در این مطلب سعی داریم به معرفی پروژهی فارغ التحصیلی رابرت لوبل، انیمیشن کوتاه Wind، بپردازیم. با ما همراه باشید.
پیشتر رابرت لوبل (Robert Loebel) را با انیمیشن زیبا و مفهومی Link معرفی کردیم. این انیماتور صاحب نام آلمانی تا به حال آثار کوتاه تحسین شدهی متعددی را منتشر کرده است، اما موفقترین ساختهی او کماکان انیمیشن کوتاه Wind، پروژهی فارغ التحصیلی وی از دانشکدهی علوم کاربردی هامبورگ، بهشمار میرود؛ این اثر معرف سبک داستان گویی و طراحی خاص لوبل بود و توانست ضمن قرار گرفتن در فهرست آثار منتخب جشنوارههایی همچون Annecy و LIAF، جوایز بینالمللی متعددی را برای این انیماتور جوان به ارمغان بیاورد.
Wind خط داستانی خاصی را دنبال نمیکند و بهجای روایت یک ماجرا، درست مثل یک سفر عمل میکند و مخاطب را به محیطی جدید با موقعیتهایی جدید میبرد. محوریت این فیلم، مسئلهی بقا و لزوم سازگاری جوامع با محل زندگیشان است؛ در طول Wind ما شاهد زندگی روزمرهی عجیب و خنده دار مردمی هستیم که در سرزمینی بادخیز زندگی میکنند و در تلاشند نیازهای خود را به هر نحوی برطرف کنند. یک تغییر نه چندان کوچک، که یکی از بزرگترین رازهای این سرزمین را برملا میکند، باعث میشود وزش باد شدید برای لحظهای متوقف شود. در این لحظه متوجه میشویم که این مردم به شرایط عادی عادت ندارند و توانایی زیستن بدون وزش باد شدید را ندارند.
این انیمیشن، درست مثال سایر آثار رابرت لوبل، مدت زمانی کمتر از چهار دقیقه دارد و جزو دستهی فیلمهای داستانی بسیار کوتاه بهشمار میرود، اما در پس این اختصار، دنیایی سازی جذاب و دقیق انجام شده است. Wind دنیایی جدید را به بیننده معرفی میکند، پس وجود جزئیات حساب شده، فیزیک منحصربهفرد و منطق خاص از لزومات این اثر است، که خوشبختانه لوبل مثل همیشه به خوبی از پس آن برآمده و بستر روایت مفاهیم مد نظر خود را آنطور که باید آماده کرده است. لوبل با استفاده از شوخ طبعی مبتکرانهی خود، با به تصویر کشیدن مجموعهای از صحنههای طنز آمیز، این دنیای جدید و سبک زندگی عجیب مردمش را معرفی کرد و در پس آن از تفاوتهای فرهنگی که ریشه در محل زندگی دارند گفت. این انیمیشن کوتاه با طرحهای مفهومی اصیل و جذاب خود، از روش خاص سرو نوشیدنی توسط قهوه چی گرفته، تا بازی پینگ پونگ یکنفرهی منحصربهفرد این شهر، سعی دارد لبخند را به لبان بینندگان بیاورد و آنقدری در این کار موفق است که همین طرحهای مفهومی خاص به بزرگترین نقطهی قوت اثر تبدیل میشوند.
