سریال ویچر یکی از جدیدترین محصولات دنیای سرگرمی است که مورد توجه مخاطبان قرار گرفته است. یکی از جذابیتهای این سریال معرفی هیولاهایی ترسناک و قدرتمند است. اما کدام یک از آنها خطرناکتر از سایر است؟ با میدونی همراه باشید.
یکی از مهمترین نکات در مورد مجموعه کتابهای ویچر اثر آندری ساپکوفسکی (Andrzej Sapkowski)، حضور مجموعهای جالب توجه از هیولاهای باستانی و قدرتمند است. موجودات وحشتناکی که حضورشان باعث ترس و نگرانی مردم شده و باعث میشود آنها رنج تکامل و جهش پیدا کردن را به جان خریده و فرزندان خود را برای شکار هیولاها آموزش دهند تا از این طریق، قادر به محافظت از محل زندگی خود باشند.
در اقتباس نتفلیکس از این مجموعه، فرصتی برای بینندگان فراهم شد که با بسیاری از این هیولاها آشنا شوند. هرچند گرالت برخی از آنها را از پای درآورد، اما ماهیت برخی دیگر حسی از دلسوزی را به همراه داشت. بااینوجود، بیشتر این موجودات ترسناک در حد و اندازهای ظاهر شدند که حتی برای خود گرگ سفید و باتجربه ما هم، تهدیدی بالقوه به حساب میآمدند. درمجموع این هیولاها چه در بازی ویچر و چه در سریال شبکه نتفلیکس حضوری قابلتوجه دارند، حضوری که اغلب با جنگ و گریز و حتی کشته و زخمی شدن افراد همراه است.
اما پرسش اینجا است که دراینمیان آنها، کدام هیولا سرچشمه قدرتهای عظیمتری بوده و بیش از سایر همنوعان خود جادوگران را به دردسر انداخت؟ کدام یک از آنها با تکیه بر تواناییهای منحصربفرد خود، مشکلات بیشتری را برای مردم ایجاد کرد؟ دراین مجال با میدونی همراه باشید تا نگاهی به قدرتمندترین مخلوقات دنیای ویچر داشته باشیم.
زوگل؛ ساکن پرخاشگر دنیایی تاریک و مرطوب
اگر جزو طرفداران سهگانه اصلی جنگ ستارگان باشید، احتمالا پیش از این هم با زوگل (Zeugl) آشنا شدهاید. درواقع این موجودات شاخک دار که در فاضلابهای ولن کمین کردهاند، بهنوعی یادآور همان هیولای شاخک داری هستند که در ستاره مرگ به مخاطبان معرفی شد. شاید این موجودات دردسر چندانی برای گرالت ایجاد نکنند، اما بدون تردید ینیفر و کاهیر را به دردسر میاندازند.
این جانوران که اغلب در مجاری فاضلاب، خندق و دیگر مکانهای تاریک نزدیک آب پرسه زده و کمین میکنند، موجودات چندان ناآشنایی نیستند. هرچند که اقتباس ارائه شده از آنها در سریال ویچر، بسیار مرموزتر از نمونههای دیگر است و در مقایسه با آنها، پرخاشگری بیشتری از خود نشان میدهد.
غول؛ مخلوقی برآمده از میان کابوسها
در دنیای جذاب ویچر، انواع گوناگونی از مخلوقاتی موسوم به نکروفاژ (necrophage) وجود دارد. نکروفاژ یا نکروفیج به موجوداتی گفته میشود که خود را به جسد مردگان و افراد رو به مرگ رسانده و با بقایای آنها برای خود ضیافت برپا میکنند. غولها (Ghoul) یکی از رایجترین موجوداتی هستند که در این گروه جای میگیرند. درحالت کلی اگرچه قدرت یک غول در مقابل یک جادوگر آموزش دیده چندان زیاد به نظر نمیرسد، اما زمانیکه تعدادشان زیاد باشد و گروهی حمله کنند، بهسادگی قادر به ایجاد دردسر هستند.
در سریال ویچر،گرالت ریویایی در پایان فصل با تاجری روبهرو میشود که در تلاش است اجساد چند سرباز را دفن کند. ویچر باتجربه خیلی زود متوجه خطر شده و به تاجر هشدار میدهد آنجا را ترک کند، اما دیگر خیلی دیر شده است و این هیولاهای زشت جذب بوی اجساد شدهاند. درنتیجه گرالت مجبور میشود با این موجودات ناخوشایند روبهرو شده و آنها را از سر راه بردارد، حتی اگر این مواجهه به معنای زخمی شدن خودش باشد.
کیکیمورا؛ برای کسانی که فوبیا یا ترس از حشرات دارند، یک کابوس مرگبار است
باتوجه به این نکته که همین حالا هم در دنیای واقعی شاهد ترس انسانهای بسیاری از حشرات هستیم، جای تعجب نیست که چرا حضور حشرات در میانه ماجراهای مهیج و داستانهای پرمخاطره امری همیشگی است. سریال ویچر هم از این قاعده مستثنی نبوده و حضور کیکمورا (Kikimora) بهترین دلیل برای این امر است.
