مهران مدیری بهدنبال موفقیت سریال هیولا، فصل دوم این سریال را به نام دراکولا از شبکه نمایش خانگی آماده پخش کرده است. با معرفی این سریال همراه میدونی باشید.
در یادداشت زیر میخواهیم سریال جدید مهران مدیری به نام دراکولا را باتوجهبه پخش قسمت اول آن معرفی کنیم. متن زیر صرفا معرفی کوتاهی از این سریال است و تحلیلی بر آن نیست. چرا که با یک قسمت از سریال نمیتوان آن را دقیق ارزیابی کرد. با این اوصاف سعی کردیم به به معرفی این سریال بپردازیم. مهران مدیری پس از چند سال وقفه در سال ۹۷ با سریال هیولا و با همکاری مجدد پیمان قاسم خانی به مدیوم سریال سازی برگشت. هیولا سریالی بود که باتوجه به طراحی و سرپرستی قاسم خانی و موضوع متفاوتش کیفیت قابل قبولی داشت و با استقبال مخاطبان همراه شد. هرچند ایرادات قابل توجهی هم داشت اما باتوجهبه بازی خوب فرهاد اصلانی و موضوع انتخابی و قوس شخصیتی که برای هوشنگ شرافت طراحی شده بود، میتوان هیولا را سریالی موفق در میان سریالهای طنز ایرانی توصیف کرد.
هیولا داستان هوشنگ شرافت معلم سادهای را روایت میکرد که در طول زندگیاش بهدلیل شرافت و پاکدستی به هیچ جا نرسیده بود اما آشناییاش با کامران کامروا و برداشتن اولین گامهای کج، مسیر زندگیاش را برای همیشه تغییر میداد.
گروه تولید دراکولا کم و بیش مانند هیولاست اما در میان بازیگران سریال تغییرات زیادی رخ داده است. محمد بحرانی، سیما تیرانداز، نیما شعبان نژاد و مهران مدیدی که در فصل اول نیز حضور داشتند، در این فصل هم به ایفای نقش میپردازند و ویشکا آسایش، بهنام تشکر، گلاره عباسی، اندیشه فولادوند نیز به این گروه اضافه شدهاند.
تهیه کنندگی و کارگردانی این سریال نیز بر عهده خود مهران مدیری است و سرپرست فیلمنامه آن را پیمان قاسم خانی بر عهده دارد و امیر برادران هم در مقام نویسنده با مدیری همکاری میکند. مهران ممدوح مدیریت فیلمبرداری، امیر توسلی موسیقی و امیر ادیب پرور نیز تدوین این مجموعه را برعهده دارند.
در دراکولا خبری از خانواده شرافت و دیگر شخصیتهای هیولا نیست چرا که در میان صحبتهای مهرافزون، متوجه میشویم چیزی از خانواده آقای شرافت باقی نمانده است. او همه چیزش را از دست داده و خودش با یک بند انگشت شرافتش باقی مانده است و این بار کامران کامروا (مهران مدیری) به کاراکتر مرکزی قصه تبدیل شده است.
باتوجهبه این موضوع بهجای دراکولا بهتر است به این اثر بگوییم هیولای ۲. زیرا اگر فصل اول سریال هیولا را تماشا نکرده باشید، احتمالا در درک رفتار شخصیتهای اصلی مانند کامروا و پسرش هوشمند (نیما شعبان نژاد) و همچنین غضنفر چمچاره یا مهیار مهر افزون با بازی محمد بحرانی و همسرش (سیما تیر انداز) مشکل خواهد بود.
کامروا بهدلیل نامشخصی از زندان آزاد شده است و با مرگ همسر اولش (شیلا خداداد) مجددا با یک زن ثروتمند (ژاله کبیری) ازدواج کرده و با راه انداختن یک بنیاد خیریه به نام تعاونی اعتبار بازرگانی یاران خیر (تابیخ) زندگی تازهای را تشکیل داده است. فرزندش هوشمند نیز به خارج از کشور رفته و یک بنگاه شرطبندی اینترنتی راه اندازی کرده است. در فصل دوم قرار است ببینیم که کامروا چطور به یک مفسد اقتصادی تبدیل شده و چطور به فعالیتش در پوشش خیریه ادامه میدهد و همین بهانهای است برای سرک کشیدن به زندگی طبقهای که هیچ وقت از نزدیک دیده نشده است.
