انیمیشن کوتاه Wild Life، دومین ساختهی مشترک آماندا فوربیس و وندی تیلبی، اثری است هوشمندانه و چشم نواز، که با شوخ طبعی لطیف و داستان سرایی زیرکانهی خود، از تفاوتهای ترسناک دنیای واقعی با تصورات انسانها سخن میگوید. با معرفی این انیمیشن زیبا با میدونی همراه باشید.
دنیای سینما و ادبیات پر است از داستانهایی از قهرمانانی که خانه و کاشانهی خود را در پی دست یابی به آرزوهایشان ترک کردند و بعد از پشت سر گذاشتن موانع و مشکلات کوچک و بزرگ، به هدف متعالی خود دست یافتند. در این مسئله که اشکال مختلف هنر اغلب اوقات بهعنوان مواردی انگیزشی و امید بخش عرضه یا دریافت میشوند شکلی نیست، پس طبیعی است بخواهیم با فیلمهای یا کتب متعددی روبهرو شویم که از محقق شدن آرزوها و ثمر بخش بودن قدم گذاشتن در مسیر سختیها صحبت میکنند. اما دراینمیان حقیقتی تلخ دربارهی زندگی آدمی وجود دارد که انعکاس آن را چه در پردهی نمایش آثار ادبی و چه در دنیای واقعی مشاهده میکنیم؛ قدم گذاشتن در راه آرزوهای بزرگ، نیازمند داشتن آگاهی، توانایی مواجهه با تغییرات اساسی، ریسک پذیری و خارج شدن از دایرهی امن شخصی است و اشخاصی که تصمیم به انجام کارهایی بزرگ دارند، مستلزم رعایت این موارد هستند، در غیر اینصورت به احتمال خیلی زیاد با شکست مواجه میشوند، یا حتی ممکن است مجبور به پرداخت هزینههای سنگین و بعضا جبران ناپذیر شوند. انیمیشن کوتاه Wild Life، ساختهی مشترک آماندا فوربیس و وندی تیلبی، یکی از آن دسته آثاری است که با لحنی هشدار دهنده، سعی دارند به مخاطبان درس مهمی دربارهی نحوهی انتخاب اهداف و قدم گذاشتن در مسیر آنها بدهند. انیمیشن Wild Life از نظر روایی اثری جذاب و طنز آمیز و از دید بصری بسیار چشم نواز است، که از همین رو توانست جوایز بینالمللی متعدد و حتی عنوان نامزدی دریافت جایزهی بهترین انیمیشن کوتاه در مراسم اسکار سال ۲۰۱۲ را کسب کند.
داستان انیمیشن Wild Life، دربارهی یک جوان اشراف زادهی انگلیسی است که در سال ۱۹۰۹ با سودای گاوچران شدن و بر پا کردن مزرعهی بزرگ شخصی خودش به آلبرتای کانادا مهاجرت میکند. این جوان با وجود داشتن رویاهای بزرگ، بهدلیل علاقهی فراوانش به بازی بدمینتون، تماشای پرندگان و نوشیدن، زمان زیادی را برای گله داری کردن ندارد. او بعد از گذراندن مدت زمانی نه چندان طولانی در منزل جدیدش درمییابد که هیچ یک از درسهایی که در طول زندگیش در خانهی پدری گرفته، او را برای سر پا ماندن در شرایط سخت زندگی مستقل جدیدش آماده نکرده است، اما کماکان سعی میکند روحیهی خود را حفظ کند و در نامههایش به خانواده اوضاع خود را مطلوب توصیف کند. آینده چه چیزی برای گاوچران جوان ما در نظر گرفته؟ آیا او روزی میتواند با وجود این مشکلات عمیق، مزرعهی خود را سر و سامان ببخشد؟
Wild Life از هر نظر اثری قوی و قابل ستایش است؛ درکنار داستان، روایت و پیامی درگیر کننده، این انیمیشن دارای جلوهی بصری خاص و چشم نواز است که نگاه موشکافانه به ساختار آن خالی از لطف نیست. آماندا فوربیس و وندی تیلبی برای دست یافتن به سبک تصویر سازی خاص و زیبایی که در Wild Life قابل مشاهده است، مسیری جالب و خلاقانه را پشت سر گذاشتهاند؛ آنها ابتدا اقدام به طراحی دیجیتال خطوط اولیه کردند، سپس آنها را چاپ کرده و رنگ آمیزی را بهصورت دستی و با استفاده از آبرنگ انجام داده و درنهایت دوباره تصاویر را اسکن کرده و مورد ویراستهای نهایی قرار دادند. حاصل این پروسهی نسبتا طولانی، تصویر سازی هنری منحصر به فردی است که در عین خاص بودن، بسیار چشم نواز است. تیلبی در گفت و گو با دن سارتو از Animation World Network درمورد این تصمیم تیم سازنده دربارهی سبک تصویر سازی خاص این اثر گفت:
ما به هر دری زدیم و راههای مختلفی را امتحان کردیم؛ تکنیکهای ترکیبی متعددی را امتحان کردیم و همزمان به طراحی دیجیتال و دستی پرداختیم. درنهایت اما هرچه میکردیم، ما را راضی نمیکرد، چون ما میخواستیم در تصاویر زمینه شاهد ساختاری جذاب باشیم. برآورده کردن انتظاری که در ذهنمان داشتیم، از عهدهی کامپیوتر و طراحی دیجیتال، حداقل تا آن زمان، خارج بود. روشی که پیش گرفتیم خیلی سنگین و زمانبر بود، اما درهرصورت رنگ آمیزی دستی کاری سرگرم کننده و جذاب است. ما عاشق بافت و ساختار تصادفی حاصل از رنگ آمیزی دستیمان شدیم. تمام سختی و زمان گذاشته شده درنهایت ارزشش را داشت.
سبک طراحی انیمیشن و داستان در Wild Life کاملا حس و حالی نوستالژیک به بینندگان میدهد، اما سبک روایت و شوخ طبعی خاص اثر کاملا امروزی و مدرن است؛ درواقع کارگردانی این انیمیشن، درست مثل جلوهی بصری آن، ترکیبی از دو سبک متفاوت است که درکنار هم، ترکیبی خوشایند و دلپسند را شکل میدهند و همین مسئله باعث میشود که Wild Life در میان انیمیشنهای کوتاه متعددی که هر ساله ساخته میشوند، به اثری برجسته و قابلتوجه تبدیل شود.
اگر نامهای فوربیس و تیلبی برای شما آشناست، به احتمال زیاد شما اثر کوتاه قبلی آنان، یعنی When the day break، را تماشا کردهاید؛ این اثر توانست بیش از ۴۰ جایزهی بینالمللی مختلف را به دست آورد و نام این دو انیماتور را در این صنعت مطرح کند. وندی تیلبی و آماندا فوربیس اولینبار در کالج هنر و طرراحی Emily Carr در شهر ونکوور با هم آشنا شدند. این دو هنرجوی رشتهی فیلم سازی پیش از کار کردن روی When they dark مشغول به کار کردن روی پروژههای مستقل خود بودند، اما ساخت فیلم کوتاه مذکور و کار کردن روی چندین تبلیغ تلویزیونی، فوربیس و تیلبی را پیش هم آورد و حاصل این همکاری موفقیتهای بینالمللی متعدد شد. نظرات خود را در رابطه با این انیمیشن با ما در میان بگذارید.