حضور این هیولای خطرناک افتتاحیهای مهیج را برای این سریال رقم زد. زمانیکه گرالت از باتلاق بیرون میآید، درحالی که با موجودی ترسناک مبارزه میکند. اندازه بسیار بزرگ این موجود حتی برای جادوگری کارآزموده هم چالشی تهدید کننده است. هرچند که درنهایت گرگ سفید موفق میشود هیولا را از پای درآورد.
استریگا؛ موجودی قابل ترحم که شیفته مزه مزه کردن گوشت تازه است
استریگا (Striga) زنی است که دچار نفرین شده است، به همین خاطر به شکلی وحشتناک و غیرطبیعی درمیآید. او مشتاق چشیدن طعم خون قربانی است و از توانایی فیزیکی خود برای زجر دادن قربانی بخت برگشته و نمایشی خشونت آمیز بهره میبرد. شاید معروفترین مورد شناخته شده نفرین استریگا مربوطه به آدا، دختر پادشاه تمریا باشد که از بدو تولد از آن نفرین رنج میبرد.
داستان مواجهه با استریگا در فصل اول این سریال پخش شد، زمانیکه تریس مریگولد گرالت را استخدام میکند تا با هیولایی که سرزمین شاه فولتست را گرفتار کرده است، مقابله کند. این مبارزه حتی برای ویچری کارآزموده همچون گرالت هم کار آسانی نبود، هرچند که او درپایان ماجرا موفق شد نفرین دختر بدبخت را از بین ببرد.
چرنوبوگ؛ هیولایی که منشأ اساطیری ندارد
چرنوبوگ (Chernobog) را باید موجودی منحصربفرد دانست که تنها برای این اقتباس شبکه نتفلیکس پا به عرصه وجود گذاشته است. اگرچه جزئیات کمی در مورد این موجود ارائه شده است، اما به نظر میرسد ایده معرفی این هیولا با الهام از یکی از خدایان اسلاو با نامی مشابه شکل گرفته است. همچنین ما در بازی ویچر هم با این هیولا سروکار نداریم، هرچند یکی از «Rune» که گرالت با جمع آوری آن میتواند قدرت حمله خود را تقویت کند، «Chernobog Rune» نام دارد.
- انتشار مستندی درباره تاریخ مجموعه فانتزی ویچر
در این سریال چرنوبوگ را بهعنوان موجودی نشان دادهاند که از دنیای دیگری آمده و بهدنبال شکار کردن سیری است. گرالت و سیری حین فرار به سمت «کر مورهن» (Kaer Morhen)، مجبور به مقابله با این موجود میشوند. متأسفانه در طول مبارزه روچ اسب گرالت به شکلی مرگبار زخمی میشود، اما خوشبختانه ویچر موفق میشود حس انتقام خود را با کشتن چرنوبوگ سیراب کند.
لشی؛ انتقام جنگل از کسانی است که پا به اعماق آن میگذارند
لشی (Leshy) که گاهی اوقات با نام لشن هم شناخته میشود، جزو موجودات جنگلی است. ارواح باستانی که میتوانند اشکال گوناگونی به خود بگیرند. آنها مخلوقاتی قدرتمند و کشنده هستند، به طوریکه حتی جادوگران هم از تهدید آنها در امان نیستند. هرچند با تلاش شکارچیان هیولا، تعداد کمی از این موجودات باقی مانده است.
ویچری به نام اِسکِل (Eskel) قبل از رسیدن به کر مورهن با یک لشی مواجه میشود، اما در نابود کردن آن به بهترین شکل ممکن ناموفق است. هرچند بعدا مشخص شد که آن هیولا یک نسخه جهش یافته از این موجود بوده است. لشی با تسخیر بدن اسکل، به وزمیر (Vesemir) حمله کرده و گرالت را در موقعیتی قرار میدهد که مجبور میشود نزدیکترین دوست خود را قربانی کند.
میریاپادها خزندههای معمولی نیستند
میریاپاد (Myriapod) دیگر موجودی است که تنها در بازی نشان داده شد و هرگز بهعنوان یک دشمن دربرابر گرالت قرار نگرفت تا با او مباره کند. گفته میشود که آنها از نظر ظاهری شبیه صدپایی غولپیکر هستند و شایعاتی هم وجود داشت که براساس آنها یک جادوگر با خلق یکی از آنها، نیمی از شهر ماریبور را ویران کرده بود.
اما مخلوقی که ما در نسخه سریالی ویچر میبینیم، بیشتر نسخهای جهش یافته از این موجود است که بسیار قدرتمند است، به اندازهای که با یک ضربه خود لشی را که در حال شکار سیری بود میکشد. گرالت اما از حواس پرتی میریاپاد که بهدنبال سیری است، استفاده کرده و این موجود را از میان برمیدارد.
