جمعهی گذشته، هفتم مرداد ماه ۱۴۰۱، پخش سریال تازهای از شبکهی نماوا آغاز شد. سریالی به نامِ شبکهی مخفی زنان. سریالی کمدی که داستانِ خود را در بستر تاریخ روایت میکند. با میدونی همراه باشید.
شبکهی مخفی زنان را افشین هاشمی کارگردانی کرده است. کسی که بیشتر او را بهعنوان بازیگر بهیاد میآوریم، ولی پیش از این سابقهی کارگردانی فیلمهایی چون پسران دریا (مشترک با حسین قاسمی، ۱۳۹۹)؛ خداحافظ، دخترِ شیرازی (۱۳۹۷)؛ گذر موقت (۱۳۹۴) و خسته نباشید (مشترک با محسن قرایی، ۱۳۹۱) را در کارنامهی خود دارد.
این اولین سریالی است که او کارگردانی میکند. سریالی که بهتازگی پخش آن از شبکهی نمایش خانگی آغاز شده است. شبکهی مخفی زنان براساس طرحی از محسن قرایی شکل گرفته و نویسندگیِ آن را محمد رحمانیان بر عهده داشته است. هاشمی قبلتر از این و در دههی هشتاد خورشیدی، در سه تا از سریالهای محمد رحمانیان در تلویزیون به ایفای نقش پرداخته بود و حالا انگار دارد پیشِ استاد خود درس پس میدهد.
بازیگرهای چهرهای در این سریال حضور دارند. نقش اصلی فیلم را سیامک انصاری بازی میکند. میرزا محمود زنبورکچی، مدیر کل ادارهی ثبت و سجلّ احوال، براساس خلاصهداستانی که فعلن برای سریال منتشر شده است، اصلیترین بازیگر وقایع سریال است. هر چند که در این قسمت، میزان حضور بر صفحهی نمایش را با مهدی هاشمی تقسیم کرده است. مهدی هاشمی، در نقش مدبّرالملک، مدیر وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه است.
در جلسهای که در این وزارتخانه و متعاقب نامهای فوقمحرمانه تشکیل میشود، مقرر میشود تا کانونی شکل بگیرد برای سازماندهی امور بانوان ــ ولی براساس نظرها و خواستهای آقایان، در پشت پرده ــ تا بتوانند به این واسطه، فعالیت زنان پیشرو و برابریخواه و آزادیطلبِ جامعه را بهزیرِ سلطه بیاورند و آن را کنترل کنند. اینجاست که پای محمود زنبورکچی بهشکل گستردهتر و حیاتیتری به داستان باز میشود.
این خلاصهداستان تا همینجا نشان میدهد که با داستانی طرفایم که تا اندازهای به مسائل زنان و نابرابریهای موجود در جامعهی مردسالار ایران میپردازد و تبعیضی تاریخی که همیشه گریبانگیر زنان این سرزمین بوده است ــ هر چند باید دید در ادامه تا چه اندازه به این ایدهها پایبند میماند. این نکته را میتوان در دو سکانس از این قسمت هم رصد کرد. یکی جایی که پروین اعتصامی (با بازی باران کوثری) برای تغییر نام خود وارد اتاق زنبورکچی میشود و دیگری جایی که زنی در اداره دربارهی این صحبت میکند که کاش قانون ثبت ازدواجها در شناسنامهها زودتر اجرایی شود تا بلکه معلوم شود هر مرد چه کاره است. حال باید منتظر ماند و دید که در ادامه و در راستای این کانسپت و آن دیپلوماسی معکوس، چه اتفاقات و فرازونشیبهایی در داستان سریال اتفاق میافتد.
تیتراژ آغازین سریال بسیار جذاب اجرا شده است. طرحها و نقاشیهای بریدهشدهای که روی تصویر میآیند درواقع یادآور و تصویرگرِ کتابهای مصوّریاند که احتمالن همگیمان باهاشان سروکار داشتهایم. کتابهایی که با هر بار ورق زدنشان و رفتن به صفحهی جدید، طرحهایی بریدهشده از کاغذها جلو میآید و روبهروی چشمانمان میایستد. سعی شده است که عنوانبندیها و توضیحات مربوطبه آنها نیز با نظر به همین فضا و رعایت اصل کمیک بودنِ سریال طراحی شود.
