معرفی سریال نام من (My Name) | برای طرفداران بازی مرکب

معرفی سریال نام من (My Name) | برای طرفداران بازی مرکب

نام من (My Name) یکی از آن سریال‌های آسیایی است که در عین ناشناخته بودن، شهرت زیادی دارد؛ یک مجموعه جدید از کشور کره جنوبی که در شبکه نتفلیکس پخش شده است. همراه میدونی باشید.

این روزها بر هیچکس پوشیده نیست که دنیای سینمایی و تلویزیونی کشور کره جنوبی چقدر پیشرفت کرده است. در طی سال، آثار مختلف زیادی از این کشور در دنیا پخش می‌شود که تقریبا همه را مجذوب خودش کرده است؛ حتی آنهایی که پیش از این، اصلا علاقه‌ای به آثار آسیای شرق نداشتند. نتفلیکس هم یکی از همان شرکت‌هایی است که حسابی دلباخته این کشور شده است. هنوز مدت زیادی از پخش سریال Squid Game (بازی مرکب) نگذشته بود که نام من برای مشترکان این سرویس استریم پخش شد. سریال نام من، اسم‌های مختلفی دارد و با «پوششی» و «الهه انتقام» هم شناخته می‌شود.

موضوع انتقام، همیشه یکی از مباحث فوق‌العاده محبوب در میان سازندگان و همچنین مخاطبان بوده و است. همین موضوع انتقام‌گیری، نوک پرگار سریال نام من است که حول محور آن می‌چرخد. این سریال اصلا به شروعی آرام اعتقاد ندارد زیرا از همان سکانس‌های اولیه، همه چیز با آب و تاب آغاز می‌شود و تپش قلب مخاطب را بالا می‌برد. از نقاط قوت این مجموعه می‌توان به این موضوع اشاره کرد که اصلا حوصله شما هنگام تماشای آن سر نمی‌رود؛ چون که مدام یک اتفاقی در حال رخ دادن است (چه جلوی چشم شما، چه در پشت داستان اصلی). سرویس نتفلیکس با آثار اختصاصی خود، مخاطب را ناامید نمی‌کند و همین کافی است که فقط یک قسمت اول مجموعه را تماشا کنید؛ زیرا قسمت‌های بعدی آن را بدون هیچ مشکل و اصراری تماشا خواهید کرد.

این مجموعه کره‌ای به خاطر خشونت بسیار بالایی که دارد، در دسته‌بندی TV-MA قرار گرفته است؛ یعنی تماشای آن تنها برای افراد بالای ۱۷ سال مناسب است. کیم جین-مین که ساخت و کارگردانی این مجموعه را برعهده داشت، سریال‌های زیادی را در رزومه کاری خود دارد. او حتی برای کارگردانی سریال Marriage Contract (قرارداد ازدواج) موفق شد جایزه بهترین کارگردانی تولید را در نهمین مراسم جوایز درامای کره که در سال ۲۰۱۶ برگزار شده بود، دریافت کند. نام من، اولین مجموعه‌ای نیست که کیم جین-مین برای شبکه نتفلیکس ساخته است. او سال گذشته، مجموعه اختصاصی دیگری را هم با نام Extracurricular (فوق برنامه) برای این سرویس استریم ساخته شود بود. این مجموعه هم موفقیت زیادی را کسب کرد و در سال ۲۰۲۰ به نهمین سریال کره ای پربازدید در نتفلیکس تبدیل شد.

سریال My Name حول محور دختر نوجوانی به نام یون جی‌وو می‌چرخد که به خاطر فعالیت‌های غیرقانونی پدرش، از مدرسه معلق می‌شود. پدر جی‌وو که معلوم نیست کجا به سر می‌برد و پلیس‌ها را همه جا دنبال خود می‌کشاند، تصمیم می‌گیرد که شب تولد ۱۷ سالگی دخترش به خانه بازگردد؛ تا این شب را کنار هم بگذرانند. براساس قانون نانوشته‌ای، خیلی از نوجوانان تولد ۱۸ سالگی خود را دوست دارند و معتقد هستند که در سن ۱۸ سالگی مسیر زندگی آن‌ها تغییر می‌کند. اما این تغییر و تحولات عظیم، به جی‌وو اجازه نداد که به سن ۱۸ سالگی برسد؛ زیرا در همان شب تولد ۱۷ سالگی بود که زندگی او ازاین‌رو به آن رو شد.

