انیمیشن کوتاه Rain Town (شهر بارانی) یکی از آثار منحصربهفرد این مدیوم است که تا مدتها فکر و ذهن مخاطب را درگیر میکند.
در حوزه محتواهای بصری آثار متعددی را مشاهده کردهایم که هدف و انگیزه خود را فریاد میزنند. انیمیشنهای کوتاه نیز از این قاعده مستثنی نیستند و به دلیل اندک دقایقی که برای ارائه محتوا برای آنها درنظر گرفته شده است، برخلاف آثار بلند بعضا زمان کافی برای شاخ و برگ دادن به داستان و ورود به جهان شخصیتهای چندلایه را در اختیار ندارند. اما این ویژگی از نقاط ضعف نیست، بالعکس انیمیشنهای کوتاه به این دلیل که در کوتاهترین زمان بزرگترین درسها را در طبق اخلاص به مخاطب ارائه میدهند، حائز اهمیت هستند. اما انیمیشن کوتاه Rain Town برخلاف چنین جریانی حرکت میکند، زیرا که داستانی را روایت میکند که مستلزم بارها مشاهده انیمیشن بوده و هرکس برداشت خاص خود را از آن خواهد داشت.
در این شهر سالهاست که باران بیوقفه در حال بارش است. ساکنین به حومه شهر و مناطق مرتفع نقل مکان کردهاند. خاطرات مردم در اعماق آبهای جاری غوطهور هستند. اما در این شهر بارانی فراموش شده، گاهی شخصی سرگردان است.
داستان انیمیشن کوتاه شهر بارانی از جایی آغاز میشود که یکی از کودکان ساکن در حومه شهر، خانه را به قصد گشت و گذار در محل زندگی قبلی ترک میکند. باران همچنان در حال بارش است و بقایای حیات سابق آن بهواسطه ساختمانها و المانهای شهر قابل مشاهده است. کودک گوشه گوشه شهر را زیر پا میگذارد و بیشباهت به ساکنین شهر که از باران محل زندگی خود را تغییر دادهاند، کودکیاش را زیر بارش بیامان باران جشن میگیرد. در همین گشت و گذارهایش است که متوجه حرکت سه روبات در آنسوی کوچهای باریک اما طولانی میشود. کنجکاوی کودکانهاش او را مجاب میکند که از بین ساختمانهای سربهفلک کشیدهای که روزگاری چندین و چند خانواده را در خود جای داده بودند، بگذرد و به یکی از آن روباتها برسد. این رویارویی سرآغاز روندی است که زندگی کودک را متحول میکند...
انیمیشن کوتاه Rain Town در واقع پروژه فارغالتحصیلی ایشیدا هیرویاسو ملقب به Tete از دانشگاه کیوتو سیکا است. این دانشگاه خصوصی که از معروفترین مراکز آموزش هنر به خصوص مانگا و انیمه است، هنرمندان مشهوری از جمله یوجی شینکاوا (طراح بسیاری از بازیهای سری Metal Gear Solid و کارگردان هنری بازی Death Stranding) و تاداهیسا سایزن (صداپیشه انیمههای Naruto: Shippûden، InuYasha: The Final Act و Fate/stay night) را به جامعه هنری تقدیم کرده است. با ایشیدا هیرویاسو از زمان انیمیشن کوتاه Fumiko's Confession که از جشنواره یوتیوب ژاپن و فستیوال بینالمللی انیمه توکیو موفق به دریافت جایزه شده است، آشنا هستیم. انیمیشن کوتاه شهر بارانی با استفاده از سبک خاصی طراحی شده است که نمونه آن را پیش از این مشاهده نکردهایم. نتیجه این امر ظاهر نقاشیمانند انیمیشن است که در عین سادگی چنان جلوه زیبا و دقیقی از محیطهای شهری و عناصر مختلف را به تصویر میکشد که در همان دقایق اولیه هر بینندهای را محصور میکند. با مشاهده دقیقه دوم انیمیشن که گشت و گذارهای کودک در «شهر بارانی» از آنجا آغاز میشود، این گفته را تصدیق خواهید کرد. علاوه بر این استفاده از فیلتر آبی رنگ و القای محیط بارانی از طریق آن است که نمایی زیبا به محیطهای بیرنگ و لعاب شهر بخشیده است. هر از گاهی گذری کوتاه میاندازیم به گذشتهای که شهر سرشار بود از رنگ، حیات و هیاهو که بدون شک درک ویرانی درونی شهر در عین سلامت ظاهری را به نمایش میگذارد. سکانسهایی که در آن چهره شخصیت قابل مشاهده است انگشتشمار هستند که در همین معدود سکانسها میتوان بهرهگیری از شیوه طراحی ساده و در تضاد با انیمههای معمول را تماشا کرد. در انیمیشن کوتاه شهر بارانی نه خبری از آن چشمهای بزرگ است و نه طراحی کاوایی. علاوه بر کودک و روبات، سومین شخصیتی که در اکثر بخشهای انیمیشن با آن همراه هستیم، شهر است. شخصیتی صامت و ایستا که نقش اساسی در همراه کردن مخاطب با داستان ایفا میکند.
همانطوری که اشاره شد چهره شخصیتهای اصلی که تنها چند ثانیه به نمایش درمیآیند، بخشی از روند انتقال حس را به انجام میرسانند که بهترین آن را میتوانید در هنگام جدا شدن کودک و روبات در روزهای جابهجایی به حومه شهر مشاهده کنید. در واقع این فعل و انفعالات و رخدادهای داستانی هستند که باعث بوجود آمدن حسهایی از جمله تنهایی، دلتنگی و همزاد پنداری میشوند. حتی فقدان دیالوگ هم باعث نمیشود که خللی در انجام این مهم و تاثیرگذاری بر روی روح و روان مخاطب ایجاد شود. زمانی میتوان یک محیط را زنده و پویا دانست که جلوههای صوتی در جای جای آن به گوش برسد که خوشبختانه انیمیشن کوتاه Rain Town از این حیث بینقص عمل کرده است. صدای باران اصلیترین جلوه صوتی انیمیشن است که از ثانیههای اولیه تا آخرین لحظات در بطن اثر وجود دارد و ویژگی خاص و بازدارنده شهر را به زیبایی هرچه تمامتر نشان میدهد. از دیگر جلوههای صوتی میتوان به صدای حاصل از حرکت روبات، شلوغیهای شهر و جیرجیرکها در شب اشاره کرد. موسیقی یکی از نقاط قوت انیمیشن است. ضرب آهنگ آرام و یکنواختی که ماسافومی کوماتسو با پیانو خلق میکند، در واقع ترکیبی است از دو موسیقی بینظیر این هنرمند یعنی Candle و Old Capital موسیقی این انیمیشن چنان گوشنواز است که گاهی بدون توجه به انیمیشن، تنها آن را به گوش جان میسپارید.
بسیاری از ما خاطراتی که همواره به دنبالمان خواهند بود را به باد فراموشی میسپاریم، بیآنکه بدانیم تا ابد در جایی آرام گرفتهاند تا یک روز دوباره به سراغشان برویم. گاهی بهتر است به جای ترک خاطرات، آنها را همراه داشته باشیم تا در لحظات سختی به ما امید و در هنگام اشتباه به مانند یک راهنما یاری برسانند. از یاد بردن گذشته چندان سخت نیست، اما استفاده از آن یک هنر است. انیمیشن کوتاه شهر بارانی نامزد دریافت جایزه بزرگ فستیوال بینالمللی انیمیشن هیروشیما در سال ۲۰۱۱ بوده است.