رامبد جوان بعد از مدتها با سریال «مردم معمولی» به عرصه سریالسازی و البته کمدی بازگشته است. آیا این سریال شبیه کارهای خوب او در گذشته مثل «ورود آقایان ممنوع» است یا اینکه یادآور آثار ضعیفی مثل «قانون مورفی»؟ برای معرفی این سریال همراه میدونی باشید.
چندین سال است که نام رامبد جوان با برنامه خندوانه گره خورده است. او پیش از ساخت این برنامه سابقه کارگردانی چند سریال را در کارنامه خود داشته است. آثاری که تعدادی از آنها مثل مسافران، موفقیتهای نسبی نیز کسب کردهاند. در طول ساخت خندوانه اما او توانست تنها دو فیلم بسازد. فیلمهایی که نسبت به آثار سینمایی او قبل از خندوانه بهشدت ضعیف بودند. حالا رامبد جوان بعد از سالهای زیادی دوباره به ساخت سریال برگشته است. آنهم در شرایطی که فصل جدید خندوانه را هم شروع کرده است.
سریال مردم معمولی، داستان مدیر یک انستیتو زیبایی به نام بردیا برازنده است. او که قرار است یکی از امیران عرب را جراحی کند در تلاش است تا همه چیز به خوبی و خوشی پیش برود اما در همان روزآژانس مسافرتی خواهرش پلمپ میشود و او وسایلش را به محل کار بردیا میآورد. از این پس آنها با هم اختلافاتی پیدا میکنند.
سریال جدید رامبد جوان از سرویس اینترنتی فیلیمو پخش میشود و همین موضوع نیز سوالاتی را بهوجود میآورد که آیا این سرویس میتواند در تولید کمدی با تلویزیون رقابت کند یا نه؟ فراموش نکنیم که تلویزیون با وجود ضعف شدید در برنامه سازی، با سریالهایی مثل زیر آسمان شهر، شبهای برره، نون خ و پایتخت کارنامه نسبتا مناسبی در زمینه ساخت سریال کمدی دارد.
سریال جدید رامبد جوان، مردم معمولی نام دارد. نامی که ما را خیلی زود به یاد سریال رومانسی که در سال ۲۰۲۰ تولید شد می اندازد. اما با دیدن سریال میفهمیم که این تشابه کاملا تصادفی است. انتظار هوش و زیرکی از سازندگان برای انتخاب اسم، بیهوده است. در ادامه به معرفی تعدادی از بازیگران و دست اندر کاران پشت صحنه میپردازم. لیستی که بشدت عجیب است.
آتیلا پسیانی- شبنم مقدمی – لیلی رشیدی – کمند امیرسلیمانی- الناز حبیبی- خسرو پسیانی – خاطره اسدی – شادی کرم رودی
در فهرست عوامل پشت صحنه نیز نام بهرام دهقانی بزرگ، یکی از بهترین تدوینگران سینمای ایران که سیمرغهای زیادی هم در این رشته کسب کرده به چشم میآید. همچنین بامداد افشار که اخیرا شاهد هنرنمایی او در باند صوتی سریال قورباغه بودهایم، وظیفه آهنگسازی را بر عهده دارد.
تمام مقدمات گفته شده به ما نوید این را میدهد که قرار است کاری با استاندارد هایی مناسب ببینیم. اما خروجی این تیم قوی بشدت ناامید کننده و ضعیف است. اگر در متن بهدنبال جواب این سؤال میگردید که آیا باید این سریال را ببینم یا نه؟ جواب قطعا یک نه بزرگ است. معمولا در اینگونه متنها عادت بر این است که پیشبینیها نسبت به آینده کیفی سریال کمی با احتیاط صورت بگیرد اما در این سریال همه چیز به قدری ضعیف و دم دستی است که امکان ندارد تحولی در آن شکل بگیرد. در ادامه دلایل ضعف این سریال را بیان میکنم.
فضای سریال مردم معمولی خیلی زود ما را به یاد آثار مهدی مظلومی میاندازد. آثاری مثل بدون شرح، کمربندها را ببندیم. داستانهایی که عموما در یک لوکیشن بزرگ پیش میروند. ماجراهای بدون شرح در دفتر یک روزنامه بود و کمربندها را ببندیم در یک دفتر هواپیمایی.
