به مناسبت اکران فیلم «موجودات شگفتانگیز: جنایات گریندلوالد»، در این مقاله تکتک شخصیتهای جدید حاضر در این فیلم را میشناسیم و خصوصیاتشان را زیر ذرهبین میبریم.
یکی از خاصیتهای شیرجه زدن به جهان بزرگ قصههای جادویی جی. کی. رولینگ چیزی نیست جز آشنایی با شخصیتهای زیاد، دوستداشتنی یا زجردهنده و در همهی حالتها، جذاب و پرجزئیات. چون رولینگ همیشه در داستانهایش با کاراکترهای مثبت و منفی و صد البته خاکستری بسیاری سر و کار دارد که شناخت بهتر آنها، میتواند باعث لذت بردن بیشتر مخاطب از مواجهه با ساختههای سینمایی مرتبط با دنیای او شود. در دنیای کتابها، رولینگ به مانند هر نویسندهی دیگری آنقدر کلمات و صفحات را به شکل دلخواه زیاد و کم میکند که تمام کاراکترها به بهترین شکل ممکن پرداخت شوند و کوچکترین نکتهای دربارهی آنها روی زمین نماند. ولی در سینما، دقایق و سکانسها محدودیتهای خاصی را یدک میکشند که خواه یا ناخواه با توجه به تجربهی کمتر این نویسندهی بزرگ در عرصهی فیلمنامهنویسی ممکن است تاثیراتی روی احساس نهایی تماشاگر نسبت به قصه و به شکل جدیتر نسبت به کاراکترهای آن بگذارند. مخصوصا در فیلمی مثل قسمت دوم یک سری پنج قسمتی که یقینا در آینده، شخصیتپردازیهایش پختهتر از گذشته میشوند. به همین خاطر شاید موقع دیدن آثاری همچون Fantastic Beasts: The Crimes of Grindelwald، در عین این که مخاطب بدون داشتن هیچ اطلاعات اضافهای هم میتواند از فیلم لذت ببرد، خواندن مواردی مهم دربارهی آن از قبل و ورود به داستانش با یک پیشزمینهی مناسب، شانس زیادی برای افزایش جذابیت محتوای محصول مورد بحث برای او داشته باشد.
- موشکافی تریلر کامیک کان فیلم Fantastic Beasts: The Crimes of Grindelwald
قطعا همهی ما دیگر نیوت اسکمندر (با بازی راضیکنندهی ادی ردمین) یا قهرمان قدیمیتری مانند دامبلدور (با نقشآفرینی جود لا) و در کل کاراکترهای تاثیرگذاری مانند آنها را میشناسیم. اما در قسمت دوم پنجگانهی Fantastic Beasts، افزون بر اینها قرار است روبهروی چهرههای تازهی دیگری هم قرار بگیریم. هر کدام از آنها، چه اشخاصی هستند و حالا که این مجموعه دارد بیشتر از هر زمان دیگری به پیشینهی داستان «هری پاتر» اتصال پیدا میکند، در گذشته و آیندهی دنیای جادویی چه نقشی را ایفا خواهند کرد؟ بگذارید با سر زدن به مقالهی جدید وبسایت «پاترمور» (Pottermore)، جواب دادن به این سوالات را به وسیلهی صحبت دربارهی لیتا لسترنج آغاز کنیم.
لیتا لسترنج
لیتا لسترنج با بازی زوئی کرویتز را بدون شک میتوان یکی از مورد انتظار انتظارترین کاراکترهای «جنایات گریندلوالد» دانست. کاراکتری که نام خانوادگیاش یقینا توجه بسیاری از دوستداران «هری پاتر» را به خود جلب کرده است. چرا؟ چون خانوادهی لسترنج، در دنیای جادویی رولینگ ابدا به عنوان گروهی از آدمهای دوستداشتنی و خوب شناخته نمیشوند. آنها جادوگرانی خطرناک هستند که از قضا در نبرد بزرگ، تبدیل به یکی از اعضای لشگر لرد ولدمورت شدند و به همین خاطر، سخت میتوان به یکی از اعضایشان اعتماد کرد. حضور لیتا لسترنج در قسمت اول Fantastic Beasts، فقط محدود به آوردن نامش توسط شخصیتها و دیدن شدن در عکسی که نیوت با خودش به همراه داشت میشد و در «جنایات گریندلوالد»، او شدیدا بیشتر از قبل در مرکز توجهات، ظاهر خواهد شد؛ به عنوان یکی از افراد مشغول در وزارت سحر و جادوی بریتانیا که هنوز نمیتوان نسبت به جهتگیری مثبت یا منفیاش در قصه مطمئن بود. همچنین ما میدانیم که لیتا نامزد تیسیوس اسکمندر (برادر نیوت) هم هست که راستش را بخواهید، این موضوع کمی عجیب به نظر میرسد. زیرا نامزد بودن او با برادر پسری که همیشه عکسش را همراه خود دارد، میتواند نشاندهندهی برخی چیزها باشد.
