انیمیشن کوتاه Rew Day اثری است در ژانر کمدی تاریک که جزو برجستهترین ساختههای سینمایی کشور بلغارستان به شمار میرود. با معرفی این انیمیشن زیبا میدونی را همراهی کنید.
انیمیشنهای کوتاه بهلطف خصوصیات منحصربهفرد خود، دارای زبانی جهان شمول هستند؛ این آثار اغلب اوقات یا صامتند، یا دیالوگهایی بسیار کم دارند، از نظر بصری هنری و چشم نوازند، بیشتر از داستان سرایی تصویری استفاده میکنند، معنا و مفهومی تاثیر گذار، اما ساده و قابل فهم دارند و نسبت به سایر آثار سینمایی یا تلویزیونی بهدلیل نحوهی انتشار و مدت زمانشان برای مخاطبان بیشتر در دسترس هستند. همین خصوصیات باعث میشود که انیمیشنهای کوتاه ضمن داشتن جایگاهی خاص در بین مردم اغلب کشورها، گزینهای مناسب برای انیماتورهای جوان یا باسابقه باشد و هر ساله با تعداد بسیار زیادی از آثار کوتاه جدید از نقاط مختلف جهان در جشنوارههای مختلف مواجه شویم. یکی از این دسته آثار، انیمیشن بلغاری Rew Day، ساختهی سویلن دیمیتروف، است که در سال ۲۰۱۲ منتشر شد و توانست با کسب چندین جایزهی بینالمللی مطرح و به نمایش درآمدن در بسیاری از جشنوارههای بزرگ، عملکردی درخشان را در فصل جوایز داشته باشد. این کمدی تاریک بعد از گذراندن زمانی نسبتا طولانی روی پردهی جشنوارههای بینالمللی، بالاخره بهصورت رایگان در اینترنت منتشر شد.
داستان Rew Day در باطن بسیار ساده و معمولی است، اما مسئلهای که به آن رنگ و لعاب میبخشد و باعث جذابیتش میشود، سبک روایت خاص برعکس آن است. بهطور خلاصه، داستان این انیمیشن از آخرین روز زندگی پروتاگونیست آغاز میشود. بعد از اینکه ما صحنهای که به احتمال زیاد لحظهی مرگ پروتاگونیست است را مشاهده میکنیم، داستان به عقب برمیگردد تا به ما نشان دهد که چه زنجیره اتفاقاتی منجر به مرگ خونین این مرد نگون بخت شده است.
با وجود آنکه انیمیشن Rew Day از نظر بصری اثری خوب به نظر میآید و سبک طراحی آن به کارتونهای دلنشین دههی نود میلادی شباهت دارد، بزرگترین نقطهی قوت این انیمیشن کماکان سبک روایتی است که دیمیتروف در ساختش به کار برده. با وجود آنکه تیتراژ آغازین این اثر، سبک استفاده شده در تصویر سازی که حال و هوایی شبیه فیلمهای VHS دارد و خلاصهی داستان رسمی منتشر شده کمی تا قسمتی بیننده را برای داستان آماده میکند، اما کماکان روایت داستانی در دید اغلب بینندگان خاص و جذاب است و از به یاد ماندنیترین جنبههای این انیمیشن به شمار میرود.
صحنههای آغازین Rew Day با نشان دادن مردی آغاز میشود که آرام و بی حرکت بر سر جایش در یک بندرگاه نشسته. بعد از گذر زمانی نسبتا کوتاه مشخص میشود که همه چیز در این بندرگاه در حال حرکت است، جز این مرد! در صحنههای آغازین انیمیشن Rew Day تقریبا یک دقیقه و نیم هیچ اتفاقی جز حرکت چند قایق یا عنصر محیطی دیگر نیستیم. وجود چنین صحنهای در ابتدای یک اثر میتواند در عین به همراه داشتن نکاتی مثبت، یک ریسک نیز به شمار بیاید؛ اینگونه صحنههای ساکن با این وجود که میتوانند تاثیری مثبت در فضاسازی بگذارند، یا حس کنجکاوی برخی بینندگان را تحریک کنند، اما در این عصر که کاربران و بینندگان دیگر حوصله و صبر گذشته را ندارند و انتظار دارند همه چیز سریعا رخ دهد، وجود چنین صحنههایی، بهخصوص به این بلندی، میتواند بهعنوان یک دافعه عمل کند و بهسادگی باعث شود که بینندگان روی ویدیوی بعدی کلیک کنند. البته در مورد انیمیشن Rew Day صبر بینندگان با انیمیشنی سرگرم کننده و خوش ساخت پاداش داده میشود؛ یک دقیقه بعد از گذر سکانس اولیه، زمانی است که تازه انیمیشن به بیننده میگوید که داستان از چه قرار است و اصلا باید انتظار چه چیزی را داشته باشد.