باسیلیسک؛ مخلوقی که جادوگران قوی را از افراد ضعیفتر متمایز میکند
باسیلیسک (Basilisk) هیولای عجیبی است، ترکیبی ناخوشایند از ویژگیهای پرندگان درکنار اژدها که میتواند بهصورت جدی هر جادوگری را به دردسر بیندازد. آنها جانورانی وحشی با نفسی زهرآگین هستند که باعث میشود میزان خطرناک بودن آنها یک سروگردن بالاتر از نمونههای پیشین باشد. البته با وجود شایعات، باید به این نکته هم اشاره کرد که آنها قادر نیستند موجودات دیگر را به سنگ تبدیل کنند، نکتهای که شاید باعث مختصر تسکین افرادی باشد که به اندازهای بدبخت هستند که با یکی از این موجودات برخورد داشته باشند.
زمانیکه مادر نامیرا (Voleth Meir) سیری را تسخیر کرده و از قدرت جادویی او برای ازبینبردن مونولیت سنگی داخل انبار ویچر استفاده میکند، تعدادی از این هیولاهای خطرناک در کر مورهن ظاهر شده و باعث کشته شدن بسیاری از معدود ویچرهای باقی مانده میشوند.
بروکسا از نظر قدرت یک سروگردن از دیگر خون آشامها بالاتر است
درحالی که دنیای به تصویر کشیده شده در سریال ویچر، صحنه هنرنمایی انواع مختلفی از خون آشامها است، اما دراین بین بروکسا (Bruxa) بهعنوان یکی از قدرتمندترینها شناخته میشود. موجودی خطرناک که میتواند دربرابر تابش اشعه خورشید مقاومت کرده و با دستکاری کردن دادن رؤیاها، انسان را تحت تأثیر خود قرار دهد.
گرالت و سیری در فصل دوم سریال و زمانیکه در خانه نیولن، دوست نفرین شده جادوگر که عاشق یک خون آشام شده است حضور دارند، با بروکسا مواجه میشوند. اینجا است که با قدرت واقعی این مخلوق آشنا میشویم که در قد و قامت یک حریف قدرتمند در مقابل گرالت ظاهر میشود، به طوری که او را بهصورت جدی به چالش میکشد. البته نیولن با کشتن معشوق، گرالت را نجات میدهد، هرچند خود برای ازبینبردن این نفرین هزینه گزافی میپردازد.
Djinn؛ موجودی که توانایی برآورده کردن سه آرزو را دارد
گاهی اوقات ترسناکترین هیولاها همانهایی است که قادر به دیدنشان نیستیم و جن دقیقا در همین گروه جای دارد. جن (Djinn) از جمله مخلوقات با عنصر هوا و بسیار قوی است که جادویی قدرتمند را در اختیار دارد. آنها به کسانی که قدرت رام کردنشان را داشته باشند، موهبت بزرگی ارائه کرده و آرزوهای آنها را برآورده کنند. البته سربراه کردن و به خدمت گرفتن این موجودات کار چندان سادهای نیست، چون آنها مخلوقاتی خطرناک هستند که تنها به وسیلهی جادوگران با تجربه مهار میشوند.
در سریال ویچر، گرالت بهدنبال یک جن است تا راهی برای درمان بیخوابی خود پیدا کند، برخوردی که متأسفانه باعث میشود جاسکیر از زخمی جادویی، وحشتناک و کشنده رنج بکشد. این دیدار همچنین اسباب اولین دیدار گرالت و ینیفر را فراهم کرده و سرنوشت آنها را به هم گره میزند.
اژدها جزو نادرترین و قدرتمندترین مخلوقات دنیای ویچر است
بیاغراق دربین همه موجودات کشنده و وحشتناکی که گرالت در طول سریال ویچر با آنها روبهرو میشود، اژدهایان جایگاهی خاص دارند. گرالت و همراهانش در فصل اول این سریال با گونهای کمیاب از اژدها مواجه شدند.
- استقبال فوقالعاده کاربران نتفلیکس از فصل دوم سریال ویچر
زمانیکه گرالت استخدام میشود تا اژدهایی که ساکنان مزارع مجاور را به وحشت انداخته بود شکار کند، متوجه میشود مردی که او را استخدام کرده است دراصل همان اژها است که در شکل و شمایل انسانی با او روبهرو شده است. نام او «Villentretenmerth» است، اژدهایی طلایی رنگ و کمیاب که تواناییهای هولناکی داشته و جادویی قدرتمند را در اختیار دارد.
به پایان این مطلب رسیدیم. آیا شما هم جزو علاقمندان سریال ویچر هستید؟ به نظر شما مواجه شدن قهرمان داستان با کدام یک از هیولاهای حاضر حماسیتر بود؟ نظر شما در مورد قدرتمندترین مخلوق دنیای ویچر چیست؟ خوشحال میشویم نظرات خود را با ما و دیگر دوستانتان در میدونی درمیان بگذارید.