ادامه این مطلب بخش‌هایی از داستان قسمت اول تا سوم سریال نام من را فاش می‌کند.

اتفاقات غم‌انگیز و ترسناکی که همان شب بازگشت پدر رخ داد، باعث شد تا جی‌وو در یک مسیر انتقام‌گیری قرار بگیرد. برخلاف تصورات کلیشه‌ای اطرافیان جی‌وو، این دختر نوجوان به بزرگ‌ترین گروه‌های جنایتکار سازمان‌یافته می‌پیوندد و به یکی از بهترین و قدرتمندترین مبارزان این گروه تبدیل می‌شود. بعد از اینکه در یک مسابقه بزرگ، جی‌وو موفق می‌شود بهترین مبارز این سازمان جنایتکار را شکست دهد، طبق خواسته‌ی رهبر سازمان از گروه جدا می‌شود. او بعد از تحمل اتفاقاتِ بسیار سخت این مدت، آنقدر قدرتمند شده بود که می‌توانست در مسیر انتقام‌گیری خود، به مرحله بعد برود و قدم جدیدی بردارد.

داستان با یک پرشِ جذاب، ۵ سال بعد را در زندگی جی‌وو را به ما نشان می‌دهد؛ جی‌وویی که دیگر جی‌وو نیست و حالا با هویت جدیدی به نام اوه هی‌جین شناخته می‌شود. ما در طی این پرش که آنقدرها هم سریع نیست، همچنان شاهد تلاش‌های جی‌وو هستیم که حتی یک روز هم مهارت‌های رزمی خود را کنار نگذاشته است و مدام در حال تمرین است. او در تمام لحظات این ۵ سال در تلاش بود که قدرت خود را روزبه‌روز بیشتر کند تا هرچه زودتر برای رویارویی با دشمن بزرگ زندگی خود آماده شود. او از این هویت جدید استفاده کرد تا بتواند به یک افسر پلیس تبدیل شود و تلاش‌های شبانه‌روزی او هم باعث شد که برای استخدام در اداره پلیس، گزینه خوبی باشد.

چهار سال بعد از استخدام در اداره پلیس، جی‌وو یا همان اوه هی‌جین توانست به بخش مبارزه با مواد مخدر بپیوندد؛ تا هم دشمن خود را پیدا کند و هم از این طریق حواسش به دوستانِ خلافکارش باشد. درست همانند محیط قبلی و گروه مبارزان سازمان دونگچئون، جی‌وو در اداره پلیس مبارزه با مواد مخدر هم آنقدرها مورد استقبال قرار نمی‌گیرد. زیرا این افراد هم جی‌وو را به خاطر زن بودنش دست‌کم می‌گیرند و تصور می‌کنند که همانند خیلی استخدامی‌های دیگر، او هم خیلی زود جا می‌زند و کنار می‌رود. اما جی‌وو که با هدف خیلی خیلی بزرگتر از مبارزه با حلقه‌های مواد مخدر به این بخش آمده، بیدی نیست که با این بادها بلرزد و خیلی زود کنار بکشد.

