انیمیشن کوتاه Wake-Up Call به موضوع تاثیر چارچوبهای اجتماعی روی فرد میپردازد که این روزها افراد زیادی با آن دست و پنجه نرم میکنند.
جوامع مختلف براساس شکلهای از پیش تعیین شده، افراد را برای آینده تربیت میکنند که سیستمهای آموزشی نقش بهسزایی در آن دارند. سیستمی که در آن به صورت نامحسوس دانش آموزان تبعیت از عرفها و قوانین را میآموزند و نهایتا در مکانهای مختلف به کار گرفته میشوند. در بین کسانی که در مشاغل مختلف مشغول به کار هستند، برخی از افراد رضایت شغلی ندارند و بنا به اقتضای اجتماعی به شغل فعلیشان رو آوردهاند. چنین اشخاصی در زمینههای دیگری استعداد دارند و از انجام فعالیتهای متفاوتی لذت میبرند. این دسته از افراد از تمام توان خود استفاده میکنند تا بین علایق و کار تعادل ایجاد کنند که با توجه به چارچوبها و قوانین کاری که بینهایت خشک و غیرقابل انعطاف هستند، اقبالی در این امر به دست نمیآورند. در پیش گرفتن چنین سبک زندگی به سرخوردگی، تزلزل شخصیتی و نابودی هویت فردی منجر میشود. انیمیشن کوتاه Wake-Up Call یکی از این افراد را به تصویر میکشد که دچار شرایط مشابه است.
کیپ هنرمندی با استعداد است که به واسطه توانایی هنریاش جایزه نیز گرفته است. اما اکنون به عنوان یک کارمند استخدام شده است. با اینحال همچنان ذوق هنری را حفظ کرده و در کنار کارش طراحی نیز میکند. در یک شب به علت حجم بالای کاغذهایی که باید امضا کند، مجبور است تا دیر وقت به کارش ادامه دهد. نتیجه خستگی مفرط این است که کیپ مدت کوتاهی به خواب میرود و سریعا با صدای ایمیل جدید از خواب بیدار میشود. این ایمیل روش کار جدیدی را معرفی میکند؛ به این صورت که فرد میتواند کارهایش را در خواب انجام دهد. کیپ که به سرعت روی لینک آموزش کلیک میکند، خیلی زود این روش را یاد میگیرد. از این مرحلهاش که زندگی کاری او دچار تغییر و تحول شگرفی میشود، تا اینکه ...
انیمیشن کوتاه Wake-Up Call پروژه فارغالتحصیلی لوک انگس، هنرمندی اسکاتلندی در رشته انیمیشن از دانشگاه کاردیف واقع در کشور ولز است. وی پیش از این مدرک خود را در رشته انیمیشن سهبعدی رایانهای از دانشگاه کلدونین گلاسگو دریافت کرده بود. لوگ انگلس تمامی بخشهای انیمشیشن اعم از داستان، طراحی شخصیت، طراحی محیط، مدلسازی و نورپردازی را شخصا انجام داده است و گری فریر تنها در بخش موسیقی به او یاری رسانده است. انیمیشن کوتاه Wake-Up Call در طی ۱۱ ماه ساخته شده و در فستیوالهای Anime Arte و Dirigo و چند جشنواره دیگر موفق به دریافت جایزه شده است. انجام مسئولیت در خواب استعارهای از فراموش کردن شخصیت خود در هنگام کار یا دیگر فعالیتهایی که مورد علاقه فرد نیستند، است. کیپ تا جایی پیش میرود که بخش زیادی از زندگیاش را در حال خواب میگذارند و به فرد دیگری تبدیل میشود که این مورد سمبلی از افرادی است که به شدت در چارچوب کاری غرق شده و کاملا هویت مستقل خود را از یاد بردهاند.
برگ برنده انیمیشن کوتاه Wake-Up Call در طراحی محیط و دقت در شخصیتپردازی است. محیط کاری کیپ دقیقا با محیطهای اداری حقیقی که فضایی خشک و ساده دارند کاملا منطبق است. برگهها و پوشههای فراوان در کنار یک رایانه و نقاشیهایی که کم کم جایشان را به آمار و نمودارها میدهند، همگی محل کنار مرسوم یک کارمند را تداعی میکنند. با این وجود که در طراحی بخشهای مختلف شخصیتهای انیمیشن به خصوص کیپ اغراق شده است، اما این مورد باعث نشده که بین مخاطب و شخصیتها دیوار و فاصله به وجود آید. در واقع مخاطبانی که زندگی مشابه را تجربه میکنند به راحتی میتوانند خود را جای کیپ بگذارند. لوگ اگنس از شیوههای مختلف تصویربرداری از جمله فست موشن بهره برده و جایگیریهای متنوعی برای دوربین در نظر گرفته است. کیب به عنوان شخصیت اصلی تمام تمرکز را به خود اختصاص و سکانسهایی که دوربین قدری از او فاصله میگیرد انگشتشمار هستند. شیوه کار جدید کیپ در شکلها و مکانهای مختلف به نمایش در میآید که نتیجه آن ریتم آرام اثر و مقدمهچینی مناسب برای پایانبندی است.
همانطور که اشاره شد در طراحی شخصیتها اغراق شده و چهرهها چندان واقعگرایانه نیستند، اما همچنان حس و حال انسانی خود را حفظ کردهاند. به دلیل چنین ویژگی در شخصیتهای اثر به خصوص کیپ میتوان حسهای مختلف را تماشا کرد. رئیس همواره عصبانی کیپ، فردی که شیوه عجیب و غریب ورزش کردن او را با نگاه تعجبآمیز میبیند و خود کیپ که از یادگیری شیوه کار جدید خوشحال است، تنها سه مورد از بروز احساسات و درونیات شخصیتهای انیمیشن است. گری فریر با موسیقیاش به خوبی توانسته است به سکانسهای بدون دیالوگ اثر، جان ببخشد. موسیقی همراه با تغییرات شخصیتی کیپ اوج میگیرد و به آرامش میرسد. در ابتدای انیمیشن موسیقی دارای ضرب آهنگ تندی است که بیشباهت به درون پرتلاطم و جوش و خروش کیپ نیست. اما رفته رفته انرژی موسیقی کاهش پیدا میکند، همانطور که کیپ روزگار آرامی را در محل کارش میگذراند.
کیپ تنها شخصی نیست که چنین زندگی را در پیش گرفته است، اما وجه تمایز او با دیگران این است که کیپ شجاعت لازم برای تغییر اوضاع را در وجودش پیدا کرده است. بسیاری افراد تنها شرایط را قبول کرده و به جای تغییر، خود را با آن وفق میدهند. نابودی خلاقیت و تبدیل شدن انسانها به روبات دستاوردهای این شیوه زندگی است. اولین قدم برای ممانعت از رخ دادن چنین شرایطی، تغییر سیستمهای آموزشی و فراهم کردن بسترهای لازم برای پرورش استعداد و بهرهگیری از علاقههای افراد است.