انیمیشن کوتاه Player Two از زکری انتل، انیماتور آمریکایی، به رابطهی دو برادر در سن رشد و تاثیر بازیهای ویدیویی بر این رابطه میپردازد. با معرفی این انیمیشن ما را همراهی کنید.
Player Two، پروژهی فارغ التحصیلی زکری انتل (Zachary Antell)، انیمیشنی کوتاه است غرق در نوستالژی دلگرم کننده و شیرین؛ این اثر به دنیای رابطهی برادری و بازیهای ویدیویی سرک میکشد و سفری جادویی و احساسی را برای بیننده رقم میزند. ممکن است شما بهعنوان بیننده هرگز برادر بزرگتر یا کنسول Nintendo 64 نداشتید، اما کماکان این انیمیشن راه لمس کردن خاطرات و دل شما را بلد است. از Legend of Zelda: Ocarina of Time گرفته، تا Star Fox و Wave Race، انتل گوشههای فراموش نشدنی از دوران کودکی متولدین دههی هشتاد و نود میلادی دنیا را در این اثر به نمایش میگذارد، بااینحال Player Two برای آشنا به نظر رسیدن نیازی ندارد که روابط شخصی یا بازیهای دوران کودکی شما را عینا در خود انعکاس دهد.
بلاشک ما با فیلمی مواجهیم که اتکای زیادی به احساسات دارد؛ انتل با هر ثانیه از این انیمیشن کوتاه قصد دارد تا مخاطب را به درون تصویر بکشد و بهجای شخصیت اصلی قرار دهد. با وجود آنکه برخی ممکن است این حجم از اتکا به احساسات در ساختار فیلم را اغواگرانه بدانند، اما در باطن این فیلم چیزی جز نامهای عاشقانه به دورهای خاص از زندگی و پیوندی جایگزین ناپذیر نیست و بدیهی است همه چیز در آن بخواهد در راستای اصلیترین پایهی اثر قرار بگیرد. وقتی به تصویر کلی در این اثر مینگریم، یک رابطهی برادری سالم و خوب را میبینیم که نظیرش این روزها کمتر در محصولات رسانهای دیده میشود. در سوی دیگر، در Player Two بازیهای ویدیویی بهعنوان عنصری مثبت و متصل کننده به نمایش درمیآیند؛ این برداشت مخالف تصویر منفی بازیها در اغلب فیلمها و سایر آثار از این قبیل است که آن را بهعنوان ریشهی پرخاشگری، تنهایی و انزوا نشان میدهند و ما بهعنوان طرفداران بازیهای کامپیوتری و ویدیویی نمیتوانیم بیش از این از انتل بابت ارائهی این دید عادلانه و نسبتا جدید ممنون باشیم.
فیلم انتل روایتی آهسته و آرامش بخش را عرضه میکند که با داستان و هدف آن کاملا در تناسب است. در عین ضرب آهنگ آرام، روایت در Player Two صریح و مختصر است و انتل از پریدن به شاخ و برگ اضافی یا پرداختن بیش از حد به وقایع خودداری میکند. با وجود سبک طراحی خاص انیمیشن، تغییرات نامحسوس و هوشمندانهی استفاده شده در اثر ضمن دمیدن روح در آن، به زیبایی عنصر زمان و گذرش را به Player Two وارد میکنند؛ قبل از آنکه فرصت کنیم خود را برای تغییر آماده کنیم، دنیای اثر به جلو حرکت میکند و برادران بزرگ و بزرگتر میشوند.
انتل در رابطه با این فیلم و مقصودش از ساخت آن میگوید: «من موضوع بازیهای ویدیویی را بعد از گفتوگویی مختصر با والدینم انتخاب کردم. پدر و مادر من هیچگاه متوجه تاثیرات شگرف و بزرگ بازیها روی زندگی من نشدند؛ بازیها مرا با موسیقی و انیمیشن آشنا کردند و بعد به مسیر فیلم سازی کشاندند. من میخواستم فیلمم سرشار از قوهی تخیلی باشد که دورانی در تار و پود بازیها وجود داشت. زمانی را به خاطر دارم که بچهها گروهی به پای بازیهای تک نفرهای همچون Legend of Zelda: Ocarina of Time مینشستند؛ من میخواستم دقیقا حس و حال آن زمان را به Player Two بیاورم.»
موضوع و ایدهی این فیلم به ساختهی کوتاه جان ویکستورم (Jhon Wikstorm)، که اتفاقا Player Two هم نام دارد، شباهت دارد، اما با تماشای هر دو اثر میتوان بهسادگی دریافت که ویکستورم و انتل حتی با وجود نگریستن از دریچهای مشابه، از دیدهای متفاوتی برخوردار هستند؛ اصالت سبک دو فیلم ساز باعث میشود که حتی استعارههای مشابه نتواند به نتایجی مشابه و تکراری ختم شود و همین مسئله باعث میشود ساختههای ویکستورم و انتل بتوانند در یک اقلیم بگنجند و هر یک بهصورت جداگانه ارزش تجربه و تماشا را داشته باشند.
انتل در Player Two، برخلاف اغلب آثار پیشین خود، با استفاده از تکنیک روتوسکپی قصد خلق حال و هوایی رویاگونه را دارد؛ این دورنمای ذهنی باعث شده که در این اثر با جلوهی بصری خاصی روبهرو باشیم که گویا زادهی خاطرات مه آلود یک شخص است و ما در ردیف اول جمعیت، درست در ذهن او، به تماشای این خاطرات نشستهایم. هر شات از این فیلم در مرحلهی اول بهصورت لایو اکشن و با استفاده بازیگران واقعی ضبط شده است. در مرحلهی بعد انتل فریمهای مد نظر خود را به Photoshop برد و طراحی کرد. درنهایت این تصاویر با نرخ ۸ فریم در ثانیه در After Effects کنار هم چیده شدند و Player Two را تشکیل دادند. در دست دیگر، دیالوگها در این اثر نیز به این فضاسازی خاص کمک میکنند؛ شاید استعارهها و تمثیلها از نظر ادبی آنقدرها هم پیچیده و سنگین نباشند، اما کلماتی که در طول شنیده میشوند از صداقت سرشارند و به خوبی میتوانند حس مورد نظر کارگردان را با خود به همراه داشته باشند.
این اولین باری نیست که انتل با یکی از آثارش در اینترنت به شهرت میرسد؛ پیش از این او با ویدیویی که شات به شات Star Wars: The Force Awakens و Star Wars: A New Hope را مقایسه میکرد، توانست شبکهی خود در Vimeo را در اینترنت وایرال کند. او حالا بعد از Player Two کماکان کار روی پروژههای شخصی خودش را ادامه میدهد. این انیماتور ساکن بروکلین در کارنامهی خود آثاری به سفارش شرکتهای بزرگی همچون McDonalds ،Best Buy و Ebay و سابقهی همکاری با غول صنعت انیمیشن، Disney، را دارد. نظرات خود در رابطه با این انیمیشن را با ما درمیان بگذارید.