انیمیشن کوتاه بسیار زیبا و تاثیرگذار Lost & Found یکی از بختهای کسب اسکار بهترین انیمیشن کوتاه سال ۲۰۱۸ بود. با معرفی این انیمیشن با میدونی همراه باشید.
روز به روز فیلمها و انیمیشنهای بیشتری برای کودکان و نوجوانان منتشر میشود، اما در این میان گاهی اوقات این سوال پیش میآید که در بین این انتشارهای سریع السیری که اغلب اوقات به تصاحب گیشهها و سودآوری زیاد منجر میشوند، چه چیزی گم شده که هنوز خیلی از آثار قدیمی بی رقیب ماندهاند و جایگاه خود را در صدر حفظ کردهاند. به نظر من دلیل ماندگاری و درخشش بسیاری از محصولات رسانهای قدیمی کودک و نوجوان، پردازششان به موضوعاتی است که امروزه با کلماتی همچون «نامناسب» توصیف میشوند. آثار سینمایی کودک قدیمی، به خصوص انیمیشنها، هیچ ترسی از ارائهی داستانهایی با احساسات غم یا وحشت نداشتند و بعضا به موضوعات سنگینی همچون ازدواج، جنگ، ورود به اجتماع و غیره میپرداختند که همین مسئله آشناگر خیلی از بچههای نسل قبل از جمله خودم با دنیای بزرگسالی بود. با وجود اینکه هنوز استودیوهای بزرگی همچون پیکسار آثاری قابل تامل میسازند که دارای داستانهایی عمیق هستند و به مسائلی حائز اهمیت میپردازند، بیشتر انیمیشنهای سینمایی یا تلویزیونی که هر ساله بیرون میآیند، آثاری هستند که سعی دارند با احتیاط قدم بردارند و بدون قدم گذاشتن به خارج از دایرهی امن خود، به شوخیهایی که حداکثر میتواند یک بچهی کلاس دوم ابتدایی را بخنداند بسنده کنند. Lost & Found، انیمیشن کوتاهی که این هفته قصد معرفی آن را داریم، اثری است با رنگ و بوی انیمیشنهای قدیمی؛ از نظر ساختار بصری، Lost & Found شیرین، رنگارنگ و براق است، اما هیچ ابایی از جریحه دار کردن احساسات مخاطبان ندارد و داستانی قدرتمند را روایت میکند. Lost & Found اولین بار در ماه فوریهی سال ۲۰۱۸ به طور رسمی به نمایش درآمد اما انتشار رایگان آن روی اینترنت حدود یک سال به طول انجامید. این انیمیشن زیبا توانست عنوان نامزدی دریافت جایزهی بهترین انیمیشن کوتاه را از مراسمات Annie Awards و اسکار را کسب و چندین جایزهی بین المللی مختلف را از آن خود کند.
داستان انیمیشن Lost & Found بسیار شیرین و ساده آغاز میشود؛ دو عروسک کاموایی همدیگر را بسیار دوست دارند. یکی از این دو عروسک یک دایناسور و دیگری یک روباه است. روباه و دایناسور با هم در یک جعبهی کارتنی در خانهای شرقی زندگی میکنند. شبی حین خواب دایناسور لحظهای بیدار میشود و در مییابد که روباه سر جایش نیست. دایناسور بعد از جستوجویی نه چندان طولانی در مییابد که روباه به کنار حوضچهای در باغ خانه رفته و با انداختن سنگ در میان آب قصد دارد شب بی خوابی خود را سپر کند. در این میان تصادفی رخ میدهد و روباه به درون آب میوفتد. حالا دایناسور باید هر طور که شده روباه را نجات دهد اما این کار آنقدرها هم ساده نیست.
