بِکی، شخصیت اصلی سریال کلویی (Chloe) نمونه بارز خیلی از ما جوانهای امروزی است که نسبت به شبکههای اجتماعی وسواس زیادی پیدا کردیم و مدام خودمان را با دیگران مقایسه میکنیم.
اوایل سال ۲۰۲۰ شبکه بی بی سی اعلام کرد که قصد دارد مجموعهای را با عنوان Chloe (کلویی) تولید کند. پیش از اعلام رسمی، خالق این سریال یعنی آلیس سیبرایت به همراه افراد دیگری به نام کایلی لیولین، پاپی کوگن، بولو بابالولا و همچنین سم بارون، فیلمنامه آن را نوشت. با پیوستن تهیهکنندهها و اعضای دیگر تیم تولید، مراحل ابتدایی آغاز شد. تقریبا یک سال بعد هم استودیوی آمازون اعلام کرد که میخواهد در ساخت این سریال سهیم باشد. با پیوستنِ آمازون به پروژه، تولید وارد مراحل بعد شد. به مرور زمان ارین دوهرتی، بیلی هاول، پیپا بنت وارنر، جک فارثینگ و غیره هم به تیم بازیگران پیوستند.
جالب است بدانید که آلیس سیبرایت در یکی از مصاحبهها عنوان کرد که از همان مراحل اولیهی کار، ارین دوهرتی را برای ایفای نقش شخصیت اصلی در ذهن داشتند. این مجموعه سبکی درام و اسرارآمیز دارد و با وجود نقاط مثبت خیلی زیاد خود، آنقدرها که باید و شاید، شناخته نشده است. منتقدانی که سریال کلویی را تماشا کردند، تا حد زیادی آن را مورد تحسین قرار دادند. منتقد سایت گاردین که در نقد خود اینطور نوشته است: «در این معمای قتل خشن و نوآورانه، حتی یک نت نادرست هم وجود ندارد؛ این یک جشن نمایشی مطلق است. سرعت پیشروی داستان، دقیقا به همان اندازهای است که باید باشد و رشتههای مختلف داستان، به واسطهی بازی فوقالعادهی ارین دوهرتی محکم به هم وصل شدند.»
از طرف دیگر هم منتقد سایت مترو عنوان کرده که این سریال عقدهها و حساسیتهای ناسالمی را که خیلی از ما داریم، برجسته کرده است؛ چه وسواسی که نسبت به شبکههای اجتماعی داریم و چه مقایسهای که بین خودمان و زندگی دیگران انجام میدهیم. سریال بکی بهصورت کلی حول محور شخصیت جوانی به نام بکی میچرخد که بهعنوان یک کارمند موقت، بهصورت جایگزین در شرکتی استخدام شده است. بکی که همچنان با مادر خود زندگی میکند، وسواس و عقدهی عجیبی نسبت به یک شبکه اجتماعی (مشابه اینستاگرام) دارد و مدام زندگی نقصدار خود را با زندگیهای ظاهرا بینقص دیگران مقایسه میکند.
بکی از یک طرف بسیار دختر ساکت و تنهایی به شمار میرود و از طرف دیگر هم مادری دارد که دچار زوال عقلی زود هنگام و فراموشی شده است؛ بنابراین هیچکسی را جز تلفن همراه هوشمند خود و شبکههای اجتماعی ندارد. او که بیست و اندی سال سن دارد، از اعتمان به نفس بسیار پایین و البته پارانویا رنج میبرد و اغلب اوقات هم با روشهای فریبکارانه، پای خود را به رویدادهای اجتماعی باز میکند. او در تمام ساعات روز، خود را با افرادی مقایسه میکند که تصاویری را از زندگی به ظاهر بینقص خود، در فضای مجازی منتشر میکنند؛ اما در میان آنها، یک نفر است که بکی مدام او را زیر نظر دارد و همیشه حساب کاربریاش را چک میکند: او هم کسی نیست جز همسر یک عضو شورای محلی به نام کلویی فیربورن.
بکی با وسواس خیلی زیادی زندگی بهظاهر بیعیب و نقص کلویی را به واسطهی شبکههای اجتماعی نگاه میکند و به حال خود حسرت میخورد. اما زمانیکه کلویی بهطور ناگهانی میمیرد، همه چیز ازاینرو به آن رو میشود. بعد از مرگ کلویی، بکی که دو تماس بیپاسخ روی تلفن خود داشت، متوجه میشود که از طرف کلویی بوده است. بکی که حسابی از این اتفاق شوکه میشود، هویت جدیدی با نام ساشا را انتخاب میکند و «فرصتی» را مهندسی میکند تا بتواند با بهترین دوست کلویی، به نام لیویا، ملاقات کند. اولین برخورد آنها در یک رویداد هنری بود که به واسطهی مهارت خود بکی، خیلی زود ملاقات بعدی آنها در یک کلاس یوگا اتفاق افتاد.
