انیمیشن کوتاه The Legend of the Crabe Phare با استعارهای زیبا و هوشمندانه، سرنوشت ناخوشایند رابطهی پیچیدهی انسان و طبیعت را به تصویر میکشد. با معرفی این انیمیشن با ما همراه باشید.
دانشکدهی انیمیشن سازی Supinfocom، که دو شعبه واقع در فرانسه و هند دارد، یکی از برجستهترین آموزشکدههای طراحی گرافیک با کامپیوتر در جهان است. این آموزشکدهی با سابقه که سی سال قدمت دارد، به واسطهی آثار کوتاه و بلند موفقی که توسط فارغ التحصیلان و یا دانش آموزانش به یکی از نامیترین آموزشگاهها در حوزهی انیمیشن مبدل شده و حتی در سال ۲۰۰۷ توانست از سوی مجلهی آمریکای 3D World، عنوان بهترین مدرسهی انیمیشن سازی جهان را کسب کند. انیمیشن کوتاه The Legend of the Crab Phare (افسانهی خرچنگ-فانوس) یکی از موفقترین آثار ساخته شده توسط دانش آموختگان این آموزشکده است. «افسانهی خرچنگ فانوس» که در طی پروسهای هشت ماهه به دست تیم کارگردانی پنج نفرهی گائتان برد، بنجامین لبورگیوس، الکساندر ویوکس، منگینج یانگ و کلیر واندرمیرش که همگی از دانشجویان سال چهارم Supinfocom بودند به عنوان پروژهی فارغ التحصیلی تولید و نهایتا در سال ۲۰۱۶ رسما منتشر شد، توانست در جشنوارههای معتبر بین المللی مختلفی از جمله SIGGARPH که یکی از مهمترین و معتبرترین جشنوارههای مربوط به طراحی گرافیک کامپیوتری است، خوش بدرخشد و جوایز متعددی را دریافت کند.
هیولای خبیثی در زیر دریاهای خروشان ماوا دارد و در شبهای طوفانی با غرق کردن قایقها و کشتیهای گذری، دریانوردان بی شماری را به کام مرگ میکشد. این افسانهای است که سینه به سینه در بین دریانوردان نقل میشود اما حقیقت چیز دیگری است. این موجود غول پیکر نه یک هیولا بلکه خرچنگی عظیمه الجثه و آرام است که به جمع آوری قایقها و کشتیهای مختلف علاقه دارد و برای خود کلکسیونی زیبا در زیر دریا دست و پا کرده است. روزها میگذرند و خرچنگ روز به روز بزرگتر میشود و پا به بزرگسالی میگذارد، اما قرار نیست که زندگی آرام او برای همیشه اینگونه بی تلاطم باقی بماند. روزی چند انسان فانوس روی سر خرچنگ غول پیکر را که از آب بیرون زده پیدا و شروع به ساخت شهری در پیرامون آن میکنند و این اتفاق زندگی خرچنگ آرام و پیر داستان را دستخوش تغییراتی میکند.
در داستان «افسانهی خرچنگ-فانوس» با موجودی رو به رو هستیم که در نگاه اول شاید به نظر برسد که با الهام از «کتولو» و وحشت کیهانی اچ. پی. لاوکرفت، نویسنده و وحشت پرداز شهیر آمریکایی، خلق شده اما حقیقت آن است که اولا شخصیت خرچنگ-فانوس بیشتر به شخصیتهای افسانههای دریانوردان شباهت دارد و دوما در طول انیمیشن نه موجودی خبیث و ترسناک به تصویر کشیده میشود و نه با ذهنیتی مشابه تصویر سازی شده است. در «افسانهی خرچنگ-فانوس» دو قطب داستانی حضور دارند؛ در یک دست خرچنگ-فانوس که نماد طبیعت است قرار دارد که کار خودش را میکند و گاها بی رحم اما در ذات آرام و مشغول برقراری توازن دنیا است و در دست دیگر انسانها هستند که میخواهند همه چیز و همه جا را به تصاحب خود در بیاورند و هر کجای طبیعت که پا میگذارند، چیزی جز خرابی بر جای نمیگذارند. مفهوم اصلی نهفته در داستان این انیمیشن تلخ اما واقعیتی غیرقابل انکار است؛ انسان از سر زیاده خواهی و نادانی خود در حال ضربه زدن به طبیعت است، بی آنکه بداند زوال طبیعت به معنای سقوط خود انسان است و در نهایت طبیعت درست مثل ققنوس افسانهای از میان خاکسترهای خود بلند خواهد شد و این انسان است که فرصت حیات را از دست خواهد داد. داستان در کنار معنا و پیامی که در آستین خود پنهان کرده، از عنصر جذابیت هم برخوردار است. در هر لحظه از «افسانهی خرچنگ-فانوس» اتفاقی در حال رخ دادن است و ثانیهای در این ۶ دقیقه وجود ندارد که حوصلهی شما را سر ببرد یا به شما فرصت سر تکان دادن بدهد.
