معرفی انیمیشن کوتاه Golden Time

معرفی انیمیشن کوتاه Golden Time

Golden Time اثر جذاب و دیدنی دیگری از Robot Communications، استودیوی سازنده‌ی The House of Small Cubes، است. با معرفی این انیمیشن کوتاه میدونی را همراهی کنید.

کمتر کسی فکرش را می‌کرد استودیویی به کوچکی و کم کاری Robot Communications ناگهان بتواند نام خود را اینگونه در صنعت انیمیشن مطرح کند. این استودیو بعد از پشت سر گذاشتن چند دهه‌ی نه‌چندان درخشان، توانست در سال ۲۰۰۸ با انیمیشن کوتاه La Maison en Petits Cubes (یا همان The House of Small Cubes) به جوایزی همچون بهترین انیمیشن کوتاه اسکار و جایزه‌ی کریستال فیلم کوتاه جشنواره‌ی Annecy دست یابد؛ هنوز استودیوهای بزرگ و صاحب نام ژاپنی همچون Sunrise ،Trigger و .Production I. G موفق به کسب همچین افتخاراتی نشده‌اند. 

دوران طلایی (Golden Time) یکی دیگر از انیمیشن‌های کوتاه زیبا و قابل‌توجه این استودیوی ژاپنی است. با وجود اینکه شش سال از نمایش Golden Time در تلویزیون می‌گذرد، اما به‌دلیل قرار گرفتن این انیمیشن کوتاه در سرویس پخش نتفلیکس، بار دیگر توجهات به‌سوی آن برگشته است. این انیمیشن اولین ساخته‌ی تاکویا اینابا (Takuya Inaba) است؛ کارگردان و انیماتور ژاپنی که کمتر علاقه دارد در مرکز توجهات قرار بگیرد. اینابا با این اثر سورئال خود در تلاش است داستانی از کشمکشی درونی را روایت کند که زاده‌ی دوران شکوفایی اقتصادی ژاپن و تاثیرات گسترده‌ی آن بر جامعه‌ی این کشور است.

Golden Time داستان تلویزیونی قدیمی را روایت می‌کند که در یک زباله دانی بزرگ رها شده است. این تلویزیون دوران طلایی خود را پشت سر گذاشته است؛ او حالا مدلی قدیمی به‌شمار می‌آید که از نظر سلامت فنی نیز حرف چندانی برای گفتن ندارد. در این زباله دانی، وسایل قدیمی دیگری همچون یک گربه‌ی کوکی، یک سطل سوراخ و پنکه‌ای خراب نیز سکنی دارند که شاهد زندگی اسفناک تلویزیون هستند. تلویزیون از هیچ تلاشی برای فرار از این زباله دانی و برگشتن به دوران طلایی خود دریغ نمی‌کند، اما تقلای او نتیجه‌ای ندارد. او چگونه می‌تواند از این دوزخ جان سالم بدر ببرد؟

کیفیت انیمیشن در دوران طلایی درست مثل سایر استودیو Robot Communications بالاست. جلوه‌ی بصری این اثر شباهتی چندان به انیمه‌های جدید ندارد و بیشتر به آثار مستقل استودیوهای کوچک‌تر در دهه‌ی هشتاد و نود می‌زند؛ رنگ‌ بندی خاص و سبک طراحی دستی این اثر، که این روزها کمتر در آثار بزرگ و پر سروصدا دیده می‌شود، حال و هوایی صمیمی به آن می‌بخشد که در عین زیبایی و آشنا بودن با چشم بینندگان، سعی ندارد ایشان را در زرق و برق خود غرق کند. با وجود فضایی مرده و غم‌بار زباله‌ دانی، طراحی شخصیت‌ها بسیار پویا و زنده است. شاید بزرگ‌ترین نقطه‌ی مثبت در طراحی بصری شخصیت‌ها را بتوان انتقال بسیار خوب احساسات ازطریق زبان بدن دانست. طراحی محیط و فضاسازی دوران طلایی نیز قابل تقدیر است؛ حال و هوای دیستوپیایی زباله دان، کاملا به خدمت داستان سرایی درمی‌آید و حس خفقان و ناامیدی تلویزیون را به بیننده القا می‌کند. این اثر حال و هوای دورانی از آثار انیمیشنی و کارتونی را دارد که احساس بیشتری در طراحی دخیل بود؛ با وجود آنکه دوران طلایی اثری با هویت منحصر‌به‌فرد خودش است، اما می‌توان حال و هوای کلی آن را به انیمیشن توستر کوچولوی شجاع (The Brave Little Toaster) تشبیه کرد، اگر این اثر توسط خالقین Welcome to the NHK ساخته شده بود.

