معرفی سریال Guilty Party (حزب گناهکار) | کمدی سیاه از پارامونت پلاس

معرفی سریال Guilty Party (حزب گناهکار) | کمدی سیاه از پارامونت پلاس

سریال Guilty Party، کمدی سیاه و جدید پارامونت پلاس؛ به مانند پرگاری که یک پایه‌ی آن روی وجدان و انسانیت می‌چرخد و پایه‌ی دیگر آن روی گذشتن از خط قرمزها در شرایط سخت، روایتش را پیش می‌برد.

سریال Guilty Party اثر جدید سرویس استریم پارامونت پلاس است که در زیر ژانر کمدی سیاه ارائه شده. چیزی حدود ۹ ماه است که این سرویس استریم با نام پارامونت پلاس آثار خود را تولید می‌کند. پیش از این، این سرویس به مدت ۷ سال با نام CBS All Access محتوای خود را تولید می‌کرد. اینطور به نظر می‌رسد که بعد از این تغییر نام و معرفی متفاوت خود، این سرویس جهت جدیدی را هم در پیش گرفته است و کیفیت آثار آن چندین برابر شده است. کارگردانی این سریال ۱۰ قسمتی را افراد مختلفی از جمله ترنت اودانل، مورنیک جوئلا ایوانز، استیسی محمد و ربکا ادلمن برعهده داشتند.

ربکا ادلمن علاوه‌بر کارگردانی، نویسندگی فیلمنامه چند قسمت را هم درکنار کریس پروونزانو، بن اسمیت، سونیا دنیس، الی ازرائلسون، ونسا بیدن کلی و استیو تولتز انجام داده است. این پروژه ابتدا در اوایل سال ۲۰۲۰ آغاز شد و قرار بود با نام CBS All Access تولید شود. در همان اوایل کار، آیلا فیشر برای ایفای نقش شخصیت اصلی انتخاب شده بود. اما این هنرمند به خاطر اوج گرفتن بیماری کرونا، از ایفای نقش در این پروژه کناره‌گیری کرد. به همین ترتیب کیت بکینسیل جایگزین او شد. درست یک سال بعد یعنی مارس ۲۰۲۱ بازیگران دیگر هم انتخاب شدند و همان ماه مرحله فیلم‌برداری آغاز شد.

آنقدر همه چیز سریع پیش رفت و کارها جفت‌وجور شد که ماه اکتبر هم اولین قسمت آن برای مشترکان پارامونت پلاس نمایش داده شد. در خلاصه داستان این سریال جنایی و اسرارآمیز اینطور آمده که همه چیز حول محور روزنامه‌نگاری می‌چرخد که اعتبار خود را از دست داده است. او در تلاش است که با چسبیدن به داستان یک مادر جوان، زندگی حرفه‌ای و کار خود را نجات دهد؛ مادر جوانی که جرم آسیب زدن و کشتن همسر خود به حبس ابد محکوم شده است. البته خود این زن ادعا می‌کند که این جرائم را مرتکب نشده است.

ادامه این مطلب ممکن است بخش‌هایی از داستان قسمت ۱ و ۲ سریال Guilty Party را برای شما فاش کند.

معمولا سریال‌ها، خصوصا آنهایی که المان‌های درامی در خود دارند، آغازی آرام دارند و به‌نوعی برای مخاطب خود چیزهایی را مقدمه‌چینی می‌کنند؛ تا به این شکل بیننده با فضای سریال و داستان آشنا شود و بعد در خط داستانی اصلی قرار بگیرد. در برخی سریال‌ها این مقدمه‌چینی‌ها کوتاه است و در همان چند سکانس اول به پایان می‌رسد، در برخی مجموعه‌های دیگر این فرایند حتی به چندین قسمت هم می‌رسد. اما سریال گناهکار یکی از همان دسته مجموعه‌هایی است که اصلا از این قانون پیروی نمی‌کند. نه‌تنها ما در این مجموعه آغازی آرام و مقدمه‌چینی نمی‌بینیم، بلکه همه چیز از همان ابتدا طوفانی آغاز می‌شود؛ به‌طوری که مخاطب در همان سکانس اول میخکوب می‌شود.

در سکانس بعدی است که ما با شخصیت اصلی داستان یعنی بث آشنا می‌شویم. زن جوانی که یک روزنامه‌نگار ماهر به شمار می‌رود و به‌تازگی هم جایزه‌ای برای کار برجسته خود دریافت کرده است. مادر بث یعنی سوزان، یکی از نویسنده‌های معروف است که کتاب مشهوری را هم اخیرا به چاپ رسانده است. بنابراین بث هم مجبور بود که در سخنرانی خود از او به‌عنوان «مادر» تشکر کند. اما از حالت‌های چهره‌ی او کاملا مشخص است که اصلا از این تشکر و قدردانی راضی نیست. اینطور به نظر می‌آید که بث هیچوقت فرصت این را نداشته که به دور از سایه‌ی شهرت مادرش، جایی رشد کند.

