معرفی سریال We Own This City | جانشین معنوی سریال Wire

معرفی سریال We Own This City | جانشین معنوی سریال Wire

ما صاحب این شهر هستیم (We Own This City)، اثر جدید سازندگان Wire است که بعد از ۲۰ سال، باری دیگر داستان گسترده‌ی فساد در اداره پلیس و همچنین نیروهای فاسد آن را به تصویر می‌کشند.

اوایل سال ۲۰۲۱ بود که شبکه اچ بی او دستور ساخت یک سریال ۶ قسمتی را براساس کتاب We Own This City: A True Story of Crime, Cops and Corruption صادر کرد؛ کتابی واقعی و غیرداستانی که توسط محقق و روزنامه‌نگار مجله بالتیمور سان یعنی جاستین فنتون نوشته شده بود. از همان ابتدا، دیوید سیمون و جورج پلکانوس برای نگارش فیلمنامه‌ی سریال We Own This City (ما صاحب این شهر هستیم) انتخاب شدند و دو ماه بعد هم رینالدو مارکس گرین به‌صورت رسمی به‌عنوان کارگردان آن انتخاب شد. احتمالا اسم دیوید سیمون و جورج پلکانوس برایتان آشنا باشد؛ این دو هنرمند همان کسانی بودند سریال بسیار موفق و محبوب The Wire (شنود) را در سال ۲۰۰۲ آغاز کردند.

با اینکه یکی دو ماه بعد فیلم‌برداری این مجموعه در خود بالتیمور آغاز شد، اما به خاطر یکی از رویدادهای مربوط‌به کووید-۱۹، یک هفته فرایند فیلم‌برداری متوقف شد. همان ابتدای آغاز پروژه، جان برنتال، جاش چارلز و جیمی هکتور به‌عنوان بازیگران اصلی انتخاب شدند. به مرور زمان بازیگران دیگری هم به این تیم پیوستند که از جمله‌ی آن‌ها می‌توان به دارل بریت-گیبسون، راب براون، مک‌کینلی بلچر سوم، لری میچل، وونمی موساکو و غیره اشاره کرد. منتقدانی که تا به این لحظه این چند قسمتِ منتشر شده را تماشا کردند، اکثر قریب به اتفاق، آن را دوست داشتند و نظرات مثبتی را برایش ثبت کردند.

منتقدانی که سریال ما صاحب این شهر هستیم را تماشا کردند، معتقد بودند که جانشین معنوی بسیار خوب و موفقی برای سریال شنود به شمار می‌رود؛ سریالی که دید منفی‌تر و نفرت‌انگیزتری به نیروهای اجرای قانون و پلیس دارد. سریال We Own This City به‌طرز ماهرانه‌ای افرادی را که در معرض خطر قرار دارند، بررسی می‌کند؛ تا به این طریق یک تصویر کلی از فسادی را که در این سیستم وجود دارد، به نمایش بگذارد. حالا اصلا داستان این سریال درباره چیست؟ مینی سریال ما صاحب این شهر هستیم، داستان دقیق و جزئیِ فراز و نشیب‌های اداره پلیس شهر بالتیمور، خصوصا بخش نیروهای ویژه‌ی مبارزه با خرید و فروش اسلحه را به تصویر می‌کشد.

علاوه‌بر این مورد، ما شاهد فساد بزرگی هستیم که در اداره پلیس این شهر رخنه کرده است. فساد در اداره پلیس و زورگویی آن‌ها به مردم بی‌گناه، همیشه یکی از موضوعاتی بود که توجه بینندگان زیادی را به خود جلب می‌کرد. زیرا این موضوع چیزی است که سال‌های سال است در نیروهای پلیس کشورهای زیادی وجود دارد و انگار دست مردمی که به آن‌ها ظلم می‌شود، به هیچ جایی بند نیست. معمولا مردم نیروهای پلیس را به‌عنوان افرادی می‌بینند که می‌توانند به آن‌ها اعتماد کنند و اگر از هر جایی بریده باشند، می‌توانند به آن‌ها پناه ببرند. اما فسادی که در میان این افراد وجود دارد، کلا روی این گزینه یک خط بزرگ می‌کشد.

