سریال سقوط کردیم (WeCrashed) با بازی جرد لتو، مجموعه درام جدیدی است که داستان یکی از بزرگترین استارت آپهای جهان را به تصویر میکشد و مسائل پشت پردهی آن را به ما نشان میدهد.
هر روز و هر ساعت ایدههای متنوع در ذهن افراد مختلف جهان ایجاد میشود؛ شاید فکر کنیم که دیگر هیچ ایدهای نیست که ما را شگفتزده کند اما هر بار که ایدههای جدید و استارت آپی را میبینیم، به این فکر میکنیم که چه خوب شد چنین ایدهای به ذهن یک نفر رسید و حالا دارد آن را اجرایی میکند؛ ایدههایی که قرار است زندگی را برای ما خیلی راحتتر و جذابتر کند. همه میدانیم که پروژههای استارت آپی فراز و نشیبها و ماجراهای خیلی زیادی را در پشت پردهی خود دارد؛ در صورتی که ما فقط نتیجهی موفقیتآمیز آنها را میبینیم.
به همان اندازه که استارت آپهای موفق وجود دارند، پروژههایی هم بودند که با شکست بدی در نطفه خفه شدند؛ شاید حتی چندین برابر پروژههای موفق، افراد آیندهدار و شکستخورده وجود داشته باشند. تا به امروز، ما در میدونی چند سریال با همین مضمون به شما معرفی کردیم که ماجراهای استارت آپهای مختلف را به تصویر میکشیدند. حالا در این مقاله تصمیم داریم تا به سراغ یک پروژهی دیگر برویم؛ پروژهای بسیار مشهور در کل دنیا که در سریال WeCrashed (سقوط کردیم) به تصویر کشیده شده است. شاید تا الان باتوجهبه اسم سریال، اسم استارت آپ مورد نظر را حدس زده باشید.
داستان این سریال براساس پادکستی به نام WeCrashed: The Rise and Fall of WeWork است که در شبکه Wondery پخش شده بود. این پادکست از ۶ بخش مختلف تشکیل شده بود که پایه و اساس این سریال محسوب میشد. اوایل سال ۲۰۲۰ بود که عنوان شد سریالی براساس داستان شرکت WeWork در دست ساخت قرار دارد؛ اواخر همان سال، تصمیم بر این گرفته شد که سریال سقوط کردیم، در هشت قسمت داستان خود را بیان کند. جرد لتو، ان هتوی، کایل ماروین، کلی آکوین، استیون بویر، کریکت براون، اندرو برناپ و غیره، از جمله بازیگران مطرحی بودند که در این مجموعه ایفای نقش کردند.
ماجرای کلی سریال سقوط کردیم درباره فراز و نشیبهای یک شرکت کارآفرینی به نام WeWork است. این شرکت، یکی از ارزشمندترین استارت آپهای کل دنیا بود که در ابتدا غیرممکن به نظر میرسید؛ اما عشق بینظم و پرهرج و مرج شخصیتهای داستان، همهی غیرممکنها را ممکن کرد. قبل از پیشروی در خود مجموعه، بهتر است ابتدا شرکت ویورک را بیشتر با هم بشناسیم. ویورک یا همان کار میکنیم، همانطور که از اسمش مشخص است، تأمینکنندهی فضاهای کار اشتراکی به شمار میرود؛ چه فضاهای فیزیکی و چه فضاهای مجازیای که افراد به آن نیاز پیدا میکنند. تا سال ۲۰۲۲، اینطور عنوان شده که شرکت ویورک چیزی حدود ۷۵۶ شعبه در ۳۸ کشور تأسیس کرده است.
