:
- با تکرار کاری، زمان انجام آن کار کاهش مییابد.
- با تولید واحدهای بیشتر، پیشرفت در یادگیری کاهش مییابد.
- وقتی نرخ پیشرفت ثابت میشود، میتوانید نموداری به عنوان منحنی یادگیری رسم کنید.
شناخت ابزار
سرعت یادگیری را میتوان در نموداری نشان دهید. زمانی که صرف تولید یک واحد میشود بر روی محور y و تعداد واحدهای تولید شده روی محور x نمایش داده میشوند (تصویر زیر). سپس یک منحنی با شیبی به سمت پایین به دست میآید.
شیب منحنی، میزان یادگیری را نشان میدهد. هر قدر نرخ یادگیری بیشتر باشد، شیب تندتر است. تصویر ۲ (در زیر) نرخ بالاتری از تصویر ۱ را نشان میدهد، به بیان دیگر، وقتی نرخ یادگیری بالاتر میرود، زمان تولید هر واحد کمتر میشود.
فرمولهایی که برای ایجاد منحنی استفاده میشوند، زمانی مفید هستند که بخواهید چگونگی کاهش زمان و هزینهی تولید را به مرور زمان پیشبینی کنید. با این حال، در موقعیتهای تجاری عمومیتر، تعیین تعداد دقیق فعالیتهایی مانند تولید قطعهای جدید در آخر ماه، سود چندانی در بر ندارد.
کاربرد منحنی یادگیری
روشهای دیگر برای سرعت بخشیدن به یادگیری شامل توسعهی برنامههای آموزشی مؤثر و اطمینان از در اختیار داشتن منابع و پشتیبانیهای مناسب است.
منحنی یادگیری همچنین میتواند به شما و تیمتان کمک کند تا برای تأثیراتی که تغییرات به وجود میآورند، آماده شوید. وقتی از منحنی یادگیری برای توصیف تأثیر بازدهی استفاده میکنید، میتوانید به افراد کمک کنید تا بر مشکلات یادگیریِ مطالب جدید فائق بیایند. همچنین به کارگران کمک میکند تا متوجه شوند که چرا بازدهیشان در طول زمان کاهش مییابد.
به عنوان مثال، گاهی اوقات، اعضای تیم وقتی میبینند بازدهیشان بعد از یک دوره رشد بالا، ناگهان متوقف میشود یا کاهش مییابد، احساس دلسردی میکنند. با استفاده از منحنیهای یادگیری، میتوانید قبل از اینکه این اتفاق بیفتد به آنها هشدار دهید تا آمادگی رویارویی با آن را داشته باشند.
اگر سیستم یا تکنولوژی جدیدی معرفی کردهاید، بهتر است برنامهی آموزشی جامعی نیز تدارک ببینید تا از وجود پشتیبانی مناسب مطمئن شوید. این کار باعث افزایش سرعت یادگیری کارگران میشود.
همچنین ایجاد تیم پروژه با توضیحی مختصر برای معرفی فواید و پیشرفتهایی که از کار کردن سریع کارگرها به دست میآید هم فکر خوبی است. وظیفهی این تیم این است که بر پیشرفتهای افراد در روالهای کاری مختلف، نظارت کند.
همچنین زمان خوبی برای تأکید بر این نکته است که چرا پیشرفت مداوم برای سازمانی سالم، تا این حد اهمیت دارد. در هر کار جدیدی، به میزان محدودی از بازدهی میتوانید دست پیدا کنید. برای اینکه به پیشرفت ادامه دهید باید دائما به دنبال راههای جدید در انجام کارها باشید.
محدودیتهای منحنی یادگیری
ایدهی منحنی یادگیری فرض را بر این میگذارد که صرف زمان کمتر در انجام کارها، همیشه بهترین گزینه است و بهترین نتایج را به همراه دارد. این منحنی معمولا در تولید، ساخت و پردازش اسناد کاربرد دارد. با این حال، در بعضی مواقع، منحنی یادگیری کاربردی ندارد، خصوصا اگر شرایط زیر وجود داشته باشند:
- تولید بیقاعده باشد.
- حجم تولید کم باشد.
- محصولات به شدت سفارشیشده باشند.
در چنین مواقعی، کارگران نمیتوانند از یادگیری و کسب تجربه سودی ببرند، زیرا هر موقعیت، چالش جدیدی در یادگیری به وجود میآورد و افراد لزوما یک کار را دو بار تکرار نمیکنند.
نکتهی دیگری که باید در نظر گرفت، هزینهی سرمایه گذاری است. قبل از استفاده از منحنی یادگیری برای توجیه ایجاد تغییرات جدید، حتما اطمینان حاصل کنید که صرفهجوییهایی که به دلیل یادگیری سریعتر انجام میدهید بیشتر از هزینه سرمایه گذاری باشد. انجام سریع کارها به شرطی خوب است که منفعتی مالی برای شما به همراه داشته باشد.