انیمیشن کوتاه Planet Unknown داستانی ساده از جنس امید را با چاشنی هیجان و نبرد برای بقا روایت میکند. با معرفی این انیمیشن با ما همراه باشید.
با انداختن نگاهی نه چندان عمیق به اغلب آثاری که سعی در نشان دادن آیندهی انسان و زمین دارند، میتوان فهمید که انسان خود به این نتیجه رسیده که در آیندهای نه چندان دور مجبور به ترک زمین و سکنی گزیدن در منزلگاه جدید است یا حداقل مجبور است به دنبال منبع دیگری برای تامین نیازهای خود به ذخایر انرژی و مواد خوراکی باشد. در مسیر پیشروی تمدن بشر که به پیشرفت تکنولوژی گره خورده، آیندهای برای طبیعت دیده نمیشود؛ انسان بدون توجه به این مسئله که سقوط سیارهی زمین ممکن است مساوی با سقوط خودش باشد، طبیعت را در زیر چرخ صنعت خود له میکند، جمعیت گونههای جانوری و گیاهی را به سرعت کمتر و کمتر میکند و به خود خواهانهترین شکل ممکن منابع طبیعی را با اهداف اقتصادی خود به صورت بی رویه استخراج و مصرف میکند. در انتهای این شیب تند نابودی طبیعت و منابع طبیعی، سیارهای خشک و بی رونق وجود دارد و نسلی از نوادگان انسانهای امروز که مجبور است برای حق زندگی کردن خود، بجنگد. انیمیشن کوتاه Planet Unknown (سیارهی ناشناخته) هم یکی از آثاری است که با الهام از این هشدار دربارهی آیندهی سیارهی زمین و انسانها ساخته شده است. شاون زیژیائو ونگ، انیمیشن ساز و کارگردان چینی، در ماه جولای ۲۰۱۵، ساخت این انیمیشن را با هدف ارائهی آن به عنوان پروژهی فارغ التحصیلی خودش از دانشگاه ارتباطات چین آغاز کرد و یازده ماه بعد، در ژوئن ۲۰۱۶، پروسهی تولید آن را به پایان رساند. این اثر علمی تخیلی به عنوان اولین و تنها تجربهی کارگردانی این کارگردان جوان اما خوش آتیه، توانست موفقیتهای زیادی را برای او به ارمغان بیاورد؛ «سیارهی ناشناخته» موفق به کسب جایزهی بهترین انیمیشن کوتاه از سوی جشنوارهی بین المللی فیلم Burbank و چندین فستیوال بزرگ و کوچک دیگر شد.
همانطور که پیشتر گفته شد، داستان «سیارهی ناشناخته» در آینده روایت میشود. در پایان قرن بیست و یکم میلادی، انسانها در سیارهی زمین با کمبود شدید منابع طبیعی مواجه میشوند و از همین رو اقدام به ارسال رباتهایی کاوشگر به سیارههایی میکنند که ممکن است این قابلیت را داشته باشند که جایگزین زمین شوند. این رباتها دانههایی به همراه خود دارند که از آنها برای امتحان حاصلخیزی خاک سیارهی مورد کاوش استفاده میکنند. در این انیمیشن، داستان حول دو ربات کاوشگر میچرخد که در سیارهای ناشناخته در حال امتحان کردن حاصلخیزی مناطق مختلف هستند؛ ربات نارنجی رنگ که کمی باهوشتر است، وظیفهی کاشتن دانهها را برعهده دارد و ربات آبی رنگ که طراحی سادهتری دارد، بستههای حاوی دانهها را با خود حمل میکند. آزمایش خاک سیاره روندی ناامید کننده دارد تا اینکه قبل از آزمایش آخرین دانه در خاک این سیاره، رباتهای داستان متوجه میشوند چندین شهاب سنگ در حال نزدیک شدن به این سیاره هستند و سریعا پا به فرار میگذارند. در این گریز متوجه میشوند که آخرین نمونهی آزمایش گم شده و ناگزیر در آن اوضاع نابسامان به جستوجو برای یافتن آخرین دانه میپردازند.