چه لیتا یکی از آدمهای خوب داستان شود و تا انتها هم همینطور باقی بماند و چه او حکم یکی از کاراکترهای منفی فیلمنامه را پیدا کند، همانگونه که طرفداران Harry Potter میدانند، فرزندان او شخصیتهای مثبتی نبودهاند. بر پایهی گفتههای خود رولینگ، خانوادهی لسترنج یکی از بیست و هشت خانوادهی مقدس (لقب خانوادههای اصیل در دنیای جادویی) هستند و همچون خانوادههای اصیل دیگر، مشکلی با دخالت دادن سهمشان از طلسمها و جادوگران تاریک برای مقابله با هیچکسی ندارند. به خصوص کسانی که به خودشان جرئت برقراری ارتباط با یک انسان غیر جادویی (ماگلها یا همان مشنگها) یا حتی شخصی با خون نیمهخالص (آدمهایی که یکی از والدینشان جادوگر و دیگری ماگل است) بدهند. احتمالا معروفترین عضو از خانوادهی لسترنج که ما مدتها قبلتر از پخش «موجودات شگفتانگیز» هم او را میشناختیم، کسی نیست جز بلاتریکس با بازی درخشان نامزد دو جایزهی اسکار یعنی هلنا بونهام کارتر. فردی که در حقیقت یکی اعضای خانوادهی سیریوس بلک (یک خانوادهی اصیل دیگر) به حساب میآید و نخستین بار مابین ثانیههای «هری پاتر و محفل ققنوس» (Harry Potter and the Order of the Phoenix) دیده شده است. بلاتریکس که به سبب ازدواج با رودولفس لسترنج تبدیل به یکی از اعضای این خانوادهی اصیل شد، از سوزاندن و کشتن هر کسی که به قانون وفاداری به ازدواج با خانوادهی اصیل عمل نمیکرد، ابایی نداشت. خودش، همسرش و دوست همسرش یعنی رَبِستان هم مرگخوارانی بودن که در انتهای کار، درون آزکابان زندانی شدند و آنجا همانطور که لیاقتشان بود، به خاطر شکنجهی والدین نویل لانگباتم مورد بازخواست قرار گرفتند. ما هنوز نمیدانیم که لیتا در کجای درخت خانوادگی لسترنج قرار میگیرد و خود این، میتواند یکی از سوالات جالبی باشد که شاید در فیلم جدید رولینگ، پاسخداده شوند. هرچند که با توجه به جریان داشتن اتفاقات The Crimes of Grindelwald در حوالی سال ۱۹۲۰ میلادی، منطقا او باید چند نسل قبل از رودولفس زندگی کرده باشد.
یوسف کاما
یوسف کاما با اجرای ویلیام ندیلام، یک جادوگر فرانسوی-آفریقیایی است که ادعا میکند آخرین عضو مذکر خاندان اصیل خودش به حساب میآید. یوسف را باید یکی از اشخاصی دانست که آنچنان در تریلرها و حتی تصاویر «جنایات گریندلوالد» دیده نشدهاند و به جز مواردی اندک، اطلاعات خاصی دربارهی آنها پیدا نمیشود. شخصی که بیشتر از هر کاراکتر دیگر، با کریدنس (با بازی ازرا میلر) ارتباط پیدا میکند و همواره میخواهد هر طور که شده، او را شکار کند. وی عهدی غیر قابل شکستن بسته است که به خاطر آن هر طور شده باید کریدنس را بیابد و به زانو دربیاورد. یک عهد جادویی به این شکل که در صورت انجام نشدن ماموریت مورد اشاره توسط یوسف، وی به سادگی کشته میشود. اگر یادتان باشد، پروفسور سوروس اسنیپ (با نقشآفرینی فراموشناشدنی الن ریکمن) هم در طول داستان «هری پاتر و شاهزادهی دو رگه» (Harry Potter and the Half-Blood Prince) یکی از همین عهدها را برای قول دادن به دراکو مالفوی بست. عهدی مبنی بر این که اسنیپ قطعا مالفوی را در راه کشتن دامبلدور، یاری خواهد کرد. پس همانطور که خودتان هم فهمیدهاید، عهدهای جادویی ناشکستنی فقط برای موارد خیلی جدی بسته میشوند و به همین دلیل میتوان حدس زد در پس دنبال شدن دائمی کریدنس توسط یوسف، دلایل زیادی وجود دارند.
