انیمیشن کوتاه Tokri اثری احساسی و تأثیرگذار از سورش اریات هندی است که ماجرای تلاش سخت دختری جوان برای جبران اشتباهاتش را روایت میکند. با ما همراه باشید.
ایدهی اولیهی انیمیشن کوتاه این هفته، از تجربهای آشنا گرفته شده است که همه نمونهی آن را در زندگی خود داشتهایم. انیماتور و کارگردان این اثر، سورش اریات (Suresh Eriyat) وقتی در حال گذر از خیابانهای شلوغ بمبئی در خودروی خود بود، متوجه نزدیک شدن دختر جوان دستفروشی که چند سبد در دست داشت، به سوی خود شد. اریات به تندی دخترک را از خود راند و به حرکتش ادامه داد. از آنجایی که براساس باور عامه، دستفروشها بهصورت شبکهای و وابسته به گروههای غیرقانونی در شهر مشغول به فعالیت هستند، چنین برخوردهایی عادی است و کسی از دیدن چنین صحنههایی شوکه نمیشود؛ البته این تصور آنقدرها هم دور از واقعیت نیست و کمک مالی مستقیم یا پاداش دهی به کودکان کار، نهتنها بهنوعی حمایت از کار سنگین و غیرقانونی کودکان میشود، بلکه در اغلب اوقات درآمد خاصی عاید خود کودک نمیشود.
با تمام این اوصاف اما اریات بعد از نادیده گرفتن دختر بچه، دچار عذاب وجدان شدیدی شد. حدسیاتی ناخوشایند شروع به پدیدار شدن در ذهن او کردند و کم کم وی را به هزارتویی از افکار تاریک کشاندند: «اگر آن دختر در موقعیتی بغرنج قرار داشت و برای برگرداندن آرامش به خانه نیازمند فروش تمام آن سبدها بود چه؟ شاید او واقعا به کمک من نیاز داشت! چطور توانستم انقدر بی مسئولیت و بی عاطفه از کنار او رد شوم؟» در لابه لای تمامی این افکار، جرقهی اولیهی Tokri (به فارسی؛ سبد) در ذهن سورش اریات زده شد؛ انیمیشن کوتاهی که ساختش برای او چیزی قریب به هشت سال طول کشید.
اریات یکی از معروفترین انیماتورهای مستقل هند بهشمار میآید؛ او این شهرت را توانسته بهلطف بیش از ۴۵۰ پروژهی کامل خود از جمله آثاری در سبکهای استاپ موشن، دو بعدی و سهبعدی که بیشتر شامل تبلیغات تلویزیونی هستند، برای خود دست و پا کند. در رزومهی این انیماتور و کارگردان دریافت جوایزهی بینالمللی بزرگی همچون Clios و Cannes Lions به چشم میخورد. شایان ذکر است که او اولین هنرمند از هند است که مفتخر به دریافت جایزهی Annecy Cristal شده است. حالا، درست یک دهه بعد از اینکه اریات به همراه همسرش نیلیما اقدام به تأسیس استودیوی شخصی خود کرده، او قدمی جدید و جاه طلبانه در فعالیت حرفهای خود برداشته و تصمیم به ساخت پروژههایی شخصیتر، که اثر حاضر، Tokri، شاخصترین آنها محسوب میشود، گرفته است.
با وجود آنکه Tokri از داستان پیچیده و چندان جدیدی برخوردار نیست، اما تصویری پر جزئیات و واقعی از زندگی طبقهی فقیر هند نشان میدهد و روایتگر ماجرایی است که تقریبا برای همهی بینندگان آشنا و تامل برانگیز است. در سوی دیگر ماجرا اما، بیش از هر بعد دیگر، این بخش تکنیکی Tokri است که آن را به اثری قابل تمجید و توجه تبدیل میکند. همانطور که پیشتر ذکر شد، این انیمیشن به سبک استاپ موشن ساخته شده است. با وجود تنوع آثار ساخته شده در این سبک، اغلب انیمیشنهای استاپ موشن بهدلیل هزینه و زمانبر بودن شدید، درگیر یک سری مشترکات میشوند؛ برای مثال، زوایای فیلمبرداری و حرکات اغلب اوقات در این آثار محدود است، فضا کوچک است و کارگردان در اغلب اوقات به یک یا دو لوکیشن مختلف بسنده میکند و تعداد شخصیتها معمولا کمتر از آثار سایر سبکهاست.