او دراین‌میان، با فردی به نام کاپیتان چا گی‌هو روبه‌رو می‌شود که رئیس تیم آنهاست. جی‌وو بلافاصله بعد از دیدن کاپیتان یادِ همان شب تولد ۱۷ سالگی خود می‌افتد؛ اینکه بعد از بدترین و غم‌انگیزترین اتفاق زندگی‌اش، چهره او را پشت چشمیِ درِ خانه‌اش دیده بود. از آنجایی که جی‌وو بعد از آن اتفاق، با گی‌هو صحبت نکرده بود، تصور می‌کرد که این مرد همان دشمن بزرگ زندگی‌اش است. به همین ترتیب هم تک تک کارهای او را زیر نظر داشت تا بتواند از کارِ او سر در بیاورد. دقیقا در نقطه مقابل، از آنجایی که گی‌هو هم موفق نشد آن شب با جی‌وو صحبت کند، بنابراین چهره‌ی این دختر را ندیده است و حالا نمی‌داند این استخدامی جدید، قصد جانش را دارد.

کاپیتان یکی از بهترین تیم‌های مبارزه با مواد مخدر، نمی‌داند که استخدامی جدیدش، دارد در عملیات‌ها اختلال ایجاد می‌کند؛ کسی که در عین عالی بودن و به ظاهر مفید بودن، خیلی مخفیانه زیرآبی می‌رود و همکارانش را دچار مشکل می‌کند. ماجرا از جایی پیچیده می‌شود که جی‌وو می‌فهمد چوی موجین (دوست قدیمی پدرش، رئیس سازمان دونگچئون و همچنین کسی که جی‌وو را شخصا به سازمان آورد و آموزش داد)، هدف شماره‌ی ۱ بخش مبارزه با مواد مخدر است. او متوجه شد که کاپیتان گی‌هو مدت خیلی زیادی است که موجین را زیر نظر دارد.

در حقیقت جی‌وو به این موضوع پی برد که گی‌هو هم بیشتر از وظیفه‌ی خود به خاطر یک انتقام‌گیری شخصی، موجین را دنبال می‌کند؛ آن هم به خاطر اینکه سال‌ها پیش، یکی از هم‌تیمی‌های گی‌هو به خاطر موجین کشته شده بود. زمانی‌که تمام این اتفاقات در حال رخ دادن بود و دونگچئون هم از سوی دیگر درگیر مشکلات و خیانت مدیر بخش بندر این سازمان شده بود، حلقه مواد مخدری دیگری ظاهر شد که نوع جدیدی از این مواد را به فروش می‌رساند؛ موادی که از لحاظ کیفیت رتبه بسیار بالایی داشت و حسابی توانسته بود جای خودش را در میان قاچاقچیان باز کند.

رئیس این سازمان جدید برای اینکه بتواند دونگچئون را محکم به زمین بکوبد و انتقام قدیمی خود را از آن‌ها بگیرد، به همراه افراد خودش، به باشگاه مبارزان این سازمان حمله می‌کند؛ حمله‌ای که آسیب زیاد و غیرقابل جبرانی را به مبارزان بسیار خوب و حرفه‌ای دونگچئون وارد می‌کند. در چنین شرایطی جی‌وو در یک نبرد همه جانبه گیر افتاده است. از یک طرف باید در مسیر انتقام‌گیری خود جلو برود و خیلی زود دشمن بزرگ زندگی‌اش را پیدا کند؛ از طرفی باید مراقب چوی موجین باشد و اطلاعات لازم را به او برساند و در عین حال هم مراقب این باشد که کسی از اداره پلیس به موقعیت واقعی او پی نبرد؛ از طرف دیگر هم باید با دشمن قدیمی‌ای که در پوششی جدید ظاهر شده است و قصد جان او را دارد، مبارزه کند و هرچه زودتر او را از بین ببرد؛ این در حالی است که نباید اجازه دهد این دشمن قدیمی، هویت سابق او را برای همکارانِ پلیس خود فاش کند. البته این فقط بخشی از ماجراست... فاجعه زمانی رخ می‌دهد که تمام این مسائل در هم تنیده می‌شود و منافع تک تک شخصیت‌های این مجموعه به خطر می‌افتد.


افزودن دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

HTML محدود

  • You can align images (data-align="center"), but also videos, blockquotes, and so on.
  • You can caption images (data-caption="Text"), but also videos, blockquotes, and so on.
3 + 4 =
Solve this simple math problem and enter the result. E.g. for 1+3, enter 4.