این شرکت در سال ۲۰۰۸ تأسیس شد و همچنان به فعالیت خود ادامه میدهد. تا به امروز، چیزی حدود ۵۹۰ هزار نفر عضو به خود جذب کرده است. در طی این چند سال، مشکلات مختلفی سر راه این ایدهی جذاب قرار گرفت و همه آن را پروژهای غیرممکن تصور میکردند. تا سال ۲۰۱۹، آدام نیومن که یکی از موسسهای این شرکت بود، نقش مدیرعامل را داشت. اما در آن سال، به خاطر فشارهای خیلی زیاد سرمایهگذاران به خاطر افشاگریهایی که WeWork در پرونده S-1 خود برای IPO (عرضه اولیه سهام) انجام داده بود، آدام نیومن، از سمت خود بهعنوان مدیرعامل استعفا داد و کنترل اکثریت رای در WeWork را کنار گذاشت.
البته در حال حاضر، او بهعنوان یک مشاور همچنان در این شرکت کار میکند. منتقدانی که این اثر را تماشا کرده بودند، نظرات مثبت را برای آن ثبت کردند و باعث شدند که سریال امتیازات خوب و نسبتا بالایی را بگیرد. منتقدان به این موضوع اشاره داشتند که سرعت پیشروی داستان ممکن است برای برخیها خستهکننده باشد. اما بهلطف ارتباط بسیار جذاب دو شخصیت اصلی و همچنین بازی چشمگیر ان هتوی، باز هم موفق است و مخاطب را جذب میکند. از آنجایی که آدام نیومن اهل اسرائیل است، رسانههای اسرائیل هم نسبت به این سریال واکنش نشان دادند. افراد مطرح این رسانه، نحوهی نمایش نیومن را «تهاجمی، دغلباز و سوءاستفادهگر» خواندند.
آنها معتقد بودند که شخصیتِ نمایشیِ آدام نیومن بهطور اغراقآمیزی لهجه اسرائیلی داشت و بیش از حد از کلیشهها استفاده میکرد؛ مثلا انگار طمع تنها انگیزه این شخصیت برای ادامه دادن بود. حداقل دراینمیان یکی از نشریات مهم به این موضوع اشاره کرد که «فرهنگ بیاعتنای شرکتی نهتنها باعث شد که انگیزههای آدام فعال شود و چنین کارهایی انجام دهد، بلکه مدام او را بیشتر و بیشتر به سمت جلو هل میداد؛ تا اینکه بالاخره همه با هم سقوط کردند.» مخاطبانی که این سریال را تماشا کردند، نسبت ایفای نقش فوقالعادهی ان هتوی و همچنین نحوهی نمایش جرد لتو بهعنوان یک اسرائیلی، نظرات مثبت خیلی زیادی داشتند.
داستان سریال از جایی آغاز میشود که همه تلاشها به ثمر نشسته است و شرکت با موفقیت کامل در حال ادامه دادن به کار خود است؛ دقیقا همان چیزی که تمام ما از نتیجهی یک پروژه و استارت آپ میبینیم. همان ابتدا متوجه میشویم که فشار کاری و استرس چه بلایی سر آدام نیومن و همسرش ربکا آورده است. پیش از اینکه داستان پروژه از نقطهی صفر آغاز شود، ما همان صحنههایی را میبینیم که درنهایت منجر به کنار کشیدن و استعفای آدام نیومن از شرکت خودش شده است؛ شرکتی که همانند بچهی خودش میداند و آن را بزرگ کرده است. در سکانسهای بعدی دیگر همه چیز آغاز میشود.
آدام نیومن از همان ابتدا دنبال ایدهی متفاوت و فوقالعادهای بود که بتواند استارت آپ و شرکت خودش را راهاندازی کند. کارها و ایدههای مختلفی را امتحان کرد، در تلاش بود تا سرمایهگذاری برای ایدههای خود جذب کند و در همین مسیر هم با ربکا آشنا شد. اما هیچکدام به نتیجهی خوبی نمیرسیدند؛ البته به استثنای آشنایی با ربکا که نتایج خیلی خوبی را به همراه داشت و همین آشنایی منجر به رخ دادن اتفاقات بسیار بزرگی در زندگیاش شد. ربکا در همان ابتدا تلنگر بزرگی به آدام وارد کرد و کاملا واضح گفت که هیچکدام از تلاشهایش نتیجه نمیدهند و او هرگز موفق نخواهد شد؛ چرا؟ چون آدام کاری را دنبال نمیکرد که قلبا به آن علاقه داشته باشد.
