انیمیشن کوتاه Wire Cutters که با الهاماتی از Wall-E، اثر جاودانهی پیکسار، ساخته شده، درست به همان اندازه جادویی و تحسین برانگیز است. با معرفی این انیمیشن با ما همراه باشید.
اکثر ما آثار آینده گرایانه (Futurist) را یا با ساختمانهای بلند و نورانی، ماشین آلات و روباتهای تجملاتی و پر زرق و برق، آدمهایی با سر و لباسهای عجیب یا فضاهای هشدار دهندهی پسا آخر الزمانیشان میشناسیم که سعی میکنند با نشان دادن زمینهای بایر و سقوط تمدن بشر و تکنولوژی، تلنگری برای انسانهای امروزی باشند. با این وجود، به نظر میرسد در بین این دو گروه، یک دسته هم برای آثاری مثل انیمیشن «سیم برها» قرار دهیم که صرفا از چنین فضاهایی برای روایت داستان و پیام اخلاقی خاصی که مد نظر دارد، استفاده میکند. انیمیشن کوتاه Wire Cutters (سیم برها) اولین تجربهی کارگردانی و شناخته شدهترین اثر جک اندرسون، انیماتور و کارگردان جوان آمریکایی، است. این انیمیشن هشت دقیقهای مستقل اولین بار طی چند اکران خصوصی در سال ۲۰۱۴ روی پردهی نقرهای رفت و علیرغم بودجهی بسیار کم ۵۰۰ دلاری و تیم سازندهی کوچک، توانست نظر مردم و منتقدین را به سوی خود جلب کند و موفقیتهای زیادی در جشنوارههای مختلف از جمله بردن سه جایزهی بین المللی و کسب عنوان نامزدی دریافت پنج جایزهی دیگر از جمله بهترین فیلم کوتاه دانش آموزی در مراسم BAFTA (بفتا) را بهدست آورد.
«سیم برها»، راوی داستان ربات کوچکی است که به تنهایی در سیارهای متروکه در پی یافتن الماسهای سبز رنگ کوچکی است که منبع سوخت او محسوب میشوند. در این سفر طولانی کسالت آور، او با ربات بزرگتری رو به رو میشود که توانایی خرد کردن سنگها را دارد و این دیدار غیر منتظره باعث میشود که این دو برای آسانتر کردن جست و جوی خود، به فکر همکاری با یکدیگر بیافتند. همه چیز به خوبی و خوشی پیش میرود تا اینکه...
داستان «سیم برها» روندی بسیار ساده را طی میکند اما این سادگی را اصلا نباید با بی مغز یا جذاب نبودن آن اشتباه گرفت. «سیم برها» در همان چند ثانیهی ابتدایی یک خط را برای شما ترسیم میکند و تا انتهای کار و رسیدن به مقصود آن را دنبال میکند. این انیمیشن بدون هدر دادن هیچ وقت اضافهای به دادن شاخ و برگهای غیر ضروری به داستان، قصهای با ضرب آهنگ بالا در نکوهش «طمع» و آثار زیان بار آن تعریف میکند. در «سیم برها» ما با روباتهایی سر و کار داریم که رفتارهایی انسانی از خود بروز میدهند؛ رباتهایی که درست شبیه کودکان الگوی رفتاری ساده اما رو به جلویی دارند که با به ارث بردن برخی رفتارهای والدینشان (در این مورد، سازندگانشان) همراه است. ارتباط بر قرار کردن با دو روبات حاضر در داستان و فهمیدن شخصیت آنها درست مثل پیام داستان، کاری ساده است و این مسئله به واسطهی شخصیت پردازی هوشمندانه و ظریف جک اندرسون محقق شده است.
پویا نمایی این اثر کوتاه، با توجه به بودجهی بسیار محدود و تیم کوچک سازندهی آن، بسیار تحسین برانگیز و فوق العاده است. جنبههای بصری این انیمیشن، از طراحی تمیز و چشم نواز شخصیتها و پشت زمینهها گرفته تا حرکات و حالات چهرهی دو شخصیت داستان، این انیمیشن نه تنها به عنوان یک اثر مستقل، بلکه حتی در رقابت با ساختههای استودیوهای برجستهای همچون پیکسار و دیزنی نیز قابل توجهه و درخشان است. از همان ثانیههای آغازین انیمیشن میتوان تاثیر Wall-E را بر روی «سیم برها» مشاهده کرد؛ چه از طراحی و حالات چهرهی روباتها و چه از سیارهی متروکهای که داستان در آن جریان دارد، رنگ و بوی Wall-E در هر آنچه میبینید نمایان است، اما با این وجود این الهام تنها به همین مسئله ختم میشود و در روایت داستان و پیام نهفته در پس آن، «سیم برها» کاملا کار خود را میکند. به دلیل ماهیت دو شخصیت داستان، تنها منبع نشان دادن احساسات در «سیم برها» چشمان این روباتهاست و این کار به قدری خوب انجام گرفته که شما بدون نیاز به شنیدن خطی دیالوگ و یا دیدن حالت کامل چهره تنها با تکیه بر حاکت چشم و بدن، لحظه به لحظه احساسات شخصیتها را درک میکنید و میفهمید که در سرشان چه میگذرد. فضاسازی این انیمیشن درست مثل سایر جنبههای آن، بسیار خوب و هوشمندانه انجام شده است؛ فضای خاکستری رنگ این انیمیشن سریعا سر و گوش بینندگان را از حال و هوای کسالت بار آن و حس تنهایی شخصیت اصلی خبر دار میکند، همه چیز در محیط، از ابرها گرفته تا طیف نور، زمین پهناور و ماشینهایی که شخصیتهای اصلی به دنبال خود میکشند، بسیار طبیعی و با جزئیات بسیار زیادی طراحی شده که باعث میشوند این انیمیشن بهتر بتواند فضاسازی آینده گرایانهی خود را تثبیت کند.
جکی ژو، صدا بردار و بازیگر پرکار که بیشتر به خاطر حضورش در لیست دست اندر کاران فیلمهای Warcraft: The beginning و Deepwater Horizon و مینی سریال Godless شهرت دارد، با طراحی صدا در «سیم برها» بار دیگر تواناییهای خود را به رخ میکشد. درست مثل هر آنچه که میبینید، هر آنچه که در این انیمیشن میشنوید بسیار طبیعی و با جزئیات است؛ صدای چرخههای شخصیت اصلی، حرکت چشمان و کوچکتر و بزرگتر شدن لنزها، صدای برداشته شدن سنگها و تقریبا هر صدای دیگر که در این انیمیشن میشنوید حس لذت بخشی به شما میدهد و بهتر از هر دیالوگی در هماهنگی با دو شخصیت حاضر در انیمیشن، داستان را برای بیننده روایت میکند. در دست دیگر، نحوهی صدا گذاری و قرار دادن قطعات موسیقی (ساختهی کودی برش) در این انیمیشن، به خوبی میتواند احساسات درونی شخصیتها از جمله تنهایی، کسالت، رضایت یا هیجان را بیان کند.
انیمیشن «سیم برها» نمونهی یک اثر است که از پیش از ساخت مشخص بوده قرار است به چه سمتی حرکت کند و در نهایت درست به همان نقطه میرسد. همه چیز دقیق و حساب شده به تصویر کشیده شده و خیلی نمیتوان گفت که سازندگان میتوانستند در بخشی بهتر عمل کنند. این انیمیشن بسیار زیبا را در زیر تماشا یا دریافت کنید و نظرات خود را با ما در میان بگذارید.