کارگردانی افشین هاشمی در این سریال مبتنی بر برداشتهای بلند و استفاده از میزانسنهای متنوع براساس حرکات بازیگرها و دوربین است. جز در صحنههای گفتوگوییِ دونفره، کمتر میتوان ردی از دوربینهای ثابت برای دکوپاژِ صحنهها گرفت. بیشتر با نماهایی بلند و مفصل و بعضن شلوغ مواجهایم که دوربین و کاراکترها دائمن در آن مشغولِ حرکتاند.
بهعنوان مثال، سکانس مربوطبه رؤیای محمود زنبورکچی از دو نمای بلندِ این سبْکی و چند نمای ثابتِ کوتاه تشکیل شده است. یا لحظهی ورود محمود خان به اداره نیز با همین شیوه به تصویر درآمده است. عبور او از راهروهای مملو از جمعیت ــ آدمهایی که آمدهاند تا نامشان را عوض کنند یا برای بچههای خود اسمی انتخاب کنند و در سجل ثبت کنند ــ که در هر گوشهاش دیالوگی در جریان است و درنهایت رسیدن به اتاق خودش. صحنهها نیز روان و خوب اجرا شدهاند و ایرادی نمیتوان ازشان سراغ گرفت. صحنههایی که بعضن میزانسنهای جذابی را نیز به نمایش میگذارند. از نقش علیرضا زریندست در فیلمبرداری و اجرای این پلانها نیز نباید گذشت.
فضاسازی سریال هم برخلاف داستانی که تعریف میکند، و به هر حال سر از سیاست و تلخیهای آن درمیآورد، فضاسازی سرخوش و کمیکی است. رحمانیان نیز سعی کرده است تا در اثنای دیالوگها، با استفاده از دانش زیادش از ادبیات فارسی، شوخیهای متنوعی را خلق کند. از بازی با شعرها و مثلهای مختلف گرفته تا دیالوگهایی که بین آدمها ردوبدل میشود ــ چه در فضای خانه و چه در محیطهای کار. هر چند این شوخیها آنقدر شاخص نیستند که مخاطب را به خنده بیندازند و بیشتر برای متعادلسازی فضا استفاده شدهاند. شخصیتپردازیهای صورتگرفته تا اینجا و در این قسمتِ منتشرشده نیز قابلقبولاند؛ علیالخصوص شخصیت مدبّرالملک.
در این قسمت، شاهد صحنههایی نیز هستیم که فعلن مشخص نیست تکلیفشان چیست و آیا قرار است بعدتر استفادهای از آنها بشود یا نه. صحنهی صادق رضازاده (با بازی رضا بهبودی)، صحنهی پروین اعتصامی، یا صحنهی حضور گروهِ ولشدگان در وزارت معارف و صنایع مستظرفه برای دریافت مجوز ــ که بسیار آدم را بهیادِ سریال کمدی ممیزی شعر و ترانه (حامد جوادزاده، فیلیمو) میاندازد ــ جزوِ این صحنههایند. صحنههایی که باید منتظر ماند و دید که آیا حضورشان معرفیای برای شخصیتهاست و قرار است استفادههای بزرگتری از آنها بشود، یا نه.
از دیگر بازیگران سرشناسی که در شبکهی مخفی زنان به ایفای نقش میپردازند باید به شبنم مقدمی (همسر محمود زنبورکچی) هم اشاره کرد که البته در این قسمت نقش کوتاهی دارد. نکتهی جالب و مهم دربارهی سایر بازیگران سریال اما این است که خود سریال، فعلن و تا وقتی که زمانِ حضورِ آن افراد در سریال فرانرسد، قصدی در معرفیِ آنها ندارد. این مسئله را میتوان از معرفی شقایق دهقان در ابتدای تیتراژ پایانی قسمت نخست متوجه شد.
معرفیای که تا اندازهای تکنیکی برای غافلگیری هم است. همانگونه که اصغر فرهادی هم در دربارهی الی... (۱۳۸۷) و در معرفی صابر ابر از آن بهره جسته بود. بهنظر میرسد اینجا هم با این مسئله مواجهایم. علیالخصوص باتوجهبه توضیحات و اخباری که از سریال منتشر شده است. اخباری که حاکی از حضور بازیگرانِ بهنامی در این سریالاند که قرار است کمکم معرفی شوند. کنجکاویبرانگیزترینِ این نامها لیلا حاتمی است که عکسهایی هم از او با گریم مربوطبه نقشش در سریال در فضای اینترنت منتشر شده است. حمید فرخنژاد، امیرحسین رستمی، احسان کرمی و مونا فرجاد نیز از دیگر بازیگرانیاند که طبق اخبار، باید انتظار حضورشان در سریال را بکشیم.