بیشتر مدت زمان این انیمیشن ۸ دقیقهای به نمایش صحنههای اکشن آن گذرانده میشود و حقا که چقدر این کار خوب انجام شده. نحوهی ایجاد تنش و هیجان بسیار بالا در این انیمیشن من را به یاد صحنهی تعقیب و گریز انیمیشن فرانسوی Oktapodi انداخت؛ هر دو اثر اتکای زیادی به صحنههای اکشن دارند و در این زمینه عملکردی بسیار خوب دارند که بعضا برخی صحنهها حتی نفس بیننده را میربایند. در کنار هیجان و اضطراب Lost & Found، نقطهی قوت دیگر داستان این انیمیشن، پردازش بسیار زیبای مفاهیم از خود گذشتگی و فقدان است. شاید این انیمیشن تنها اثری نباشد که به چنین مفاهیمی میپردازد، اما Lost & Found عنصر جدیدی به این فرمول قدیمی اضافه میکند و با پایان تلخ و شیرین خود که در عین امید دادن به بیننده، او را در تعلیقی دردناک باقی میگذارد، با احساسات کودکان و حتی بزرگترها بازی میکند.
اندرو گلداسمیث و بردلی اسلیب، کارگردانان این انیمیشن، تلخی داستان غم بار انیمیشن خود را ناشی از الهاماتشان از مکتب «وابی سابی» عنوان میکنند. «وابی سابی» فلسفهای ژاپنی است که در پی یافتن معنای زندگی از طریق پذیرفتن ناپایداری و ناقص بودن انسان است. در کنار پایان تلخ و شیرین Lost & Found، رد پای این فلسفه را میتوان در طراحی محیط انیمیشن که به کشورهای شرق آسیا، به خصوص ژاپن، میزند، مشاهده کرد. بردلی اسلیب داستان انیمیشن را با الهام از کتاب مصوری که در گذشته طراحی کرده بود، بازنویسی کرد؛ کتاب مصور مذکور شامل داستان رابطهی عاشقانهی تو تکه سوشی و جدا شدن دو درختچهی بونسای از هم است. درست مثل خیلی از انیمیشنهای کوتاه دیگر، ترجیح سازندگان Lost & Found به ساخت اثری بی کلام و بی دیالوگ بوده است، با این وجود اما با در نظر گرفتن تمامی محدودیتها، به خصوص با ساختار عروسکی شخصیتها و تکنیک ساخت استاپ موشن، گلداسمیث و اسلیب به خوبی توانستند شخصیتهایی باور پذیر و قابل لمس را طراحی کنند که احساساتشان در هر لحظه را میتوان به خوبی دریافت.
اما از هر چه بگذریم، حالا نوبت ستایش بخش فنی کار و طراحی استاپ موشن بی نقص و بالغ کار است. استودیو Screen Australia به طور سخاوتمندانهای عهده دار تامین بودجهی این اثر شده که البته هر کس لحظهای شخصیتهای دوست داشتنی انیمیشن و حرکات و حالات چهرهی آنها را ببیند، تضمین خواهد کرد که حتی یک سکه از این بودجه هدر نرفته است. اغلب آثار استاپ موشن با عروسکها و مدلهایی کوچک ساخته میشوند، اما Lost & Found مسیری متفاوت را برای اجرای این تکنیک طی کرده است. مدل شخصیتهای این اثر در اندازهی عروسکهایی با سایز متوسط ساخته شدهاند و محیطی نسبتا بزرگ برای فیلم برداری برگزیده شده؛ این تصمیمات انقلابی دست کارگردانان را برای خلق صحنههایی عریض و بازی با پشت زمینه و زاویهی دید بسیار باز گذاشته و همین مسئله باعث شده تصویر برداری در Lost & Found بسیار حرفهای باشد و با نگاهی کوتاه به اثر بتوانیم متوجه رفتار سینمایی این اثر و تفاوتهایش با سایر انیمیشنهای هم سبک شویم.
Lost & Found به جای خود دلمان را گرم میکند، با صحنههای پر تنش خود ما را بر روی صندلی میخکوب میکند و در نهایت دلمان را میشکند. روایت صاف و ساده اما فوق العادهی این انیمیشن در کنار جنبهی بصری جسورانهی آن، باعث میشود که بتوانیم عملکرد بسیار خوبش در جشنوارههای مختلف را درک کنیم و از ناکامیاش از دست یافتن به جوایز Annie و اسکار افسوس بخوریم. نظرات خود را دربارهی این انیمیشن کوتاه با ما در میان بگذارید.