درباره خلاصه داستان دراکولا باید گفت در این سریال با مرگ همسر کامران کامروا یعنی شیلا خداد، وی با زن دیگری به نام ژاله کبیری (ویشکا آسایش) ازدواج کرده و اکنون از زندگی مشترک آنها سه سال میگذرد. در قسمت اول شاهد این هستیم که ژاله به مناسبت تولد کامروا ترتیب یک مهمانی مجلل را داده و کامران کامروا هم مؤسسه خیریه جدیدی برای کودکان کار راه اندازی کرده و همچون فصل گذشته این سریال، در حال پول شویی است.
پسر کامران کامروا نیز در خارج از کشور به جرم راه اندازی سایتهای شرط بندی دستگیر شده و به کامروا خبر میرسد که بهزودی ماموران به سراغ وی خواهند آمد و از اینجا به بعد داستان سریال آغاز میشود.
سریال با یک هشدار قبل از شروع تیتراژ مبنی بر اینکه «حیوانات وحشی باید در زیستگاه طبیعی خود زندگی کنند و نگهداری در خانه از آنها انسانی نیست.» آغاز میشود. پیامیکه از همان ابتدا به ما میفهماند که قرار است حیوانات وحشی به وفور دیده شوند. اما کارکرد این تجملات بیش از حد در قسمت اول مشخص نیست.
مهران مدیریِ بعد از آثار موفقاش با پیمان قاسم خانی دیگر نتوانست به کیفیت سابق خود دست پیدا کند. حتی با وجود پروداکشن عظیم، بازیگران زیاد، دکور خاص و هزینه بالا، در رسیدن به کیفیت خوب ناکام ماند. آثار اخیر او به جز هیولا آثاری به ظاهر جذاب اما کم عمق بود که نسبتی مشخص با سبک زندگی مردم نداشت.
حتی اولین فیلم سینمایی مدیری، ساعت ۵ عصر، هم سهم کمی از این شلوغ بازی و ارضای بیگ پروداکشن سازی او نداشت. حالا با دیدن اولین قسمت از سریال جدید دراکولا تکتک این عناصر چنان گلدرشت به چشم میآید که مخاطب ممکن است برای لحظاتی فراموش کند به اثری شخصی دارد نگاه میکند که تا همین چندسال قبل آمار پربینندهترین آثار نمایشی را به خودش اختصاص داده بود.
اگر با دیدن چند قسمت از سریال هیولا میشد تصمیم به ندیدنش گرفت با تماشای اولین قسمت دراکولا بهراحتی میشود این سریال را دنبال نکرد.
در ادامه جزییات قسمت اول فاش میشود
تیتراژ سریال دراکولا به همان سبک هیولا طراحی شده و سریال با تصاویری محو از مهمانیهای شبانه غیر مجاز و تفریحات لاکچری آقا زادهها شروع میشود. آقازادههایی که مانند هوشمند در سریال از راههای غیر قانونی ارتزاق میکنند و هزینه بالای زندگی لاکچری شان را از جیب مردم میپردازند. هوشمند که در لایو اینستاگرامی خود مانند شاخهای مجازی در حال گفتگوست، توسط پلیس بینالملل دستگیر و به مرز ایران برگردانده میشود. از آن طرف ژاله در گیر و دار مهمانی خود است و ویشکا آسایش با بازی خوب و تیپ سازی مناسب از تریکهای رفتاری، نوع میمیک صورت و خندههایش، پتانسیل خوبی را از یک تیپ/شخصیت در سریال ارائه میدهد.
ژاله با برگزاری مهمانیای با شکوه به بهانه تولد کامروا در عمارتی بزرگ و مجلل سعی در نمایش ثروت به دوستان خود را دارد. مهمانی با حضور بی دلیل حیوانات عجیب و خاص و خدم و حشم فراوان نمایانگر سبک زندگی و دغدغه طبقه مرفهی است که حسادت و چشم رو هم چشمیخصیصه آنهاست.
از آن سو، کامروا در مؤسسه خیریه خود با نام استعاری (تابیخ) که مشخصا یاد آور کلمهای دیگر است، در قالب خیریه با حضور خیرین و کودکان کار مراسمی برگزار کرده است. خیرینی که برای اینکه بوی کبابشان به مشام کودکان کار نرسد، پیشنهاد دود کردن اسپند میدهند و در میز شامی مفصل مشغول غذا خوردن هستند اما برای کودکان در ظرفی پلاستیکی قیمه ریختهاند. تناقض و تحقیری که درسخنرانی کامروا نیز مشهود است.