از نظر طراحی، لوبل عمدا سعی کرده شخصیتها را به سادهترین شکل ممکن ترسیم کند تا توجهات را از روی شخصیتهای خاص به کلیت اجتماع منتقل کند. سبک طراحی شخصیتها، خطوط مرزی صاف و سخت، بهدلیل شرایط سخت زندگی ایشان و راحتتر کردن پروسهی پویانمایی انتخاب شده است. Wind اولین تجربهی انیمیشن سازی دو بعدی لوبل بهشمار میرفت، ازاینرو او که با محدودیت زمانی مواجه بود و باید این اثر را بهعنوان پروژهی فارغ التحصیلی خود تحویل میداد، درمورد برخی صحنهها و مدت زمان مورد نیاز برای ساخت آنها به هراس افتاد؛ این مسئله باعث شد او تصمیم بگیرد برخی تصاویر مفهومی که برای این اثر طراحی کرده بود را کنار بگذارد و محیطی سادهای مثل بیابان و صحرا را برای روایت داستان انتخاب کند. طراحیهای اولیهی این اثر همگی در نرمافزار TV Paint و با استفاده از یک براش مداد پیش فرض انجام شدند. لوبل سپس تصمیم گرفت رنگ آمیزیها را در فتوشاپ انجام دهد تا بتواند براشهای مورد نیاز خود را آنطور که میخواهد طراحی کند. بعد از ترسیم تمام صحنهها و انجام برخی پویانماییهای اولیه، سکانسها در After Effects درکنار یکدیگر قرار داده شدند و اثر یک قدم به گام نهایی خود نزدیکتر شد. استفاده از After Effects به لوبل این اجازه را میداد که تکرار و به اصطلاح ایجاد لوپ در برخی صحنهها، مثل پرواز کودکان در آسمان یا قدم زدن شخصیتها، را راحتتر انجام دهد. حالا که او تقریبا همهی کارهای اساسی را انجام داده بود، باید به سراغ بزرگترین چالش ساخت Wind یعنی طراحی باد به طرزی اورگانیک و قابل باور میرفت. او برای طراحی باد آزمون و خطاهای زیادی انجام داد و نهایتا توانست به کمک جوچن ویدنر، دوست دوران کارورزی خود، و با تکیه بر عناصر محیطی، به آن باد طبیعی و ضمنی خاصی که برای این اثر در نظر داشت، برسد.
حضور پررنگ عنصری مثل باد در داستان باعث میشود طراحی صدا نقشی اساسی و حائز اهمیت را در اثر پیدا کند. اگر سایر آثار لوبل را تماشا کرده باشید، به این مسئله واقفید که او حساسیت خاصی روی صداهای محیطی به خرج میدهد و صداگذاری را به یکی از نقاط تمیز و قوت آثارش تبدیل میکند. صداگذار در Wind را دیوید کمپ (David Kamp) برعهده داشت؛ این مهندس صدا که بعد از این صداگذاری چند اثر دیگر از لوبل را نیز انجام داد، سابقهی همکاری با کارگردانان و انیماتورهای مشهوری همچون متیاس هوئگ (Matthias Hoegg)، دیوید اٰریلی (David OReilly) و دیو پراسر (Dave Prosser) را نیز در پروندهی خود دارد. لوبل اصرار داشت که مثل بسیاری دیگر از آثارش در Wind هم خبری از موسیقی متن نباشد؛ این مسئله باعث شد که متریال مورد استفادهی کمپ به صداهای محیطی بلند و محدودی خلاصه شود که باید روی صدای همیشه حاضر باد سرکش قرار بگیرند. کمپ در انتخاب صدا دقت بالایی به خرج داد و با ظرافتی خاص، ترکیبی را ساخت که در آن نهتنها نبود موسیقی حس نمیشد، بلکه صداها کاملا قابل لمس و نزدیک به بیننده بودند؛ بهلطف صداگذاری صحیح و مناسب حضور عنصر باد در اثر بیشازپیش احساس میشود و عمق خاصی به تصویر بخشیده شده است.
زمانیکه لوبل سفر Wind در فصل جشنوارهها را آغاز کرد، از برخی تماشاگران صحبتهایی مبنی بر شباهتهای این ساختهاش به انیمیشن کوتاهی به اسم Wind Along the Coast را به گوش وی رساندند. با وجود آنکه ایدهی کلی این دو فیلم تفاوتی اساسی داشت، اما لوبل توسط بخشی کوچک از بینندگان مورد نکوهش قرار گرفت و به کپی کردن ساختهی ایوان ماکسیموو (Ivan Maximov) متهم شد. با تمام این اوصاف اما با پایان دادن موفقیت آمیز فصل جشنوارهها، انیمیشن کوتاه Wind بهصورت رایگان روی اینترنت قرار گرفت و توانست ضمن تبدیل شدن به یکی از پربازدیدترین انیمیشنهای کوتاه سال، نظرات مثبتی را از اغلب بینندگان دریافت کند. نظرات خود را در رابطه با این انیمیشن با ما در میان بگذارید.