Isle of Chair انیمیشنی کوتاه از ایوی چن تایوانی است که به زیبایی هرچه تمامتر به سلامت روان میپردازد. با معرفی این اثر میدونی را همراهی کنید.
سازمان بهداشت جهانی (WHO) تخمین میزند که از هر چهار نفر، یک نفر در طول زندگی خود با اختلالات روانی دستوپنجه نرم میکند. سلامت روان مسئلهای حائز اهمیت در دنیای مدرن است و هر کس باید در حد توان خود حداقل برای کمک به بهبود وضعیت روحی-روانی خود و اطرافیانش تلاش کند. ایوی چن (Ivvy Chen)، فیلمساز، طراح و انیماتور تایوانی، که رنج بردن خانواده و دوستان خود از مشکلاتی همچون افسردگی و حملات اضطراب را از نزدیک تماشا کرده بود، تصمیم به ساخت فیلمی گرفت که مایهی تسلی ایشان و افرادی که در حال جنگیدن نبردی مشابه هستند شود. Isle of Chair، تازهترین اثر این کارگردان، انیمیشن کوتاه محزون و شاعرانهای است که با هدف آرامش دادن به افراد در سختترین شرایط روحی و راونی ساخته شده و همچون مرهم به کسانی که در حال عبور از این مسیر خطیر و سرنوشت ساز هستند تقدیم شده است.
فیلم کوتاه چن عاری از کلمات است و از هیاهو دوری میجوید. داستان سرایی سنتی در این انیمیشن کوتاه جایی ندارد؛ توصیف استعارههای لطیف و تأثیرگذار این اثر کار آسانی نیست، اما هر کس داستان قدرتمند Isle of Chair را میتواند بسته به شرایط و سفر خود در زندگی تفسیر و با آن ارتباطی ویژه برقرار کند. اساسا این انیمیشن داستان تک غولی را روایت میکند که در شهری سکنی دارد که تنها ساکنان آن صندلیهایی متفاوت هستند. چن داستان این اثر را با ذهنیتی مشخص از آنچه باید بیننده را تحت تاثیر قرار بدهد نگارش کرده، اما قدرت و زیبایی چنین آثاری به باز بودن دست و بال بینندگان برای قرار دادن تعابیر خود در تار و پود داستان و ساخت معنای شخصی و منحصربهفرد خود در میان توصیفات، تشبیهات و استعارههای نویسنده است.
چن در رابطه با نقش اشیا و اجسام حاضر در Isle of Chair میگوید: «من از صندلیهای برعکس، معیوب و ناکارآمد برای به تصویر کشیدن ذهنیت جامعه نادرست و عجیب جامعه از مسئلهی سلامت روان استفاده کردم.» او در ادامه افزود که برعکس بودن صندلی نمادی از نارضایتی افراد از عملکرد ناصحیح بخشی از سیستم و درست پیش نرفتن اوضاع است. او با ترسیم چهرهای از دنیایی در حال تغییر و بی نظمی مداوم و تکرار شوندهی این شهر خیالی قصد داشت تا حس آرامش را برای خودش و دیگران رقم بزند و یادآوری کند که درنهایت همه چیز خوب و خوش پایان خواهد یافت.
او در رابطه با این داستان و جایگاه ویژهاش برای خود توضیح میدهد: «این داستان شخصا برای من یک حامی روحی بزرگ بود که به طرزی غیر قابل باور توانست در برخی از سختترین لحظات زندگیام به من انگیزه و امید ببخشد. این اثر به من یادآوری کرد که در پس هر سختی، آسانی در انتظارمان است و مفاهیمی همچون «عادی بودن» و «هنجار» به دیدگاه شخصی افراد برمیگردد. در سوی دیگر، من میخواستم فضایی را شکل دهم که در آن همه بتوانند با خیال راحت لحظهای را به گذر غم و احساسات منفی اختصاص دهند و این اجازه را پیدا کنند که با ارتباط برقرار کردن با دیگران، به حس آرامش، هر چند محدود و زودگذر، دست پیدا کنند.»
در ثانیههای ابتدایی Isle of Chair نقل قولی از کتاب «جنگل نروژی» هاروکی موراکامی (Haruki Murakami)، نویسندهی بزرگ ژاپنی، به نمایش درمیآید، که بهگفتهی چن، پایهی اصلی این داستان بهشمار میآید؛ اغلب افراد بی توجه به ناهنجاریهای خود به زندگیشان ادامه میدهند، بااینحال در دنیای کوچک ما ناهنجاریها خود یک پیش شرط به حساب میآیند. در دست دیگر، داستان چن میتواند یادآور یک سؤال فلسفی قدیمی مهم باشد؛ اگر درختی در جنگلی به زمین بیوفتد و کسی آنجا نباشد که صدای افتادن درخت را بشنود، آیا واقعا به زمین افتادن این درخت صدایی از خود ایجاد کرده است؟
این انیمیشن و سؤال، هر دو میتوانند آغازگر بحثهایی طولانی و جالب دربارهی مفهوم دیدگاه باشند و هر کس میتواند نظریات متفاوتی در این زمینه ارائه دهد. در همین راستا، چن خود سوالی فلسفی دیگری را براساس ایدهی اصلی خود برای ساخت Isle of Chair مطرح میکند؛ اگر نشود صندلی را آنگونه که شما ترجیح میدهید بر سر جای خود قرار دهید، آیا آن را به حال خود رها خواهید کرد؟
با گذر از سوالات و مباحث فلسفی مطرح شده در این اثر، به سؤال حائز اهمیت دیگری دربارهی Isle of Chair میرسیم؛ آیا دانستن این پیش زمینهها و توضیحات تاثیری شگرف بر تجربهی تماشای این اثر میگذارد؟ در خصوص این فیلم شبههای وجود ندارد که خواندن پیش زمینه، توضیح و تحلیلی مختصر میتوان با خط دهی ذهنی، دریافت برخی از مفاهیم اجمالی نهفته در پس اثر را آسانتر کند، اما آیا بدون این توضیحات زمینهای میتوان Isle of Chair را اثری قدرتمند و تأثیرگذار خواند؟
شاید قویترین عنصری که از همان ابتدای اثر نظر بیننده را به خود جلب میکند، اتمسفر آرام انیمیشن است. رفته رفته این آرامش به حس تنهایی نهچندان آزار دهندهای تبدیل میشود که البته خود آنقدرها هم پایدار نیست و ما با داستان کوتاه ساده اما هوشمندانهای مواجه میشویم که میتوان معانی مختلف زیادی را در آن یافت؛ از نتایج نه چندان مطلوب دخالت انسان در طبیعت، تا تلاش بیهودهی افراد برای تحت کنترل درآوردن همه چیز، تعابیر زیادی را میتوان از دل Isle of Chair استخراج کرد، بااینحال خواندن توضیحات چن در رابطه با این اثر خالی از لطف نیست و میتواند بعد جدیدی را به این انیمیشن ببخشد.