انیمیشن کوتاه Ian به لطف استعاره شاعرانهاش، یکی از بهترین پردازشهایی را که تا به حال دربارهی مسئله معلولیت و انزوا در اشکال مختلف رسانه به تصویر درآمده ارائه میکند. با معرفی این انیمیشن با میدونی همراه باشید.
دنیای سینما پر است از آثاری که کم و بیش با اهدافی به غیر از سرگرم کردن مخاطب برای یک ساعت و اندی ساخته شدهاند. برخی از این آثار با جنبهی تبلیغات، گسترش دادن سبکی از زندگی یا خرده فرهنگ، مورد نقد قرار دادن معضلی اجتماعی یا آگاهی دادن به مخاطب راجع به مسائلی که کمتر به آنها پرداخته شده ساخته میشوند. یکی از مهمترین ملزومات شکل گرفتن این دسته از آثار، پردازش مسئله به شکلی است که مخاطب معنا و مفهوم کار را به طور کامل دریافت و استلزام انعکاسش در زندگی شخصی خود را احساس کند. در خیلی از مواقع این موضوعات پرداختی از زندگی و روزمرهی بینندگان بسیار دور هستند، به همین دلیل پررنگ کردن جنبهی انسانی آنها و برانگیختن حس همذات پنداری بینندگان تاثیری مستقیم و بسیار زیاد در موفقیت این دسته آثار دارد. انیمیشن کوتاه Ian (ایان) یکی از همین آثار است که با هدف روشن کردن اذهان عموم، به خصوص کودکان ناآشنا، با مسئلهای حائز اهمیت ساخته شده و به قدری این کار را خوب و بی نقص انجام میدهد که کمتر کسی است که آن را تماشا کند و از احساسات معصوم و صادقانهی نهفته در آن تحت تاثیر قرار نگیرد. داستان Ian بر اساس زندگی کودکی واقعی با همین نام توسط گاتسون گورالی، نویسندهی فیلم نامهی Metegol و Underdogs، نوشته شد و وظیفهی کارگردانی آن را خوان خوزه کامپانلا که کسب یک جایزهی اسکار را در کارنامهی خود دارد، برعهده گرفت. این انیمیشن به صورت رسمی در تاریخ سیام نوامبر در چندین شبکهی کودک از جمله Disney Junior ،Cartoon Network و Nickelodeon پخش شد و به صورت رایگان در وبسایت Youtube قرار گرفت. با وجود اینکه زمان زیادی از انتشار انیمیشن Ian نمیگذرد، این اثر موفق به کسب جوایز متعددی از جمله بهترین انیمیشن در جشنوارهی LA Shorts International شد و توانست حضور خود را در لیست آثار کوتاه برگزیدهی مراسم اسکار ۲۰۲۰ قطعی کند.
انیمیشن Ian داستان پسر بچهای را روایت میکند که در مراحل اولیهی بیماری مهلک فلج مغزی قرار دارد. ایان خردسال که همچون دیگر کودکان دوست دارد در زمین بازی با هم سن و سالان خود دوست شود و به بازی کردن بپردازد، متوجه میشود که بدن او کم کم در حال تحلیل رفتن است و همین مسئله باعث میشود او توسط برخی بچهها مورد تمسخر قرار بگیرد و از میان آنها طرد شود. دیری نمیپاید که ایان قدرت راه رفتن خود را از دست میدهد و به ناچار مجبور میشود برای جابجا شدن از ویلچر استفاده کند ولی این مسئله کماکان نمیتواند او را از علاقهاش به بازی کردن، دوست شدن و ارتباط برقرار کردن با هم سن و سالان خود منصرف کند، ولی او حالا با تمامی بچههای درون زمین بازی فرق دارد؛ او نمیتواند مانند آنها اینطرف و آنطرف بدود، آزادانه پیش آنها برود و سر صحبت را باز کند. زمانی که او عزمش را جزم میکند که مثل همهی آنها راه برود و با نزدیک شدن به آنها تغییری در روزگار تنهایی خود بدهد، محکم به زمین میخورد و با شنیدن صدای خندههای دیگران به او، خود را از یک زندگی عادی دورتر و دورتر میبیند. آیا این سرنوشت ایان کوچک است؟