یوسف برادر مادری لیتا لسترنج نیز هست! چرا که مدتها قبل، جادوگری شیطانی با نام کوروِس لسترنج، مادر یوسف را دزدید و با او صاحب فرزندی شد که آن بچه، شخصی نبود جز لیتا لسترنج. اما مهمتر از ارتباط یوسف با لیتا، باید این را فهمید که او با کریدنس چه ارتباطی دارد؟ کاراکتری که از فیلم اول میدانیم که همواره به عنوان شخصی یتیم معرفی میشود و بعید نیست که تلاش یوسف برای یافتن او، بیارتباط با والدین ناشناختهاش یا کشف رابطهای خاص مابین خودش و وی نباشد.
ناگینی و اِسکِندِر
همهی ما در تریلرهای گوناگون «موجودات شگفتانگیز: جنایات گریندلوالد»، آن سیرک جادویی و برخی از اعضایش را دیدهایم. سیرکی که آرکِینوس نامیده میشود و به تازگی خود سازندگان فیلم فاش کردند که یکی از افراد حاضر در آن با بازی کلودیا کیم شخصی نیست جز مار دهشتناکِ ارباب تاریکی یعنی ناگینی. شخصیت اجراشده توسط کلودیا کیم، همیشه در تحلیل تریلرهای فیلم جدید دنیای جادویی رولینگ، بیشترین توجه مخاطبان را به خودش اختصاص میداد و حالا که میدانیم او چند دهه بعد از اتفاقات این اثر تبدیل به اصلیترین همدم ولدمورت خواهد شد، دیگر بیشتر از وضعیت فعلی نمیتوانیم برای شناختن دقیقترش هیجانزده باشیم. البته در طول اتفاقات The Crimes of Grindelwald، ناگینی هنوز یک انسان است. یک انسان بدشانس که خواسته یا ناخواسته با طلسمی خونی به اسم «ملدیکتس» (Maledictus) دستوپنجه نرم میکند که به خاطر آن، یک روز به شکل دائمی تبدیل به یک حیوان میشود.
به نظر میرسد که در زمان رخ دادن داستان «جنایات گریندلوالد»، ناگینی توانایی کنترل کردن تبدیلش به یک مار را داشته باشد. البته نه به مانند کاراکترهای دیگری از این دنیای جادویی مانند پیتر پتیگرو که ۱۲ سال به یک موش تبدیل میشد و بعد دوباره به سادگی به قالب انسانیاش بازمیگشت. فارغ از آن که تغییر اصلی ناگینی، هرگز راه برگشتی نداشته و ندارد. اما به جز او، یک نفر دیگر هم در سیرک آرکینوس هست که همین حالا توجه برخی افراد را به خودش جلب کرده است. رئیس سیرک یا همان اِسکِندِر که اولافور داری اُلافسون عهدهدار اجرای نقش او است و به نظر میرسد که همیشه با رفتار بیرحمانهاش نسبت به ناگینی، به سوء استفاده از وی میپردازد. پس بگذارید امیدوار باشیم که در جایی از قصهی فیلم، او هم مثل خیلی از شخصیتهای منفی دیگر، جواب کارهای آزاردهندهاش را به شکلی دلنشین دریافت کند.
تیسیوس اسکمندر
برادر شخصیت اصلی داستان یعنی نیوت اسکمندر. تیسیوس با بازی کالوم ترنر که میتوان انتظار حضور جدیاش در بخشهای مهمی از داستان فیلم را داشت، یک قهرمان جنگی تحسینشده به حساب میآید و رییس یکی از دفاتر وزارت سحر و جادو است. همانطور که احتمالا خودتان با توجه به حرفهای قبلی گفتهشده دربارهی لیتا لسترنج فهمیدهاید، تیسیوس و نامزدش لیتا در وزارت سحر و جادو با یکدیگر آشنا میشوند. در ابتدای حضور تیسیوس در محل کارش، به نظر میرسد که همهچیز به جز رابطهی پرتنشی که با برادر کوچکترش دارد، برای او خوب پیش میرود و این شخصیت حداقل تا پیش از رخدادهای فیلم دوم، در زندگیاش با مشکلات زیادی مواجه نشده است. اما برای فهمیدن شدت تنفر این دو برادر از یکدیگر، میتوانید به سومین تریلر فیلم نگاهی بیاندازید که در آن نیوت به وضوح از دستگیری تیسیوس توسط تینا خوشحال میشود و حتی زمان دیدن این اتفاق را بهترین لحظهی زندگیاش خطاب میکند. پس اگر قرار به پیوستن تیسیوس به نیوت باشد، بعید نیست که تلاش او برای صلح کردن مجدد با برادری که موجودات شگفتانگیز را بیشتر از آدمها دوست دارد، بخشهای جذابی از فیلم را تشکیل دهد. اما آیا آنها توانایی دوست شدن دوباره با یکدیگر را دارند یا همانگونه که از برخی شواهد پیدا است، علاقهی نیوت به لیتا مشکلات مابینشان را تشدید هم خواهد کرد؟
دنبالکنندگان گریندلوالد
در دنیای دوستداشتنی رولینگ، همیشه پشت یک جادوگر سیاه دیوانه و قدرتمند، لشگری از دنبالکنندگان به چشم میخورد. از لرد ولدمورت که مرگخواران را داشت تا گلرت گریندلوالد با درخشش جانی دپ که حلقهای از آدمهای قدرتمند را همراه خود یدک میکشد. اشخاصی که بین آنها، بعضی نامها نیز بیشتر از مابقی، جلب توجه میکنند. کَرو (با نقشآفرینی میجا بلوم)، کِرَفت (با بازی سایمون میکاک)، کِرال (با اجرای دیوید ساکورای)، نِیگِل (کلادیوس پیترز) و ویندا رُزیِر (با نقشآفرینی پاپی کوربی-تیوچ) ، پنج یار اصلی یا دست راستهای گریندلوالد هستند. در کنار کاراکتری با بازی کوین گاتری که اسم او را از فیلم قبلی به یاد داریم؛ ابرناثی.