نکته دیگری که تحمل این موضوع را خیلی سخت‌تر می‌کند، این است که نیروهای پلیس به خوبی به قوانین آشنا هستند و خیلی خوب می‌دانند که چطور رفتار کنند، چطور شرایط را به نفع خود تغییر دهند، چطور فرد مقابل را مقصر جلوه دهند و موارد زیاد دیگر. بنابراین افرادی که در چنین شرایطی گیر میفتند و الکی الکی با پلیس درگیر می‌شوند، معمولا نمی‌دانند که باید چه واکنشی نشان دهند یا چطور خود را از آن مخمصه بیرون بکشند. نمونه‌ی این مورد را چندین بار در طی سریال می‌توانیم ببینیم؛ خصوصا در رابطه با افراد رنگین پوست. مثلا در یکی از صحنه‌ها، مرد سیاه پوستی به همراه دختر کوچک خود در ماشین نشسته است و کاری به کار هیچکس هم ندارد.

اما یکی از همین پلیس‌های فاسد، به ناگهان به سراغ او می‌رود و به طرز بی‌ادبانه‌ای او را مجبور به پیاده شدن می‌کند. زمانی‌که مرد سیاه پوست بدون هیچ تقلایی مدارک خود را به پلیس می‌دهد، این مامور به حالت تمسخر و تحقیر، مدارک این مرد را بعد از بررسی سرسری و الکی، روی زمین می‌اندازد و او را جلوی دخترش کوچک می‌کند. در نمونه‌ی دیگری، پسر جوانی با این پلیس‌ها درگیر می‌شود و بدون اینکه کار اشتباهی انجام دهد، به خودش می‌آید و می‌بیند که به پلیس طلبکار شده است. این مامور فاسد که از قوانین و مقررات خبر دارد، به‌گونه‌ای رفتار می‌کند که انگار این پسر به او تنه زده است.

بنابراین به‌طرز وحشیانه‌ای به سمتش حمله‌ور می‌شود، او را روی زمین می‌خواباند و با ضربه‌ای به سر او، باعث می‌شود که او از ناحیه سر دچار خونریزی شود. مردم همیشه در صحنه حاضر، بالاخره یک جا به درد می‌خورند و کار مفیدی انجام می‌دهند. آن‌ها که فقط منتظر هستند تا از سوژه‌ای فیلم بگیرند، با انجام این کار، انگار که پلیس‌ها را می‌ترسانند و باعث می‌شوند که آن‌ها از ادامه‌ی کار وحشیانه‌ی خود دست بکشند و محل را ترک کنند. داستان سریال We Own the City در سال ۲۰۱۵ جریان دارد. در سرتاسر این شهر، شهروندان خواستار اجرای عدالت برای فردی گری هستند.

فردی گری یک پسر ۲۵ ساله‌ی سیاه پوست بود که حین بازداشت پلیس، به خاطر شرایط مشکوکی که در آن قرار داشت، جان خود را از دست داد و همین موضوع شورشی را در کل شهر به وجود آورد. مواد مخدر و جنایات خشونت‌آمیز در حال افزایش است و شهر به بالاترین میزان قتل خود در بیش از دو دهه اخیر رسیده است: ۳۴۲ قتل در یک سال، آن هم شهری که فقط ۶۰۰ هزار نفر جمعیت دارد. فرمانده‌های اداره پلیس بالتیمور حسابی در شرایط سختی قرار گرفتند. آن‌ها از یک طرف فشار زیادی را از طرف دفتر شهردار تحمل می‌کنند و از طرف دیگر هم در معرض خطر بخش تحقیقاتی پلیس فدرال در رابطه با مرگ گری قرار دارند.

به همین ترتیب، آن‌ها به سراغ یکی از افراد مثلا قهرمان خود یعنی گروهبان وین جنکینز می‌روند تا به همراه تیم لباس شخصی فوق‌العاده‌ی خود به نام Gun Trace Task Force به سطح خیابان بروند و اسلحه‌ها و مواد مخدر را از کف شهر جمع کنند. بااین‌حال، در پشت این تلاش‌های جدید، یک توطئه جنایتکارانه در مقیاس بی‌سابقه‌ای در اداره پلیس در حال افشا شدن است. جنکینز که در ابتدا برای رفع بحران مواد مخدر و اسلحه در سطح شهر انتخاب شده بود، حالا تصمیم گرفته که این اطلاعات را افشا کند و پرده از حقایق ماجرا و عمق فاجعه بردارد؛ تصمیمی که می‌تواند به ضرر خیلی‌ها تمام شود و فاتحه‌ی افراد خیلی زیادی را هم بخواند.