بررسی داستان آثاری همچون Ian بدون پرداخت به ریشهی آن غیر ممکن است و اگر نخواهیم راجع به اصل ماجرا صحبت کنیم، اصلا حق مطلب را ادعا نکردهایم. Ian اقتباسی سنگین، تاثیر گذار، ناراحت کننده و در عین حال پر از امید از زندگی واقعی پسر بچهی کلاس چهارمی با همین نام است که با بیماری فلج مغزی دست و پنجه نرم میکند. ایان درست مثل شخصیتی که بر اساس وی طراحی شده، با پدیدار شدن علائم بیماری از همسن و سالان خود فاصله و در زمینه بازی مورد تمسخر و آزار و اذیت قرار گرفت. خیلی از کودکان چون تا به حال کسی مثل او را ندیدهاند که نمیتواند حرکت کند و برای ارتباط برقرار کردن از کامپیوتری استفاده میکند که بهوسیلهی حرکت چشم کار میکند، نمیدانند باید چگونه با وی رفتار کنند و بعضا او را مورد آزار یا تمسخر قرار میدهد. مادر ایان که تاب دیدن این وضع فرزند خود را نداشت، تصمیم گرفت با تک تک بچههایی که ایان را مورد آزار و اذیت قرار دادهاند صحبت کند و به آنها دربارهی این بیماری، وضعیت روحی و جسمی ایان، نحوهی صحیح خورد با چنین فردی در جامعه و تاثیرات آن آگاهی بدهد اما کمی بعد او فهمید که نه پسرش تنها شخصی است که به این بیماری دچار است و نه کل مشکل به این زمین بازی خلاصه میشود، از این رو او تصمیم گرفت گسترهی فعالیت خود را بیشتر کند؛ او ابتدا اقدام به نوشتن کتابی دربارهی مبتلایان این بیماری کرد و سپس سازمان خیریهی ian را تشکیل داد. بعد از انجام اقدامات اولیه، گرسچینسکی تصمیم گرفت با ساخت یک انیمیشن که تاثیرگذارترین شکل رسانه روی جمعیت خردسال و جوان است، روند افزایش آگاهی دربارهی زندگی کودکان معلول در جامعه را ادامه دهد، پس با استودیوی MundoLoco ارتباط برقرار و مقدمات ساخت این انیمیشن را فراهم کرد.
انیمیشن Ian از همان ابتدا با هدف به نمایش درآمدن در همه جای دنیا ساخته شد و از این رو این اثر کاملا صامت است. گاتسون گورالی، نویسندهی داستان Ian میگوید:
ما تمام تلاش خود را کردیم که این اثر تا حد امکان ساده و صادق باشد تا حتی کودکانی که به پیش دبستانی میروند بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند و در دست دیگر افراد بالغ بتوانند به دیگر جنبههای داستان پی ببرند. در اولین دیدار با مادر ایان، من واقعا این حس را در خود یافتم که حتما باید در این رابطه کاری انجام دهم. حس غریبه شدن با دیگران، چیزی است که در همهی ما پیدا میشود و برای احساس کردن این تنهایی خفقان آور لزومی ندارد که به معلولیتی خاص دچار باشیم. همهی ما روزانه در حال جنگیدن در برابر نیرویی هستیم که میتواند ما را از آنچه میخواهیم باشیم یا میخواهیم انجام دهیم، بازدارد.
Ian در کنار داستان پردازی قوی و تاثیرگذار خود، از جنبهی بصری زیبا و چشم نوازی برخوردار است. در طراحی این اثر همزمان از دو سبک استاپ موشن و طراحی CGI استفاده شده و از همین رو انیمیشن در حال داشتن اتمسفری ساده و صمیمی، پر جزئیات است و حال و هوا و شکل منحصربهفرد خود را دارد. استفادهی خلاقانه از قطعات کوچک برای شکل دادن به بدن شخصیتها در این انیمیشن و استعارهی باد و حصار که بهتر از دهها خط دیالوگ مفهوم و بار سنگین منزوی شدن را در ذهن بیننده نهادینه میکند، تاثیری شگرف در عمق بخشیدن به داستان دارد و فضایی خاص و فراموش نشدنی به آن میبخشد.
آثاری مثل Ian را باید دید و به دیگران نیز نشان داد. این انیمیشن تلخ و شیرین در هیچ زمینهای برای ادای مطلب کوتاهی نمیکند و در بند بند آن میتوان هنر تیم سازندهی حرفهایش را تماشا کرد. نظرات خود را دربارهی این انیمیشن با ما در میان بگذارید.