در گذشته زمان زیادی را به صحبت کردن دربارهی اهمیت ضرب آهنگ و یکپارچگی روایت در آثار کوتاه اختصاص دادیم. روی کاغذ، روند روایت انیمیشن Rew Day، درست مثل سکانس آغازینش، مناسب یک انیمیشن کوتاه نیست، اما پردازش خوب باعث شده که نهایتا اثر قابل قبول از آب دربیاید؛ Rew Day اثری هفت دقیقهای است که نیمی از آن به آمادهسازی بینندگان برای پیچش اصلی داستان اختصاص یافته است. نکتهای که باعث میشود Rew Day باوجود روایت بسیار آهستهی خود بهعنوان یک انیمیشن کوتاه، اثری قابل تماشا باشد، پردازش خیلی خوب ایدهی روایت داستانی برعکس و تصویر سازی پر جزئیات چشم نواز است. دیمیتروف در ساخت Rew Day با الهام از ایدههایی که بیشتر از انیمیشنها، در آثار لایو اکشن استفاده میشوند، اثری را ساخته که حال و هوایی تازه دارد و با وجود حال و هوا و درون مایهی تقریبا تاریکش، بهراحتی توسط هر بینندهای قابل دریافت و تماشاست.
Rew Day از آن دسته آثاری است که صرفا بر پایهی یک ایدهی اصلی تولید شده. این دسته از آثار یا موفق میشوند دیدی جدید و به یاد ماندنی را به ایدهی اصلی اضافه کنند، یا به اثری تبدیل میشوند که بیشتر اوقات از آنها بهعنوان ساختهای که پتانسیل تبدیل شدن به اثری ارزشمند را داشت یاد میکنند. درمورد Rew Day، اگر بخش «روایت داستانی برعکس» را از انیمیشن حذف کنیم، میتوان گفت که ساختهی دیمیتروف اثری تک بعدی است، اما سؤال اینجا است که چرا باید آنقدر در تحلیل این اثر ریز شویم که بخواهیم آن را بدون شیرازهی اصلیش بررسی کنیم؟ Rew Day هرگز سعی نمیکند خود را عمیقتر یا بهتر از آنچه که هست نشان دهد. این شناخت از خود و جدی نگرفتنی که در رفتار انیمیشن دیده میشود، باعث میشود سادگی فیلم خود به خود به یکی از جذابیتهای اثر تبدیل شود. با وجود آنکه داستان این انیمیشن دربارهی مسئلهای مهم و سنگین است، اما لحن طنز آمیز و نه چندان جدی دیمیتروف Rew Day را به اثری سرگرم کننده تبدیل میکند که میتوانید برای رفع خستگیهای روزمره به تماشای آن بنشینید.
سیلون دیمیتروف، کارگردان با سابقهی این اثر، طراحی را از سن پنج سالگی شروع کرد و در سن یازده سالگی موفق به ساخت اولین انیمیشن کوتاه خود شد. علاقهی وافر وی به انیمیشن باعث شد که به آکادمی ملی تئاتر و سینمای بلغارستان وارد شود. از منابع الهام او میتوان ساختههای تیم برتون، استودیو والت دیزنی و دیوید لینچ اشاره کرد. اغلب آثار دیمیتروف به ضرب آهنگهای متغیر و عجیبشان شهرت دارند. دیمیتروف فعالیت حرفهای خود را از همان ابتدا پر قدرت آغاز کرد؛ او در ساخت مستند Super Size Me، که عنوان نامزدی جایزهی اسکار را در فهرست دارد، سهمی قابلتوجه داشت و انیمیشن کوتاه The Air Ace، پروژهی فارغ التحصیلی وی، توانست یازده جایزهی بینالمللی رنگارنگ را دریافت کند. او بعد از Rew Day دو انیمیشن دیگر به نامهای The Magical Cake of Auntie Bantie و Shell in Love ساخت، که البته به اندازهی Rew Day موفق نبودند. نظرات خود را در رابطه با این انیمیشن با ما در میان بگذارید.