همین تناقضهای رفتاری این طبقه را در مهمانی ژاله میبینیم. آنهایی که ادعای روشنفکری و مرفه بودن دارند و با بنتلی و هلیکوپتر به مهمانی آمدهاند اما از آهنگهای کلاسیک مهمانی و موسیقی ثابت (با من برقص از کوهن) خسته شدهاند و با آهنگِ شادِ دهه شصتی به وسط میآیند و خود را بروز میدهند.
آنچه که ما در قسمت اول مشاهده میکنیم بیشتر مقدمهای کسالت آور و طولانیست. جای اینکه خنده دار باشد بیشتر لوده است و جای اینکه تامل برانگیز باشد بیشتر خودنماست که در بیست دقیقه میشد آن را نشان داد. اگر مقدمه حیوانات خاص و تصاویر آنها و بازخوانی کامروا از آهنگ مهتاب ویگن در میهمانی را حذف کنیم عملا اتفاق خاصی نمیافتد. میشد بهجای خواندن ده دقیقه بازخوانی بی کیفیت یکی موسیقی قدیمیتوسط کامروا که کارکردش به هم ریختن آرایش زنان در مهمانی بود، این سکانس را در بیست ثانیه میشد نشان داد اما این خود بزرگ بینی و توجه طلبی مهران مدیریست که گویی در واقعیت رنگی از کامروا را درون خود دارد.
زیادهروی در نشان دادن عظمت و شکوه زندگیِ کامروا مانند پرداخت شخصیتها اغراق شده و اگزجره است. از اپیزود اول سریال دراکولا انتظار موقعیت کمیک یا طنز خنده داری نمیشود داشت. این قسمت به جز در به رخ کشیدنِ میزانسن، طراحی لباس و دکور رسما چیز خاصی برای عرضه ندارد. دراکولا کم و بیش مختصات و امضای کارهای دیگر مهران مدیری را با خود دارد. تیپهای شخصیتی اغراق شده و داستانی که در هیچ جزئیاتی از بزرگنمایی ابایی ندارد و شروع بدِ داستان که از دیگر خصوصیات کارهای مدیری است. دراکولا هم شروع ضعیفی دارد با این تفاوت که این شروع ضعیف کمینگران کنندهتر از همیشه است.
در سریال دراکولا، سازنده به سراغ شخصیتها و فضایی رفته که در فصل قبلی بهعنوان قطب منفی بالقوه قصه معرفی شده بودند و این بار هرچقدر هم که برای هجو و تمسخر این طبقه تلاش شود، بدون وجود شخصیت یا عنصری که همدلی بیننده را جلب کند، قصه به سختی پیش میرود. چرا که نیازمند برخورد و تضادهای دراماتیک است. جدای از این، تجربه ثابت کرده که دنبالهسازی برای آثار موفق به اندازه کافی کار سختی است و باید توقع بالای مخاطبان را در همان بدو امر برآورده کند. مخاطبانی که بهجای تماشای مدیری نقد حاکمان و سیستم (قهوه تلخ) به دیدن نقدی بر طبقه نوکیسه ثروتمند و تازه به دوران رسیدهای نشسته است که ثروتشان از منابع نامشروع است.
سریال دراکولا، در قسمت اول همان تکرار مکررات است. بدون محتوایی ارزشمند، با پروداکشنی عظیم و پر زرق و برق که بهجای داستان بیشتر به علایق کارگردان پرداخته است. تقلیل دادن و لوده کردن مضامینی که سریال به آن می پردازد هم موجب عادی سازی فجایع جاری در جامعه میشود.
باید دید مدیری تا کی میخواهد به این قالب تکراری ادامه دهد و درجا بزند. عمارت بزرگ، خدم و حشم و شلوغکاری بیش از حد و خسته کننده، زنهای کودن با آرایشهای غلیظ و دیالوگهای نخنما حول محور شوهر و چشم رو هم چشمی. شخصیت خودش هم در یک قالب شیک و اتوکشیده بدون ثانیهای موقعیت کمیک.
البته شاید انتخاب هوشمندانه ویشکا آسایش و بازی قابل قبول سیما تیرانداز و محمد بحرانی و شیمی رابطه بین آنها و بهطور کلی اضافه شدن بازیگران جدید بتواند سریال را تنها قدری قابل تحمل کند. باید دید مدیری در ادامه چه روندی را برای سریال دراکولا تدارک دیده است؟