ویژگی این سریالها بهنوعی شبیه به سیتکامهای تلویزیونی در آمریکا است. داستان کلی آن چنان اهمیت ندارد یا خیلی کمرنگ است. اما موتور محرکی که بینندهها را ترغیب میکند تا مجموعه را دنبال کنند و خسته نشوند شوخ و شنگی شخصیتها و البته برخی نکات ظریف در نوشتن دیالوگها و موقعیتها است. همانطور که از توضیحات بر میآید بازیگران در این مجموعه بیشترین اهمیت را دارند. در سریالهای مهدی مظلومی، فتحعلی اویسی با کارکتر مغرورانه و بلوف زنش، بیژن بنفشهخواه با کارکتر خنگ و خونسردش و فلامک جنیدی با کارکتر وراج، تعدادی از مثالهایی هستند که بستر فوقالعادهای برای ایجاد فضایی شاد و خندهدار مهیا میکردند. این کارکترها با قدرت بازیگری بازیگرانش، محرک اصلی سریال بودند.
سریال رامبد جوان اما هیچ کدام از این دو مشخصه را ندارد. در سالهای اخیر هرگاه بازیگران کمدی مثل رضا عطاران، مهران غفوریان، سعید آقاخانی نقشهایی جدی بازی کردهاند بشدت درخشیدهاند. رویکردی که برعکس آن معمولا صادق نیست. آتیلا پسیانی و لیلی رشیدی مانند نام سریال نقشهایشان را کاملا معمولی اجرا میکنند. در موقعیتهایی که قرار است خنده دار باشد وضع بدتر هم میشود. البته تا حد زیادی هم این نقص به نویسندگان مجموعه برمیگردد. دیالوگها کاملا معمولی و مثل گفتگوهای روزمره است. موقعیتها مثل مردی که از دست زنش حرص میخورد بشدت کلیشهای و نخنماست. حتی در اجرا هم تلاشی برای بهبود اوضاع صورت نگرفتهاست.
اما در بین بازیگران بدترینشان قطعا رامبد جوان است که اصلیترین نقش را برعهده دارد. او که رئیس انستیتو زیبایی است، با انجام کارهایی بهشدت اغراق شده سعی داشته این نقش را باور پذیر جلوه دهد. تلاشی که بیشتر آنرا بسمت لودگی سوق میدهد.
شادی کرم رودی هم که اخیرا درفیلمهایی مثل ابلق و دارکوب درخشیده بود، در اینجا کاملا معمولی ظاهر شده است. سایر بازیگران نیز نکته منحصر بفردی ندارند. در این بین شبنم مقدمی که قبلا در فیلم کمدی خجالت نکش بازی خوبی انجام داده بود اینجا هم نقش خود را از سایر بازیگران بهتر ایفا میکند و تا حد خوبی قادر است از مخاطب خنده بگیرد.
درنهایت بنظر میرسد مردم معمولی چون ایده و متن مناسبی ندارد از ابتدا شکست خورده است. علاوهبر بازیگران نامیاش، حتی تدوینگر و آهنگساز این پروژه نیز نمیتوانند کار خاصی برای این سریال انجام بدهند. بهرام دهقانی معروف است به تدوینگری هالیوودی و با ریتمی تند. در اینجا اما اگر سریال را در حالت سرعت دو ایکس هم ببینید، کُند و آهسته به نظر میآید. آهنگهای سابقا درخشان بامداد افشار، همگی انگار از نوعی فیلتر صوتی که منحصر به برنامه خندوانه است میگذرد. اصلا معلوم نیست اگر سازندگان بجای این دو عزیز افرادی با انگیزه و کم تجربه را استخدام میکردند با نتیجه فعلی چقدر مغایرت داشت.
سریال مردم معمولی، تا همین الان نمره ضعیف ۵۷ را گرفته که یک شکست برای این سرویس محسوب میشود. سرویسی که اخیرا به بهانه افزایش کیفیت آثار، قیمت اشتراکش را دوباره گران کرده بود.