دنیای نیمه فانتزی مد نظر تیم کارگردانی «افسانهی خرچنگ-فانوس» به خوبی در سبک طراحی انیمیشن آن به تصویر کشیده شده است؛ «افسانهی خرچنگ-فانوس» در هر جا که نیاز میبیند و میخواهد پر از جزئیات است و در هر جا که میخواهد سادهتر تصویر نمایی میکند. برای مثال، شخصیت خرچنگ-فانوس با جزئیاتی بسیار زیاد طراحی شده، در حالی که انسانها به صورت مجموعهای از مکعبهای کوچک به تصویر کشیده شدهاند که این به دلیل آن است که سازندگان قصد داشتهاند به مخاطب بفهمانند تمرکز اصلی داستان روی شخصیت خرچنگ-فانوس است و تمامی انسانهای حاضر در انیمیشن به عنوان یک شخصیت در داستان حضور دارند. نورپردازیِ کار بسیار حرفهای انجام شده و بواسطهی آن دست تیم سازنده در فضاسازی بسیار باز گذاشته شده است. یکی از مسائلی که حین تماشای این اثر نظر من را به خود جلب کرد، به تصویر کشیدن بسیار خوب دنیای زیر آب بود. با وجود اینکه دنیای زیر آبی که در «افسانهی خرچنگ-فانوس» میبینیم واقع گرایانه نیست، اما به دلیل طراحی بسیار خوب و فضاسازی باور پذیر به وسیلهی نور پردازی و صداگذاری صحیح و به جا، تمام صحنههایی که دوربین به سراغ خرچنگ-فانوس میرود به بیننده احساس زیر آب بودن میدهند و ما صرفا با یک تصویر کمی تا قسمتی تار که یک سری امواج و لرزشها در آن به چشم میخورد رو به رو نیستیم.
«افسانهی خرچنگ-فانوس» با جملاتی با صدای اندی دوپون شروع میشود. او چندین جملهی حماسی را با لهجهی غلیظ فرانسوی در وصف این هیولای سهمگین دریایی میگوید و به نیمچه تلاشهای نافرجام این انیمیشن برای خندان مخاطب میپیوندد. با وجود اینکه «افسانهی خرچنگ-فانوس» به طوری کلی درگیر کلیشههای متداول آثار کوتاه غیر حرفهای نیست، اما کماکان در این اثر شاهد استفاده از قطعههای موسیقی هستیم که در اغلب اوقات زیادی بلند هستند و با صحنههای مختلف انیمیشن (برای مثال زمانی که خرچنگ شروع به احساس ناتوانی در بدنش میکند) هم خوانی چندانی ندارند. قطعههای ساخته شده برای این اثر توسط ولنتین لافورت ابدا قطعههای بدی نیستند، اما شاید جز سکانس ابتدای انیمیشن و بخشهایی از پایان آن، بهترین گزینه برای حس معلق در «افسانهی خرچنگ-فانوس» نیستند و حتی خوشنودی و حال و هوای آرام فانوس-خرچنگ یا دنیای شلوغ و پر رفت و آمد انسانها میتوانست بهتر از این با تار و پود تصویر آمیخته شود.
انیمیشن «افسانهی خرچنگ-فانوس» روایتی هوشمندانه است از داستانی که به خوبی به رشتهی تحریر درآمده و در عین سرگرم و دلگرم کننده بودند، از معنا و مفهوم تهی نیست. این انیمیشن زیبا را در پایین تماشا یا دریافت کنید و نظرات خود را با ما در میان بگذارید. توجه داشته باشید که اگر قصد دارد این انیمیشن را با کیفیت بالاتر ببینید، آن را دانلود یا در صفحهی آپارات میدونی تماشا کنید.