به مرور زمان، بکی با زیرکی و فریبکاری تمام، به درون گروه دوستان نزدیک کلویی نفوذ میکند. علاوهبر این، او میتواند به واسطهی لیویا و ارتباطاتی که دارد، شغلی را خارج از تجربه کاری واقعیاش بهدست بیاورد و وارد دنیای جدیدی شود. او به واسطهی هویت جدید خود میتواند زندگیای را بهدست بیاورد که چندین برابر زندگی بکی، هیجانانگیز و پر ماجرا است. قصد اولیهی بکی این بود که علت اصلی مرگ ناگهانی کلویی را کشف کند اما اتفاقات پشت سر هم، دست بهدست هم میدهند و بکی را وارد ماجراهای جدیدی میکنند. با اینکه کم کم به علت اصلی این اتفاق پی میبرد، اما همچنان این زندگی جدید را ادامه میدهد.
بکی در ابتدا دختری ضعیف به نظر میرسد که مخاطب ناخودآگاه برای دلسوزی و با او همزادپنداری میکند. اما به مرور زمان حتی خود مخاطب هم از او میترسد زیرا دیگر نمیداند که بکی تا کجا میخواهد پیش برود. اینطور به نظر میرسد که مزهی این زندگی جدید به دلش نشسته و حالا حالاها میخواهد آن را ادامه دهد. اما هویت واقعی خودش و مادرش را میخواهد چه کار کند. اگر به کسی دل ببندد یا همه چیز جدیتر از چیزی که است، بشود چه؟ اگر دیگران هم به هویت واقعی او و کلاهبرداریاش پی ببرند چه اتفاقی رخ میدهد؟
مشخص است که بکی حسابی عاشق این هویت جدید شده است؛ کاملا هم طبیعی است زیرا با این هویت حس قهرمان بودن و قدرتمند شدن را بهدست میآورد. اما این تظاهر بهزودی واقعیت را در خودش فرو میبرد و بکی در معرض خطری قرار میگیرد که خودش را بهصورت کامل در این بازی از دست بدهد؛ بازیای که به مرور زمان تشخیص واقعیت و تظاهر در آن سخت میشود؛ بازیای که مرز بین هویت قبلی و جدید از بین میرود. حالا با معرفی سریال کلویی، تصمیم داریم که سه مجموعه دیگر با همین سبک و سیاق را هم به شما معرفی کنیم؛ بنابراین اگر سبک سریال کلویی را دوست دارید، اصلا مجموعههای زیر را از دست ندهید.
سریال های مشابه سریال کلویی
سریال Behind Her Eyes
سریال پشت چشمهایش
بازیگران: ایو هیوسن، تام بیتمن و سیمونا براون
سال پخش: ۲۰۲۱
خلاصه داستان: لوئیز یک مادر مطلقه است که بهعنوان منشی یک کلینیک کار میکند. یک شب با مردی آشنا میشود و خیلی زود به او دل میبندد. اما مدت زیادی طول نمیکشد که متوجه میشود آن مرد، رئیس خودش در کلینیک به نام دیوید است. سرنوشت کاری میکند که لوئیز با همسر دیوید آشنا شود. کم کم او دست به تحقیق و بررسی میزند تا متوجه شود که چه چیزی در پسِ ارتباط آنها پنهان شده است.
سریال Orphan Black
سریال اورفن بلک
بازیگران: تاتیانا ماسلانی، دیلان بروس و جوردن گاواریس
سال پخش: ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۷
خلاصه داستان: این سریال داستن یک آفتابپرست بیگانه، یتیم و خیابانی به نام سارا را حکایت میکند. سارا بعد از مشاهده خودکشی یک زن، هویت او را در اختیار میگیرد؛ کسی که بهطرز عجیبی شبیه خودش است. او تصور میکند که حالا تمام مشکلاتش حل میشود. اما در عوض وارد یک راز بزرگ و عجیب میشود که بیشتر از هر چیزی، سردرگمی و مشکل برایش درست میکند. همینطور که سارا بهدنبال پاسخهایش میگردد، متوجه میشود که افراد بیشتر دیگری شبیه به خودش در دنیا وجود دارند؛ افرادی که ژنتیک یکسانی با او دارند، درحالیکه توسط والدین ناآگاهی متولد شدند و در شرایطی کاملا متفاوت پرورش یافتهاند.
سریال Severance
سریال تفکیکسازی
بازیگران: آدام اسکات، زک چری و بریت لوور
سال پخش: ۲۰۲۲ تاکنون
خلاصه داستان: صنایع لومن از یک فرایند پزشکی تفکیکسازی و جداسازی استفاده میکند. این فرایند پزشکی خاطرات غیرکاری برخی از کارمندان این شرکت را از خاطرات کاریشان جدا میکند. دراینمیان، فردی به نام مارک وجود دارد که تیمی از کارمندان این شرکت را مدیریت میکند. همه چیز خیلی خوب در حال پیش رفتن است، تا اینکه یک همکار مرموز سر و کلهاش در دنیای خارج از کار پیدا میشود؛ اتفاقی که کم کم مسیر را برای کشف حقایق درباره شغل و محیط کاری آنها، هموار میکند.