دوران طلایی باعث می‌شود که شما برای یک تلویزیون قراضه نگران شوید؛ این خود نشان‌دهنده‌ی این مسئله است که تاکویا اینابا در طراحی شخصیت این اثر موفق بوده است. پیش‌تر به این مسئله اشاره کردیم که استفاده‌ی مناسب از زبان بدن از نقاط قوت این انیمیشن است. وقتی این مسئله بیش‌ازپیش تحسین برانگیز می‌شود که درمی‌یابیم در این اثر از حالات چهره‌ی شدید و واضح و دیالوگ خبری نیست. دوران طلایی به خوبی می‌تواند گستره‌ای از احساسات انسانی، از جمله نگرانی، افسردگی و کنجکاوی، را در کالبد اشیایی بی‌جان بگنجاند و به خوبی آن‌ها را در قاب تصویر نشان دهد.

ادامه‌ی متن ممکن است بخشی از داستان را افشا کند.

آهن‌ربای بزرگ زباله دانی آنطور که باید، به قطب هراس و شومی در دنیای این اثر تبدیل شده بود؛ تجسم مرگ و نابودی در این اثر به‌طوری به تصویر کشیده شده بود که گویا شخصیت‌ها با فاجعه‌ای در سطح آثاری مثل Akira و End of Evangelion مواجهند. به جز این گوشه‌ی ترسناک از داستان، این انیمیشن کوتاه در چند سکانس دیگر نیز نشان می‌دهد که اثری برای بینندگان کم سن و سال نیست و قصد دارد با زبان استعاره با مخاطبینی بزرگسال که تجربه‌ی حضور در جامعه و بازار کار را دارند، صحبت کند؛ این مسئله را می‌توان در صحنه‌هایی همچون زمانی‌که راننده‌ی ماشین بازیافت صفحه‌ی نمایشگر تلویزیون را می‌برد یا سکانسی که تلویزیون از فرط ناامیدی به بالای زباله‌ها می‌رود مشاهده کرد. با وجود درون مایه‌ی غمگین این اثر، پایان آن اما شاعرانه و امید بخش است. راستی فراموش نکنید که تا انتهای تیتراژ پایانی پای انیمیشن بنشینید.

پایان بخش حاوی اسپویل داستانی.

با وجود آنکه داستان تلویزیون قدیمی Robot Communication از آنچه تصور می‌کردم بهتر است، اما این اثر می‌توانست در برخی زمینه‌ها عملکردی بهتر داشته باشد. با وجود آنکه این اثر، نسبت به سایر آثار کوتاه، مدت زمان بیشتری دارد، اما تمرکز روایت را در میان شخصیت‌های کم و محدودش پخش نمی‌کند. با وجود آنکه شخصیت‌های تلویزیون و گربه توجه درخور خود را دریافت می‌کنند، اما بهتر می‌شد اگر بیشتر در دنیای نخاله‌های این زباله دانی کنکاش انجام می‌شد و حس ترس، ناامیدی یا تلاش برای زنده ماندن را در آن می‌دیدیم. خوب می‌شد اگر شاهد فلش بک‌های بیشتری، مخصوصا از زندگی سابق و دوران طلایی تلویزیون، می‌بودیم؛ با وجود آنکه دو فلش بک از زندگی تلویزیون، که یکی از آن‌ها حاوی تضمنی جالب به سری کلاسیک Ultraman است، را در این اثر مشاهده می‌کنیم، اما خوب می‌شد اگر بیشتر به حس تلویزیون به خانواده‌ای که آن را تماشا می‌کردند یا حس رها شدن آن پرداخته می‌شد.

Golden Time اثری فوق‌العاده است. با وجود آنکه Robot Communication این روزها بیشتر تمرکز خود را روی ساخت جلوه‌های ویژه در آثار سینمایی گذاشته است، امید است در آینده شاهد انیمیشن‌های بیشتری از این استودیو باشیم. نظرات خود را در رابطه با این انیمیشن کوتاه با ما در میان بگذارید.


افزودن دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

HTML محدود

  • You can align images (data-align="center"), but also videos, blockquotes, and so on.
  • You can caption images (data-caption="Text"), but also videos, blockquotes, and so on.
13 + 1 =
Solve this simple math problem and enter the result. E.g. for 1+3, enter 4.