تمام فکر و ذکر او این بود که فقط یک ایدهای را اجرا و راهاندازی کند؛ در صورتی که اصلا هدف قلبی چیز دیگری بود. همین تلنگر باعث شد تا آدام به فکر بیفتد و به ایدههای بزرگتری فکر کند؛ ایدههایی که ذهن و هویت و علاقهاش را به نمایش میگذاشت. اول از هر چیز به سراغ برندی به نام Green Desk رفت و آن را تأسیس کرد؛ این برند هم با همان ایدهی ارائهی فضای کار اشتراکی خلق شده بود. اما بعد از گذشت مدتی آن را فروختند و با پول آن، شرکت وی ورک را تأسیس کردند. با اینکه آدام نیومن فرد طمعکاری بود و حرص زیادی داشت اما به خوبی حال و هوای خود را به مخاطب نشان داد؛ اینکه برای جلب توجه افراد مورد نظر و جذب سرمایهگذار، چه کارهایی انجام داده بود.
آدام نیومن نشان داد که برخی مواقع واقعا هم اصطلاح «آنقدر وانمود کن تا به واقعیت تبدیل کنی» جواب میدهد. او با اینکه در ابتدا هیچ چیز نداشت، اما بهگونهای نشان میداد که انگار هم مکان مناسبی برای تأسیس شرکتش دارد، هم برندهای بزرگ حاضر به سرمایهگذاری در ایدهی او هستند و هم برگ برندههای زیادی در دستش دارد. همین اعتماد به نفس خیلی زیاد هم باعث میشد که افراد او را ببینند و به او اعتماد کنند. ما این موضوع را در استارت آپهای مختلف زیادی میبینیم؛ همانطور که در معرفی سریالهای دیگر هم به آن اشاره شده بود. سریالهای این چنینی، انگیزهی زیادی به مخاطب میدهند و ثابت میکنند چیزهایی که ما میبینیم، همهی آن چیزی نیست که به نظر میرسد. حالا در این قسمت میخواهیم سریالهای دیگری را به شما معرفی کنیم که وجه تشابه زیادی با سریال سقوط کردیم، دارند.
سریال های مشابه سریال سقوط کردیم
سریال Silicon Valley
سریال سیلیکان ولی
بازیگران: توماس میدلدیچ، تی جی میلر و جاش برنر
سال پخش: ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۹
خلاصه داستان: در سیلیکان ولیِ مدرن که دنیای فناوری است ، همه بهدنبال موفقیت و درآمدی بالا میگردند. در این دره، افرادی که شایستگی بیشتری برای موفقیت دارند، کمترین توانایی را هم برای مدیریت این موفقیت بزرگ دارند. سیلیکان ولی یک مجموعه کمدی است که تا حدی از تجربیات خود مایک جاج الهام گرفته شده است؛ یک مهندس در دره سیلیکان که در اواخر ده ۱۹۸۰ در آنجا مشغول به کار بود.
سریال The Dropout
سریال ترک تحصیل
بازیگران: آماندا سایفرید، نوین اندروز و مایکلا واتکینز
سال پخش: ۲۰۲۲
خلاصه داستان: سریال ترک تحصیل داستان موسس شرکت ترانوس یعنی الیزابت هلمز را حکایت میکند؛ کسی که در تلاش بود تا انقلاب بزرگی در صنعت سلامت به وجود بیاورد؛ بعد از اینکه تحصیل در کالج را رها کرد تا یک شرکت تکنولوژی راهاندازی کند.
سریال Super Pumped
سریال بمب هیجان
بازیگران: جوزف گوردن لویت، کری بیشی و کایل چندلر
سال پخش: ۲۰۲۲
خلاصه داستان: این سریال داستان فراز و نشیب شرکت حملونقل تازه تاسیسی به نام اوبر را حکایت میکند؛ مجموعهای که پستیها و بلندیهای سیلیکان ولی را به نمایش میگذارد.