اگر یادتان نیست، بگذارید مجددا تکرار کنم که ابرناثی، یکی از سرپرستهای کنگرهی جادویی ایالات متحدهی آمریکا بود و حضور ناگهانیاش در کنار گریندلوالد، نشاندهندهی چیزی نیست جز یک رفتار رادیکال و برگشتی صد و هشتاد درجهای. فارغ از او اما در صورت شناخت درست جزئیات جهان «هری پاتر»، حتما میدانید که کرو و رزیر هم دو عدد از نامهای خانوادگی طبقهبندیشده در گروه خانوادههای جادویی اصیل به شمار میروند. خانوادههایی که در آینده بعضی از اعضایشان، تبدیل به افراد حاضر در گروه مرگخواران ولدمورت شدند.
رُزیِر
قبل از صحبت دربارهی یکی از نزدیکترین همراهان گریندلوالد، بگذارید دربارهی خانوادهی او صحبت کنیم. رُزیِر به عنوان یک کلمه، نام یک فرشتهی سقوطکرده است که از جایی به بعد، تبدیل به یک شیطان میشود و آنطور که از پیشنمایشهای Fantastic Beasts: The Crimes of Grindelwald پیدا است، اعضای خانوادهی رُزیِر هم پرشده از فرشتههای سقوطکردهی زیادی هستند. در مجموعه کتابهای «هری پاتر»، یکی از اصلیترین کاراکترهای متعلق به این خاندان که ما دربارهاش میخوانیم، کسی جز اوان رزیر نیست. یکی از کسانی که پیشتر از اکثر افراد به لرد ولدمورت پیوست و از اولین نبرد به همراهی او درآمد و در همان سال از پا درآمدنش، با پایان زندگی خویش مواجه شد. البته اوان تنها رُزیری نیست که ما از کتابهای «هری پاتر» میشناسیم و دروئلا رزیر از خاندان بلک هم یکی از کاراکترهای قابل توجه به متعلق به آن خانواده به شمار میرود. زنی که مادر بلاتریکس لسترنج و خواهرانش نارسیسا مالفوی و آندرومدا تانکس بود و به همین خاطر، جزو خانوادههای اصیل زیادی محسوب میشد. اما از کدامین نقطه پای جد این افراد یعنی ویندا رُزیر به قصهی گریندلوالد باز میشود؟ سوالی که برای رسیدن به جوابش و شاید فهمیدن علت شیطانی شدن نسلهای بعدی این خانواده، باید تا زمان دیدن فیلم، منتظر ماند و صبر کرد.
کَرو
همانطور که در پاراگرافهای بالاتر نیز اشاره کرده بودم، کَرو هم یکی از اصلیترین یارهای گریندلوالد است. لابهلای بخشهای جذاب داستان «هری پاتر و یادگاران مرگ» (Harry Potter and the Deathly Hallows)، ما الکتو و آمیکوس یعنی خواهر و برادران کَرو را دیدهایم. آنها در زمان حملهی دوم ولدمورت به هاگوارتز تبدیل به مدیران و کنترلکنندگان بیاحساس مدرسهی جادویی شدند و دامبلدور در نزدیکیهای مرگش، این دو نفر را به شکلی طعنهآمیز، فریبنده و جذاب خطاب کرد. الکتو و آمیکوس از هاگوارتز جهنم زندهای برای دانشآموزان حاضر در آن ساختند ولی در طول نبرد، خیلی سریع درون برج ریونکلاو، به دام افتادند. حالا در «جنایات گریندلوالد»، ما به زودی روبهروی یکی از اجداد آنها قرار میگیریم. اما به قول سیریوس بلک، هیچوقت نمیتوانیم دربارهی بد بودن همهی فرزندان یک خانوادهی اصیل و مثل هم بودن آنها، مطمئن باشیم.