داستان «سیارهی ناشناخته» جدید نیست، پیچیده هم نیست و جز پیامی کوچک دربارهی امید و روایت ماجراجویی کوتاه حرف خاصی برای زدن ندارد اما خوب به تصویر کشیده شده و مخاطب را از خود نمیزند. خیلی از صحنههایی که در این انیمیشن میبینید ممکن است شما را یاد انیمیشن بزرگ Wall-E، محصول استودیو پیکسار، بیاندازند؛ این شباهت تصادفی نیست و شاون ونگ در مصاحبهی خود به الهام گرفتن از این انیمیشن اذعان کرد، با این وجود به گفتهی خود او، ایدهی اصلی ساخت این اثر نه با الهام از Wall-E بلکه بعد از تماشای فیلم Interstellar، ساختهی کریستفر نولان، و دیدن دو ربات TARS و CASE در آن به ذهن او خطور کرده است. از دیگر الهامات ونگ برای ساخت «سیارهی ناشناخته» میتوان به سری Toy Story، فیلم Chappie و مستندهای NASA دربارهی Curiosity، ربات کاوشگر مریخ و فیلمهای کوتاهی همچون The Third & The Seventh، ساختهی الکس رومن، Abiogenesis، ساختهی ریچارد منس، Wanderers، ساختهی اریک ورنکویست و Dawn of the Stuff، ساختهی آلف لولود، اشاره کرد. صرفا وجود الهامات زیاد در ساخت یک اثر به معنای عدم اصالت آن نیست، با این وجود «سیارهی ناشناخته» اثری اصیل نیست و چه از نظر داستانی و چه از نظر صحنههای خلق شده در انیمیشن، همه چیز را قبلا دیدهاید؛ به زبان سادهتر میشود گفت که «سیارهی ناشناخته» بازیافت صحنههایی از آثار بزرگتر است که نتیجهی نهایی رضایت بخش باعث میشود که در حین تماشای آن چشم خود را روی این مسئله ببندیم.
«سیارهی ناشناخته» در زمینهی جلوههای بصری عملکرد بسیار خوبی دارد و با وجود اینکه درست مثل داستانش کمی تا قسمتی شبیه به Wall-E است، اما به جزئیات، صحنه پردازی و ترکیب نور و رنگ خوب آن میتوان نمرهی قبولی داد. طراحی شخصیتهای داستان میتوانست بهتر باشد؛ دو ربات «سیارهی ناشناخته» در مقایسه با آثار مشابه (مثلا Wire Cutters یا Wall-E) حرکاتی مصنوعی دارند و میتوانستند نرمتر و بهتر طراحی شوند. در دست دیگر با وجود اینکه ایرادی اساسی به این مسئله نمیتوان گرفت اما کارگردان میتوانست بهتر احساسات آنها را در بدن و حالت چهرهی آنها منعکس کند. نوع حرکت دوربین بعضی وقتها تو ذوق میزند و کاملا این مسئله را که این انیمیشن با تیمی کوچک و بودجهای پایین ساخته شده به بیننده یادآوری میکند ولی محصول نهایی آنقدر فاجعه بار نیست که بیننده بخواهد قید تماشای آن را بزند.
وظیفهی صداگذاری «سیارهی ناشناخته» بر عهدهی استودیو Echoic Audio، یکی از استودیوهای صاحب نام شهر لندن، بوده است. موسیقی حماسی و صداگذاری طبیعی و پر جزئیات این استودیو، به خوبی توانسته به ماجراجویی پرهیجان دو ربات داستان عمق ببخشد و ارزش هنری کار را دو چندان کند. «سیارهی ناشناخته» به عنوان اولین تجربهی شاون ونگ جوان، اثری خوش ساخت است که این پتانسیل را داشت که به اثری بسیار بهتر نیز تبدیل شود که با چشم پوشی از تکراری بودن داستان و برخی نماهای انیمیشن میتوان از تماشای آن لذت برد. این انیمیشن را در پایین تماشا یا دریافت کنید و نظرات خود را با ما در میان بگذارید.