با وجود اینکه این سبک به همراه تمام محدودیتهای همراه همیشه باتوجهبه داستان انتخاب میشود و کم و بیش تناسب آن با نوع روایت توسط کارگردان سنجیده میشود، اما نقاط مشترک مذکور باعث شدهاند که با شکل گیری یک کلیشه در آثار استاپ موشن همراه باشیم. اریات ولی بی خود ساخت Tokri را هشت سال طول نداده است؛ در هر صحنه از این انیمیشن ظرافت عمل و حرکات متعدد و پیچدهای دیده میشود که نظیر آن را در کمتر انیمیشن استاپ موشنی دیدهایم. در دست دیگر، اریات و تیمش ترسی از ساخت لوکیشنهای بزرگ و برداشتهای وسیع ندارند. نمونهی بارز تمام نکات مذکور، سکانسی است که ما را با خیابانهای شلوغ بمبئی آشنا میکند؛ این سکانس ضمن بهره مندی از برداشتی وسیع و بدون کات، المانهای متحرک زیادی را در خود جای داده که باتوجهبه سبک اثر تحسین برانگیز است. درکنار این موارد، باید به حضور پررنگ عنصر زمان و پویایی بسیار خوب آن در این اثر نیز اشاره کرد. آیا دقت به خرج دادن درمورد زمان و میزان نور برای این اثر ضروری است؟ میتوان گفت باتوجهبه کوتاه بودن انیمیشن Tokri، این ریزه کاری بیشتر جنبهی تجملاتی دارد، اما نمیتوان انکار کرد که همین تشخیص آشکار زمان در اثر، با درنظرگرفتن داستان، تاثیر شگرفی درواقع گرایی محصول نهایی گذاشته است.
Tokri فیلمی است که به روشنی از تجربهی سینمایی سازندگانش بهره برده است. ردپای این رفتار حرفهای را میتوان در نحوهی برخورد اثر با ستهای مختلف، پرداختن به جزئیات و صداگذاری بسیار خوب جستوجو کرد. صد البته کشف این جزئیات و همراه شدن با احساسات شخصیتهای اثر نیازمند زمان است؛ خوشبختانه ضرب آهنگ ملایم اثر این اجازه را به هر نقطه در پلات میدهد که خود را جا بیاندازد و هرچه دارد را به بیننده عرضه کند. همین مسئله ممکن است برای بینندگانی که از صبر کمتری برخوردار هستند، نکتهای منفی به حساب بیاید، اما باید در نظر داشت این اثر با صرف زمان کافی، به اثری پاداش دهنده تبدیل میشود که چه از نظر بصری و چه داستانی میتواند تجربهای غنی برای بیننده باشد؛ اریات اگر همین اثر را به ضرب آهنگ بالاتری روایت میکرد، از آن ملودرامایی معمولی و نه چندان تأثیرگذار میساخت که حتی فرصت جلب نظر بینندگان با شیرین کاریهای تکنیکی خود را پیدا نمیکند.
اریات حالا بهعنوان یکی از پیشگامان صنعت انیمیشن در هند با همکاری استودیو Eeksaurus اقدام به یافتن استعدادهای جوان و پرورش ایشان کرده است. او اخیرا پنلی دولتی را برای حمایت از تولید کنندگان محتوا در هند برگزار کرد و گامهایی را برای پیشرفت مدیوم انیمیشن در این کشور برداشت. این انیماتور با سابقه در حال حاضر مشغول به کار روی چند پروژه از جمله دو فیلم بلند و دو انیمیشن کوتاه است. نظرات خود را در رابطه با این انیمیشن با ما در میان بگذارید.