حالا هم که یک جایی به واسطه‌ی استعداد و توانایی خودش افتخاری را کسب کرده، باز هم مجبور است از مادر خود به خاطر همراهی و «مادر بودنش» تشکر کند. بث که حسابی از دریافت جایزه خود غرق خوشحالی است، متوجه می‌شود که چیزی سر جایش نیست. هنوز مدت زیادی از دریافت جایزه نمی‌گذرد که اعتبار بث به کلی با خاک یکسان می‌شود. رئیس بث به همراه یکی از وکلای داخلی شرکت، به او اعلام می‌کنند که او در طی پروژه اخیر خود (چیزی که او را صاحب جایزه کرد)، نقل قولی را جعل کرده است؛ اتهامی که خودش، اصلا آن را قبول نداشت و ادعا می‌کرد که برایش پاپوش درست کردند.

همین رسوایی باعث می‌شود که بث از شرکت اخراج شود و هیچ جایی راضی به استخدام او نباشند. بث که دیگر خانه‌نشین شده، دست به هر کاری می‌زند که انتقام خود را از رئیس سابق خود بگیرد؛ حتی شده با دزدیدن ماهی‌های آکواریومی او. این زن جوان و البته بی‌اعتبار که بعد از کلی دست‌وپا زدن در یک شرکت جدید استخدام شده، نمی‌تواند تاییدیه‌ی هیچ ایده‌ای را از رئیس خود بگیرد؛ این در حالی است که همکاران او که تایید هر ایده‌ی مسخره‌ای را از رئیس شرکت می‌گیرند و کار خود را پیش می‌برند. انگار که بث هرچه بیشتر تلاش می‌کند، بیشتر در این باتلاق فرو می‌رود.

در همین حین، همسر بث به یک فرصت شغلی خیلی خوب دست پیدا کرده اما لازمه‌ی ادامه‌ی کار این است که به منطقه‌ی دیگری نقل مکان کنند. از آنجایی که بث در شرایط شغلی خوبی قرار ندارد، مارکو (همسر او)، این فرصت را خیلی خوب می‌داند که با یکدیگر به‌جای دیگری نقل مکان کنند و حتی یک خانواده کوچک تشکیل دهند؛ هرچند که حالا سن آن‌ها خیلی برای این کار بالا رفته است و هرچند که آن‌ها اصلا از ابتدا قصد بچه‌دار شدن نداشتند. دلیل اصلی بث برای بچه‌دار نشدن این بود که نمی‌خواست رفتاری مشابه مادرش را با فرزند خود نشان دهد؛ زیرا درست مثل مادرش، اهمیت زیادی برای کار کردن قائل بود و نمی‌خواست با آمدن بچه، مدام عذاب وجدان این را داشته باشد که کار برایش اولویت بالاتری دارد.

پار

در همین حین که بث در حال دست‌وپا زدن و درگیری با شرایط فعلی‌اش است، نامه‌ای مرموز دریافت می‌کند؛ نامه‌ای از طرف یک زن جوان که در زندان است و باید تا آخر عمرش هم همانجا بماند. این زن جوان (تونی) که به جرم آسیب زدن و کشتن همسرش در زندان به سر می‌برد، بث را انتخاب کرده تا داستان این پرونده را بنویسد و صدایش را به گوش دیگران برساند. بث دیگر حس آزادی پیدا کرده بود و حس می‌کرد تنها کسی است که می‌تواند مشکل این زن را حل کند. تونی در نامه‌ی خود حسابی از بث و توانایی‌های او تعریف کرده بود و حتی او را بهترین روزنامه‌نگار در سطح شهر خواند. همین حرف‌ها کافی بود تا بث عزم خود را جزم کند و به دیدن این زن برود.

اما به محض اینکه از جلسه ملاقات با زندانی بیرون آمد، رقیب خود را دید که او هم دقیقا همین نامه را دریافت کرده بود. به همین ترتیب هم متوجه شد که تونی، یک آزمون بین آن‌ها گذاشته بود تا ببیند که درنهایت چه کسی می‌تواند داستان او را بنویسد. بث که دیگر برای به‌دست آوردن یک ایده جدید، تسلیم نشدن، نجات دادن زندگی حرفه‌ای و انتقام گرفتن از همکارهای سابقش مستاصل شده بود، به هر چیزی چنگ می‌زد تا بلکه بتواند داستان این زن را بگیرد و خودش آن را بنویسد. اما سوالی که دراین‌میان پیش می‌آید این است که بث تا کجا می‌تواند پیش برود که به هدف خود برسد؟ حاضر است چه خط قرمزهایی را رد کند و قوانینی را زیر پا بگذارد تا این داستان را بنویسد؟ آیا حاضر است برای بازگرداندن شغل و حفظ شهرت خود، خانواده‌اش را از دست بدهد؟


افزودن دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

HTML محدود

  • You can align images (data-align="center"), but also videos, blockquotes, and so on.
  • You can caption images (data-caption="Text"), but also videos, blockquotes, and so on.
4 + 7 =
Solve this simple math problem and enter the result. E.g. for 1+3, enter 4.