دیوید سیمون خودش یکی از گزارشگران سابق پلیس به شمار می‌رود؛ بنابراین یکی از بهترین گزینه‌ها برای ساخت چنین سریال‌هایی است که حول محور نیروهای پلیس می‌چرخد. وجود او یکی از دلایلی است که می‌توان به خوب بود این مجموعه پی برد. بالاتر، اشاره‌هایی به سریال شنود شد. اما نمی‌توان تنها وجه اشتراک شنود و ما صاحب این شهر هستیم را دیوید سیمون بدانیم. شباهت‌های زیادی بین این دو مجموعه وجود دارد. حالا ما قصد داریم که همانند همیشه سه سریال مشابه We Own This City را به شما معرفی کنیم؛ بنابراین اگر سریال این مقاله را دوست داشتین، آثار زیر را اصلا از دست ندهید.


سریال های مشابه سریال ما صاحب این شهر هستیم

سریال The Wire

سریال شنود

بازیگران: دامینیک وست، جان دومان و ادریس البا

سال پخش: ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۸

خلاصه داستان: خیابان‌های بالتیمور به مثابه تصویری از جنگ ایالات متحده علیه مواد مخدر و به‌طور کلی زوال و فساد شهری ایالات متحده است. ما داستان این سریال را نه‌تنها از چشم چند نفر از اعضای اداره پلیس، بلکه از دید چند تن از اعضای باند مواد مخدر هم می‌بینیم. علاوه‌بر این، ماجرا از دید افرادی هم که در این دنیا زندگی می‌کنند و روی دنیای این افراد تاثیر می‌گذارند، نقل می‌شود؛ سیاستمداران، رسانه‌ها، معتادان و شهروندان عادی.


سریال Bosch

سریال بوش

بازیگران: تیتوس ولیور، جیمی هکتور و ایمی آکوئینو

سال پخش: ۲۰۱۴ تا ۲۰۲۱

خلاصه داستان: هری بوش یک کاراگاه قتل بی‌ادب در لس آنجلس است. او هم درست مثل هر قهرمان خوب داستانی، با قدرت و نفوذ مشکل دارد. به همین ترتیب هم طبق غریزه جلو می‌رود و چندین قانون را نقض می‌کند؛ این در حالی است که او بیشترین تعداد پرونده‌های حل شده را در کالیفرنیا دارد. مهم نیست که نویسندگان هری بوش را در چه شرایطی قرار می‌دهند... او بدون شک عدالت را دنبال می‌کند و در هر شرایطی سرگرم‌کننده است.


سریال Boardwalk Empire

سریال امپراتوری بوردواک

بازیگران: استیو بوشمی، مایکل پیت و کلی مک‌دونالد

سال پخش: ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۴

خلاصه داستان: داستان این سریال در دوران ممنوعیت امپراطوری دهه ۱۹۲۰ بوردواک جریان دارد؛ داستانی که حول محور انوک «ناکی» تامپسون، خزانه‌دار آتلانتیک کانتی، آتلانتیک سیتی، نیوجرسی می‌چرخد. از آنجایی که او با خلافکاران و همچنین افراد قدرتمند سیاسی ارتباط دارد، دولت فدرال کم کم به او علاقمند می‌شود و تمرکزش را به سمت او سوق می‌دهد. به نظر می‌رسد که سبک زندگی مجلل او با موقعیتی که دارد، خیلی آنچنان هم همخوانی نداشته باشد؛ اینطور که مشخص است، او علاوه‌بر ارتباطات مهمی که دارد، دستفروشی پرباری هم در این منطقه دارد.


افزودن دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

HTML محدود

  • You can align images (data-align="center"), but also videos, blockquotes, and so on.
  • You can caption images (data-caption="Text"), but also videos, blockquotes, and so on.
1 + 0 =
Solve this simple math problem and enter the result. E.g. for 1+3, enter 4.